واضح آرشیو وب فارسی:سیمرغ: دوبار پای چوبه دار رفتم این بار آزادم کنید...
این متهم که سعید نام دارد و در حال حاضر 30ساله است زمستان سال 85 مردی به نام محمود را کشت
متهمی که تاکنون دوبار برای اجرای حکم قصاص پای چوبهدار رفته است بعد از گذشت هشتسال از زمان بازداشت درخواست کرد باتوجه به قانون جدید او را آزاد کنند.به گزارش خبرنگار ما، این متهم که سعید نام دارد و در حال حاضر 30ساله است زمستان سال 85 مردی به نام محمود را کشت. او بعد از دستگیری به اتهام قتل به قصاص محکوم شد و دوبار نیز با درخواست مادر مقتول پای چوبهدار رفت اما هر دفعه با خواست ولی دم اجرای حکم به تعویق افتاد. راز قتل محمود زمانی کشف شد که همسر او به پلیس خبر داد شوهرش گم شده است این زن به پلیس گفت: «من و بچههایم در تهران نبودیم. قرار بود شوهرم هم پیش ما بیاید اما نیامد آخرین باری که با هم تماس گرفتیم گفت برای گرفتن اجارهخانه سراغ مستاجر میرود. وقتی دیدم شوهرم تلفنش را جواب نمیدهد بلافاصله به تهران آمدم و با مرد مستاجر که سعید نام دارد تماس گرفتم سعید به من گفت قرار بود محمود نزد او برود اما نرفته است من هم تصمیم گرفتم موضوع را به پلیس گزارش بدهم.»تحقیقات پلیس در این خصوص آغاز شد. ماموران در اولین گام سراغ مرد مستاجر رفتند اما او در خانه نبود و کسی هم خبری از سعید نداشت. گمشدن ناگهانی سعید ظن ماموران را نسبت به او بیشتر کرد. مدتی بعد همسر محمود با پلیس تماس گرفت و گفت از بانکی در کیش به او تلفن زده و گفتهاند مبلغ 30میلیونتومان چک که متعلق به محمود بود در این بانک نقد شده است و کسی که این چک را نقد کرده زنی به نام ساراست. او گفت: «من این زن را نمیشناسم اما شوهرم آدم بااخلاقی بود و اصلا فکر نمیکنم موضوع رابطه پنهانی باشد.»ماموران چندی بعد جسد سوخته مردی را پیدا کردند که مشخصاتش نشان میداد محمود است. پزشکی قانونی بعد از معاینه جسد اعلام کرد محمود با ضربات جسمی سخت به قتل رسیده و سپس جسدش سوزانده شده است. چند ماه بعد در حالیکه بهنظر میرسید تحقیقات به بنبست رسیده است پلیس عمان اعلام کرد دو ایرانی به نامهای سعید و سارا که به دلیل ورود غیرمجاز در زندان مسقط بودند به زودی آزاد میشوند.وزارت امور خارجه بعد از بررسی این موضوع از پلیس مسقط خواست تا زمانی که هماهنگی با پلیس ایران انجام نگرفته آنها را آزاد نکند چراکه این دونفر مظنون به قتل هستند. به این ترتیب با هماهنگیهای لازم سعید و سارا به پلیس ایران تحویل داده شدند. سعید در بازجوییها به قتل محمود اعتراف کرد و گفت: «محمود صاحبخانه من بود البته برادرم خانه را از او اجاره کرده بود چون مجرد بودم به من خانه نمیدادند بعد با سارا به صورت صیغهای ازدواج کردم. میدانستم محمود فرد پولداری است بههمین خاطر هم وقتی به خانه آمد با او درگیر شدم همسرم در آن زمان در حمام مخفی شده بود. او در قتل دخالتی نداشت فقط چک را نقد کرد. بعد از اینکه سعید را کشتم جسدش را لای موکت پیچیدم و به اتفاق همسرم او را به بیابانهای اطراف تهران منتقل کردیم و آتش زدیم. بعد به بندرعباس رفتیم البته من سارا را زودتر فرستاده بودم و فقط از او خواستم در کیش چک را نقد کند سپس با لنج از کشور خارج شدیم و به عمان رفتیم.»سارا که دانشجوی روانشناسی بود اظهارات همدستش را تایید کرد و گفت: «کسی نمیدانست من با سعید ازدواج کردهام. روز حادثه من حمام بودم که محمود به خانه ما آمد با صدایی که شنیدم فکر کردم محمود سعید را زده است وقتی از حمام بیرون آمدم سعید گفت محمود به خاطر اینکه من مجرد هستم و خانه را برادرم اجاره کرده با من دعوا کرد و من هم او را کشتم بعد هم ما از کشور خارج شدیم من حتی نمیدانستم چکی که از محمود گرفتهشده دزدی است و فکر میکردم چک بابت پول پیش خانه بود. سعید بعد از محاکمه، به اتهام قتل، جنایت بر میت و سرقت به قصاص و 13 سال حبس و سارا هم بهخاطر همکاری با او در نقدکردن چک سرقتی و فرار از کشور به سهسال حبس محکوم شد. حکم صادره از سوی دیوانعالی کشور تایید و پرونده برای اجرا به قضات شعبه اجرای احکام دادسرای جنایی تهران داده شد. سعید با درخواست مادر مقتول دوبار پای چوبهدار رفت اما این زن هر بار به دلیل اینکه نتوانست شاهد جاندادن او باشد قصاص را به بعد موکول کرد. این در حالی بود که دو نوه او که دختر بودند برای اجرای حکم حاضر نشدند و اجرا را به مادربزرگشان سپردند تا اینکه مدتی قبل سعید توانست رضایت مادر مقتول را بگیرد اما بهدلیل اینکه یکی از دختران مقتول در خارج از ایران به سر میبرد و خبری از او نیست و دختر دیگرش هم حاضر نیست در دادسرا حضور یابد سعید بلاتکلیف در زندان ماند. او هفته گذشته با ارسال لایحهای به شعبه اجرای احکام درخواست کرد با توجه به قانون جدید در مورد کسانی که با اراده ولیدم بلاتکلیف میمانند، او را آزاد کنند. این پرونده اکنون برای تصمیمگیری درخصوص سرنوشت سعید به شعبه 74 دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شده است.
1392/11/21
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: سیمرغ]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]