واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
داستان پلیسی - شلیک در خانه اجارهای- قسمت دوم رابطه پنهانی در قسمت قبل خواندید زنی به نام تینا در روز اثاثکشی به خانه اجارهای در خیابان ستارخان، با شلیک سه گلوله از پا درآمده و شوهرش به نام محمد مفقود شده است. در خانه مقتول پنج پوکه فشنگ وجود دارد و کارتن یخچال نیز گم شده است. سرگرد شهاب دستور داد محمد تحت تعقیب قرار بگیرد. اکنون ادامه ماجرا را بخوانید:
کارآگاه شهاب و ستوان ظهوری در صحنه جرم در حال بررسی بودند که تلفنی به سرگرد خبر دادند جنازه محمد را در حالی که دو گلوله خورده و در کارتن یخچال جاسازی شده، در میدان توحید پیدا کرده اند. شهاب از شنیدن خبر خشکش زد. تنها مظنون پرونده، خودش کشته شده بود. او به دستیارش گفت: «ماجرا خیلی پیچیده تر از چیزی است که فکر می کردیم. »
فردی، این زوج را به قتل رسانده و سپس یکی از اجساد را از خانه بیرون برده تا صحنه جرم را به هم بزند و سرنخ ها را از بین ببرد. دو همکار به میدان توحید رفتند و جسد مرد را نیز بررسی کردند. بعدازظهر همان روز از خانواده محمد و تینا تحقیق شد. کسی هیچ احتمالی درباره آن قتل نمی داد و همه شواهد گویای آن بود که این زوج زندگی بسیار آرامی داشتند و هیچ نوع خصومتی در میان نبوده است. ستوان بعد از رفتن اعضای دو خانواده، به رئیس اش گفت: «بالاخره باید انگیزه ای برای قتل وجود داشته باشد. نمی شود که دو نفر را همین طور الکی کشت.» شهاب هم به همین موضوع فکر کرده و به یک احتمال رسیده بود. او به دستیارش گفت: «شاید قاتل، طرف هایش را اشتباه گرفته است.» - یعنی چه؟ - یعنی می خواسته مستاجران قبلی را بکشد اما به اشتباه محمد و تینا را کشته و دلیل اشتباه هم اثاث کشی مستاجران قبلی بوده است. اگر این فرضیه صحت داشت، باید می پذیرفتند که قاتل طعمه هایش را نمی شناخته و در واقع از طرف شخص دیگری برای این جنایت اجیر شده بود. ستوان ظهوری صبح روز بعد با کمک مالک آپارتمان و یک بنگاه معاملات املاک، خانه مستاجران قبلی را پیدا کرد. آنها زوجی در حال متارکه بودند و اختلافات زیادی با هم داشتند. زن و مرد برای بازجویی به اداره آگاهی منتقل شدند، اما هر دو گفتند محمد و تینا را نمی شناسند و اصلا نمی دانند ماجرای قتل چیست. کارآگاه از قبل انتظار داشت همین جملات را از زبان این زوج بشنود و ترجیح داد از آنها جداگانه تحقیق کند. مرد که کریم نام داشت، حرفی برای گفتن نداشت، اما همسر او دلایل اختلاف با شوهرش را عنوان کرد. - کریم بتازگی با دختری جوان دوست شده و می خواهد با او ازدواج کند. او دو سال بعد از ازدواج مان به من خیانت کرد و فقط به این دلیل تا الان او را ترک نکرده ام که فعلا جایی برای رفتن ندارم. ما هر روز با هم درگیری داریم و قرار بود بعد از اثاث کشی به خانه جدید، من وسایلم را جدا و او را ترک کنم. خانه پدر و مادرم کرج است و قرار بود امروز یک کامیون بگیرم و وسایلم را به آنجا ببرم. البته الان که اینجا هستم و کامیون هم حتما رفته و کارها همین طور مانده است. بعد از این صحبت ها شهاب که نکته مورد توجه اش را گرفته بود، به زن گفت: «بیشتر از این مزاحم شما نمی شویم، اما شوهرتان باید اینجا بماند.» دو همکار بلافاصله بازجویی از کریم را شروع کردند و مرد بالاخره قبول کرد با دختری به نام مهشید دوست شده، البته ادعا کرد آنها قراری برای ازدواج ندارند و همسرش بی دلیل موضوع را بزرگ کرده است. کارآگاه مشخصات و نشانی خانه مهشید را گرفت و در حالی که کریم را برای احتیاط به بازداشتگاه فرستاده بود، همراه دستیارش راهی منزل دختر جوان شد./ ضمیمه تپش علیرضا رحیمی
پنج شنبه 24 بهمن 1392 7:26
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 254]