واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
از چه راه هايي مي توان قناعت ورزي را در زندگي تقويت كرد؟
شاید شما هم افراد ثروتمند فراونی را دیده و یا می شناسید که مال فراوان آنها آرامش و راحتی را به معنای واقعی برایشان به ارمغان نیاورده باشد و برعکس کسانی را می شود دید در این نداری چنان آرامشی را دارند که همگان را به تعجب وا می دارند.به راستی چرا و چگونه می شود انسان به آرامشی دست یابد که فراز و نشیب های مالی آن را دچار تزلزل نکند؟
به گزارش سرویس دینی جام نیوز:قناعت از اموری است که دین مبین اسلام به واسطه نتایج شگرفی که پیاده کردن این دستور در زندگی برای انسان به همراه می آورد، بر آن تاکید فراون داشته و آن را "گنج بی پایان" معرفی می نماید. قناعت به معنای راضی شدن و بسنده کردن به اندازه نیاز، نداشتن زیاده طلبی در خرج و صرف مال و هر چیزی، صرفه جویی، روحیه بی نیازی، حرص و طمع نداشتن و شاید بشود در یک کلام گفت: " اندازه نگه داشتن". این صفت پسندیده که آرامش خاص، کمترین ارمغان آن است، صفتی است که با تکرار و تمرین در انسان بصورت ملکه ای درمی آید که باعث خشنودی و راضی شدن به چیز کم و نگه داشتن نفس از زیاده خواهی می شود. شرع مقدس حد و حدود هر چیزی را در مصرف شخص معین کرده است. باید توجه داشت که بیشتر از آن حدی که معین شده و بیشتر از حد لزوم صرف و خرج نشود. به بیان دیگر می توان گفت: قناعت: رضایت به کم و حسن تدبیر معاش است بدون زیاده خواهی در زندگانی و دور شدن از اعتدال. برخی از آثار و نتایج برخی از آثارو نتایج "گنج تمام نشدنی" عبارتند از:
حیاة طیبه
« مَن عمل صالحاً من ذکرٍ او اُنثی و هو مومنَ فلنحییَّهُ حیاهً طیبه. هر مرد و زن با ایمانی که کار نیکی انجام دهد او را زندگی پاکیزه خواهیم بخشید.»[سوره نحل آیه۹۷]
از حضرت علی علیه السلام پرسیدند که منظور خداوند از حیاه طیبه چیست فرمودند: هی القناعهِ. هدایت
پیامبر اکرم صلی الله علیه واله وسلم فرمودند: خوشا بحال آنکه با اسلام هدایت شود و معیشت او به حد کفاف باشد و قناعت کند.[نهج الفصاحه. شماره ۱۹۸۰] رضایت خداوند
امام صادق علیه السلام می فرمایند: هر که به معاش اندک خدا راضی گردد خدا هم به عمل اندک او راضی شود.[ اصول کافی. ج۳. ص۲۰۷. حدیث ۳]
امام رضا علیه السلام فرموده اند: کسیکه جز به روزی زیاد قناعت نکند، جز عمل بسیار او را بس نباشد و هر که روزی اندک کفایتش کند عمل اندک هم کافیش باشد.[ اصول کافی ج ۳. ص ۲۰۷. حدیث ۵] موجب عزت انسان
همان طور که حضرت علی علیه السلام می فرمایند: عزّت و سربلندی نتیجه قناعت است. [میزان الحکمه. ج۸. ح ۱۶۸۶۰]
پس میوه قناعت عزت و آبرو برای انسان است. سبکی حساب در روز قیامت
حضرت علی علیه السلام فرموده است: اِقنَع بِما اوتیتَهُ َحِفَّ علیکَ الحساب . به آنچه داده شدی قناعت ورز تا حساب روز قیامت بر تو سبک و آسان گردد. [میزان الحکمه ج۸. ص ۲۸۳ - ۲۸۲]
با نگاهی گذرا به نتایج و آثار ذکر شده قناعت، انسان بیش از پیش برای جامه عمل پوشاندن به این دستور متعالی اسلام، از خود ذوق، همت و پشتکار نشان می دهد اما چگونه می شود به این صفت رسید؟ راه رسیدن به قناعت از جمله بهترين راهها براي تقويت قناعت، تفكر در علت جمع آوري مال و ثروت و آفت هاي دنيوي است كه امكان دارد، براي آن مال اتفاق بيفتد. به اينكه آدمي بينديشد، حرص در جمع آوري مال، زيادتر از قدر ضرورت براي چيست؟ اگر براي اولاد ذخيره مي كند، بداند كه خداي او و خداي اولاد او يكي است و آن خدايي كه به او روزي داده، به اولاد او نيز خواهد داد. اندكي به اطراف نظر كند. اگر براي خودش جمع آوري مي كند، اولاً مقدار عمري را كه قرار است زندگي كند، معين نمايد و به اندازة آن جمع كند و فكر كند، آيا وقتي هست كه او نيز سير شود.[نراقي، ملا احمد، معراج السعاده، بحث علاج حرص]
ما آبروي فقر و قناعت نمي بريم
با پادشه بگوي كه روزي مقدّر است
اما نكاتي ديگر كه در اين امر قناعت ما را تشويق مي كند: 1.چشم طمع به مال دیگران نداشته باشد و به بالا دست خود نگاه نکند. اگر به بالاتراز خودش بنگرد گرفتار طمع می شود و شیطان در این موقع او را متوجه دنیا و متاع دنیا می کند. خداوند در قرآن کریم می فرماید: هرگز چشم خود را به نعمت های مادی که به گروههایی از مردم داده ایم میفکن که اینها شکوفه های زندکی دنیا است و برای آن است که آنان را با این بیازماییم و روزی پروردگارت پایدار است. [سوره طه آیه 131] حضرت امیرالمومنین سلام الله و صلواته علیه فرموده اند: قناعت بهترین عامل برای سامان دادن به نفس و اصلاح آن است. [میزان الحکمه. ج۸. ح ۱۶۸۶۱]
2. شكرگزاري از آنچه داريم: شكرگزاري موجب مي شود، دچار چشم و هم چشمي نشويم و به آنچه داريم قانع شويم و در كنار اين شكرگزاري در حد امكان، بخشش هم داشته باشيم.
3. مطالعه و ملاحظة سيرة انسانهاي پاك و قانع، ما را در پرداختن به قناعت ياري مي رساند: روزي يكي از اصحاب امام صادق ـ عليه السلام ـ ديد كه حضرت، پيراهني پوشيده كه گريبان آن را وصله زده اند، آن مرد پيوسته بر پينه نگاه مي كرد و گويا از پيراهن حضرت شگفت زده شده بود. امام فرمود چه شده كه نگاهت را به من دوخته اي؟ گفت: نظرم به پينة يقة شما است. فرمود: اين كتاب را بردار و چيزي را كه در آن نوشته شده بخوان. مرد كتابي را كه در مقابل حضرت بود برداشت و آن را نگاه كرد. در آن كتاب نوشته شده بود: كسي كه حيا ندارد ايمان ندارد، كسي كه در معاش خود تقدير و اندازه ندارد، از ثروت بي بهره است و كسي كه كهنه ندارد نو ندارد.[قمي، شيخ عباس، منتهي الآمال، ج 2، ص 127، به نقل از: صالحي، محمدجواد، سيرت پاكان]
۱۳۹۲/۱۰/۲۴ - ۱۱:۲۹
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]