واضح آرشیو وب فارسی:برترین ها:
نامه مارتین اسکورسیزی به دخترش
مارتین اسکورسیزی در نامه ای به دخترش از آینده درخشان سینما حرف می زند و اینکه چطور به کارگردانان جوانی که فیلم می سازندامیدوار است و تحت تاثیر آنها قرار می گیرد.
به گزارش برترین ها به نقل از هفت صبح، مارتین اسکورسیزی در نامه ای به دخترش از آینده درخشان سینما حرف می زند و اینکه چطور به کارگردانان جوانی که فیلم می سازندامیدوار است و تحت تاثیر آنها قرار می گیرد.
اسکورسیزی همچنان هم فیلم می بیند و هم فیلم می سازد و هم عاشق سینماست. آخرین فیلمش «گرگ وال استریت» واکنش های متفاوتی را بین منتقدان و سینمادوستان برانگیخت. حالا اسکورسیزی نامه ای نوشته به دختر نوجوانش و در آن از ایده هایش برای سینمای این روزها و آینده و علاقه اش به کارگردان های جوان سخن گفته است. اسکورسیزی مثل همیشه خوش سلیقه است: از وس اندرسون حرف می زندکه از معدود فیلمسازان صاحب سبک جوان است و از ریچارد لینکلیتر که امسال «پیش از نیمه شب» را به عنوان پایان بخش سه گانه اش ساخت که پایان تمام و کمالی هم بود. متن این نامه در روزنامه های مختلف دنیا از جمله روزنامه انگلیسی زبان ایندیپندنت و روزنامه ایتالیایی اسپرسو منتشر شد.
«عزیزترینم فرانسیسکا؛
این نامه را درباره آینده برایت می نویسم. من از طریق لنزهای دنیایم به آن نگاه می کنم. از درون لنزهای سینما، که مرکز آن دنیا بوده است. در چند سال گذشته فهمیده ام ایده سینمایی که با آن بزرگ شدم، دارد به پایانش نزدیک می شود.همانی که در فیلم هایی است که از دوران کودکی برایت نمایش داده ام. همان که پررونق بود، وقتی فیلمسازی ام را شروع کردم. اشاره به فیلم هایی نمی کنم که پیش تر ساخته شده اند. به آنهایی اشاره دارم که قرار است سخته شوند. منظورم نومیدی نیست. این کلمات را در حالت شکست نمی نویسم. برعکس فکر می کنم آینده درخشان است.
ما همیشه می دانستیم که سینما تجارت است و هنر سینما به تحقق پیوست چون با شرایط تجاری یگانه شد. هیچ کدام از ما که در سال های 1960 و 1970 سینما را شروع کردیم هیچ تصوری از آنچه پیش رو می آمد، نداشتیم. می دانستیم باید سخت تلاش کنیم تا از آنچه عاشقش بودیم پشتیبانی کنیم.
نمی خواهم آنچه را گفته شده و توسط عده زیادی پیش از من درباره همه تغییرات صنعت نوشته شده، تکرار کنم. من از استثناهای روند کلی فیلمسازی روحیه می گیرم: وس اندرسون، ریچارد لینکلیتر، دیوید فینچر، برادران کوئن، آلکساندر پین، جیمز گری و پل تامس اندرسن همگی دارند موفق می شوند فیلم شان را بسازند. پل [توماس اندرسن] نه تنها مرشد را به طریقه 70 میلی متری ساخت بلکه به همان شیوه در چند شهر به نمایش گذاشت. هر فردی که به سینما اهمیت می دهد باید از این کار سپاسگزار باشد.
پس چرا آینده آنقدر درخشان است؟ چون برای نخستین بار در تاریخ، فرم هنری، فیلم ها را واقعا می توان با ناچیزترین هزینه ساخت. در دورانی که من بزرگ می شدم از این خبرها نبود و همیشه فیلم های با بودجه های بی نهایت ناچیز، استثنایی به جای قواعد بوده اند. حالا برعکس است، شما می توانی زیباترین تصاویر را با دوربینی با قیمت مناسب، فیلمبرداری کنی. می توانی صدابرداری کنی. تدوین ومیکس و تصحیح رنگ را در خانه انجام دهی. همه اینها اتفاق افتاده است.
اما با همه توجهی که به ماشین فیلمسازی وپیشرفت تکنولوژی شده که به این انقلاب در فیلمسازی رسیده، یک نکته مهم برای یادآوری وجود دارد: تجهیزات، فیلم را نمی سازند. شما فیلم را می سازید. به دست گرفتن دوربین و آغاز فیلمبرداری و سپس کنار هم قرار دادنش با نرم افزار تدوینFinal Cut Pro مجانی است. ساختن یک فیلم - همانی که نیاز داری بسازی - چیز دیگری است. راه های میان بر وجود ندارد.
اگر دوست و استادم جان کاساوتیس امروز زنده بود، قطعا از تمام ابزاری که امروزه وجود دارد استفاده می کرد اما او همین چیزها را می گفت. کاساوتیس همیشه می گفت: «باید کاملا به کار متعهد باشی. باید همه چیز خودت را ببخشی و باید در شروع، از جرقه پیوندی حفاظت کنی که به شما انگیزه می دهد فیلم بسازی. باید با تمام زندگی ات از آن حمایت کنی. در گذشته چون فیلمسازی خیلی گران بود، باید مقابل مصالحه و درماندگی از خود محافظت می کردیم. در آینده باید خودت را مقابل چیز دیگری فولاد آبدیده کنی: شورشی که همراه موج است و اجازه می دهد فیلم از مسیر خود خارج شود و معلق بماند.»
تاریخ انتشار: ۲۳ دی ۱۳۹۲ - ۱۱:۴۴
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: برترین ها]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 37]