واضح آرشیو وب فارسی:خبرگزاری رسا:
رئیس مرکز مطالعات و پاسخگویی شبهات حوزه:
علامه مصباح یزدی جانشین شهید مطهری است خبرگزاری رسا ـ حجتالاسلام محمدرضا باقرزاده در مراسم رونمایی از کتاب «آیت افسون گری» اظهار کرد: در این زمان علامه مصباح یزدی جای شهید مطهری را پر کرده و در مقابل نظرات کسانی مانند سروش ایستاده است؛ در شورای عالی انقلاب علامه مصباح یزدی به نظرات التقاطی سروش پی برد و از همانجا به مبارزه با این تفکرات پرداخت.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری رسا، حجتالاسلام محمدرضا باقرزاده رئیس مرکز مطالعات و پاسخگویی شبهات حوزه در مراسم رونمایی از کتاب «آیت افسون گری» با گرامی داشت 9 دی گفت: حماسه 9 دی ماه 88 روز بزرگی در تاریخ انقلاب اسلامی است؛ در این روز بساط فتنه از سرزمین ایران جمع شد. حجتالاسلام باقرزاده ابراز کرد: فتنه 88 مربوط به یک حادثه و مربوط به مقطع خاص انتخابات ریاست جمهوری نبوده است؛ فتنه 88 نتیجه یک پروژهای است که بعد از جنگ تحمیلی برای براندازی جمهوری اسلامی ایران شروع شده است. رئیس مرکز مطالعات و پاسخگویی شبهات حوزه ابراز کرد: شکل آگاهانه و هدفمند براندازی نظام از زمان کارگزاران شروع و سازماندهی شد؛ در آن زمان به بهانه گسترش فضای آموزشی کشور، فارغ التحصیلان علوم انسانی غربی را بدون تطبیق با نیازهای جامعه وارد ایران کردند؛ زمان دولت اصلاحات شروع و اوج تفکرات غیر اسلامی بود و فضای باز سیاسی برای یاوهگویی های تفکرات التقاطی و منحرف باز شد و از همان زمان تفکر براندازی نظام شروع شد. وی افزود: زمانی که دولت اصلاحات جای خود را به اصولگرایان داد؛ فتنهگران به صورت جدی تفکرات و برنامهریزی برای براندازی نظام کردند و در سال 88 این تفکرات به فتنه عملی بر علیه نظام تبدیل شد. حجتالاسلام باقرزاده در ادامه به تبیین تفکرات التقاطی در جمهوری اسلامی پرداخت و ابراز کرد: از ابتدای انقلاب اسلامی دو نظریه در مورد انقلاب مطرح بوده است؛ یک تفکر فقط به دنبال انقلاب بودند و برای آنها فرقی نمیکرد که انقلاب اسلامی یا غیر اسلامی باشد و دنبال تغییر وضع موجود بودند و میخواستند نظام شاهنشاهی از بین برود؛ این تفکرات را لیبرالها و حزب چپ و مارکسیستها دنبال میکرد. وی افزود: در مقابل این تفکرات، تفکر انقلاب اسلامی بود و میخواستند انقلاب اسلامی بعد از نظام شاهنشاهی روی کار بیاید؛ تفکر انقلاب اسلامی هم به دو دسته تقسیم میشدند؛ عده ای بودند که نظریه رئالیست یا واقع گرا را داشتند و خواستار این بودند که برای رسیدن به انقلاب اسلامی باید از تمام نیروهای موجود حتی مارکسیسمها و حزب چپ هم استفاده بشود؛ دکتر شریعتی و طرفداران او چنین نظری را داشتند. رئیس مرکز مطالعات و پاسخگویی شبهات حوزه بیان داشت: در مقابل این تفکر، تفکر ناب انقلابی بود و این نظریه را داشتند که اگر در انقلاب بخواهند کسانی که تفکر التقاطی دارند وجود داشته باشند، بهتر است که اصلا این انقلاب شکل نگیرد؛ زیرا این افراد تا زمانی به نظام پایبند خواهند بود که نظام از آنها حمایت کند، ولی اگر نظام به َآنها پشت کند زیرآب انقلاب را خواهند زد؛ بنابراین باید انقلاب اسلامی با افراد ناب انقلابی بسته شود و از همان اول سعی داشتند با تفکرات التقاطی مبارزه کنند مانند شهید مرتضی مطهری این چنین تفکری را داشت و به مقابله با نظرات دکتر شریعتی و مارکسیستها پرداخت؛ در این زمان علامه مصباح یزدی جای شهید مطهری پر کرده و در مقابل نظرات کسانی مانند سروش ایستاده است. وی با بیان اینکه عبدالکریم سروش و علامه مصباح یزدی از اول انقلاب در شورای عالی انقلاب بودند ابراز کرد: در شورای عالی انقلاب علامه مصباح یزدی به نظرات التقاطی سروش پی برد و از همانجا به مبارزه با این تفکرات پرداخت؛ علامه مصباح از همان زمان میدانست آخر و عاقبت این تفکرات از مخالفت با نظام و اسلام سردر میآورد. حجتالاسلام باقرزاده اظهار کرد: انقلاب اسلامی به افرادی مانند آقای سروش پر وبال داد؛ ولی چون در تفکرات سروش مانند تفکرات شریعتی انحراف و التقاط وجود داشت؛ نتوانست پایبند به نظام جمهوری اسلامی باشد و بعد از چند سال از گذشت انقلاب به مخالفت با نظام و اسلام پرداخت. وی افزود: علت اصلی انحراف آقای سروش این است که اسلام را از منبع اصلی خود نگرفته و طرز تفکر کوپر را دنبال میکند؛ وی نظرات شخصی خود را به عنوان یک اسلام شناس و قرآن شناس و نهجالبلاغه شناس به جامعه و مردم معرفی میکند و این باعث انحراف بسیاری از جوانان کشور میشود. حجتالاسلام باقرزاده بیان داشت : نظام جمهوری اسلامی ایران در بارگیری افراد باید جذب حداکثری و دفع حداقلی داشته باشد و میتواند از افرادی که تفکرات التقاطی هم دارند در بخشی از نظام استفاده کند، ولی باید در حوزه تفکرات و نظریه پردازی فقط تفکر ناب اسلامی باشد و جایی برای تجمیع تمام تفکرات غربی و اسلامی وجود ندارد. وی در پایان سخنان خود افزود: این کتاب به بررسی نظرات سروش و حلقه کیان تا سال 76 پرداخته است و بهتر این است که نویسنده این کتاب این کار ادامه دهد و به نقد نظرات سروش تا این زمان ادامه دهد؛ زیرا در این زمان شبهات آقای سروش در قرآن و اسلام بیش از هر زمان دیگری است./998/پ202/ق
۱۳۹۲/۱۰/۸
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبرگزاری رسا]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 56]