واضح آرشیو وب فارسی:جام نیوز:
دلیل استعفای پاپ بندیکت شانزدهم چه بود؟
بعد از اینکه بارها وجدانم را در پیشگاه خداوند به بوته آزمایش سپردم، یقین حاصل کردم که بهدلیل کهولت سن، دیگر توان کافی را برای انجام صحیح مأموریت پیتر ندارم . . .
به گزارش سرویس دینی جام نیوز؛ بی بی سی فارسی نوشت: پاپ بندیکت شانزدهم در ماه فوریه سال گذشته (اسفند ۱۳۹۱) با اعلام خبر استعفایش جهانیان را متحیر کرد. او در ۶۰۰ سال اخیر اولین پاپی بود که از سمتش کنارهگیری میکرد. اما توجه همگان خیلی زود به مسأله تعیین جانشین او، پاپ فرانسیس، معطوف شد و در این میان پاسخ یک سوال هیچگاه بهدرستی مشخص نشد: دلیل استعفای پاپ بندیکت چه بود؟
در بیانیه رسمی استعفای پاپ بندیکت، او تحلیل رفتن توان جسمی و ذهنی را دلیل کنارهگیریاش اعلام کرد، اما از مدتها پیش گفته میشد که دلایل دیگری هم در کار است. تحقیقات من هم این مدعا را تأیید کرده است.
فرانسیس آرینزه، کاردینال نیجریهای بهعنوان یکی از گزینههای احتمالی جانشینی پاپ بندیکت نام برده میشد. موقعی که پاپ بندیکت شخصا در محل اقامتش تصمیم خود برای استعفا را به شمار معدودی از مقامات ارشد کلیسا اطلاع داد، او یکی از حاضران جلسه بود. گفت: "هر کسی میتواند برای خود حدسهایی بزند، چون برخی از این اسناد بهصورت پنهانی برداشته شدند. این شاید یکی از دلایل استعفا باشد. شاید هم از اینکه پیشکارش آن نامهها را افشا کرده، بسیار ناراحت شده باشد. تعداد نامهها آنقدر زیاد بود که یک خبرنگار بر اساس آنها کتاب نوشت. این هم میتواند یکی از دلایل باشد. انتظار ندارم از این اتفاق خوشحال شده باشد."
در واتیکان به اعضای جوان و جاه طلب کلیسا توصیه میشود که "بسیار گوش دهند، همه چیز را ببینند و هیچ چیز نگویند". اینکه چهره ارشدی مثل کاردینال آرینزه تا این حد از موضع رسمی کلیسا فاصله بگیرد، در نوع خود قابل توجه است. پاپ بندیکت اساسا یک آموزگار، عالم الهیات و اندیشمند بود. یکی از نزدیکان او بهمن گفت که "برای او شرکت در یک سمینار یکهفتهای آموزش مدیریت حکم جهنم را داشت". از بخت بدش درست در زمانی بهعنوان پاپ انتخاب شد که کلیسا با خلاء قدرت روبرو بود، و در این فضا، به گفته یکی دیگر از مقامات کلیسا، شماری از اعضای ردههای میانی دستگاه اداری واتیکان (Roman curia) هریک برای خودشان به "بورژیاهای کوچک" (اشاره به خاندان بدنام بورژیا در ایتالیا در قرون پانزدهم و شانزدهم) تبدیل شده بودند.
لازم نیست در این مورد به حرف من اتکا کنید. این ارزیابی عالیترین منبع کلیسا و رهبر فعلی آن است. پاپ فرانسیس بدون پردهپوشی حرف میزند. او گفته: "دربار برای پاپ حکم جذام را دارد. او گفته که دستگاه اداری واتیکان دچار "خود شیفتگی" و "خود محوری" است. جوزف راتزینگر (نام اصلی پاپ بندیکت) با چنین چیزی سر و کار داشت. قلب کلیسای کاتولیک از سالهای آخر زمامداری پاپ ژان پل دوم به مرکز درگیری باندهای مختلف قدرت تبدیل شده بود. پائولو گابریله، پیشکار پاپ، هم میگفت هدفش از کپیبرداری و افشای اسناد محرمانه نشان دادن همین مسائل است.
اما گابریله گفت که رابطهاش با پاپ بندیکت مثل رابطه "پدر و پسر" بوده است. پس چرا بهگونهای رفتار کرد که معلوم بود اسباب شرمندگی مردی را فراهم میکند که به او بسیار نزدیک بود؟ کریستینا آرو، وکیل آقای گابریله، میگوید: "او گفته که داخل واتیکان شاهد موارد بسیار زشتی بوده، و از جایی به بعد دیگر قادر به تحمل آن نبوده است. او بهدنبال راهی برای فرار از این وضعیت بود. او میگوید شاهد دروغهای بسیاری بوده است. او معتقد بود که پاپ از بسیاری رویدادهای مهم بیخبر نگاه داشته میشود." پائولو گابریله به اتهام "سرقت مشدد" مجرم شناخته شد و پیش از آنکه از سوی پاپ مورد عفو قرار گیرد، سه ماه زندانی بود. اما این پایان ماجرا نبود. رهبر کلیسا خواهان انجام تحقیقات در مورد کل ماجرا شد. سه کاردینالی که مسوول پیگیری موضوع شده بودند، گزارشی ۳۰۰ صفحهای ارائه کردند.
قرار بود این گزارش محرمانه بماند، اما یک روزنامه بزرگ ایتالیایی ادعا کرد که از محتوای آن باخبر شده است. در نتیجه افشاگریهای شرمآور بیشتری انجام شد و ادعا شد که شبکهای از کشیشهای همجنسگرا در داخل واتیکان از "نفوذی ناشایست" برخوردارند. دردسرهای پاپ آلمانی ادامه داشت. در بسیاری از تحقیقات خبرنگاران، برای درک درست اتفاقات باید "رد پول" را گرفت. این قاعده در مورد واتیکان هم صادق است. یکی از تعجب برانگیزترین داستانهایی که با آنها روبرو شدیم، به صحنهای از مراسم سالانه بزرگداشت تولد مسیح در میدان سنپیتر مربوط میشد.
سالیان طولانی در واتیکان قراردادهایی به چند برابر قیمت بازار بسته میشد. وقتی یکی از اعضای کلیسا تصمیم گرفت برای اصلاح سیستم تلاش کند، برخی مقامات نزدیک به بندیکت شانزدهم، پاپ نگونبخت را تشویق کردند که به فرد مورد نظر ترفیع بدهد و او را برای مأموریت به جایی در ۶۰۰۰ کیلومتری رم بفرستد. در بانک واتیکان هم اتفاقات مشابهی افتاد و این موسسه چندین سال در کانون خبرهایی ناخوشایند برای کلیسای کاتولیک قرار داشت. این بانک قرار است به موسسات و نهادهای مذهبی در انتقال پول مورد نیاز به نقاط دورافتاده جهان کمک کند. اما بخش قابل توجهی از نقل و انتقالات آن با پول نقد انجام میشود و این مبالغ به نقاطی از کره زمین فرستاده میشوند که از نظر سیاسی بیثبات هستند، و تصور اینکه چه اتفاقات ناخوشایندی میتواند در نتیجه این کار رخ دهد، به نبوغ خاصی نیاز ندارد.
ظاهرا مقامات این بانک برخی تصمیمات اساسی را بدون اطلاع پاپ میگرفتند. اتوره گوتی تدسکی، رئیس سابق بانک، میخواست اصلاحاتی در آن انجام دهد، اما اعضای هیأت مدیره او را برکنار کردند و پاپ تنها زمانی از این موضوع مطلع شد که دیگر کار از کار گذشته بود. اخراج او درست در روزی انجام شد که بهخاطر بازداشت پائولو گابریله، همه رسانهها مشغول پوشش آن خبر بودند. بهگفته منشی خصوصی پاپ، او از شنیدن خبر برکناری رئیس بانک "کاملا غافلگیر" شده بود. آقای گوتی تدسکی یکی از اعضای سازمان اپوس دئی (Opus Dei) بود و تصور میشد رابطه نزدیکی با پاپ داشته باشد، اما نهایتا اینها هم به دادش نرسید. آیا همه این اتفاقات طاقت پاپ سالخورده را بهسر آورد؟
خوب به این کلمات پدر روحانی فدریکو لومباردی، سخنگوی رسانهای پاپ، دقت کنید: "کلیسا به فردی با توان جسمی و معنوی بیشتر نیاز داشت که بتواند بر مشکلات و چالشهای اداره کلیسا در جهان همیشه در حال تغییر امروزی غلبه کند."
احتمالا یک مقام ارشد کلیسای کاتولیک از این روشنتر نمیتواند بگوید که اداره کلیسا ناممکن شده، و لازم است کسی در رأس امور قرار بگیرد که بتواند جلوی خرابی بیشتر را بگیرد. کلیسای کاتولیک حالا فرصت بزرگی برای حرکت به جلو و مواجه شدن با چالشهای قرن بیست و یکم دارد. رهبری کلیسا که معمولا دستنیافتنی و غریبه با مشکلات بنظر میآید، حالا نظرات کاتولیکهای عادی را در زمینه مسائل داغی نظیر پیشگیری از بازداری و ازدواج همجنسگرایان بدقت مورد بررسی قرار میدهد. اصلاحات از دل رسوایی متولد شده است. این تحولات از چشم کاردینال آرینزه هم پنهان نمانده است. او میگوید: "آنچه باید بهیاد داشته باشید این است که مشیت الهی همیشه آنطور که ما فکر میکنیم محقق نمیشود." نامه استعفای بندیکت شانزدهم بعد از اینکه بارها وجدانم را در پیشگاه خداوند به بوته آزمایش سپردم، یقین حاصل کردم که بهدلیل کهولت سن، دیگر توان کافی را برای انجام صحیح مأموریت پیتر ندارم . . . جهان امروز در معرض تغییرات سریع فراوانی است و در آن پرسشهایی طرح میشوند که ارتباط عمیقی با حیات دین دارند. در چنین جهانی برای هدایت کشتی بادبانی سنپیتر و ترویج کتاب مقدس هم به توان ذهنی نیاز است و هم به قوای بدنی. در چند ماه اخیر این قوا در من تا حدی تحلیل رفته اند که باید اذعان کنم از انجام مسوولیتی که برعهده ام گذاشته شده، برنمیآیم.
۱۳۹۲/۱۰/۱۷ - ۱۶:۵۷
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: جام نیوز]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 93]