واضح آرشیو وب فارسی:بیتوته:
افراد از ازدواج انتظارات بالایی دارند و خیلی ها در روابطشان این انتظاراتشان برآورده نمی شود. تقریباً همه کسانی که ازدواج می کنند در ابتدای رابطه شان سطح بالایی از رضایت زناشویی را تجربه می کنند. اما رضایت از رابطه در طی زمان و در میان خیلی از زوج ها کاهش می یابد.
دعوای همسران
در این مقاله به عواملی که باعث آشفتگی و سردی روابط زن و شوهر می شود اشاره شده. این عوامل مقدمه و زمینه طلاق های عاطفی و فروپاشی زندگی است. اگر یک یا چند مورد از موارد زیر را در زندگی مشترک خود تجربه می کنید، توصیه می شود به یک مشاور مراجعه کنید.
1. رفتار منفی: از شکایت های معمول زن و شوهرها، منفی بودن تعاملات روزمره آن هاست.
زوج های آشفته بیشتر تمایل دارند که بر اساس " مقابله به مثل" به رفتارهای منفی همسرشان پاسخ بدهند. یعنی در یک رابطه آشفته اگر یکی از زوج ها به طور منفی رفتار کند، دیگری نیز به طور منفی پاسخ می دهد.
2. کمبود فعالیت مشترک: میزان کم فعالیت های مشترک مثبت، باعث فروپاشی رابطه می شود. فعالیت های مشترک مثبت، عاطفه مثبت تولید می کند و باعث افزایش فعالیت های صمیمانه جدید بین همسران می شود. در مقابل، میزان کم فعالیت های مثبت در افراد آسیب پذیر باعث احساس کسالت و افسردگی می شود.
3.کمبود صمیمیت: شاخص دیگر آشفتگی در رابطه، کمبود صمیمیت است. صمیمیت باعث احساس نزدیکی، عشق و توجه در میان همسران می شود. احساس صمیمیت برای افراد مختلف با روش های متعددی حاصل می شود. بعضی افراد وقتی احساس صمیمیت می کنند که همه مسائل را با همسر خود مطرح کنند، بعضی دیگر وقتی احساس صمیمیت می کنند که تجارب مثبت مشترک داشته باشند و برای عده ای صمیمیت یعنی داشتن رابطه جنسی.
زوج های آشفته، در مورد جنبه های مثبت رابطه شان با یکدیگر صحبت نمی کنند، به طور روزمره خیلی کم به یکدیگر ابراز صمیمیت، نزدیکی و محبت می کنند. برقراری گفتگوی صمیمانه و ابراز علاقه در رابطه همسران بسیار مهم است.
4.ارتباط ضعیف و حل نشدن مشکلات: رایج ترین مشکلی که زوج ها بیان می کنند، ناتوانی در برقراری ارتباط است. هنگام بحث و گفتگو در مورد مشکلات، زوج های آشفته غالباً عجله و انتقاد می کنند و می خواهند یکدیگر را تغییر دهند.همین طور به طور مداوم به یکدیگر گوش نمی دهند.از بحث پیرامون مشکلات طفره می روند. زوج های آشفته به رفتار همسرشان با دشمنی و خصومت پاسخ می دهند. این عوامل به مرور زمان باعث کناره گیری از بحث درباره مشکلات می شود. و با این که ممکن است حتی مشاجره کمی داشته باشند اما نارضایتی از رابطه شان زیاد است. تعامل ضعیف، درک همسران از هم را کاهش می دهد و همسران نمی توانند همه نیازهای یکدیگر را ارضا کنند و مسایل مهم رابطه، حل نشده باقی می ماند و مشکلات تکراری می شوند. خیلی از زوج های آشفته همیشه بحث های یکسانی درباره یک موضوع دارند، بدون این که مشکل را حل کنند.
5.رابطه جنسی ضعیف: رابطه جنسی، ابزاری مهم برای تجربه صمیمیت است. رابطه جنسی کم و ناخوشایند، منشأ تعارضاتی در زوج های مشکل دار است. مردان می خواهند اصلِ رابطه را با رابطه جنسی بهبود بخشند اما زنان می گویند ابتدا باید اصل صمیمیت ایجاد شود تا رابطه جنسی بهبود یابد.
6. تعصبات ادراکی: زوج های آشفته در نحوه نگرششان نسبت به رویدادهایی که در رابطه شان ایجاد شده تعصب دارند. زوج های آشفته عمدتاً رفتارهای منفی همسرشان را می بینند و در ذهن خود نسبت به این رفتارها تعصب منفی دارند. در مقابل زوج های راضی رفتارهای منفی طرف مقابل را نادیده می گیرند.
7.عاطفه منفی: افراد، همسر و رابطه شان را در قالب این عاطفه کلی (مثبت یا منفی) مشاهده می کنند. یعنی اگر شما دارای عاطفه منفی باشید، اکثر رفتارهای همسرتان را منفی و برعکس اگر شما دارای عاطفه مثبت باشید، دقیقاً همان رفتارها را مثبت می بینند.
افرادی که روی جنبه منفی همسر و رابطه شان تمرکز می کنند ، ناخودآگاه واکنش منفی نسبت به همسرشان نشان می دهند. ریشه آشفتگی رابطه زناشویی در عواطف منفی است که در تعامل با همسر آشکار می شود.
8.شناخت و افکار منفی نسبت به همسر: زوج های آشفته، باورهای غیر واقع بینانه ای را در مورد روابط و همسرشان در ذهن خود دارند. به ویژه معتقدند که هر عدم توافقی، مخرب است و تغییر رفتار همسرشان غیر ممکن است. زوج های آشفته، همه مشکلات ارتباطی را به همسر نسبت می دهند و این باعث می شود احساس کنند قدرت بهبود رابطه شان را ندارند. زوج های آشفته پیش داوری های منفی از تعامل و ارتباط در ذهنشان دارند و حتی انتظار ندارند که بتوانند مشکلات ارتباطی شان را حل کنند.
منبع: کتاب زوج درمانی کوتاه مدت/تبیان
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: بیتوته]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 72]