واضح آرشیو وب فارسی:نیک صالحی:
مرضیه آوای باران در کنار استاد شجریان+ مصاحبه و عکس سپیده خداوردی: افتخارم کار با شجریان است
سپیده خداوردی: افتخارم کار با شجریان است
سپیده خداوردی شاید در نظر بسیاری از ما صرفا تداعی کننده نام یک بازیگر باشد در حالی که او یک نوازنده مشهورو توانا است و تاکنون با گروههای موسیقی بسیار از جمله شهناز، باربد، مهر آوا و ارکستر سمفونی ملی دست به برگزاری کنسرت زده است با او که در دو عرصه بازیگری و موسیقی توانسته موفق عمل کند و کارنامه موفقی را از خود به جای گذاشته استصحبت های ساده و صمیمی وی را در مورد موسیقی در ادامه می خوانید:من از دوران کودکی با عشق به موزیک بزرگ شدم و خیلی زود هم به شکل حرفهایی به فراگیری آن پرداختم و نواختن سازهای مختلفی را ازقبیل تار ،سه تار ،کنت باس ،دف ،پیانو …را فرا گرفتم دنیای موسیقی همیشه برایم جذاب بود و روح ماجراجوی من را به نوعی آرام می کرد به همین خاطر در طول لحظه لحظه های زندگی ام هموارهموسیقی برای من هیچوقت یک چیز صرفا سرگرم کننده نبود. من عاشق این حرفه بودم و همیشه دوست داشتم فعالیتم را عرصه موسیقی به شکل حرفهای تری ادامه بدهم و با گروههای حرفهایی کنسرت برگزار کنم .خوشبختانه تواستم در دوران فعایلت حرفهایم در عرصه موسیقی با خوانندگان مطرحی نظیر استاد شجریان و گروههای معتبری مانند وباربد ،مهر آوا کنسرت برگزار کنم.برای رسیدن به چنین جایگاهی تلاش زیادی را انجام دادم چرا که برگزاری کنسرت در کنار بزرگان موسیقی توفیقی است که نصیب هر نوازنده ای نمیشود. از اینکه سالها در ارکسترملی و ارکستر فرهنگسرای بهمن به عنوان نوازنده حضور داشتم و یا درگروه شهناز در کنار استاد شجریان نواختم افتخار میکنم و امیدوارم باز هم بتوانم در کنار بزرگان موسیقی ایران بنوازم .تحصیلات دانشگاهی من بیارتباط با بازیگری نبوده است و در طول سالها فعالیتم در عرصه موسیقی همواره نیم نگاهی هم به بازیگری داشتم. اما خب در مورد اینکه چرا در دانشگاه به جای موسیقی بازیگری خواندم باید بگویم خوشبختانه در دوران فراگیری موسیقی آدم خوش شانسی بودم و در مقطعی که وارد هنرستان موسیقی شدم در محضر اساتید مطرحی نظیر استاد هوشنگ ظریف، حسین علیزاده، محمد اسماعیلی، کامبیز روشن روان شاگردی کردم، به همین خاطر با اصول موسیقی خیلی زود آشنا شدم. زمانی که قرار شد تحصیلات آکادمیک را ادامه دهم به این موضوع پی بردم که دانشگاه موسیقی نمیتواند تاثیر چندانی در بالابردن معلومات موسیقی من با توجه به دورههای آموزشی بسیاری که پشت سر گذاشت ام داشته باشد چرا که آنها دوباره میخواهند چیزهایی که از پیش میدانم را در کلاس برای دانشجویانی که تازه شروع به فراگیری کردهاند را تدریس کنند. همین موضوع سبب شد تصمیم بگیرم در دانشگاه رشته ادبیات را نمایشی بخوانم همان طور که اشاره کردم در طول سالها من همواره بازیگری را به موازات موسیقی ادامه می دادم و حال که فرصتی فراهم شده بود دوست داشتم به آن شکل آکادمیک بدهم از طرفی من دوست نداشتم صرفا خودم را در حرفه موسیقی محصور کنم چون به خوبی می دانستم این عرصه از امنیت شغلی برخودار نیست .شما وقتی به هنر به عنوان یک شغل نگاه میکنید و تنها راه در آمدتان از این طریق است ممکن است مجبور شوید به خاطر پول در کاری که دوست ندارید هم حضور داشته باشید، به همین خاطر من تصمیم گرفتم در کنار موسیقی هنردیگری هم که علاقمند هستم یعنی بازیگری را دنبال کنم و خب حالا شرایط به وجود آمده این امکان را به من میدهد که انتخابهای درستتری داشته باشم.از طرفی من هیچوقت نمیتوانم خودم را در چهارچوب خاصی محدود کنم و بگویم صرفا فقط در این عرصه فعالیت میکنم و یا…به همین دلیل زمانی که به موسیقی پرداختم از علایق دیگرم نظیر بازیگری،عکاسی و طراحی غافل نشدم. بیتردید اگر فرصت کافی را در اختیار داشتم عکاسی را هم به شکل حرفهایی در کنار بازیگری ونوازندگی ادامه میدادم چرا که به این عرصه هم بسیار علاقمند هستم.من به کار تدریس عشق می ورزم چند سالی می شود که به عنوان مدرس فعالیت میکنم و در آموزشگاه همراز ،دانشگاه الزهرا و … تدریس میکنم.وقتی برخی شاگردانم برای اولین بار من را میبینند تعجب میکنند شاید این انتظار را نداشته باشند که یک بازیگر معلم موسیقی آنها باشد. اما خب بعد از گذشت مدتی همه چیز برای آنها عادی میشود و حواسشان را به فراگیری موسیقی معطوف میکنند بعضی از دوستان به من میگویند با وجود اینکه سرت تا این حد شلوغ است چرا تدریس را راه نمیکنی و خب جواب من به آنها این است که من عاشق این کار هستم .باید اعتراف کنم حرفه موسیقی به من در عرصه بازیگری کمک زیادی کرد چون این امکان را برای من فراهم کرد که روی تن صدا و لحن بیانم تسلط بیشتری داشته باشم در هر حال تصورم بر این است که هنرمندی که تک بعدی نباشد بی شک می تواند موفق تر عمل کند.من وقتی حالم خیلی خوب است و یا غمگینم به سراغ سازم می روم به شوخی به دوستانم می گویم سازهایم مانند بچه هایم هستند به همین خاطر به همه آنها به یک میزان توجه نشان می دهم در هر گوشه ایی ازاتاقم یک سازم وجود دارد که با نگاه کردن به آنها آرام می شوم.هر نوازندهایی بیشک در ذهنش دوست دارد که با خوانندهایی کار کند. در مورد من هم باید بگویم همواره دوست داشتم با استاد شجریان کار کنم و در کنار ایشان بنوازم که خوشبختانه این امکان برای من فراهم شد و در کنسرتهای زیادی ایشان را همراهی کردم و حتی ساز جدیدشان شهبانگ را هم نواختم .
یکشنبه 29 دی 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نیک صالحی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 120]