واضح آرشیو وب فارسی:ایرنا:
نامه ای به کارگردان شیار 143 بیجار، سنندج - ایرنا - شماری از خانواده های شهدا، آزادگان و جانبازان شهرستان بیجار و همچنین همرزمان شهید ˈمحمد جعفر رضاییˈ با انتشار نامه ای سرگشاده به ˈنرگس آبیارˈ کارگردان فیلم ˈفیلم شیار 143 ˈ از وی انتقاد کردند.
به گزارش ایرنا، متن این نامه به شرح زیر است.
بسمه تعالی
سرکار خانم نرگس آبیار، نویسنده و کارگردان فیلم ارزشی شیار 143
با سلام و تحیات فراوان.
احسنت و تبارک الله بر فکر و اندیشه و دستانی که برای شهدا و جامعه ایثارگران هنر خدادادی خود را متجلی می سازند، امیدواریم در این عرصه هنری هر روز شکوفاتر و بالنده تر در جهت معرفی اهداف والای شهدا و ایثارگران جامعه اسلامی گام بردارند.
حضرتعالی در سال 1382 به منظور نگارش رمان ˈچشم سوم ˈ به شهرستان بیجار گروس(استان کردستان) سفر کرده و به دیدار و گفت و گو با خانواده شهدا و آزادگان باقی مانده از 13 دانش آموز رزمنده بسیجی این شهرستان پرداختید.
این کار سر آغازی بود بر نمایاندن هدف این دانش آموزان که خالصانه و گمنام، یکه و تنها جهت لبیک به ندای امام خود درس، زندگی، خانواده و کلیه تعلقات را کنار زده و پا به عرصه جهاد و شهادت نهادند. این عزیزان در شهرهای بزرگ و مطرح نبودند تا این شائبه پیش آید که تحت تاثیر محیط و شهر خود عازم جبهه شدند، بلکه با اندیشه ای والا که بر گرفته از رهنمودهای بنیانگذار فقید جمهوری اسلامی بود پا به عرصه جهاد و مبارزه گذاشتند، اینان از سرزمینی بودند که خود درگیر گروهک های ضد انقلاب بود. دوستان و اطرافیان آنها را سرزنش می کرده و مانع تصمیم و عزم راسخشان می شدند.
رمان جنابعالی گرچه نقایص فراوانی داشت و بعضاً مواردی از وهن عزیزان در آن کتاب به چشم می خورد ولی ما با دیده اغماض همه آن موارد را جهت شروع کار و بالندگی سرکار عالی به فال نیک گرفته و هیچ اعتراضی بر آن نکردیم.
هنرمندان دیگری نیز در این زمینه اقدام کردند و مستند ده قسمتی تلویزیونی ˈما سیزده نفر بودیمˈ به تهیه کنندگی و کارگردانی آقای مجید کریمی ساخته شد که در سال 1387 از شبکه یک و اخیراً هم از شبکه چهار سیمای جمهوری اسلامی پخش شد که جا دارد از زحمات این هنرمند عزیز و همکاران گرامیش سپاسگزاری گردد.
اخیراً طبق اظهارات جنابعالی که در جلسه نقد و بررسی فیلم ˈشیار 143ˈ در قم بتاریخ 15/11/1392 بیان کرده اید: ˈفیلم «شیار 143» با نگاه به یکی از رمان های من بود که در سال 83 چاپ شد و یکی از این شخصیت ها همان مادری بود که 15 سال رادیو به کمر خود بسته بود تا خبری از پسرش که در جبهه است دریافت کند.
متوجه شدیم که همان رمان « چشم سوم » دستمایه ساخت فیلمی از شما به نام شیار 143 شده است.ˈ اینجانبان از زحمات و تلاش و فعالیت هنری ارزشمند شما نهایت تشکر و قدردانی را داریم، امیدواریم این کار بسیار میمون و مبارک حضرتعالی سرآغازی بر کشف گنج های معنوی ایثارگری های مظلومانه رزمندگان هشت سال دفاع مقدس باشد. اینگونه دست مایه های هنری در زندگی رزمندگان و شهدا و خانواده هایشان فراوان است، که هنرمندانی فهیم و متعهد مانند حضرتعالی باید آنها را کشف و به نسل های جدید معرفی و ارائه نمایند. ما برای شما و دیگر عزیزان آرزوی توفیقات روز افزون در این عرصه را داریم.
اما با این اوصاف نکاتی را لازم می دانیم متذکر شویم انشاء الله که سودمند واقع گردد:
1 – آیا تعهد و صداقت هنر اسلامی ایجاب نمی کند که قبل از پخش هر اثر هنری افراد موثر ( سوژه ) در آن اثر در جریان قرار گیرند نه بعد از پخش و رسانه ای شدن آن، تا در جهت بهتر شدن و رفع نقائص آن همکاری کرده و دلخوری و سوء تفاهمات احتمالی مبنی بر نردبان پیشرفت دیگران شدن و به حساب نیامدن، رفع گردد.
2 – مردمی که آن اثر هنری به شهرشان نسبت داده شده وقتی در جریان فیلم قرار می گیرند آن را دروغ و ساختگی پنداشته و از ارزش کار کاسته خواهد شد.لذا دیگر به اینگونه اثرات هنری اعتماد نخواهند کرد زیرا فکر می کنند این موارد تخیلی است و برای سرگرمی و تفریح مردم ساخته شده است، برعکس اگر اثر هنری از همان محل و شهر مورد نظر باشد مردم عینیت و درستی و صداقت هنرمند را می فهمند و اعتماد بیشتری بین هنرمند و مردم ایجاد می گردد و تاثیر پذیری آن بیشتر می گردد.
3 – خدا نکند ما نمک یک منطقه محروم و گمنام را بخوریم و نمکدان بشکنیم، دست مایه فیلم به فرموده سرکار از این شهر محروم است؛ آیا انصاف نبود با فرهنگ همین مردم فیلم ساخته می شد؟ و صداقت هنری را نشان می دادید؟ آیا این خود ظلمی بر فرهنگ این مردم نیست؟ آیا این خود عاملی نخواهد شد که در آینده این عزیزان از بی صداقتی ها رنجور و به هنرمندان بی اعتماد باشند و رویی خوش نشان ندهند؟
4 – جنابعالی یک بار تشریف آورده و با بازماندگان 13 نفر مصاحبه ای نمودید و رفتید. ای کاش با آن مادر شهیدی که فیلمتان را از ایشان اقتباس کرده اید یک شبانه روز زندگی می کردید که بینید چه سوژه های ارزشمندی در این دیار از ایران اسلامی خواهید یافت در این صورت هرگز به خود اجازه نمی دادید که فرهنگ و گویش دیگری را جایگزین فرهنگ و گویش او نمایید.آیا می دانید آن مادر شهید در همان خانه نمناک و کوچک و سرد و در همان شهر بیجار زندگی می کند و به هیچ جای دیگر و شهر دیگری نمی رود چون می گوید :ˈشهیدم فقط در این خانه به خوابم می آیدˈ و ... و مواردی دیگر از سایر عزیزان و ...
5 – آیا انصاف و انسانیت ما حکم می کند که شهدا و ایثارگران را فقط سوژه خود قرار دهیم و از کنار آنها رد شویم و آنها را از یاد ببریم، صداقت و امانت داری را فدای مسائل مالی نماییم. خودمان که بالا رفتیم و فیلم مان به جایی رسیده که الحمدلله پیشنهاد پخش جهانی گرفته، حتی هیچگونه نظر و اجازه و ... از آنها نخواهیم، باور کنید این عزیزان بسیار بزرگوارند و کسی نباید از آنها سوء استفاده کند.
به خدا پناه می بریم از غیر خدایی شدن ها و......
از طرف:
خانواده شهید محمد جعفر رضایی( محسن رضایی)
آزادگان: سید محمود بیات غیاثی، محمدباقر سرابی، ابوالقاسم تختی، نعمت اله حاجعلی، ابوالفتح زنجانی، محمد تقی کریمی
جانباز: محمدرضا شکرگزار.ک/1
533/7350
انتهای پیام /*
: ارتباط با سردبير
[email protected]
03/12/1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ایرنا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]