واضح آرشیو وب فارسی:جام جم آنلاین:
در نظر بگیرید هنگام استفاده از وسایل حمل و نقل عمومی، در صف و... مدام شاهد رفتارهای خشمگینانه هستیم. واقعیت این است که در سالهای گذشته ما شاهد بودهایم در موارد مختلف افراد رفتارهای خشمگینانه از خود بروز دادهاند. این موارد مختلف، موارد ویژهای نبودهاند بلکه در موقعیتهای عادی و بهدلیل مسائل کوچک گاه خشمگین میشویم. ایجاد کلینیکهای کنترل خشم فکر خوبی است و میتوان گفت وجود چنین کلینیکهایی در سطح شهر تهران ضروری است. جام جم سرا: این واقعیات، اثبات میکند که نیازمند راهکارها و آموزش مهارتهایی برای کنترل خشم هستیم. در واقع، خشمگینشدن بیجا، نشاندهنده وجود نوعی نابههنجاری در رفتار شهروندان است. چنین چیزی را میتوان یک اختلال بهحساب آورد و لازم است برای رفع هر اختلالی اقداماتی انجام شود. اینکه شهرداری تهران تصمیم گرفته است کلینیکهای کنترل خشم دایر کند خوب است اما، باید ملاحظاتی را مد نظر داشت یعنی اینکه، باید بررسی کرد چگونه قرار است این کار انجام شود.
اجرای برنامههای اینچنینی در گذشته و توسط نهادهای مختلف اغلب جنبه تبلیغاتی داشته است. در واقع، این نهادها به حوزهای ورود کرده و فعالیتی انجام دادهاند اما، این فعالیت ادامه پیدا نکرده است. باید دید آیا قرار است برای مدت کوتاه چنین کلینیکهایی دایر شود یا شهرداری قصد برنامهای بلندمدت در این زمینه دارد؟
ناگفته پیداست که یک برنامه مقطعی راه به جایی نخواهد برد. از طرف دیگر، چه درباره کلینیکهای کنترل خشم و مهارتهایی که در این زمینه آموخته میشود و چه در مورد دیگر مسائل اجتماعی و روانی، مهم نوع آموزشها و کسانی است که آموزشها را ارائه میدهند. آیا کارشناسان در برنامهریزی انجام شده دخالت داشتهاند و اساسا آموزشها توسط چه کسانی ارائه خواهد شد؟
کسانی که آموزشهایی برای کنترل خشم ارائه میدهند باید خود قبلا این دورهها را گذرانده باشند یا مشاور و روانشناس باشند. صرف اینکه فردی احساس کند چنین کاری را میتواند انجام دهد یا با حفظ و بازگوکردن پارهای از راهکارها، گمان کند مهارت کنترل خشم را آموزش داده است، فایدهای ندارد و برنامه درست پیش نخواهد رفت.
نکته مهم دیگری که باید درباره کلینیکهای کنترل خشم درنظر داشته باشیم این است که این کلینیکها قرار است در چه مناطقی دایر شوند؟ در شهر تهران وضعیت خشم شهروندان همه جا یکسان نیست.
در برخی مناطق بهدلیل مسائل و مشکلات اقتصادی، اجتماعی، خانوادگی و... ممکن است نیاز بیشتری به کلینیکهای کنترل خشم و ارائه آموزش در این زمینه باشد. شهرداری پیش از اینکه کار را شروع کند باید نیازسنجی دقیقی انجام دهد. مساله مهمی که باید مدنظر قرار گیرد اینکه برای مثال مشکلی مانند اعتیاد اگر در منطقهای زیاد باشد، میزان خشم نیز زیادتر خواهد بود. در چنین جایی باید با دقت و وسواس بیشتری عمل کرد و شاید نیاز باشد تا کلینیکها یا دورههای بیشتری وجود داشته باشد. اتفاقا نیاز است بیشتر به چنین جاهایی توجه شود.
به هر حال میتوان میان خشم و برخی آسیبهای اجتماعی رابطه برقرار کرد؛ یعنی، اگر میزان آسیبهای اجتماعی بالا باشد میزان بروز خشم نیز بالا خواهد بود. باز باید تاکید کرد که فعالیتهایی از این دست اگر بهصورت کارشناسی و با ملاحظاتی که عنوان شد، انجام شود مفید خواهد بود. شهرداری بهعنوان نهادی که دارای ظرفیتهایی برای ارائه مهارتهای روانی و اجتماعی است میتواند نقش خوبی در این زمینه ایفا کند. در بسیاری از شهرهای دنیا معمول است که شهرداریها به ارائه خدمات اجتماعی، روانی و مشاورهای میپردازند. این خدمات معمولا رایگان ارائه میشوند و با توجه به مسائل و مشکلاتی که در زمینههای روانی و اجتماعی وجود دارد، بهنظر میرسد نیازمند چنین خدماتی هستیم. اگر میخواهیم در زمینه کنترل خشم و دیگر مهارتهایی که برای داشتن یک زندگی خوب لازم است، فعالیتهای مثمرثمری داشته باشیم، نیازمند استفاده از ظرفیت نهادهای مختلف از جمله شهرداری هستیم.
با این وجود، صرف ورود یک نهاد مشکلی را حل نمیکند بلکه، اگر نهادی به چنین موضوعاتی ورود میکند، باید ملاحظات مختلف را در نظر داشت. اکنون بیش از هر زمان نیازمند اقدامات کارشناسی شده، معقول و اساسی هستیم. به نظر میرسد در برخی موارد دیگر فرصت آزمون و خطا نداریم.|آرمان|آناهیتا خدابخشی کولایی- خانواده درمانگر و مدرس دانشگاه شهید بهشتی|
0
0
٢٠ بهمن ١٣٩٢ ساعت ١٣:٢۵
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام جم آنلاین]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 53]