واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: بپا زن و فرزند هلاکت نکنند!
ابوایّوب انصاری بعد از رحلت پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله نیز همچون زمان حیات آن حضرت، پیوسته در راه خدا شمشیر میزد، و تا زنده بود -جز یك سال- از شركت در جنگ با دشمنان اسلام باز نایستاد و بعدها به خاطر آن یك سال هم متأسّف بود. او بر اثر شور و شوق و علاقهای كه به جنگ و جهاد در راه خدا داشت، در زمان حكومت معاویه، جهت شركت در جنگ با رومیان، با سپاه مسلمانان به سوی «قسطنطنیه» حركت كرد. این جنگ مدتی طول كشید و از نظر نظامی پیروزی به همراه نداشت، ولی آخرین صفحات دفتر زندگانی پرافتخار میزبان پیامبر صلیاللهعلیهوآله ، در آن ورق خورد كه در این نوشتار از نظر خوانندگان گرامی میگذرانیم:تفسیر یك آیهدر یكی از روزهای جنگ قسطنطنیه، صف بزرگی از سپاه روم از شهر بیرون آمدند و مسلمانان در برابر آنان صفآرایی كردند، در این هنگام یكی از مسلمانان از صف بیرون آمده خود را به سپاه دشمن زد و صفوف آنان را شكافت، با مشاهده این صحنه، گروهی از مسلمانان فریاد كردند: این مرد، خود را به هلاكت افكند درصورتی كه خداوند در قرآن میفرماید: خود را به دست خویش در مَهلكه نیفكنید.ابو ایوب كه در آنجا حضور داشت، گفت: ما به معنای این آیه داناتریم و شما آن را تأویل نادرست میكنید، این آیه درباره ما انصار كه افتخار پذیرایی و یاری پیامبر را داشتیم، نازل شده است، زمانی كه اسلام رونق یافت، ما در یاری پیامبر سستی كردیم و پیش خود گفتیم: اكنون كه اسلام رواج پیدا كرده و عزیز شده است، قدری به زن و فرزند خود برسیم، و با این فكر، در یاری پیامبر كوتاهی كردیم، در این هنگام این آیه نازل شد: وَأَنْفِقُوا فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَلَا تُلْقُوا بِأَیدِیكُمْ إِلَى التَّهْلُكَةِ ...(البقرة/195)«از مال خود در راه خدا انفاق كنید(و با خودداری از انفاق) خود را به دست خویش به هلاكت نیفكنید».بنابراین، هلاكت نتیجه پرداختن به زن و فرزند و مال، و عاقبت خودداری از جهاد است، نه تاختن بر دشمن و شكافتن صف آنان!.این قضیه كه از چند طریق از ابوایوب روایت شده است، از این نظر جالب است كه ابوایوب خود شاهد عینی حادثه بوده و از شأن نزول آیه به خوبی آگاه بوده است.علاوه بر این، او از جمله افرادی است كه در زمان پیامبر اسلام صلیاللهعلیهوآله قرآن را جمعآوری كردند كه عبارت بودند از: «معاذ بن جبل، عبادة بن صامت، ابیّ بن كعب، ابودرداء و ابوایّوب انصاری». و به حكم این رسالت مقدسی كه به عهده گرفته بود، آگاهی بیشتری از معانی و شأن نزول آیات قرآن داشت، به همین جهت گواهی او در این زمینه جای هیچگونه شكّی باقی نمیگذارد.اشكال بیموردسخنان ابوایوب در تفسیر این آیه پاسخ قانع كنندهای است به افرادی كه گاهی این آیه را در مورد قیام و جهاد با دشمنان اسلام پیش میكشند و میگویند: این آیه از اقدام به كار خطرناك كه منجر به هلاكت میشود، نهی میكند. چنانكه برخی از كسانی كه در زمینه قیام و شهادت امام حسین علیهالسلام كتاب نوشتهاند، این سؤال را پیش كشیدهاند كه آیا قیام امام حسین علیهالسلام با این آیه سازگار بوده است یا نه؟ و اگر امام حسین علیهالسلام میدانست شكست میخورد و كشته میشود، چرا قیام كرد درصورتی كه خداوند در این آیه مسلمانان را از اقدام به كار خطرناك نهی میكند؟! و...این عده به این نكته توجه نداشتهاند كه اصولاً این آیه (همچنان كه ابوایوب میگوید) مربوط به كارهای خطرناك و هلاكتآور نیست، بلكه آیه در ردیف آیات جهاد است و خداوند طی آن به كسانی كه از بذل مال خود در راه مبارزه با دشمنان اسلام خودداری میكنند، هشدار میدهد كه در اثر این سستی و دریغ از انفاق مال در راه خدا، خود را گرفتار مَهْلَكه نكنند، زیرا در صورت سستی و عدم آمادگی برای مبارزه، دشمنان بر آنان مسلط شده آنان را نابود میكنند و در این صورت، مسبب این هلاكت، خود آنان خواهند بود.نوشتهی: مهدی پیشوائیتنظیم: شکوری_کارشناس بخش قرآن
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 380]