تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1835829263
بررسی نسبت خودگرایی اخلاقی و خودگرایی روانشناختی
واضح آرشیو وب فارسی:فارس:
بررسی نسبت خودگرایی اخلاقی و خودگرایی روانشناختی
یکی از نگرشهای مطرح در فلسفه اخلاق، خودگرایی است. اغلب دلایل موافقان خودگرایی روانشناختی با توسل به انگیزه حب ذات و خوددوستی در انسان و رسیدن به لذت میباشد.
بخش دوم و پایانی دو. خودگرایی روانشناختی 1. معنای خودگرایی روانشناختی خودگرایی روانشناختی، آموزهای است که براساس آن، تنها چیزی که هرکس قادر به خواستن یا طلبیدن آن است، درنهایت، همان منافع شخصی خود اوست. براساس این نظریه، منفعت شخصی، تنها انگیزه ممکن و معقول بر انجام هرکاری است. خودگرایی روانشناختی، یک فرضیه و ادعای تجربی و روانشناسانه است، که انگیزه تمامی اعمال و رفتار آدمی را در تبیینی واحد بهدست میدهد و بیان میدارد که انسانها به لحاظ طبع و طینت، خودگرا آفریده شدهاند و تنها در پی جلب منافع خود هستند و تمامی اعمال آدمی با انگیزههای خودگرایانه و برای نیل به منفعت شخصی انجام میپذیرد. (Encyclopedia American, 1962: 731) به بیان دیگر، انسان به گونهای آفریده شده که تنها انگیزه حاکم بر همه کردارهای اختیاری او، منفعت شخصی و حب ذات میباشد. ما همگی چنان ساخته شدهایم که همواره به دنبال سود یا رفاه خودمان هستیم و همیشه کاری را انجام میدهیم که گمان میکنیم بیشترین غلبه خیر بر شر را به ما میدهد. (Sober: 129) این نظریه تأکید میکند که همه انسانها، نه تنها برحسب اتفاق، منافع خود را اصل میدانند بلکه افزون بر آن، قادر به چیز دیگری نیستند؛ زیرا اساساً ماهیت انسانی آنها، اینگونه اقتضا میکند. براساس این دیدگاه، خودخواهی عام، امری صرفاً تصادفی یا تقارنی نیست؛ بلکه نتیجه اجتنابناپذیر قوانین روانشناختی است. مبنای خودگروی روانشناختی، این است که هیچ فعلی بدون انگیزه خودخواهانه، صورت نمیپذیرد و حتی کسی که بهظاهر رنجی را متحمل میشود و از لذتی چشم میپوشد، برای رسیدن به لذتی بیشتر یا خلاصی از رنجی شدیدتر است. ازاینرو، تمام اعمال و رفتارهای انسانی، خواه و ناخواه به سبب حب ذات و برای لذت شخصی فاعل صورت میپذیرد. از نظر این گروه، لذتگروی شخصی، یگانه اصل معقول اخلاق است؛ زیرا سرشت ما انسانها طوری آفریده شده که نمیتوانیم به گونه دیگری رفتار کنیم. این نظریه مدعی است که انگیزه نهفته در اعمال خیرخواهانه انسانها، مانند کمک کردن به دیگران، انگیزهای خودخواهانه است. انسانها چنان ساخته شدهاند که حتی وقتی به دیگران کمک میکنند، از منافع خودشان غافل نیستند. بنابراین، خودگرایی روانشناختی، منکر اعمال فداکارانه نیست؛ بلکه صرفاً امیال فداکارانه را انکار میکند؛ برای مثال، قطعه زیر، گویای این طرز تفکر است: آقای لینکن، هنگامی که در دلیجانی در جاده خاکی حرکت میکرد، به همسفرش گفت: انگیزه همه انسانها در انجام کار خوب، خودخواهی است، همسفرش در حال رد این نظریه بود که از روی یک پل چوبی، بر روی یک باتلاق عبور کردند و درحالیکه از پل عبور میکردند، سر و صدای وحشتناک ماده خوک وحشی کهن سالی را که در ساحل رودخانه بود، شنیدند؛ زیرا بچههایش در باتلاق فرورفته، در معرض غرق شدن بودند. آقای لینکن به بیرون پرید و خوکهای کوچولو را از باتلاق بیرون آورد و در ساحل قرار داد. هنگامی که به ارابه برگشت، همراهش به او گفت: آبراهام! خودخواهی در این حادثه چه نقشی داشت؟ آبراهام گفت: خدا خیرت بدهد ادوارد! این همان جوهر خودخواهی است. اگر آن رنجی را که آن ماده خوک پیر نسبت به فرزندانش میکشید، برطرف نمیکردم، تمام روز پریشانخاطر بودم. من آن کار را کردم تا آسودهخاطر باشم (پالمر، 1388: 73) توماس هابز که از خودگرایان روانشناختی تلقی میشود و خودگرایی روانشناختی را قطعی تلقی میکند. (فاینبرگ، 1384: 50) در کتابش لویاتان مینویسد: خیر و شر اسمهایی هستند که بر خواهشها و امور تنفرانگیز ما دلالت میکنند؛ یعنی آنچه دوست داریم یا بدان میل داریم، خیر است و آنچه از آن تنفر داریم و میخواهیم از آن دوری کنیم، شر است. این مطلب، علت پذیرش تکلیف اطاعت از قانون را از سوی شهروندان، تبیین میکند؛ یعنی اطاعت از قانون بدان دلیل نیست که قانون، فی نفسه خیر است؛ بلکه بدین دلیل است که قانون، امنیت افراد را با محافظت از آنان، در برابر آزارهای احتمالی دیگران، حفظ میکند. بنابراین، تکلیف اطاعت از قانون، خود مبتنی بر نفع شخصی است. روش هابز این بود که انگیزههای ممکن انسانی را با تمرکز بر انگیزههای «نوعدوستانه» نام برده، و نشان داده چگونه میتوان هر یک از آنها را به صورت خودگرایانه درک کرد. به عنوان نمونه او از دو انگیزه احسان و دلسوزی نام میبرد و تحلیل خود را بدین صورت ارائه میکند: 1. احسان: عامترین انگیزهای است که دلیل آن اهمیت دادن به مردم تلقی شده است. در این باره هابز معتقد است هیچ برهانی بر قدرت انسان قویتر از آن نیست که دریابد علاوه بر آنکه قادر به نیل به امیال خود است، قادر به مساعدت به دیگران در رسیدن به امیالشان نیز هست و این مفهوم انسان است. بدین ترتیب احسان عبارت است از لذتی که شخص از نمایش قدرتهای خود حاصل میکند. انسانی که احسان میکند دارد به خودش و به دنیا نشان میدهد که تواناتر از دیگران است. او صرفاً دارد با خودنمایی، برتری خود را اظهار میدارد. 2. دلسوزی: دل سوزاندن به حال دیگران چیست؟ ممکن است فکر کنیم دلسوزی، همدردی با دیگران یا ناراحت شدن از بدبختی آنهاست، و ممکن است با اقدام برخاسته از این همدردی، سعی کنیم به ایشان کمک کنیم. علت ناراحت شدن ما از بدبختی دیگران آن است که بدبختی آنها به ما یادآوری میکند همان اتفاق ممکن است برای ما بیفتد! وی میگوید: «دلسوزی عبارت است از تصور یا خیال مصیبت آتی برای خودمان، که ناشی از مشاهده مصیبت انسانی دیگر باشد». (ریچلز، 1387: 101 ـ 100) بنابر نظر هابز، دلسوزی مستلزم نوعی حس این همانی با شخص رنجیده است: من وقتی نسبت به شما احساس دلسوزی میکنم که خودم را به جای شما بگذارم. از نظر مندویل هم که از طرفداران نظریه خودگرایی بوده، افعال انسانها به این دلیل از نظر اخلاقی مشابه یکدیگرند، که انگیزه همه آنها به دست آوردن منفعت شخصی است. از دیدگاه مندویل، انگیزه نهفته در پس همه افعال انسان، سود شخصی است و انسانها بنابر طبیعت خود، نه جامعهپذیر و نه خیرخواه دیگرانند. مندویل بر این نظر بود که برانگیخته شدن آدمی بر اثر نفع شخصی، نتایج خوبی دارد؛ زیرا جامعه از فعالیت اقتصادی کسانی که برای بهبودی وضع خود میکوشند، سود میبرد. بنابراین، آنچه به جامعه سود میرساند، رذایل است، نه فضایل. (Becker, 1992: 88) 2. دلایل موافقان خودگروی روانشناختی طرفداران نظریه خودگرایی روانشناختی، برای مدعای خود به دلایل ذیل استناد کردهاند: یک. موافقان این نظریه این است که هر عملی از من، نتیجه انگیزهها یا امیالی است که انگیزههای من هستند و نه فردی دیگر؛ با این بیان که هرگاه من کاری میکنم، همواره به دنبال اهداف خاص خود هستم یا در تلاش برای برآورده کردن امیال خود میباشم و از اینجا، میتوانیم به این نتیجه برسیم که ما همیشه به دنبال چیزی برای خود یا درصدد رضایت و خشنودی خود هستم و اگر این توصیف درباره همه اعمال دیگر انسانها به کار رود، نتیجه آن میشود که همه انسانها در همه اعمال خود، خودخواه هستند. (Pojman, 1999: 66) دو. توماس هابز از مدافعان سرسخت خودگرایی روانشناختی، انسان را ذاتاً منفعتطلب و خودگرا میداند و برای این گفته خود، دلیل میآورد که در سرشت و ذات درون انسان، خودخواهی و حب ذات قرار داردو به همین دلیل، کارهای خودگرایانه و منفعتطلبانه، از انسان سر میزند. هابز در تحلیل علت ستیزهجویی و کشمکش که یکی از نمودهای حب ذات در انسان، است چنین میگوید: در نهاد انسان، سه علت اصلی برای کشمکش و منازعه وجود دارد؛ اول رقابت (همچشمی)، دوم ترس (بدگمانی) و سوم طلب عزت و افتخار (خودجویی). علت اول، آدمیان را برای کسب سود، علت دوم برای کسب امنیت و علت سوم برای کسب شهرت و اعتبار، به تعدی وامیدارد. گروه اول (سودجویان) زور و خشونت به کارمیبرند؛ تا بر دیگران و نیز بر زنان، فرزندان و احشام ایشان، سروری پیدا کنند. علت دوم، معطوف به دفاع و حراست (از دستاوردها) است. گروه سوم به خاطر چیزهای بیاهمیت و بیارزش، مثلاً بر سر حرف یا لبخندی یا عقیده متفاوتی یا تحقیری که مستقیماً در حق شخص خودشان یا با واسطه در حق خویشان، دوستان، ملت، حرفه و یا نامشان روا داشته شود، به تجاوز و تعدّی متوسل میشوند. سه. روشن است که وقتی فردی به خواسته و مطلوب خود برسد، شخصاً احساس لذت میکند. تمام اعمال و رفتارهای انسانی خواهناخواه به دلیل حب ذات و برای لذت شخصی فاعل انجام میشوند. درواقع، آنچه ما واقعاً خواهان آنیم، لذت خود ماست و چیزهای دیگر، تنها به مثابه ابزار و وسیله رسیدن به این لذت، مورد طلب ما میباشند. چهار. ما انسانها در رابطه با این که تصمیم به انجام کار خوب و نیک میگیریم، خود را فریب میدهیم و درواقع، آنچه ما به دنبال آن هستیم، این است که دیگران تصور کنند ما خوب هستیم. مردم، اغلب انگیزههای واقعی خود را در پس کلماتی مانند فضیلت و وظیفه و مانند اینها پنهان میکنند و ما هم اغلب در مورد انگیزههای واقعی خودمان و انگیزههای واقعی دیگران، دچار اشتباه میشویم؛ درنتیجه آیا عاقلانه نیست که بگوییم ما همیشه درباره بیطرفانه و دیگرگروانه دانستن انگیزههای خود، دچار فریب شدهایم؟ در واقع توجیه همه انگیزههای بهظاهر غیر خودخواهانه، کار آسانی است. پنج. دلیل دیگر این است که از شواهد و کارهای خودگرایانه و خودخواهانهای که از انسان سرمیزند، به منفعتطلبی و حب ذات او پی میبریم. اگر در اعمال و رفتار خود و دیگران تأمل کنیم، مشاهده میکنیم در شرایطی که امکانات محدود میباشند و طالبان آن امکانات نیز فراوانند، هر فردی، بر اساس غریزه حب ذاتی که دارد، تمام تلاش خود را میکند تا منافع شخصیاش را تأمین کند. حب ذات در نظریه خودگرایی روانشناختی تمنای به حداکثر رساندن خیر شخصی خود است؛ خیری که یگانه غایت همه اعمال ماست. (هولمز، 1385: 151) در چنین شرایطی، منافع افراد در تعارض و تزاحم با یکدیگر قرارمیگیرد و این امر، منجر به کشمکش و درگیری میشود. براین اساس رفتارهای اخلاقی براساس خودگرایی روانشناختی است قابل توجیه است؛ بهعنوان مثال فردی با عجله به طرف صحنه تصادفی میدود؛ در حالی که در این فکر است که روزی ممکن است چنین حادثهای برای من نیز اتفاق بیفتد یا پزشکی با عجله به طرف صحنه تصادفی میرود؛ درحالیکه فکر میکند که اینجا مجالی است تا مهارت خود را بهکار گیرد و اظهار فضل کند. نقد و بررسی خودگرایی اخلاقی و روانشناختی یک. خودگرایی اخلاقی 1. یکی از نقدهای وارد بر این نظریه، تعارض و تزاحم منافع شخصی افراد با یکدیگر است. این نظریه میگوید: هر فردی بایستی به دنبال نفع شخصی خود باشد. اگر کسی به این نظریه معتقد باشد، باید به دیگران نیز چنین توصیه کند و در این صورت، گاهی نفع شخصی آن فرد با نفع شخصی دیگری در تعارض قرار میگیرد، به طور مثال اگر شما رازی را با دوستی درمیان بگذارید و از او بخواهید که آن را فاش نکند، بر طبق نظریه خودگرایی، دوست شما کاملاً حق دارد که اگر ببیند افشای آن راز منفعت و خیرش را به حداکثر میرساند، این کار را انجام دهد. پس اگر آنچه مطابق با نفع شخصی شماست، گاهی با آنچه حقیقتاً مطابق با نفع شخصی عدهای دیگر است، تعارض داشته باشد، اگرچه بخواهید به خودگرایی توصیه کنید، ناچارید بگویید هر دو نحوه رفتار ناسازگار، الزامآورند و درنتیجه این نظریه معیار معقول و قابل دفاعی برای موارد تعارضآمیز منفعت شخصی یک فرد با منافع دیگران ارائه نمیدهد. بر این اساس برخی فلاسفه، از جمله کرت بایر، استدلال کردهاند که این آموزه به لحاظ منطقی ناسازگار است، یعنی میگویند این آموزه منجر به تناقض منطقی میشود. مثلاً فرض کنیم الف و ب کاندیداهای ریاستجمهوری کشور خاص باشند و فرض کنیم این را بپذیریم که به نفع هر یک از آنها است که انتخاب شوند، اما فقط یکی میتواند موفق شود. در این صورت اگر الف انتخاب شود به نفع الف و به ضرر ب خواهد بود و برعکس، و بنابراین اگر الف و ب را سربه نیست کند به نفع الف و به ضرر ب خواهد بود و برعکس. بیان این استدلال در قالبی منطقی ارائه شده است که نتیجه آن این است که فرضی که با آن شروع کردیم ـ یعنی اینکه وظیفه هر شخص آن است که کاری را انجام دهد که بیشترین منافع را برایش در بر دارد ـ نمیتواند صادق باشد. (ریچلز،1387: 134 ـ 133) این برهان چنین فرض میکند که یک اخلاق مناسب باید راهحلی برای تعارضات منافع فراهم سازد، بهگونهای که همه افراد ذینفع بتوانند در توافق با یکدیگر زندگی کنند. مثلاً تعارض بین الف و ب باید بهگونهای حل شود که آنها دیگر عدم توافقی با یکدیگر نداشته باشد. (همان: 132 ـ 131) 2. خودگرایی، دیدگاهی نتیجهگراست. این دیدگاه توصیه میکند که ارزش را برای خودمان در نتایج اعمالمان، به حداکثر برسانیم. این قول، حکایت از آن دارد که قضاوت صحیح در مورد اینکه چه چیزی درست است. مستلزم پیشگیری صحیح دراینباره است که از هر فعلی، چه نتایجی بهبار خواهد آمد. لازمه این پیشگویی هم آن است که بتوانید به درستی ارزیابی کنید که آن نتایج در بلند مدت، بر خیر و نفع شما چه اثری خواهد گذاشت. موضوع مورد نظر خودگرایی، صرفاً خیر شما طی فردا یا هفته بعد یا سال بعد نیست؛ بلکه این نظریه با خیر شما در سرتاسر عمرتان سروکار دارد و بههمین دلیل است که دیدگاه خودگرایی اخلاقی را دوراندیشی میخوانند؛ ولی پیشگویی قاطعانة نتایج اعمال (مبتنی بر نتایج یک عمل)، در سرتاسر چنین دوره زمانی بلندی، امری خلاف ممکنات است. قرائن و شواهد زیادی وجود دارد که نشان میدهد افراد، پیوسته درباره آنچه به سود آنهاست، اشتباه میکنند و دستکم بسیاری از آنها به دست خویش، عوامل بدبختی خودشان را فراهم میآورند. چه بسیارند لذات آنی و زودگذری که منشأ آلام و بلایای فراوانی در آینده میشوند و چه بسیارند آلام و رنجهای فعلی و موقتیای که سرچشمه آسایش و راحتی در آینده میشوند. 3. در رابطه با نظریه خودگرایی، ممکن است این پرسش مطرح شود که چه تضمینی وجود دارد که افراددرصورت مراعات کردن اصل خودگرایی در به انجام رساندن آنچه این اصل مقرر میدارد، موفق شوند؟ به بیان دیگر، ممکن است افراد دیگر با تمسک به همین اصل خودگرایی، بر ضد منافع انسان خودگرا، اقدام نمایند و منافع او را نادیده بگیرند. 4. اشکال اساسی این دیدگاه، پایهریزی آن براساس یک نظام مادیگرایانه است. این گروه عموماً لذت را در لذتهای این جهانی خلاصه نمودهاند؛ اما اگر کسی به خداوند و زندگی پس از مرگ معتقد باشد، بسیاری از لذتها ورنجها برای او پدید میآیند که باید به آنها نیز توجه کند. آنها حیات اخروی را یا انکار کردهاند و یا اینکه در محاسبه لذایذ، به حساب نیاوردهاند و حتی اگر بپذیریم که معیار انتخاب یک لذت خاص از میان لذایذ متعدد، طولانی بودن مدت آن است، آیا لذایذ اخروی نسبت به لذایذ دنیوی، پایدارتر و طولانیتر نیستند؟ طولانیترین لذت دنیوی به طور معمول، برای یک فرد، بیش از چند دهه طول نمیکشد؛ درحالیکه لذتهای اخروی، بیپایان و ابدی هستند. دو. خودگرایی روانشناختی 1. براساس ادعای خودگرایی روانشناختی، انسان از لحاظ روانی تنها توانایی انجام اعمالی را دارد که منافع شخصی او را تأمین میکنند و بدین معناست که انسان به شکل دیگری نمیتواند عمل کند. این ادعای خودگرایی روانشناختی، با انگیزش انسان سروکار دارد و انجام کارهای خاص را توصیه نمیکند. چنین ادعایی را ادعای تجربی مینامند؛ ادعایی که اطلاعاتی درباره جهان به ما میدهد و بر تجربههای ما از جهان خارج مبتنی است. بنابراین، یک گزاره تجربی درصورتی صادق است که با تجربه و مشاهده منطبق باشد و درغیر اینصورت کاذب خواهد بود. گزاره «همه انسانها در خدمت نفع شخصی خود هستند» نیز تعمیمی تجربی است. (تعمیمی درباره ماهیت رفتار انسان) و بدین لحاظ، مبتنی بر تجربه و مشاهده است؛ ولی این تعمیم، چگونه تحقق مییابد؟ این تنها درصورتی صادق است که دلیلی دلالت کند که هرگز عمل فداکارانهای وجود ندارد و نمیتواند وجود داشته باشد و این، امری است که خودگرایان روانشناختی نمیتوانند آن را اثبات کنند. چگونه میتوانند یقین کنند مردی که زندگی خود را فدای دوستش میکند، خودخواهانه عمل میکند؟ (همان: 75) 2.اگر آنگونه که خودگرایان روانشناختی ادعا کردهاند، این ویژگیِ خودخواهی؛ اجتنابناپذیر باشد، در آن صورت، باید به انسانها گفته شود که در همه شرایط، خودخواه باشند. و درنتیجه، خودگرایان روانشناختی، ناچار به دیدگاهی غیر قابل دفاع کشیده شدهاند و آن این که باید دو مسئله را اثبات کنند؛ نخست اینکه، آنها در اینجا توصیفی از شیء خاصی (انسان) ارائه دادهاند که هر اوضاع و احوال ممکنی که در آن، این توصیف صادق یا کاذب است، کاملاً پیشبینی شدهاست. و دوم این که باید اثبات کنند که شناخت واقعیشان از انسان به حدی کامل است که احتمال هر امر پیشبینی نشدهای که بتواند تعریف آنان را نقض یا اصلاح کند، درآن مردود است. (همان: 77) 3. حب ذات، تنها میل اصیل در وجود انسان نیست؛ انسان امیال و کششهای دیگری نیز دارد که به جانب دیگران است؛ امیالی که شخص در ارضای آنها در ابتدا به لذت خود توجه نمیکند. وفای به عهد، از این امور است که تأمین کننده منافع و لذتهای شخصی فرد نیست؛ اما فرد نسبت به آن، احساس وظیفه میکند و تمایل دارد به آن وفادار بماند. بنابراین، در انسان علاوه بر میل خودگروانه، امیال و عواطف دیگر گروانهای نیز وجود دارند که وی را به انجام اعمال خاصی، بدون توجه به لذت یا خوشایندی مستقیم آن سوق میدهند. در ادامه نقد به این گزاره توجه کنید: ما گاهی اوقات، آگاهانه به نحوی عمل میکنیم که با درنظر گرفتن همه جوانب، در پی پیشبرد خیر خودمان نیستیم. آیا هرگز به این شکل عمل میکنیم؟ در ظاهر بله، بدون شک ما در توصیف اعمال، از انگیزههایی مانند حرص و طمع، حسادت، انتقام، عشق، محبت، دلسوزی و امثال آن سخن به میان میآوریم و در محاکمات جنایی به آنها توجه زیادی میشود که انگیزه جنایتها را اثبات کنند. اگر در مسائل انسانی همیشه فقط یک انیگزه دخالت داشت، این توجیهات به هیچ وجه معنایی نداشت. پس با اثبات گزاره اخیر، جایی برای خودگرایی روانشناختی باقی نمیماند. شاید قانعکنندهترین عاملی که باعث میشود افراد به خود محوری روانشناختی گرایش پیدا کنند، این باشد که ما به شخصاَ از کمک کردن به دیگران و خیر رساندن به آنها، احساس لذت یا رضایت خاطر میکنیم. اگر فرض را بر این بگذاریم که لذت به حصول خیر ما کمک میکند، ممکن است اینطور به نظر برسد که وقتی در ظاهر از سر نوع دوستی عمل میکنیم، عملاً در پی خیر خودمان هستیم. با اینحال، منطقاً این نتیجه حاصل نمیشود. همان طور که باتلر میگوید: این واقعیت که ما از برخی اعمال، احساس لذت یا رضایت خاطر میکنیم، تنها نشان از آن دارد که در بهدستآوردن موضوع یا متعلق میلی، کامیاب شدهایم. میتوانیم بگوییم هنگامی که انگیزه ما خیرخواهانه است، پیشبرد خیر دیگران، به مثابه غایت، موضوع میل ماست. بنابراین، اگر در رسیدن به این غایت، کامیاب شویم، کاملاً طبیعی است که از این امر، احساس لذت یا رضایت خاطر کنیم اما این حرف به آن معنا نیست که لذت موضوع، میل ماست. اگر این را بگوییم، نمیتوانیم توضیح دهیم که چرا احساس لذت میکنیم و نیز این حرف دلالت بر این ندارد که حب ذات، انگیزه ماست؛ هر چند لذتی که حاصل میکنیم، ممکن است در سعادت ما نقش داشتهباشد؛ همانطور که آکویناس میگوید؛ زیرا لذت نتیجه این امر است که میلی در خیری که حاصل کرده، برآورده میشود و بدین قرار، ممکن نیست که سعادت، بدون لذت همراه با آن باشد. بنابراین، وقتی هنگام کمک به دیگران یا خیر رساندن به آنان احساس لذت میکنیم، نباید این لذت را حاکی از آن بدانیم که انگیزه ما در این کار، خودخواهی یا حتی خود محوری بودهاست. و اگر از آسیب رساندن به دیگران احساس لذت کنیم، نباید این لذت را گویای آن بدانیم که باز هم انگیزه ما، خودمحوری بودهاست. ارتباط خودگرایی اخلاقی با خودگرایی روانشناختی بسیاری از خودگرایان مدعیاند که خودگرایی، مبتنی بر بینش بنیادی درباره طبیعت انسان است و اغلب خودگرایان با آن موافقند. دلیل عمدهای که خودگرایان اخلاقی برای توجیه این نظریه بدان تمسک میجویند، دلیلی روانشناختی است؛ به این بیان که: انسان به گونهای ساختهشده که همواره در پی سود و رفاه خویش است و همیشه کاری را انجام میدهد که میپندارد بیشترین غلبه خیر را بر شر برای او به ارمغان میآورد. این سخن بدین معناست که حب ذات (خود دوستی)، تنها اصل اساسی در سرشت آدمی است و به بیان جدیدتر، خود ارضایی هدف نهایی همه فعالیتهای آدمی است و اصل لذت، انگیزه اصلی هر فرد است. پس در نظریه اخلاقی خود، باید اساس و محور اصلی را همین اصل قرار داد و درنتیجه، اصل اساسی اخلاق ما، باید همان اصل حب ذات باشد و هر نظریه دیگری، در ستیز با واقعیت خواهد بود. (فرانکنا، 1376: 57) به دیگر بیان، اگر طبیعت بشر آن است که همواره به سود و خیر و صلاح خود توجه کند، پیشنهاد اینکه او باید کاری غیر از آنچه بیشتر به سود اوست، انجام دهد، غیر واقعی و نامعقول و در عمل، ناموفق خواهد بود. بدین ترتیب، خودگرایی اخلاقی، عموماً خودگرایی روانشناختی را مسلّم میگیرد؛ یعنی ما همواره درپی بیشترین خیرخود هستیم، خواه آن را لذت بدانیم یا سعادت، معرفت، قدرت و یا تحقق کمالات نفس. فرض بر این شد که اگر خودگرایی روانشناختی صحیح باشد، مؤید خودگرایی اخلاقی خواهد بود؛ اما این فرض درست نیست؛ زیرا اگر خودگرایی روانشناختی درست باشد، بیانگر این بوده که ما نمیتوانیم از روی انگیزه ای به جز حب ذات، عمل کنیم. و این خود به این معنا میباشدکه نمیتوانیم آگاهانه هدفی به غیر از خیر خودمان را دنبال کنیم و دیگر مفهوم و معنا ندارد که ما مانند خودگرایان بگوییم که باید به دنبال این هدف باشیم و این سخن که ما باید کاری را انجام دهیم، تنها درصورتی معنا دارد که برای ما مقدور باشد که آگاهانه به نحوی دیگر عمل کنیم و اگر خودگرایی روانشناختی درست باشد، در مورد دنبال کردن خیرخودمان، چنین امکانی وجود ندارد و درنتیجه، خودگرایی روانشناختی، نه تنها مؤید خودگرایی اخلاقی نیست، بلکه آن را بیهوده و بیثمر هم میکند. نظریه خودگرایی اخلاقی در مقایسه با خودگرایی روانشناختی، دارای نقاط اشتراک و افتراقی میباشد؛ وجه اشتراک هر دو دیدگاه این است که در هر دو، اصل اساسی، حب ذات است و هدف نهایی، دنبال کردن خیر و منفعت شخصی. وجوه تمایز این دو دیدگاه نیز این است که نظریه خودگرایی روانشناختی برخلاف خودگرایی اخلاقی، نظریهای درباره چیزی که باید باشد نیست؛ بلکه درباره چیزی است که در واقع هست. بدین معنا که، این نظریه مدعی توصیف واقعیتهای روانشناختی میباشد، نه تجویز نمودن آرمانهای اخلاقی. این نظریه تأکید دارد که همه انسانها، منافع خود را اصل میدانند و علاوه بر آن، قادر به انجام کار دیگری نمیباشد. بدلیل اینکه اساساً ماهیت انسانی آنها اینگونه اقتضا میکند و خودمحوری تصادفی نیست، بلکه نتیجه اجتنابناپذیر قوانین روانشناختی است. (فاینبرگ، 1384: 51) این، یک ادعای توصیفی است؛ نه تجویزی. هدف این مدعا آن است که مشخص کند در واقع چه چیزی انسانها را به انجام کارهایشان برمیانگیزاند. این نظریه در مقام بیان خوب یا بد بودن اینگونه انگیزشها نیست. (سوبر، 1384: 91) بنابراین این نظریه با نظریه خودگرایی اخلاقی یکسان تلقی نمیشوند و تفاوت دارند. خودگرایی دیدگاهی نتیجهگرا است که توصیه میکند که ارزش را برای خودمان در نتایج اعمالمان به حداکثر برسانیم. در واقع تجویز آنچه باید باشد است نه آنچه هست. درواقع خودگرایی روانشناختی نظریهای درباره طبیعت آدمی است که سروکار آن با این پرسش است که مردم چگونه رفتار میکنند و میگوید افراد درواقع همیشه در جستجوی منافع خود هستند. برعکس، خودگرایی اخلاقی نظریهای هنجاری است؛ یعنی تنها یک توصیف صرف از طبیعت انسانی نیست بلکه وظیفه و تکلیف و یک الزام اخلاقی را برای ما مشخص میکند و همه ما را بدان توصیه و تشویق مینماید. نتیجه همانگونه که قبلاً بیان شد. دو دیدگاه عمده در خودگرایی عبارتند از: خودگرایی اخلاقی و خودگرایی روانشناختی. در برابر خودگرایی اخلاقی، نظریه سودگرایی و دیگرگرایی قرار میگیرد. که هدف در آنها به حداکثر رساندن خیر و سعادت دیگر افراد است. توجیه خودگرایان از کارهای نیکوکارانه و دلسوزانه برای دیگران این است که این کارها برای دست یابی به نفع شخصی ابزار مؤثری هستند و خیر خود فرد را به حداکثر میرسانند. اغلب خودگرایان اخلاقی برای اثبات نظریه خود به خودگرایی روانشناختی استناد میکنند. اما با ارائه دلایلی میتوان اثبات نمود که خودگرایی روانشناختی نه تنها مؤید خودگرایی اخلاقی نیست بلکه آن را بیهوده و بیثمر هم میکند. نظریه خودگرایی روانشناختی بر پایه حب ذات بنا نهاده شده است. خود یا ذات در این دیدگاه منحصر به خود مادی و جسمانی است و حب ذات برابر است با انگیزه خودمحورانه و نفع شخصی. اما از دیدگاه فلاسفه اسلامی ذات انسان منحصر به خود مادی و جسمانی نیست و انسان دارای بعدی فرامادی و مجرد است و دائمی و فناناپذیر است، و مراد از سود و منفعت همان منفعت اخروی و ابدی است. اغلب دلایل موافقان خودگرایی روانشناختی با توسل به انگیزه حب ذات و خوددوستی در انسان و رسیدن به لذت میباشد. در مجموع نظریه خودگرایی اخلاقی در مقایسه با خودگرایی روانشناختی از جهاتی دارای وفاق و اشتراک و از جهاتی دارای تمایز و تفاوت میباشد. ـ نقاط اشتراک: هر دو دیدگاه از گرایشات خودگرایی بوده و در هر دو اصل اساسی حب ذات میباشد و هدف نهایی در هر دو دیدگاه دنبال نمودن خیر و منفعت شخصی است. ـ وجوه تمایز: نظریه خودگرایی روانشناختی نظریهای است درباره چیزی که هست و در واقع یک ادعای توصیفی است. اما خودگرایی اخلاقی نظریهای است درباره آنچه که باید باشد و در واقع تجویز آرمانهای اخلاقی است. رد و اثبات خودگرایی اخلاقی در رابطه با فلسفه اخلاق و رد و اثبات خودگرایی روانشناختی در روانشناسی تجربی صورت میپذیرد. نقدهای زیادی بر هر دو نظریه از سوی اندیشمندان وارد شده است که از ریشه و اساس هر دو را رد مینماید. منابع و مآخذ 1. پالمر، مایکل، 1388، مسایل اخلاقی، ترجمه علیرضا آلبویه، سمت، تهران. 2. ریچلز، جیمز، 1387، فلسفه اخلاق، تهران، حکمت. 2. ژکس، 1362، فلسفه اخلاق (حکمت عملی)، ترجمه ابوالقاسم پورحسینی، تهران، امیرکبیر. 3. سوبر، الیوت، 1384، جستارهایی در روانشناسی اخلاق، ترجمه منصور نصیری، قم، دفتر نشر معارف. 4. شیدان شید، حسینعلی،1383، عقل در اخلاق از نظرگاه غزالی و هیوم، قم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه. 5. صدر، سید محمد باقر، 1401 ق، فلسفتنا، قم، دارالکتب الاسلامی. 6. طباطبایی ، سید محمدحسین، 1417 ق، تفسیر المیزان، بیروت، موسسه العلمی للمطبوعات. 7. فاینبرگ، جول، 1384، جستارهایی در روانشناسی اخلاق، ترجمه منصور نصیری، قم، دفتر نشر معارف. 8. فرانکنا، ویلیام کی، 1376، فلسفه اخلاق، ترجمه هادی صادقی، قم، موسسه فرهنگی طه. 9. کرات، ریچارد، «خودگرایی و دیگر گرایی در فلسفه اخلاق»، مجله معرفت ترجمه منصور نصیری، ش 78، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. 10. کاپلستون، فردریک، 1370، تاریخ فلسفه، ترجمه بهاءالدین خرمشاهی، تهران، سروش. 11.کالینسون، دایانه، 1379، پنجاه فیلسوف بزرگ، ترجمه محمد رفیعی مهرآبادی، تهران، عطایی. 12. لنکستر، لین و، 1362، خداوندان اندیشه سیاسی، ترجمه علی رامین، تهران، امیرکبیر. 13. لورنس، توماس، 1384، جستارهایی در روانشناسی اخلاق، ترجمه منصور نصیری، قم، دفتر نشر معارف. 14. مصباح یزدی، محمد تقی، 1384الف، نقد و بررسی مکاتب اخلاقی، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. 15. ـــــــــــــــ ، 1384 ب، اخلاق در قرآن، قم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی. 16. هولمز، رابرت، 1385، مبانی فلسفه اخلاق، ترجمه مسعود علیا، تهران، ققنوس. 17. هابز، توماس، 1380، لویاتان، ترجمه حسین بشیریه، تهران، نی. 18. Sober, Elliot, Psycholoyical egoism in Ethical Theories, edited by tlugh lafllette, Blackwell. 19. Becker, Lawrence, 1992, A History of Western Ethics, New York, Garland. 20. Campel, Richmond, 1999, Egoism in Encylopedia of ethics, Routledge, London. 21. Pojman, L.P, 1999, ethics discovering right and wrong, U.S.A, wadsworth. 22. Singer, Peter, 1991, A Companion to ethics, Oxford. منبع: فصلنامه اخلاق - شماره 16 انتهای متن/
92/11/15 - 00:05
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 149]
صفحات پیشنهادی
بررسی نسبت سینما و حاکمیت در برنامه امشب «ققنوس»
فرهنگ و هنر رادیو و تلویزیون بررسی نسبت سینما و حاکمیت در برنامه امشب ققنوس برنامه ققنوس به تهیهکنندگی فرشاد منجزی امشب با موضوع نسبت سینما و حاکمیت با حضور حسن بنیانیان رییس سابق حوزه هنری روی آنتن شبکه چهار میرود فرشاد منجزی در این زمینه به خبرنگار مهر گفت اولین قسمتمصباحی مقدم در بررسی کلیات بودجه 93 بودجه امسال نسبتا واقعی است/۴۰هزار میلیارد تومان بودجه پنهان سال قبل
مصباحی مقدم در بررسی کلیات بودجه 93بودجه امسال نسبتا واقعی است ۴۰هزار میلیارد تومان بودجه پنهان سال قبلرئیس کمیسیون تلفیق جامعیت شفافیت نسبتا واقعی بودن حمایت از بخش تولید و سلامت را از ویژگیهای مهم بودجه سال ۹۳ اعلام کرد به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس غلامرضا مصباحینسبت علم و ادبیات بررسی شد
شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۴ ۰۵ نشست بررسی رابطه علم و ادبیات برگزار شد به گزارش بخش ادبیات خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا در این نشست که در فرهنگسرای آی تی برگزار شد حسین صافی پژوهشگر و منتقد ادبی درباره نسبت علم و ادبیات گفت در بررسی نسبت علم و ادبیات پرسش اساسی این است کهنسبت وحی و شهود عرفانی بررسی میشود
نسبت وحی و شهود عرفانی بررسی میشودنشست نسبت وحی و شهود عرفانی 14 بهمن ماه جاری با حضور صاحبنظران عرصه دین و عرفان در مؤسسه حکمت و فلسفه ایران برگزار میشود به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس این نشست با سخنرانی حجتالاسلام هادی صادقی همایون همتی و علی افضلی از اساتنسبت وحی و شهود عرفانی بررسی می شود
دین و اندیشه نسبت وحی و شهود عرفانی بررسی می شود نشست علمی نسبت وحی و شهود عرفانی با حضور کارشناسان دوشنبه ۱۴ بهمنماه در مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران برگزار میشود به گزارش خبرگزاری مهر به همت مؤسسه پژوهشی حکمت و فلسفه ایران و با همکاری انجمن کلام حوزه علمیه نشست علمی نسبنسبت امر بومی و امر جهانی در اندیشه پیشرفت در ایران بررسی می شود
دین و اندیشه نسبت امر بومی و امر جهانی در اندیشه پیشرفت در ایران بررسی می شود به همت انجمن جامعه شناسی ایران نشست نسبت امر بومی و امر جهانی در اندیشه پیشرفت در ایران با سخنرانی دکتر منوچهر آشتیانی 15 بهمن ماه برگزار می شود به گزارش خبرگزاری مهر به همت گروه جامعه شناسی معبیتفاوتی نسبت به امر به معروف به سود دشمن است
امام جمعه دامغان بیتفاوتی نسبت به امر به معروف به سود دشمن است خبرگزاری رسا ـ حجت الاسلام ترابی گفت باید مسیر وقفها را عوض کرده و بروز کنیم زیرا امروز حضور سنت حسنه وقف و واقفان در عرصههای مختلف میتواند مشکلات و کاستیهای بسیاری را در جامعه اسلامی حل کند و لبخند رضایت را بردر کارگروه توسعه بخش کشاورزی جزئیات 193 پروژه جهاد کشاورزی بررسی شد
در کارگروه توسعه بخش کشاورزیجزئیات 193 پروژه جهاد کشاورزی بررسی شدششمین جلسه کارگروه اقتصادی و توسعه سرمایهگذاری بخش کشاورزی برگزار شد و در این جلسه جزئیات 193 پروژه با مبلغ سرمایهگذاری760 میلیون ریال مورد بررسی قرار گرفت به گزارش خبرگزاری فارس از کرمانشاه به نقل از سازمان جهاتصاویر/ اعتراض هزارن نفر در جلوی کاخ سفید نسبت به سقط جنین
تصاویر اعتراض هزارن نفر در جلوی کاخ سفید نسبت به سقط جنین هزاران نفر از مردم آمریکا دیروز علسه شیوع سقط جنین و محدودیت حق رای زنان در موارد خاص دست به اعتراض زدند ۱۳۹۲ ۱۱ ۳ - ۰۹ ۱۸انتشار تصاویر غیراخلاقی برای سرگرمی!
پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹ ۳۶ رئیس پلیس فتا فرماندهی انتظامی استان گلستان از دستگیری عامل انتشار تصاویر غیراخلاقی در فضای مجازی طی یک عملیات پلیسی خبر داد به گزارش سرویس حوادث خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا سرهنگ حبیب الله رجبلی در تشریح این خبر با بیان اینکه وبلاگی که اقدامتداوم جلسات فشرده تلفیق به منظور بررسی تبصره هدفمندی یارانهها
پنجشنبه ۳ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۹ ۳۹ یک عضو کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی با اشاره به رایگیری صبح امروز جلسه تلفیق برای برگزاری تداوم جلسات گفت جلسات تلفیق در صورت ارائه بودجه به صحن علنی نیز ادامه خواهد داشت عزتالله یوسفیان ملا در گفتوگو با خبرنگار پارلمانی خبرگزاری دانشجویان ایراهشدار نسبت به افزایش گیاه وسوسه انگیز؛ عکس
هشدار نسبت به افزایش گیاه وسوسه انگیز عکس در حالی که برخی ایالت های آمریکا فروش ماریجوانا را آزاد اعلام کرده اند سوئد با هشدار نسبت به افزایش غیرمنتظره کاشت گیاه آن می گوید برخوردها را شدیدتر خواهد کرد به گزارش سرویس فرهنگی جام نیوز به نقل از سایت رادیو سوئد شمار موارد کاشتنناراحتی ابرو گوندش از ماجرای رفتارغیراخلاقی ضراب
ناراحتی ابرو گوندش از ماجرای رفتارغیراخلاقی ضراب پس از انتشار نوار صوتی شنودهای تلفنی پلیس ترکیه از رضا ضراب ابرو گوندش دیگر برای دیدار با همسرش به زندان نرفته است گوندش یکی از معروفترین خوانندههای ترکیه است و حالا همسرش میلیاردرش متهم شده که برای تسهیل تجارت در دبی ازدختر 17 ساله پرده از ارتباط غیر اخلاقی پلیس آمریکایی برداشت
دختر 17 ساله پرده از ارتباط غیر اخلاقی پلیس آمریکایی برداشت یک افسر پلیس آمریکایی به جرم ارتباط نامشروع با دختر نوجوان 17 ساله ای از سوی مقام های پلیس شناسایی و دستگیر شد به گزارش سرویس حوادث جام نیوز یک افسر پلیس آمریکایی به جرم ارتباط نامشروع با دختر نوجوان 17 ساله ایرئیس شورای شهر اردبیل: شورا آماده بررسی لایحه بودجه سالانه است
رئیس شورای شهر اردبیل شورا آماده بررسی لایحه بودجه سالانه استرئیس شورای شهر اردبیل از آمادگی شورای این شهر برای تحویل و بررسی لایحه بودجه سال 93 شهرداری در روزهای آینده خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس از اردبیل حجتالاسلام محمدرضا سرداری صبح امروز در جلسه رسمی شورای شهر اردبیل افارس بررسی میکند تعلل قزاقستانیها و نیمهکار ماندن معدن طلای ساریگونی / 2 هزار شغلی که ایجاد نشد
فارس بررسی میکندتعلل قزاقستانیها و نیمهکار ماندن معدن طلای ساریگونی 2 هزار شغلی که ایجاد نشداجرای پروژه معدن طلای ساریگونی بعد از خروج شرکت انگلیسی ـ استرالیایی به قزاقستان واگذار شده است اما علی رغم تعهدات این شرکت هنوز نتوانسته است معدن ساریگونی را وارد فاز اجرایی کندبا هدف بررسی مشکلات خبرنگاران نخستین نشست اعضای خانه مطبوعات میناب برگزار شد
با هدف بررسی مشکلات خبرنگاراننخستین نشست اعضای خانه مطبوعات میناب برگزار شدنخستین نشست اعضای خانه مطبوعات میناب با هدف بررسی مشکلات خبرنگاران در این شهر برگزار شد به گزارش خبرگزاری فارس از میناب در شرق هرمزگان مسئول نمایندگی خانه مطبوعات میناب صبح امروز در این نشست با بیان این-
گوناگون
پربازدیدترینها