تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 13 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام رضا (ع):اين (امام جواد(علیه الاسلام))مولودى است كه پر بركت ‏تر از او براى شيعه ما به دنيا ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820483087




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

یادداشت/ عبدالله گنجی تأملاتی پیرامون لزوم اجتهاد در اندیشه امام(ره)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/ عبدالله گنجی
تأملاتی پیرامون لزوم اجتهاد در اندیشه امام(ره)
آنچه در سیره، اندیشه و خون و رگ امام جاری بود این است که مبنای فهم و تفسیر ما نباید متأثر از رهاورد فکری غرب باشد.

خبرگزاری فارس: تأملاتی پیرامون لزوم اجتهاد در اندیشه امام(ره)


به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس، عبدالله گنجی امروز شنبه 26/11/92 طی یادداشتی در روزنامه جوان نوشت: حجت‌الاسلام سیدعلی خمینی در مصاحبه با یکی از خبرگزاری‌های داخلی از لزوم اجتهاد در اندیشه امام سخن گفتند. چند سال پیش همین پیشنهاد توسط سید‌حسن خمینی با عنوان «اجتهاد در مکتب امام» طرح شد. سیدعلی خمینی هدف از این اجتهاد را پیشگیری از تفسیر انحصاری از امام و به رسمیت شناختن تفسیرهای متفاوت از اندیشه ایشان دانسته‌اند. نگارنده در این وجیزه درصدد نقد آن مصاحبه نیست، که بیشتر مصاحبه مذکور، عمیق، مهم و قابل دفاع است لذا از عمق فکری سید علی خمینی تشکر می‌نماییم. آنچه در ذیل می‌آید ملاحظات و تأملاتی است که شاید بتواند به راست‌آزمایی و پختگی بحث کمک نماید. شاید بهتر این باشد که خود این مطالبه که توسط دو نوه امام طرح شد، مورد نقد و بررسی قرار گیرد، بعد به لزوم یا عدم لزوم اجتهاد در اندیشه امام (ره) وارد شویم. 1- از جهت زمان‌شناسی طرح این مسئله قابل تأمل است، اینکه «لزوم‌نیاز» چگونه شکل می‌گیرد؟ طبیعتاً در خلأ اتفاق نمی‌افتد بنابراین باید مرز بین لزوم نیاز در فضای فکری- فقهی یا دانشگاهی و روشنفکری با عرصه حاکمیتی روشن شود. این مطالبه برای عرصه تئوریک است یا ساری و جاری شدن در حاکمیت؟ هر کدام که باشد قابل تأمل است. حتی اگر قرائت‌ها و تفسیرهای متفاوت از امام را قائل باشیم، نمی‌توانیم در درون حاکمیت انواع تفسیرها را به کار گیریم و حاکمیت با پلورالیسم تفسیری از امام مشغول تقاطع‌گیری از تعارضات درونی خود شود. حاکمیت عرصه تفسیر- تصمیم است نه تفسیر مضاعف اما برای فضای فکری و روشنفکری مسئله سهل‌الوصول‌تر است. 2- ورود به تفسیر اندیشه امام (ره) با روش‌های پست مدرن بسیار خطرناک است. در روش‌شناسی پست مدرن به دلیل عدم باور به وجود یا در دسترس بودن حقیقت، به معرفت سیال، شالوده‌شکن، جوهرستیز می‌رسیم. حال آنکه معرفت در اندیشه فلسفی امام، ذاتی و دارای مبدأ و معاد و غیر‌تولیدی است. قبل از پیشنهاد این عزیزان مبنی بر لزوم اجتهاد در اندیشه امام، دیگرانی بودند که به تفسیر وارد شدند. تفسیر موسع و هرمنوتیک، گفتمانی یا ابطال‌پذیر از امام می‌تواند مسیر انقلاب اسلامی را منحرف کند. با همین متدینگ بود که محسن کدیور قرائت سلطنتی از ولایت فقیه را طرح کرد و اکبر گنجی امام را به عنوان یک دموکراسی‌خواه مطرح کرد و با صراحت گفت که اگر تفسیر دموکراسی‌خواهانه از آیت‌الله خمینی امکان‌پذیر نشد، باید به موزه تاریخ سپرده شود. این نوع نگاه بعد از تشکیل حلقه کیان و خصوصاً در دوران اصلاحات به شدت باب شد. 3- سید‌علی خمینی اندیشه امام را به مثابه «متن مقدس» می‌داند که نیاز به مفسر برای تفسیر این متن موجه جلوه کند. آنچه در این بخش باید مدنظر قرار گیرد اینکه: امام یک نویسنده یا نظریه‌پرداز صرف نیست. امام سه ویژگی را همزمان در خود جای داده است. هم ایدئولوگ است، هم دگرگون‌ساز بود و هم مدیریت کرده است. بنابراین وقتی سیره امام وجود دارد، تفسیر بر مبنای سیره راحت‌تر و عینی‌تر انجام می‌شود. بنابراین برای نسلی که امام را درک کرده‌اند رجوع به سیره عملی امام بهترین تفسیر است و این تفسیر می‌تواند به مناقشات و مناظرات نیروهای انقلاب پایان دهد و آنان را به اشتراک نظر برساند. رجوع به متن به روش کلاسیک برای صد سال آینده شاید مفید باشد. 4- تجربه جانشینان مائو در چین باید به عنوان یک تجربه مهم و دغدغه اساسی برای معتقدین به راه و اندیشه امام مدنظر قرار گیرد. بعد از انقلاب فرهنگی خونین 1966 در چین و آفت‌های آن، جانشینان مائو تلاش نمودند ضمن محترم شمردن مائو، تفسیری از وی و کمونیزم مدنظر او ارائه دهند که قلب ماهیت شده باشد. لذا در همه جای چین عکس مائو را بالای سر خود می‌زنند، اما از اندیشه و راه و رسم مائو خبری نیست. نیروهای انقلاب اسلامی و خصوصاً حضرات سیدعلی و سیدحسن خمینی باید مراقبت نمایند، تفسیر موسع از امام به جمهوری‌خواهی و لیبرال دموکراسی منجر نشود. همین الان حزب کارگزاران سازندگی چندین بار اعلام نموده‌اند ما لیبرال هستیم (کرباسچی و مرعشی) و سروش هم به این اعلام، افتخار نمود. در حالی که امام می‌فرمود:«تا من هستم نخواهم گذاشت حکومت به دست لیبرال‌ها بیفتد.» بنابراین میل به تفسیر لیبرالیستی از امام امروز بسیار جدی است و اگر با آن مخالفت می‌شود، صراحت و محکمات امام به کمک می‌آید نه تفسیر از اندیشه امام. اگر به استناد جمله فوق‌الذکر از امام، این جماعت را به حاکمیت راه ندهند، تفسیر اشتباه از امام صورت گرفته است؟ وقتی کسی رسماً خود را لیبرال می‌داند این جمله امام جایی برای تفسیر دارد؟ 5- آنچه در عرصه سیاسی و حکومتی باید مراقبت شود پیشگیری از تفسیری است که منجر به طراحی مدل حکومتی در مقابل آورده امام در حوزه نظام‌سازی شود. اکنون در مقابل جمهوری اسلامی (نه یک کلمه کمتر و نه بیشتر) دو نوع حکومت از درون نیروهای معتقد به حاکمیت تجویز می‌شود. برخی به دنبال «جمهوری‌خواهی»، «دموکراسی‌خواهی» و «مشروطه خواهی» هستند و در مقابل، بخشی به دنبال «حکومت اسلامی»‌ به جای جمهوری اسلامی هستند. آیا می‌توان این دو مطالبه را با روش‌های تفسیری به امام نسبت داد؟ بنابراین مواضع امام، تفسیر اندیشه امام را تسهیل می‌کند. 6- در مواردی مانند شورای نگهبان که سید علی به آن اشاره دارد، مسئله به اندیشه امام ارجاع نمی‌شود بلکه به روش‌های اعمال، تاکتیک و سلایق برمی‌گردد. بنابراین نهیب امام به شورای نگهبان یا تمجید از مقاومت و ایستادگی آن (که هر دو در بیان امام وجود دارد) ربطی به اندیشه امام ندارد. اقتضائات، اشتباهات و تا حدود زیادی اجتهاد اعضای شورای نگهبان (که این اجتهاد حق آنان است) موجب تـأیید و رد می‌شود. امام لزوم وجود شورای نگهبان و وظایف را مشخص کرده‌اند. رفتار شورای نگهبان را نمی‌توان با تفسیر اندیشه امام رد یا تأیید نمود. کما اینکه اعضای شورای نگهبان شرعاً و قانوناً مفسر هستند و در حوزه حاکمیتی باید به تفسیر آنان تمکین کرد. 7- با توجه به وجود رهبر حی در جامعه اسلامی، لزومی نداردکه برای همه چیز امام را تفسیر امروزی نماییم. می‌توان با اجتهاد مسئله را دنبال نمود. آنچه مهم است، اصول، مبانی و محفظه گفتمانی امام است که باید در طول نظام جمهوری اسلامی ساری و جاری باشد. بنابراین بهتر است در نیازهای نوظهور به رهبری زمان رجوع شود و اصول اندیشه امام به عنوان ناظر و دیده‌بان ایفای نقش نماید. 8- آنچه در سیره، اندیشه و خون و رگ امام جاری بود اینکه مبنای فهم و تفسیر ما نباید متأثر از رهاورد فکری غرب باشد. در مسئله زن، آزادی، نظام‌سازی، انتخابات و... نمی‌شود تفسیری از امام ارائه کرد که با شاخص‌های غربی(که تلاش می‌کنند جهانی معرفی کنند) انطباق داشته باشد. در هر تفسیری از امام باید این مسئله مدنظر قرار گیرد، تا از هضم شدن در آنچه امام در اعتراض به آن قیام کرد، جلوگیری شود. 9- طرح این مسئله در فضای آکادمیک، حوزوی و دانشگاه بلااشکال است اما سردمداری آن توسط نوادگان معتقد به امام (ره) می‌تواند تفاسیر و چراهای متعددی را طرح کند و ذهنیت‌های شکل گرفته در جامعه را که متأثر از رفتارها و تعاملات سال‌های اخیر است، به سمت و سویی بکشاند که از حقایق دور کند. شاید برخی آن را خروج از محفظه گفتمانی امام تفسیر نمایند، یا بخواهند اندیشه امام را برای اداره حال نظام جمهوری اسلامی ناتوان جلوه دهند. بنابراین طرح این مسائل نیز نیاز به دقت، مراقبت و احتیاط دارد.   بازگشت به صفحه نخست گروه فضای مجازی انتهای پیام/

92/11/26 - 11:53





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن