واضح آرشیو وب فارسی:مهر:
فرهنگ و ادب > ادیبات ایران
«بهروز شدن»، گفتن از موبایل و فیسبوک نیست
نوید سیدعلیاکبر از انتشار«پریزادان درخت سیب» خبر داد؛ نویسنده در این داستان یک افسانه شفاهی را بهروز کرده؛ البته این نوشدن به معنی گفتن از موبایل و فیسبوک نیست.
نوید سیدعلیاکبر در گفتگو با خبرنگار مهر از انتشار«پریزادان درخت سیب» خبر داد و افزود: این داستان که از سوی نشر افق منتشر میشود، بازآفرینی یک افسانه ایرانی به نام«نارنج و ترنج» است و تصویرگری آن را کیانوش غریبپور برعهده دارد. نویسنده کتاب «بابای من با سس خوشمزه است» با اشاره به اینکه هیچ محدودیتی در برخورد با افسانهها وجود ندارد گفت: ما میتوانیم تنها به ساده کردن افسانهها بپردازیم و هیچ تغییری در ساختار آن ایجاد نکیم. من با این کار مخالف نیستم اما سادهنویسی را کار خلاقهای نمیدانم. بیشتر جنبه فنی و تکنیکی دارد. از سوی دیگر در بازآفرینی یک افسانه، میتوان تا آنجا پیش رفت که ساختار و کلیت آن به هم بریزد. مثل کاری که محمدرضا شمس با قصهها و افسانهها انجام میدهد. سیدعلیاکبر در«پریزادان درخت سیب»، روش بینابین را برگزیده و داستان اصلی را دگرگون نکرده است. او نه سادهنویسی کرده و نه چون محمدرضا شمس، ساختار و کلیت افسانه را به هم ریخته است. نویسنده به گفته خود سه روایت شفاهی از قصه«نارنج و ترنج» را مبنا قرار داده و آنها را با هم درآمیخته است. نویسنده کتاب«بچهغول باید توی مدرسه بماند»، بهروز شدن را یکی از ویژگیهای ذاتی قصه دانست و افزود: ادبیات شفاهی ما سینه به سینه نقل شده و به ما رسیده است پس بهروز شدن یکی از مهمترین ویژگیهای این نوع ادبیات است. اما من در قصه خود به فیسبوک و موبایل اشاره نکردهام. من با روشی که احمد شاملو در بهروز کردن قصهها و افسانهها داشت موافقم به همینخاطر، تنها فرم روایی را تغییر دادهام. سیدعلیاکبر معتقد است قصهها و افسانهها در هر دورهای، کارکرد و مخاطب خاص خود را دارند. به گفته این نویسنده کودک و نوجوان، روزگاری سفر به آسمان یا اعماق دریا، افسانه تلقی میشد اما امروز همه این خیالات به واقعیت پیوسته است. نکته دیگر اینکه افسانه، انسان را رهسپار دنیای خیال کرده و از درد و رنج او میکاهد. نوید سیدعلیاکبر، افسانهها را داستانهایی میداند که در آن، انسانها، جانوران، اشیا یا موجودات تخیلی، ماجراهای گوناگون و باورنکردنی به وجود میآورند.داستانهایی که از امیدها و آرزوهای انسان سخن میگویند و از میل و خواست او برای جبران ناتوانیها. نویسنده کتاب «کاجهای کفشدوزک و کالسکه» با تاکید براینکه قصهها، کمبودهای کودکان در دنیای واقعی را جبران میکند گفت: بچهها با افسانهها و داستانهای تخیلی، تخلیه روانی میشوند و کمبودهای خود در زندگی واقعی را با پناه بردن به فانتزی جبران میکنند ضمن اینکه این داستانها کارکرد آموزشی هم دارند البته آموزش مدرن.
۱۳۹۲/۱۱/۲۹ - ۱۰:۴۲
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مهر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 28]