تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 17 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):نصيحت كردن در حضور ديگران، خُرد كردن شخصيت است.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

میز جلو مبلی

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید ووچر پرفکت مانی

خرید سی پی ارزان

خرید ابزار دقیق

بهترین جراح بینی خانم

تاثیر رنگ لباس بر تعاملات انسانی

خرید ریبون

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1805111388




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

برادر شاه چگونه زندگی تختی را تباه کرد؟


واضح آرشیو وب فارسی:آخرین نیوز: برادر شاه چگونه زندگی تختی را تباه کرد؟

تختی، تختی شد، چون آزاده ماند و چنان سرکشی کرد که هرچه شاهبازها کوشیدند، نتوانستند لگام استبداد را بر وی ببندند و در آخر به خیال خودشان منزوی اش کردند تا هنگامه درنوردیدن رگ هایش توسط شوکران مرگ.
به گزارش افکارنیوز، در تاریخ ایران علی رغم آنکه در طول نیم قرن اخیر، بسیاری تلاش کرده اند در قامت جهان پهلوانی معاصر ظاهر شوند و با گرفتن ژست های مقطعی سیاسی و مردمی، هم قد تختی شوند، اما هیچ کس نتوانست چون او ماندگار شود و بعد از پوریای ولی و سپس تختی، نامش را به کنار جهان پهلوانان پیوند دهد.

اما چرا قهرمانانی که پس از او بودند، در حد او باشند؛ در این باره بسیاری نوشته اند و حتی نویسنده ای خوش قلم نگاشته بود که اگر تختی زنده بود، امروز خانه نشینی بیشتر نبود و نابودش کرده بودند. اما آیا قهرمانانی که مردند و به نابودی نرسیدند، اسطوره ای در حد تختی شدند و سی و اندی شب سالشان، ولوله ای به پا شد؟ چرا چنین نشد؟

غلامرضا تختی نه فقط برای میانکوب های کشنده. سگک های خرد کننده اش یا نگرفتن پای رقیب، یا بازی نکردن در فیلم فارسی های دورانش، نه برای ادبش و حتی نپریدنش از جویی به واسطه آنکه خود را الگو می پنداشت و نه فقط برای راه افتادن در شهر برای گردآوری کمک از سطح شهر برای هموطنان زیر آوار مانده اش، تختی شد.

تختی، تختی شد، چون آزاده ماند و چنان سرکشی کرد که هرچه شاهبازها کوشیدند، نتوانستند لگام استبداد را بر وی ببندند و در آخر به خیال خودشان منزوی اش کردند تا هنگامه درنوردیدن رگ هایش توسط شوکران مرگ. تن تختی مرد و در قبرستان ابن بابویه دفن شد و پس از چندین دهه وعده، هنوز مزاری در شانش جز یک اتاقک بنا نشده، اما نامش ماند و می ماند تا تاریخ مردان بزرگی که همه چیزشان را فدای عزت کردند، هیچ گاه از یاد نبرد.

حال از تختی عکسی منتشر می شود که تاکنون در آرشیوهای شخصی مانده بود و مستند نبودنش باعث شده بود حتی عده ای شایعه بخوانندش. روزی که غلامرضا پهلوی برادر بزرگ تر محمدرضا پهلوی شاه مخلوع ایران به سالن کشتی آمد و تختی در عوض ارادت و خم شدن مقابل برادر شاه، به مردم اقتدا کرد و این بخشی از حملاتی بود که عضو وقت جبهه ملی به شاه کرد. اما برخلاف دیگر گزارش ها، این یکی در اسناد ساواک نیامده بود تا در چهل و چهارمین سالگرد درگذشت تختی، این واقعیت که شجاعت پهلوان را در آن دوران به نمایش می گذارد، به اثبات برسد.

ابراهیم افشار در این باره می نویسد: «اگر قرار باشد در تاریخ یکصدساله ورزش ایران، که میلیونها عکس و تصویر از رخدادها و شخصیتهای موجود در آن به جا مانده است فقط دو، سه تا عکس تاریخی انتخاب کنیم، یکی اش همین است. همین عکس بی نظیری که تمام حقایق سیاسی زندگی تختی را به تنهایی بر دوش می کشد.

همین صحنه ای که باعث شد بسیاری از نویسندگان دهه پنجاه و همدوره ایهای تختی، آن را به عنوان آغازگر رو در رویی های سیاسی پهلوان بزرگ ما تلقی کنند و دق دلی این غلامرضا را بر سر آن یکی غلامرضا (پهلوی) بکوبند.

ادبیات حماسی (شفاهی و مکتوب) آنها همیشه بر این مبنا بوده که اختلاف اصلی تختی و رژیم، با این صحنه شروع شد که وقتی غلامرضا وارد سالن شد هنگامه ای به پا شد و مردم آن یکی غلامرضا را تحویل نگرفتند و او کینه این صحنه را به جان گرفت. این تصویر مستند، یکی از عجیبترین صحنه های زندگی تختی است که بعدها حقایق اتفاقات، بلایا و حتی شایعه های بسیاری را در زندگی اش رقم زد.





در این صحنه، تختی به ملتش تعظیم می کند و حسین پور (که تختی او را به نام محمدحسن صدایش می کرد) با لباس داوری دیده می شود.» و این گونه تختی، تختی شد و همرهان غالباً سست عنصرش که عده ای شان بیش از او وزن مدال های آویخته بر گردنشان بود، تختی نشدند. تختی مظلوم زیست و روزهایی که او را به پاس آزادی اش به سالن کشتی هم راه نمی دادند و رفقایش نفسشان در نمی آمد، نمودی از این مظلومیت آزادمردان برای آیندگان بود.



چهارشنبه, 18 دی 1392 ساعت 01:34





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: آخرین نیوز]
[مشاهده در: www.akharinnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 57]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن