واضح آرشیو وب فارسی:الف: توضیحی بر"فیلتر شدن سایتهای اجتماعی،یک ضرورت"
بخش تعاملی الف - محمود صباغی
اشاره: مطلبی که می خوانید از سری یادداشت های بینندگان الف است و انتشار آن الزاما به معنی تایید تمام یا بخشی از آن نیست. بینندگان الف می توانند با ارسال یادداشت خود، مطلب ذیل را تایید یا نقد کنند.
تاریخ انتشار : يکشنبه ۲۹ دی ۱۳۹۲ ساعت ۰۶:۲۶
هفته گذشته مطلبی با تیتر بالا از اینجانب در خبرنامه محترم "الف" منتشر شد که واکنش نسبتآ وسیعی در پی داشت. تقریبآ اکثر قریب به اتفاق خوانندگان گرامی با برداشت اینکه نویسنده بطور کلی بر فیلتر شدن سایت های اجتماعی تاکید دارد، مقاله منتشره را به باد انتقاد گرفتند. بنظر میرسد مرورسریع مطلب، مخاطبان ارجمند را به این نتیجه رسانده که نگارنده معتقد است که در ناهنجاری های اجتماعی بایستی صورت مسئله را پاک کرد و بعبارت دیگر "پرداختن به معلول را فدای علت کرد" سخنی که تحت هیچ شرایطی مورد تایید هیچکس نیست.منتقدان گرامی با مرور مجدد مطلب مورد نظر، به این واقعیت خواهند رسید که نه تنها با مظاهر تکنولوژی مخالفتی وجود ندارد بلکه بر استفاده درست آن در زمینه های زندگی نیزتاکید دارد. از قضا نگارنده با بسیاری از منتقدان موافق است که "چاقو" فی نفسه ابزاری برنده است و این برندگی می تواند در اتاق جراحی و یا در کنار خیابان کاربرد داشته باشد. بسیار خوب، اما سخن این است که همانگونه که فرهنگ استفاده از چاقو را به جراح می توان آموزش داد به کاربران ابزارهای تکنولوژیکی روز نیز می توان آموخت با این تفاوت که اثرات تخریبی یک جراح ناوارد نهایتآ به مرگ یک و یا چند نفر منجر می شود در حالیکه بی بند و باری در دنیای مجازی پیامدهایی آنچنان مخرب بدنبال دارد که ریشه ها و باورهای انسانی و خانوادگی را درحوزه فردی و اجتماعی هدف قرار می دهد که شاید تا نسل های بعد و بعدتر کشیده شود.بنظر نمی رسد که دراین زمینه اختلاف نظری در میان باشد. آنچه بیشتر مورد مناقشه دوستان قرار گرفت استناد به اتفاق یکی دو ماه گذشته در خصوص حملات پردامنه در دنیای مجازی به " لیونل مسی" بود که نگارنده معتقد است این اتفاق نشان می دهد که بسیاری از کاربران وطنی از چنان ظرفیّت لازم برخوردار نیستند که سایت های اجتماعی بصورت فیلتر نشده و آزاد در اختیارشان قرار بگیرد و نقطه تضاد در همین جاست. البته هنوز معتقدم که فیلتر شدن سایت های اجتماعی، یک ضرورت است. آنانکه با "فیلترینگ" مخالفند با عرض پوزش یا از همان گروه تایید کنندگان اقدام علیه "لیونل مسی" هستند و یا اینکه از دامنه بسیار وسیع اثرات تخریبی فردی، خانوادگی و اجتماعی سایت های ضد اخلاق آگاه نیستند. همانطور که بسیاری از خوانندگان اشاره داشتند، استفاده علمی از اینترنت در فضاهای آموزشی و دانشگاهی و تحقیقاتی اصولآ نیازی به "فیلترینگ" ندارد اما صادقانه باید قضاوت کرد که چند درصد از کاربران صرفآ استفاده علمی ودرست از اینترنت بدون فیلترینگ دارند؟ پاسخ این سؤال را به مخاطبان وامی گذارم اما بر این نکته تآکید دارم که نمی توان تجربه دوباره و سه باره را بازهم آزمود که مسلمآ خطاست. همانطور که در مقاله گذشته اشاره شد برای کاربرد درست هر ابزاری، ابتدا بایستی آموزش دید.محافل تحقیقاتی و دانشگاهی که نیازی به آموزش ندارند پس کاربران "عام" و مردم کوچه و بازار بایستی شیوه درست و فرهنگ صحیح را یاد بگیرند و بعد از آن چاقوی دولبه تیز و برنده اینترنت آزاد و فیلتر نشده را در اختیارشان قرار داد و تا آنروز آیا بهتر نیست که از سایت های اجتماعی بصورت کنترل شده بهره گیری کنند؟ اثرات تخریبی سایت های غیر اخلاقی کمتراز کارد است؟ اگر قرار باشد که توصیه کنیم ابتدا شیوه درست استفاده صحیح از "چاقو" نشان داده شود و بعد از آن چاقو را در اختیار قرار دهیم آیا نماد عینی از تفکر دگماتیستی و فناتیکی است؟ از قضاء جهت اطلاع دوستانی که معتقدند باید "مانند غربی ها" فضای مجازی یکسره رها کرد و آنقدر هزینه داد تا آرام آرام بسوی سلامت روانی جامعه رفت بگوییم که آنان نیز با مشکل مشابه ما کم و بیش دست بگریبانند و بسیاری از جوامع آزاد غرب و شرق آسیا بدنبال کنترل فضای مجازی خود هستند و بسیاری نیز هم اکنون فیلترینگ را اعمال می کنند.در پایان این سخن نیز لازم است اشارتی کنم به داستان پدر و پسری که به حمام عمومی رفته بودند و در مطلب گذشته افسوس آن روزها را خوردیم و دوستی معترض بود که چرا ؟ چرا از حمام عمومی که غیر بهداشتی بود با افسوس یاد کردیم. روشن است که از غیر بهداشتی بودن یاد نکردیم. از روابط درست انسانی و باورهای حاکم بر خانواده ها و جوامع یاد کردیم. از احترامی که در میان انسان ها جاری بود یاد کردیم. از رعایت جایگاه کوچکتر و بزرگتر یاد کردیم. از احترام فوق العاده فرزند به والدین یاد کردیم. از بسیاری از باورهای ریشه دار یاد کردیم. البته بازهم شاید که دوستانی از نسل جدید با برداشتی متفاوت از آنچه گفتیم، بر این یاد کردن نیز تردید کنند اما ملالی نیست : " در خانه اگر کس است، یک حرف بس است"
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: الف]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 66]