واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: اولين فيلم جشنواره فجر؛ ضعيف و غير قابل باور
سي و دومين جشنواره بين المللي فيلم فجر با نمايش يک فيلم ضعيف از روح الله حجازي که سال گذشته از کنداکتور جشنواره خارج شد، آغاز شد.
![http://www.aryanews.com/Uploads/NewsPics/20140201120016218.jpg](http://www.aryanews.com/Uploads/NewsPics/20140201120016218.jpg)
آریا: سومين فيلم سينمايي روح الله حجازي با عنوان «زندگي مشترک آقاي محمودي و بانو» تنها به واسطه حاشيه هاي ايجاد شده است که مورد توجه منتقدين قرار گرفته است. در فيلم پيشين اين کارگردان حضور ابراهيم حاتمي کيا به عنوان بازيگر در کنار مهتاب کرامتي و حميد فرخ نژاد بود که تا حدودي مورد توجه قرار گرفت و اينبار حضور يک نويسنده کاربلد در ژانر طنز؛ پيمان قاسم خاني.پيمان قاسم خاني خود سالهاست به واسطه متن هاي طنازانه اش به يک برند و اعتبار آهن ربايي براي کارگردانان بدل شده است. آهن ربايي که مشتاقان به ديدن فيلمي متفاوت را به خود جذب مي کند. اما در اينجا نبود خط داستاني جذاب و يک بازيگردان در فيلم، نه تنها پوئن هاي منفي سومين فيلم اين کارگردان جوان به حساب مي آيد، که بازي روان قاسم خاني را نابود کرده است.در اين فيلم هر چقدر قاسم خاني روان بازي مي کند ترانه عليدوستي توازن را به هم مي زند. ترانه عليدوستي در نقش دختري که به دروغ پا به خانه خاله اش مي گذارد و تا مدتي که آنجاست، زندگي مشترک آنها را متاثر از رفتار هاي غلط خود مي کند، نتوانسته به مانند بازي زيبايش در فيلم «درباره الي» خوش بدرخشد. عليدوستي در اين فيلم بخش ديگري از کارکتر فيلم «پذيرايي ساده» ساخته ماني حقيقي را به نمايش گذاشته است؛ کاراکتري عصبي که نمي داند مي خواهد چه کار کند. فيلم از خط داستاني باورپذيري بر خورد دار نيست و رفتارهاي وسواس گونه بيش از حد خاله که هنگامه قاضياني ايفاگر نفش اوست، بر ناباوري داستان هم مي افزايد. تنها نقطه قوت فيلم موسيقي روان کارن همايونفر است که به درستي کار شده و شنيده مي شود.حجازي سعي کرده سبک جديدي را در سينما بنيان بگذارد اما نمي داند که تاريخ مصرف اين مدل فيلم ها در سينماي ايران و حتي اروپا هم که مهد فيلم هاي روشنفکرمآبانه است، به پايان رسيده است. حجازي با بهره گيره از نماهاي اروتيک سعي کرده فضاي تازه اي را به سينماي ايران و البته فيلم هاي خود تزريق کند! اما نمي داند ديگر اين مدل نماها در سينماي ايران جايي ندارد. اين فيلم سال گذشته از کنداکتور جشنواره فيلم فجر خارج شد و شايد همين برخورد باعث شد بر حجم حضور اهالي رسانه در کاخ جشنواره براي تماشاي آن افزوده شود.نمي دانم ايراني با اين همه منابع داستاني جذاب و اثرگذار چرا به سوي قهقرايي مي رود که هيچ کس جلودار آن نيست. ما در ايران و فرهنگ فارسي خود کم نويسنده بزرگ نداريم.پس چرا با ساخت داستان هاي صادق چوبک، محمد علي جمالزاده، بزرگ علوي و خيلي ديگر از بزرگان ادبيات، سينما را ريکاوري نمي کنيم؟ سينمايي که خوب يا بد بايد قبول کنيم رو به زوال است. در سينماي جهان ژانري با عنوان اقتباسي وجود دارد که متاسفانه در سينماي ايران خيلي کمرنگ است. البته يکي دو کارگردان هستند که در ايران به اين ژانر علاقه دارند و فيلم مي سازند؛ بهرام توکلي و سياوش اسعدي. اما اي کاش اين دو کارگردان جوان و تازه نفس، گوشه چشمي به داستان هاي ايراني هم بياندازند و خيلي بر رواج داستان هاي غربي بر فرهنگ اصيل ايراني انرژي نگذارند.
شنبه, 12 بهمن 1392 ساعت 12:17
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 83]