واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاین:
این فیلم، فقط زندگی مشترک آقای محمودی و بانو نیست وبلاگ > بادی، نزهت - فیلم "زندگی مشترک آقای محمودی و بانو" ساخته روح الله حجازی می خواهد و می کوشد درباره ناگفته های حریم خصوصی و زندگی مشترک آدمهای امروزی باشد که دچار نوعی دوگانگی و تناقض در ارتباط با یکدیگرند و اغلب چالش ها و بحران های میان زنها و مردها از دل همین بلاتکلیفی و تناقض شدید در نسبت با ارزشها و سنت هایی برمی آید که نه می توانند از آن دست بردارند و نه می توانند به آن تن دهند.
فیلم "زندگی مشترک آقای محمودی و بانو" ساخته روح الله حجازی می خواهد و می کوشد درباره ناگفته های حریم خصوصی و زندگی مشترک آدمهای امروزی باشد که دچار نوعی دوگانگی و تناقض در ارتباط با یکدیگرند و اغلب چالش ها و بحران های میان زنها و مردها از دل همین بلاتکلیفی و تناقض شدید در نسبت با ارزشها و سنت هایی برمی آید که نه می توانند از آن دست بردارند و نه می توانند به آن تن دهند.
بنابراین انتظار می رود که با چنین درونمایه ای، فیلم به سمت نوعی روایت درونی گرایش بیابد که بجای گسترش در طول، در عرض پیش برود و چنان مساله را بکاود و در لایه های زیرین آن نفوذ کند که به عمق آن دست یابد اما فیلم در اغلب موارد از همان بحث ها و کشمکش های لحظه ای که میان شخصیتها رخ می دهد، فراتر نمی رود و به نظر نمی رسد که چالش جدی و حل ناشدنی در میانشان وجود داشته باشد.
انگار بیشتر بحث و گفتگوهایشان از نوعی اختلاف سلیقه و تفاوت دیدگاه در برخوردهای روزمره شان می آید که بدون اینکه نیاز به یافتن پاسخ یا راه حلی داشته باشد، به آسانی کنار گذاشته می شود و از یاد می رود و هر کدام از شخصیتها با وجود درگیری هایشان همچنان در کنار هم می مانند و به زندگی مشترکشان ادامه می دهند و از این رو نمی تواند منجر به بحران عمیق و پیچیده ای شود که فیلم درصدد دستیابی به آن است.
درحالی که در چنین فیلمی که قرار است وضعیت به ظاهر آرام، باثبات و متعادل شخصیتها به هم بریزد و از دل آن بدگمانی ها، تردیدها، نگرانی ها و ترس ها عیان شود و نوع نگاه و قضاوت و دریافت افراد را نسبت به هم تغییر دهد، نیاز است که رازهایی فاش شود، حفره های تاریکی دهان باز کند و اتفاقات تلخ و تکان دهنده ای رخ دهد که احساس کنیم چیزی در میان شخصیتها خراب شده است که هرگز ترمیم نخواهد شد و آنها دیگر همان آدمهای زندگی سابقشان نخواهند شد و مجبورند دست به انتخاب های ناگزیری بزنند که شاید توان تحمل آن را نداشته باشند.
اگر فیلم می خواهد به گفتمانی درباره جدال میان سنت و مدرنیته در زندگی امروز جامعه مان دست یابد، باید مواجهه ساناز و نامزدش با خاله و خانواده اش که در ظاهر ملاقات ساده خانوادگی است، به یک تقابل جدی و اساسی میان آنها تبدیل می شد و هر دو زوج در رویارویی با نوع زندگی و رابطه ای که متفاوت از تجربه خودشان است، دچار تردید و تزلزل نسبت به درستی یا نادرستی انتخاب شیوه زندگیشان می شدند و ناخواسته هر کدام بر زندگی زوج دیگر تاثیر می گذاشتند. در چنین شرایطی انگار در زندگی خصوصی هر کدام از این زوج ها آتشی زیر خاکستر نهفته بوده که این دیدار معمولی باعث شده شعله ور شود و آنها را در معرض نابودی قرار دهد.
البته فیلم در بعضی از لحظات موفق می شود با چیدمان درست جزئیات در روابط میان شخصیتها که مدام ترکیب فعلی زوج ها را به هم می زند و بارها آنها را دو به دو روبروی هم قرار می دهد و جایشان را عوض می کند، به نوعی همنشینی و جایگزینی شخصیتها در موقعیت دیگری دست یابد و این امکان را فراهم کند که از زاویه دید زوج مقابل که با آنها فرق دارد، به ماجرا نگاه کنند و موقعیت را در نظر بگیرند و از دل همین جابجایی ساده به مفهوم مهمی دست می یابد که هر کدام از این زوج ها در جایگاهی که هستند، احساس نارضایتی می کنند و چاره ای جز ادامه دادن و تحمل کردن آن ندارند. درواقع هیچ یک از دو روش زندگی که می بینیم، کامل و آرامبخش نیست و نمی تواند مطلوب به نظر برسد.
درواقع دشواری کار حجازی در فیلمش این است که به سراغ موضوع پیچیده ای رفته است که هرچند در ظاهر ظرفیتهای متعدد و جذابی را در تعریف داستان در اختیارش می گذارد اما پرداخت عمیق و چندوجهی آن که بتواند از سطح زندگی روزمره فراتر رود و با نمایش مشکلات ظاهرا عادی و معمولی در میان زوج ها دریچه ای به چالش های اخلاقی و عاطفی موجود در جامعه باز کند، به آسانی ممکن نیست.
یکشنبه 13 بهمن 1392 - 19:21:59
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]