محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1831002974
یادداشت/حسین قرایی جنگ پابرهنه آقارحیم مخدومی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: یادداشت/حسین قرایی
جنگ پابرهنه آقارحیم مخدومی
سرم داغ میشود. ماندهام چه بگویم. دانشآموز بیست میلیون را چنان با آب و تاب میگوید که نزدیک است چشمانش بیرون بزند. نمیداند که تازه این مال روده باریکهاست. وای به حال روده گشادها!
خبرگزاری فارس - گروه ادبیات انقلاب اسلامی؛ صبحی با پسرم رفته بودم نان بگیرم. هفت هشت نفر در صف گرفتن نان بودند. در صف مردی را دیدم که پیری در سرش شعله دوانیده بود و تابلوتر از این سپیدی مو، چرکی بود که از گوش چپش سرازیر شده بود و توی ذوق میزد. یاد «علیاکبر ابراهیمی» بیست سال پیش مخدومی در «جنگ پابرهنه» میافتم. رحیم مخدومی، کتاب ارزندهای با نام «جنگ پابرهنه» دارد. او سرآغاز کتاب را با دو عبارت زیبا از فرمایشات امام خمینی(ره) آذین بسته است و خواننده باید از زیر این طاق نصرت رد شود تا مفاهیم کلیدی و انقلابی کتاب را دریابد. یکی از آن عبارات را در ادامه میآورم تا مشاممان از کلام مردی که آسمان را ورق زد، سرمست شود؛ «آن هایی که در خانههای مجلل، راحت و بیدرد آرمیدهاند و فارغ از همه رنجها و مصیبتهای جانفرسای ستون محکم انقلاب و پابرهنههای محروم، تنها ناظر حوادث بودهاند و حتی دستی از دور هم بر آتش نگرفتهاند، نباید به مسئولیتهای کلیدی تکیه کنند که اگر به آن جا راه پیدا کنند، چه بسا انقلاب را یکشبه بفروشند و حاصل همه زحمات ملت را بر باد دهند.» قالب این کتاب صد و شصت و دو صفحهای «خاطره» است و با مطالعه این کتاب متوجه میشویم که مخدومی جزو علمداران «خاطرهنگاری» در سالهای پس از انقلاب است. * به هرحال پیرمرد را دیدم و ده - بیست دقیقهای در فضای «جنگ پابرهنه» بودم. یاد «علیاکبر ابراهیمی»در کلاس کارورزی مخدومی افتادم. قضیه از این قرار است که نویسنده کتاب، برای کارورزی به یکی از مدارس باقرآباد ورامین میرود و دست برقضا کلاس در کانتینر تشکیل شده است. و معلم کلاس هم قصاب بود! خودش با بیان طنزآمیز همیشگیاش اینگونه درد را روایت میکند؛ «وقتی کلاس کانتینر باشد و معلم، قصاب، لابد گل سر سبد این سلاخخانه هم من هستم!» به نظر من، بهترین فصل خاطرات موفق «جنگ پابرهنه» همین فصل «جهاد مالی»است که مخدومی با کلماتی از جنس انقلاب به ترسیم آدمهایی زلال از جنس بلور پرداخته است، روایت این نویسنده از فضای یک کلاس کوچک - که البته پیشنهاد میکنم شرح جزئیات آن را مو به مو در صفحه نود و نه بخوانید - تحقیقا روایت شنیدنی و تلخ بخش عظیمی از جامعه ماست که نویسنده انقلابیای مثل «مخدومی» آن را به تصویر کشیده است. نویسنده سر کلاس میرود، دیالوگهایی که او میآفریند هرکدام یک شعر است که باید شعاع درد هر مصرعش را ضربدر عذاب کنید تا بعد از خواندنش مساحت رنجش را حساب کنید. بنگرید؛ «هنوز گرد و غبار کلاس ننشته، یکی میگوید: «آقا اسمت چیه؟» دیگری میپرد وسط حرفش: «آقا شما همیشه میآی؟» مبصر کلاس، دفتر زهوار در رفتهای را به دستم میدهد. دفتر را میگشایم و اسامی را میخوانم: - ... موسی پیریزاده همه میزنند زیر خنده. دانشآموز ژولیدهای با شرمساری به پا میخیزد: - چرا میخندین؟ آقا با زیرشلواری اومده! - خب اومده باشه، اینکه خنده نداره. مگه درس خوندن لباس مخصوص میخواد؟ ... علی زمانی! - حاضر! - محمود عرفاتی! - آقا دیگه نمیآد، اسمشو خط بزنین. - چرا نمیآد؟ - آقا تو کوچه ما میشینن، آقا صاحبخونه اسباباشونو ریخت بیرون. یه خونه نسیه خریدن. باباش گفته اگه کار نکنی پول خونه رو نمیتونیم بدیم. آقا میدون خراسون کار میکنه، سری دوزی. آقا ساعت ده شب میآد خونه. - همین یه پسرو دارن؟ - نه آقا، داودشون بزرگتر از محموده، آقا همیشه جبههاس. دفتر را میبندم و همه بچهها را از نظر میگذرانم. ناگهان چشمم به دانش آموزی در ته کلاس میافتد که خوابیده است. میگویم: «اون کیه آخر کلاس خوابیده؟» یکی میگوید: «آقا علیاکبر ابراهیمیه. مریضه. کسی پیش اون نمیشینه، میکروب داره!» بالای سرش میروم. با ترس و دلهره سرش را از روی میز برمیدارد و در چشمانم زُل میزند. مگسها در اطراف سر و گوشش بازی میکنند. لباسهایش کثیف است. میگویم: چرا حمام نمیروی؟ صدایش به زحمت بیرون میآید که: «آقا میریم؟» - پس این مگسها چیه؟ میخواهد چیزی بگوید که یکی راحتش میکند: «آقا گوشهاش چرک کرده.» گوشش را نگاه میکنم. عفونت بیرون زده و مگسهای لعنتی دستبردار نیستند. - تا حالا رفتی پیش دکتر؟ - بله. دانشآموزی حرفش را کامل میکند: «آقا باید عمل بشه» - چرا عمل نمیکنی؟ سرش را میاندازد و میگوید: «آقا... آقا، ننهام میگه، بیست هزار تومن میشه.» - بابات کجا کار میکنه؟ - گاوداری. باز دانشآموزی میپرد وسط حرفش: «آقا گاوداری مال حاج براته. صد تا کارگر داره. بابام میگه بیست میلیون تومن وام گرفته یه گاوداری دیگه بسازه. آقا روزی صد هزار تومن شیر میفروشه.» سرم داغ میشود. ماندهام چه بگویم. دانشآموز بیست میلیون را چنان با آب و تاب میگوید که نزدیک است چشمانش بیرون بزند. نمیداند که تازه این مال روده باریکهاست. وای به حال روده گشادها! میروم پای تخته و درشت مینویسم: جهاد مالی. این روزها امام، جهاد مالی داده است. جهاد جزء فروع دین است. فروع دین را فقط مسلمانها میفهمند و متاسفانه بیشتر مسلمانان عصر ما، ابراهیمیها و عرفاتیها و پیریزادههایند، که به خاطر نداشتن بیست هزار تومان سالها درد میکشند و شنوایی خود را از دست میدهند...» (جنگ پابرهنه صص 102-100) و همین برادر «محمود عرفاتی» در فصل «کتکخورها» تماشایی است، سکانس تماشایی کلمات و دردآلود محمود عرفاتیها از دریچه کتاب «جنگ پابرهنه» قابل توجه است؛ مخدومی به جبهه میرود و اینگونه از چهره مظلوم و زحمتکش عرفاتیها چهره برمیدارد. «به گردانهای قبلی فکر میکنم، شاید در اوراق دفتر خاطراتم او را بیابم، به رفقای شهر فکر میکنم، به همکلاسیها، به مدرسه و ناگهان اسمی شبیه این اسم را در دفتر زهوار در رفته مدرسه باقرآباد مییابم. عرفاتی... عرفاتی... محمود عرفاتی: - آقا غایبه... آقا دیگ نمیآد، اسمشو خط بزنین... - چرا نمیآد؟... داود را صدا میزنم: - خونهتون کجاست؟ - چه طور مگه؟ باقرآباد. - محمود عرفاتی رو میشناسی؟ - چه طور؟ تو از کجا میشناسیاش؟ - برادرته؟ - آره، پاک گیجم کردی بگو ببینم چی شده! ماجرا را میگویم. دستش را نشانم میدهد، هرچند اهل درددل کردن نیست ولی این یکی را تصادفی میگوید، غافلگیر میشود. در ساعدش جای سوختگی عمیقی است، میگوید من هم از بچگی کار کردهام و همیشه به خاطر عقب افتادن از درس، از معلم و مدیر و ناظم کتک خوردهام. این هم اثر کتک صاحب کار است. قبل از این که به جبهه بیایم در شیشهگری کار میکردم. یک روز که بر اثر خستگی و بیخوابی زیاد یک شیشه گردسوز در زیر پایم شکسته بود. صاحب کار سر رسید و انبر داغش را در دستم فرو کرد تا دیگر خوابم نبرد! داوود کمسنترین نیروی گردان است. ویزای اولین اعزامش را با التماس گرفته و قبل از گردان غواصی، در یکی از عملیاتهای برون مرزی شرکت نموده است.» (جنگ پابرهنه صص 126-125) مخدومی نویسنده دغدغهمند و پرکاری است که بیشترین توجه و وقتش در بیان دردهای اجتماع است و از همین نظرگاه است که هرگاه به «آنها که رفتند» و «مردان درد» او مینگریم، دردوارههایی در قالب خاطره و داستان به تماشا مینشینیم. او در ترسیم این دردهای گزنده، همیشه موفق بوده است. شجاعت آقا رحیم مخدومی، در بیان واقعیات اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، ادبی در نوشتههایش قابل رویت است. او سالهای سال است که پای آرمانهای ادبیات انقلاب اسلامی ایستاده است و برای بالندگی این درخت تنومند از هیچ کوششی باز نایستاده است. راقم این سطور معتقد است که اگر دغدغههای دیگر او اجازه میداد کتابهای جدیتر دیگری مثل «جنگ پابرهنهها»در عرصه خاطره و داستان مینگاشت، ولی او همیشه خود را مکلف به تکلیف میداند و همین امر است که او را به معلمی وا داشته تا به پرورش نسل جوان انقلاب همت کند و جشنوارههای ارجمندی برگزار کند و همین که در گوشه و کنار میشنویم خیلی از جوانان کتابهای این استاد دوستداشتنی را سطر به سطر نوشیدهاند، نشان از موفقیتش در این عرصه است. هرگاه اسم رحیم مخدومی را میشنوم، ناخودآگاه این کلمات جلوی دیدگانم رژه میروند؛ سادگی، انقلابی، ابوذر، درد، علی زمانی، موسی پیریزاده، محمود عرفاتی، علیاکبر ابراهیمی ... جنگ پا برهنه. انتهای پیام/
92/11/15 - 10:01
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 70]
صفحات پیشنهادی
یادداشت حسین کیانی در خصوص مصدوم شدن رویا میر علمی
یادداشت حسین کیانی در خصوص مصدوم شدن رویا میر علمی زمانی که هنرپیشه نقش خود را در دنیای واقعی تجربه می کند بسیار جای درنگ دارد درنگی به وسعت زندگی که فاصله میان تولد و خاموشی است به گزارش حوزه تئاتر باشگاه خبرنگاران زمانی که هنرپیشه نقش خود را در دنیای واقعی تجربه می کند بسییادداشت/ حسین قدیانی غرور ملی شکست نه ساختمان تحریمها
یادداشت حسین قدیانیغرور ملی شکست نه ساختمان تحریمهاآنچه متاثر از توافق ژنو اجرا شد آنقدر تلخ بود که غرور ملی آحاد ملت حتی رایدهندگان به روحانی را جریحهدار کرد به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس حسین قدیانی امروز چهارشنبه 2 11 92 طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشتیادداشت/ حسین قدیانی آقایان! سر بولدوزر را بچرخانید طرف دشمن
یادداشت حسین قدیانیآقایان سر بولدوزر را بچرخانید طرف دشمنما از خاطر نبردهایم که آقای روحانی به ملت خود کلید نشان داد نه بولدوزر فلذا بهتر است دولت اعتدال بولدوزر را خرج بیگانگان کند بیگانگانی که زیاد مغلطه میکنند و مرتب از خط قرمز وزیر امور خارجه عبور میکنند به گزارشیادداشت خواندنی حسین شریعتمداری درباره اجرای توافق ژنو
یادداشت خواندنی حسین شریعتمداری درباره اجرای توافق ژنو تیم مذاکره کننده هستهای میگوید کاخ سفید تفسیر یکسویه دارد خب تفسیر دوسویه و واقعی از توافق ژنو را منتشر کنید به گزارش جام نیوز حسین شریعتمداری مدیرمسئول روزنامه «کیهان» در سرمقاله امروز خود درباره رفتار مقامیادداشت/ حسین قدیانی هستهای ملت و دیپلماسی دولت
یادداشت حسین قدیانیهستهای ملت و دیپلماسی دولتهستهای آنقدر برای این ملت مهم است که دیپلماسی با همه عرض و طولش ذیل آن تعریف میشود نشان به نشان روی جلد زنجیرهایها به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس حسین قدیانی امروز دوشنبه 07 11 92 در یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشیادداشت/ حسین طلا آنچه از سوی آمریکا محرمانه نیست
یادداشت حسین طلاآنچه از سوی آمریکا محرمانه نیستنماینده مردم تهران نوشت آنچه تیم ایرانی محرمانه ماندنش را به نفع طرفین دانسته است از سوی آمریکا محرمانه نیست و آنها سند کامل را در اختیار کنگره قرار دادند که هیچ بلکه خلاصه آن را در اختیار رسانهها قرار میدهند به گزارش حوزه پاریادداشت/ حسین قدیانی با شال اشتون لوگو را «ست» نکن!
یادداشت حسین قدیانیبا شال اشتون لوگو را ست نکن در این مملکت روزنامههایی هستند که رنگ لوگویشان را با شال کاترین اشتون ست میکنند عکسش هست سندش هست این روزنامهها مدعیاند طرفدار دولتند اما حتی در این ادعا هم دروغ میگویند به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس حسین قدیادداشت/ حسین قدیانی دهان ما پلمب نمیشود
یادداشت حسین قدیانیدهان ما پلمب نمیشودهستهای تعطیل میشود در ازای اینکه قلیلترین حق تو را قسطی آیا بدهند آیا ندهند به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس حسین قدیانی امروز سه شنبه 01 11 92 طی یادداشتی در روزنامه وطن امروز نوشت دولتی که با حرامیان عالم از در مذاکره همریادداشت/حسین طلا آیا توافق ژنو به معنای تسلیم قدرتهای بزرگ در مقابل ایران است؟
یادداشت حسین طلاآیا توافق ژنو به معنای تسلیم قدرتهای بزرگ در مقابل ایران است نماینده مردم تهران نوشت آنچه تیم ایرانی محرمانه ماندنش را به نفع طرفین دانسته است از سوی آمریکا محرمانه نیست و آنها سند کامل را در اختیار کنگره قرار دادند که هیچ بلکه خلاصه آن را در اختیار رسانهها قکاشت ۱۵۰۰ اصله نهال ارس در جنگلهای حسین آباد طارم
یکشنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴ ۳۵ رئیس اداره جنگلکاری و جنگلداری اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری قزوین گفت هزار و ۵۰۰ اصله نهال ارس در جنگلهای منطقه حسین آباد طارم کاشته خواهد شد محسن قاسمزاده در گفتوگو با خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا اظهار کرد به منظور اجرای طرح صانتقاد آیت الله ملک حسینی از احداث جاده در دل جنگلها و ساخت مدارس بدون دانش آموز
استانها جنوب کهگیلویه و بویراحمد در کهگیلویه و بویراحمد انتقاد آیت الله ملک حسینی از احداث جاده در دل جنگلها و ساخت مدارس بدون دانش آموز یاسوج – خبرگزاری مهر نماینده ولی فقیه در کهگیلویه و بویراحمد از احداث جاده غیرضروری در جنگلها و ساخت مدارس بدون دانش آموز در استان انتقادیادداشت/ حسین قدیانی اقتصاد با کلید نشان مردم دادن حل نمیشود
یادداشت حسین قدیانیاقتصاد با کلید نشان مردم دادن حل نمیشوداقتصاد صدقهای ادامه منطقی دیپلماسی صدقهای است در دیپلماسی صدقهای حق مردم را در نازلترین اقساط ممکن از دشمن میستانی در اقتصاد صدقهای حق مردم را در نازلترین شکل ممکن به ایشان میدهی به گزارش سرویس فضای مجازی خبیادداشت/ حسین قدیانی گزینهها پوسید روی میز
یادداشت حسین قدیانیگزینهها پوسید روی میزسی و پنج سال است که براساس آنچه رؤسای جمهور آمریکا منقول میدارند هفته بعد قرار است انقلاب اسلامی سقوط کند به خدا این گزینه نظامی پوسید روی میز رؤسای جمهور آمریکا به گزارش سرویس فضای مجازی خبرگزاری فارس حسین قدیانی امروز یکشنبه 13 11نابودی جنگلهای آمریکا به دست مهاجران اروپایی+ تصاویر
نابودی جنگلهای آمریکا به دست مهاجران اروپایی تصاویر به تازگی تصاویر تاریخی نادری از نابودی جنگلهای آمریکا به دست مهاجران اروپایی که وارد این قاره شده بودند منتشر شده است به گزارش گروه خواندنیهای خبرگزاری فارس تصاویر تاریخی نادری ببنید از قطع درختان و نابودی جنگل&zwnjگلعلی بابایی: در «گردان نهم» به دنبال آدمهای جنگ گشتم
گلعلی بابایی در گردان نهم به دنبال آدمهای جنگ گشتم کتاب گردان نهم تألیف گلعلی بابایی دقایقی پیش با حضور جمعی از اهالی فرهنگ و ادب در خبرگزاری فارس رونمایی شد مراسم کتاب گردان نهم اثر گل علی بابایی امروز با حضور سیدنظام الدین موسوی مدیرعامل خبرگزاری فارس نعمت اله سعیدیبازدید مسوولان مجمع ناشران انقلاب از انتشارات «رسول آفتاب» مخدومی: کتاب «بچههای ورود ممنوع
بازدید مسوولان مجمع ناشران انقلاب از انتشارات رسول آفتابمخدومی کتاب بچههای ورود ممنوع به نمایشگاه میرسدمدیرعامل مجمع ناشران انقلاب اسلامی بههمراه اعضای هیئت مدیره و مدیران این مجمع از انتشارات و موسسه فرهنگی هنری رسول آفتاب در شهر ورامین بازدید کردند به گزارش خبرگزاری فارسیادداشت عاشقانه برد پیت برای آنجلینا جولی
یادداشت عاشقانه برد پیت برای آنجلینا جولیهمسر من بیمار شد به خاطر مشکلاتش در کار زندگی شخصی و سختیها و شکستهایش در رابطه با بچهها به طور مداوم عصبی و ناراحت بود ۱۴ کیلوگرم وزن کم کرده بود و در سی و پنج سالگی فقط چهل کیلو وزن داشت براد پیت برای همسرش آنجلینا جولی یک یاددا-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها