محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1832263555
داستان کوتاه انقلاب/2 فرشته
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: داستان کوتاه انقلاب/2
فرشته
همه شب تا لحظه موعود، اسلحه را در دستم میفشردم و به طرف عکس قاتل که مثل سیبلِ ثابت روی دیوار چسبانده بودم نشانه میرفتم.
خبرگزاری فارس-گروه کتاب و ادبیات: ایام مبارک دهه فجر، فرصتی برای بازخوانی حوادث و رویدادهای روزهای شورانگیز انقلاب اسلامی است که بخشی از آن را می توان در آثار ادبی مرتبط با آن ایام خواند. از این روی، خبرگزاری فارس در طول ایام دهه فجر بخشی از آثار نویسندگان کشورمان در ارتباط با موضوع انقلاب اسلامی را تقدیم علاقه مندان می کند. برای امروز در دومین روز از ایام دهه فجر داستان کوتاه «فرشته» نوشته منیرالسادات موسوی انتخاب شده است. منیرالسادات موسوی متولد 1337 ملایر و دارای لیسانس ادبیات فارسی است. وی عضو انجمن قلم ایران و برگزیده جایزه ادبی یوسف بوده است. از آثار داستانی این نویسنده می توان به کتاب های: "جنگ و عشق"، "روزهای صورتی"، "میخواستیم زندگی کنیم"، "طوفان و زنبق"، "زندگی سبز"، "زندگینامه حلاج" و "پرستوهای بیقرار" اشاره کرد. داستان کوتاه "فرشته" به قلم منیرالسادات موسوی درباره موضوع انقلاب اسلامی است. *** تا آن لحظه هزار جور فکر به سرم راه پیدا کرده بود. چرا به اینجا احضار شدهام؟ آیا خطایی از من گزارش شده است؟ آیا عنصر بیخاصیتی بودهام و حالا عذرم را میخواستهاند؟ آیا دیدارم به خانوادهام باعث شده بود به این سرعت تصمیم بگیرند تصفیهام کنند؟ من که همه جوانب امنیتی را رعایت کرده بودم. در باز شد و مردی باریک و بلندقامت به اتاق پاگذاشت. تا آن وقت ندیده بودمش. کلاه نخی سبز روشنی را تا روی ابروهایش پایین کشیده بود و عینک قهوهای تیرهاش مانع از آن بود که بتوانم چشمانش را ببینم. از روی مبل چرمی کهنهای که درونش مچاله شده بودم برخاستم. دستم میلرزید. آنها را پشت سرم به هم گره کردم. مرد دستش را از جیب شلوار جین رنگورو رفتهاش بیرون آورد و گفت: «بنشین!» صدای سرد و خشنش در آن اتاق کمنور، با آن پردههای ضخیم مثل فریادی در سرداب پیچید. نفسم داشت بند میآمد. سرم داغ شده بود و ضربان قلبم ممتد میکوبید. پرسید: «حتماً میدانی چرا اینجایی؟» سر تکان دادم، ولی چون رو به در ورودی ایستاده بود علامت نفیام را ندید. آهسته گفتم: «نه.» گفت: «من عادت ندارم زیاد توضیح بدهم.» چشمم تار شد و مرد بلندقامت مثل شبحی کشیده مقابل چشمم به حرکت درآمد. گفت: «آدرس را یک بار میگویم بهخاطر بسپار، حافظهات خوب است؟» نفس راحتی کشیدم. ـ بله اگر آدرس سرراست باشد یا منطقهای باشد که بلد باشم. گفت: «بسیار خوب...» چشمم را بستم و آدرس را برایش تکرار کردم. بعد به صورتش نگاهی انداختم تا عکسالعملش را ببینم. به تأیید سر تکان داد. ـ رمز ورود. دختر داریوش. این را در جواب زن خدمتکار میگویی. فقط همین. مکث کرد و لحظهای بعد ادامه داد: ـ تنها با یک گلوله باید کار تمام شود. نفس درون سینهام گیر افتاد. حالت خفگی داشتم. دستم را روی مبل فشردم. مثل تکه کلوخی که در آب افتاده باشد در آن فضای سنگین داشتم محو میشدم. با دست لاغر و انگشتان کشیدهاش به کتاب قطوری با جلد کهنه و کثیف اشاره کرد و گفت: «این همه آن چیزی است که لازم داری. به شدت مراقب باش. ما هم به اوضاع مسلطیم، سؤالی نداری؟» با نفس گیرافتاده در قفسه سینهام به سختی گفتم: «میتوانم بپرسم زن است یا مرد؟ پیر یا جوان؟» گفت: «فرقی هم میکند؟» دوباره سر تکان دادم، حس کردم از گوشه عینکش نگاهم میکند. دست روی گونهاش گذاشت و تا محاسن سیاه و براقش کشید. ـ قاتل بچههای تیم هشت. جملهاش مثل پتکی روی سرم فرود آمد. برای لحظهای سرم سنگین شد، سپس شادی همراه غرور درونم را فراگرفت. ـ سرهنگ افرازی؟ ـ قصاب! مثل اینکه فکرم را شنیده باشد گفت: «بعد از قتلعام تیم هشت، به درجه تیمساری و مجالست با اعلیحضرت ارتقا پیدا کرد.» سؤالاتی به ذهنم هجوم آورده بود که آن مرد جوان نه میخواست و نه میتوانست به آنها جواب بدهد. او هم یک مأمور بود، با اطلاعات در حد نیازش. فقط پرسیدم: «اگر موفق نشدم؟» گفت: «برای اینجور کارها آموزش دیدهای. در ضمن تو عالیترین گزینه هستی.» پس از لحظهای سکوت دوباره به آن کتاب قطور و کهنه اشاره کرد. رمان شازده... قصهای مبتذل. نماد نویسندهاش، خوانندهاش، همه و همه. ولی پوشش خوبی است برای کار ما. درونش اسلحه و عکس سوژه، همراه با دستورالعملهای لازم: خلاص یا رهایی! منتظر سؤال یا اعتراض بود، اما ذهن من روی آخرین کلمات خارج شده از دهانش ثابت مانده بود. خلاص او یا رهایی خودم؟ عینکش را جابهجا کرد و به در ورودی نزدیک شد. ـ برو با تمرکز، خونسردی کامل و توکل بر خدا. همه شب تا لحظه موعود، اسلحه را در دستم میفشردم و به طرف عکس قاتل که مثل سیبلِ ثابت روی دیوار چسبانده بودم نشانه میرفتم. همان عکس که پس از قتلعام تیم هشت در روزنامههای شهر دیده بودم؛ با چشمانی دریده از سرخوشی پیروزی. پدرش از اوباش بود که در قضیه کودتا علیه مصدق خیلی گردوخاک کرده بود و به پاس این خوشخدمتی و سنگباران ماشین حامل مصدق، بورس تحصیلی نظام را از اعلی حضرت برای پسرش گرفته بود و او را به آمریکا فرستاده بود. آموزش دیده بود و با یک دختر یهودی ازدواج کرده بود. آن روزها چقدر آرزو داشتم دستم به او میرسید و امروز مأمور خلاص او بودم. بیهیچ ترحمی. نه خسته بودم نه بیخواب. مصمم مثل کوه یخ. قدم که برمی داشتم فقط به خلاص کردن او فکر میکردم. من باید زندهمیماندم و جشن پیروزی را میدیدم. با هر گام که برمیداشتم برای بچههای تیم هشت میخواندم: «بای ذنب قتلت؟» و در گامی دیگر با فکر انتقام میخواندم، «و قاتلو ائمه الکفر» و دوباره میخواندم: «یعذبکم الله بایدیکم.» به کوچه بنبست پشت مدرسه رسیدم. در قهوهای تیره را باز کردم. پیرزن خدمتکار خوابآلود منتظرم بود. عینک تهاستکانی را عقبتر برد، خوب نگاهم کرد. سر تکان داد، در را بست و رفت. نمیدانم از آمدنم چه میدانست و چه فکرهایی میکرد؟ از لابهلای برگهای فشرده درختان صف در صف و چراغهای آبیرنگ که مثل ستارههای بیروح به زمین چشم دوخته بودند، خنکای صبح میدمید و آرامشم را کامل میکرد درِ تالار باز بود. طبق نقشه وارد شدم و به طبقه بالا رفتم؛ به اتاق خوابی بزرگ؛ آنقدر بزرگ که آن سرهنگ درشتهیکل در میان تختخواب پوستگردویی، به اندازه یک عروسک بندانگشتی به نظر میرسید. آهسته نزدیک شدم و روبهرویش ایستادم. بوی مشمئزکننده و دمکرده اتاق همه خنکای صبح را بلعید. شمد را تا روی سینه برهنه و خیس از عرقش کشیده بود. دو دست زمختش مشت شده و مثل دو گرز سنگی در اطرافش ثابت مانده بودند. روی میز کنار تختش زنی نیمهعریان با موهایی طلایی و چشمان آبی، درون قاب عکس میخندید. حتی از مسلح شدن کلت هم از جا نجنبید. به تخت نزدیکتر شدم دهانش را تکان داد و با کجومعوج شدن سبیل پرپشتش، خرناسهای کشید. کاش اجازه داشتم بیدارش کنم و به او بگویم: «برای انتقام بچههای تیم هشت آمدهام.» باید سایه مرگ را میدید، اما نباید التماس میکرد. نباید غرورش میشکست. باید چهره فرشته مرگش را میدید. اما نه! مگر نه اینکه میگویند هر کس هنگام جان دادن، فرشته موکل مرگش را به همان شکل اعمال دنیاییاش میبیند؟ پس... به آینه بزرگ قاب نقرهای روی میز آرایش بانوی موطلاییاش نگاه کردم. چرا سرهنگ حالا اینقدر تنهاست؟! به چهره خودم در آینه نگاه کردم. صورتم درون قاب مشکی روسریام، رنگ پریده نشان میداد. لبخند زدم. تو که نترسیدهای؟ همه شما قسم خوردهاید. رشتههای نور سپیدهدم روی دیوارهای اتاق نمایان میشد. چراغخواب روی میز را خاموش کردم و ماشه را کشیدم.
92/11/13 - 10:16
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]
صفحات پیشنهادی
اثر هنرمند سمنانی به جشنواره داستان انقلاب راه یافت
اثر هنرمند سمنانی به جشنواره داستان انقلاب راه یافت سمنان - ایرنا - اثر هنرمند حوزه هنری استان سمنان به بخش نهایی ششمین جشنواره ملی داستان انقلاب راه یافت گزارش روز شنبه روابط عمومی حوزه هنری استان سمنان به ایرنا حاکی است آثار راه یافته به بخش نهایی ششمین جشنواره ملی داستان انقبا اعلام اسامی داوران ششمین دوره جشنواره داستان انقلاب فتاحی: داستان انقلاب در مرحله داوری نهایی/ 100 اثر در ح
با اعلام اسامی داوران ششمین دوره جشنواره داستان انقلابفتاحی داستان انقلاب در مرحله داوری نهایی 100 اثر در حال بررسی استدبیر هنری ششمین جشنواره داستان انقلاب حوزه هنری از پایان داوری نهایی این جشنواره در روزهای آغازین بهمن ماه امسال خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس حسین فتاحی دبدر باغ موزه دفاع مقدس برگزیدگان چهارمین جشنواره داستان کوتاه پایداری تقدیر شدند/ محمدرضا طالقانی تندیس گرفت
در باغ موزه دفاع مقدسبرگزیدگان چهارمین جشنواره داستان کوتاه پایداری تقدیر شدند محمدرضا طالقانی تندیس گرفتدر آیین پایانی چهارمین جشنواره داستان کوتاه پایداری ضمن تقدیر از برگزیدگان این جشنواره تندیس چهارمین دوره به محمدرضا طالقانی پیشکسوت کشتی اهدا شد به گزارش خبرنگار کتاب و ادب70 اثر به مرحله نهایی ششمین جشنواره داستان انقلاب راه یافتند/جالی خالی بزرگان در جشن داستان انقلاب
فرهنگ و ادب ادیبات ایران 70 اثر به مرحله نهایی ششمین جشنواره داستان انقلاب راه یافتند جالی خالی بزرگان در جشن داستان انقلاب دبیرخانه ششمین جشنواره داستان انقلاب 70 اثر را به داوریهای مرحله پایانی این جشنواره راه داد که قرار است برگزیدگان از میان آنها و در روز 28 بهمن معرفی خوامعرفی برگزیدگان دومین جشنواره بین المللی داستان کوتاه تسنیم
معرفی برگزیدگان دومین جشنواره بین المللی داستان کوتاه تسنیم برگزیدگان دومین جایزه ادبی تسنیم ویژه پارسی زبانان جهان معرفی شدند به گزارش خبرنگار حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران اختتامیه دومین جشنواره جایزه ادبی تسنیم دیشب در تالار آوینی فرهنگسرای ولاء برگزار شد بتول سید حیدری دب48 داستان کوتاه از زندگی امام علی(ع) به زبان ساده منتشر شد
48 داستان کوتاه از زندگی امام علی ع به زبان ساده منتشر شدکتاب داستانهایی از زندگانی علی ع 48 داستان کوتاه از آن امام همام است که انتشارات دارالحدیث آن را منتشر کرده است به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات فارس زندگی پربار امیرالمومنین علی ع سرشار از پندها و آموزههایی است که هامسال چه جوایزی در انتظار برگزیدگان جشنواره داستان انقلاب است؟
فرهنگ و ادب ادیبات ایران با قطع شدن حمایت وزارت ارشاد امسال چه جوایزی در انتظار برگزیدگان جشنواره داستان انقلاب است ششمین دوره جشنواره داستان انقلاب در حالی 26 بهمن ماه برگزیدگان خود را در حوزه هنری معرفی خواهد کرد که طبق اعلام مدیر مرکز آفرینشهای ادبی حوزه هنری حمایتهای مداوری نهایی جشنواره داستان انقلاب
سهشنبه ۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۵ ۱۹ دبیر هنری ششمین جشنواره داستان انقلاب حوزه هنری از پایان داوری نهایی این جشنواره در روزهای آغازین بهمنماه امسال خبر داد به گزارش بخش ادبیات و نشر خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا حسین فتاحی دبیر هنری ششمین جشنواره داستان انقلاب حوزه هنری گفت راضیاختتامیه چهارمین جشنواره داستان کوتاه پایداری از توجه دولت به جشنواره پایداری تا دوبرابرشدن جوایز از سوی شهردا
اختتامیه چهارمین جشنواره داستان کوتاه پایداریاز توجه دولت به جشنواره پایداری تا دوبرابرشدن جوایز از سوی شهرداریشهرداری تهران در آیین پایانی چهارمین دوره جشنواره داستان کوتاه پایداری اعلام کرد میزان جوایز نفرات برتر از این دوره دوبرابر میشود به گزارش خبرنگار کتاب و ادبیات خبرگزاراهاندازی جایزه داستان کوتاهی به نام «مارکز»
جمعه ۱۱ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۱ ۱۵ وزیر فرهنگ کشور کلمبیا جایزه داستان کوتاهی را به افتخار گابریل گارسیا مارکز رماننویس سرشناس برنده نوبل ادبیات راهاندازی کرد به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا روز گذشته در حاشیه افتتاحیه جشنواره ادبی هی کارتاجینا وزیر فرهنگ کلمبیا اجشنواره داستان کوتاه راهیان نور برگزار میشود
شنبه ۵ بهمن ۱۳۹۲ - ۰۷ ۱۴ به گفته مسئول اردویی گردشگری و راهیان نور سپاه نبی اکرم ص کرمانشاه در حال حاضر در استان کرمانشاه ظرفیت اسکان روزانه 5000 نفر در قالب کاروانهای راهیان نور وجود دارد به گزارش خبرنگار خبرگزاری دانشجویان ایران ایسنا منطقه کرمانشاه علی یوسفیرادن گفتیازده روایت داستانی از «روزهای انقلاب» راهی بازار کتاب شد
فرهنگ و ادب ادیبات ایران از سوی انتشارات سوره مهر یازده روایت داستانی از روزهای انقلاب راهی بازار کتاب شد همزمان با ایام دهه فجر انقلاب اسلامی موسسه انتشارات سوره مهر یازده مجلد از مجموعه داستانی روزهای انقلاب را با هدف معرفی داستانی رخدادهای مهم و حساس منجر به پیروزی انقلداستان کوتاه «گدا» اثر غلامحسین ساعدی
داستان کوتاه گدا اثر غلامحسین ساعدیداستان کوتاه گدا اثر غلامحسین ساعدی یه شب که دلم گرفته بود نشسته بودم و خیالات میبافتم که یه دفه دیدم صدام میزنن صدا از خیلی دور بود درو وا کردم و گوش دادم از یه جای دور انگار از پشت کوهها صدام میزدند گدا اثر غلامحسین ساعدیاز کتاباعلام آثار راه یافته به بخش نهایی دومین جشنواره داستان کوتاه فهرست
اعلام آثار راه یافته به بخش نهایی دومین جشنواره داستان کوتاه فهرست از میان 883 داستان رسیده 30 اثر به بخش نهایی این جشنواره راه یافتند به گزارش حوزه ادبیات باشگاه خبرنگاران محمدحسن شهسواری دبیر هیأت داوران دومین جشنواره داستان کوتاه فهرست در گفتگو با دبیرخانه این جشنواره افزدبیر اجرایی جشنواره داستان انقلاب: میزان جوایز ششمین جشنواره داستان انقلاب ۴۵۰ میلیون ریال است
دبیر اجرایی جشنواره داستان انقلاب میزان جوایز ششمین جشنواره داستان انقلاب ۴۵۰ میلیون ریال استمدیر مرکز محافل و جشنوارههای حوزه هنری و دبیر اجرایی ششمین جشنواره سراسری داستان انقلاب از اهدای ۴۵۰ میلیون ریال جایزه به برگزیدگان این دوره از جشنواره خبر داد به گزارش خبرگزاری فارس علبا عنوان «پروانهها اولش خیساند»؛ مژگان بابامرندی داستان کوتاهی درباره بلوغ دختران نوشت
با عنوان پروانهها اولش خیساند مژگان بابامرندی داستان کوتاهی درباره بلوغ دختران نوشتمژگان بابامرندی از اتمام نگارش داستان کوتاهی با عنوان پروانهها اولش خیساند با موضوع بلوغ دختران خبر داد مژگان بابامرندی نویسنده ادبیات کودک و نوجوان در گفتوگو با خبرنگار کتاب و ادبیات باشگاهآثار راه یافته به بخش نهایی جشنواره داستان انقلاب اعلام شد
آثار راه یافته به بخش نهایی جشنواره داستان انقلاب اعلام شدآثار راه یافته به بخش نهایی ششمین جشنواره داستان انقلاب پس از برگزاری جلسات داوری این جشنواره از سوی دبیرخانه ششمین جشنواره داستان انقلاب اعلام شد به گزارش خبرگزاری فارس در پی اعلام دبیرخانه ششمین جشنواره داستان انقلاب در-
فرهنگ و هنر
پربازدیدترینها