تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 12 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):رجب نام نهرى است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرين‏تر هركس يك روز از ماه رجب ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1820298175




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

بخوانيم يا نخوانيم؟ نبرد لازم‌ها عليه تازه‌هاي خبري


واضح آرشیو وب فارسی:همشهری: بخوانيم يا نخوانيم؟ نبرد لازم‌ها عليه تازه‌هاي خبري


كنكاش گاردين در پديده خبر

هدف اين مقاله كوبيدن حرفه خبرنگاري، كم ارزش جلوه دادن اخبار يا چيزهايي شبيه اين نيست. بلكه پرداختن به نحوه برخورد و استفاده ما انسان‌ها از پديده‌ها و امكانات اطراف‌مان است!

در چند دهه گذشته، انديشمندان دنياي ما توانستند به خطرات زندگي در دنياي تغذيه كه بيش از حد نا‌متعارف است و منجر به بيماري‌هاي چاقي، ديابت و... مي‌شود، پي‌ببرند و براي تغيير اين گونه رژيم‌هاي غذايي تاكيد و تلاش كنند. اما اكثريت ما هنوز درك نكرده‌ايم كه اخبار هم با ذهن ما همان كاري را مي‌كند كه تغذيه غلط و شكر با بدن‌ ما مي‌كند!

آيا به نظر شما هضم اخبار - آن هم از هر نوع- آسان است؟ رسانه‌ها به ما هر روز اندكي سم‌ در قالب اخبار مبتذل و بي‌اهميت مي‌خورانند. سم‌هايي كه در ظاهر هيچ خطري ندارند و نيازي به تفكر در باره آنها نيست. به همين دليل است كه ما تقريبا هيچ‌گاه احساس سيري خبري يا اطلاعاتي نمي‌كنيم.

برخلاف كتاب‌ها و مقالات طولاني مجلات كه به تفكر نياز دارند، ما مي‌توانيم ميزان نامحدودي از اخبار را بدون هيچ تفكري ببلعيم كه در واقع همان شكلات‌هاي خوش‌رنگ و لعاب مغز ما هستند.

وضعيت امروز ما در برابر اطلاعات، همانند وضعيتي است كه 20 سال پيش در برابر غذا داشتيم. شايد كم‌كم مانند، نوع تغذيه خود، روزي به خطرات و مضرات خواندن اخبار زياد هم پي ببريم. اينكه تا چه حد مي‌توانند براي ما مضر باشند.

براي مثال؛ اين خبر را در نظر بگيريد: ماشيني در حال رانندگي روي يك پل است و پل فرو مي‌ريزد. رسانه‌هاي خبري روي چه چيزي تمركز مي‌كنند؟ ماشين؟ فرد درون ماشين؟ اين كه از كجا آمده است؟ تصميم داشته به كجا برود؟ اگر زنده مانده است جزييات روبرو شدنش با حادثه چه بوده است؟ و ... اما همه اين‌ها بي‌ربط و زرق و برق داستان هستند! موضوع اصلي و مرتبط چيست؟

* آشنايي با روزنامه‌نگاري زرد

پايداري سازه‌اي پل! اين خطري است كه در كمين رانندگان است و در پل‌هاي ديگر هم ممكن است وجود داشته باشد! اما زرق و برق ماشين در خبر بيشتر است! دراماتيك‌تر است! او يك فرد است و توليد خبر درباره او بسيار ساده است. چنين اخباري باعث مي‌شود كه با اطلاعات كاملا غلطي درباره ريسك‌ها و خطرات زندگي روبرو شويم. به همين دليل فضانوردان با اهميت جلوه مي‌كنند، ولي كسي به پرستاران توجه نمي‌كند!

ما به اندازه كافي قوي و منطقي نيستيم كه نحت چنين فشارهايي قرار بگيريم و تاثير نپذيريم.

اگر فكر مي‌كنيد مي‌توانيد بر قدرت تفكرات دروني‌ خود غلبه كنيد، سخت در اشتباه هستيد! گفته مي‌شود؛ بانكدارها و اقتصاددان‌ها قدرت زيادي براي غلبه بر اين نوع تفكرات دارند. با اين وجود آنان نيز در بيشتر شرايط نشان داده‌اند كه قادر به انجام چنين كاري نيستند. تنها راه‌حل براي اين كار، اين است كه اخبار را از زندگي خود به صورت كامل حذف كنيد! شايد احمقانه باشد، ولي واقعيت همين است.

از اخبار پرهيز كنيد

نكته ديگر؛ آيا مي‌توانيد از بين ده‌ها هزار خبر كه در يك‌سال گذشته خوانده يا شنيده‌ايد، يكي را نام ببريد كه به واسطه دانستن يا خواندن آن قادر به تصميم‌گيري بهتري در امور مهم زندگي‌ خود يا نزديكان خود شده باشيد. نكته اين است كه اخبار به هيچ درد شما نمي‌خورند! اما به نظر مي‌رسد افراد در تشخيص چنين مسئله‌اي ضعيف عمل مي‌كنند.

تشخيص اخبار تازه بسيار ساده‌ است. اما نبرد ميان "چيزهاي مرتبط و لازم"و "اخبار تازه" اساسي‌ترين نبرد دوران ما است.

نهادهاي رسانه‌اي مي‌خواهند شما باور كنيد كه اخبار مزيتي رقابتي در اختيار شما قرار مي‌دهند. بسياري از ما گول اين ايده را مي‌خوريم.

* آشنايي با اصول بين‌المللي اخلاق‌حرفه‌اي در روزنامه‌نگاري

آيا دقت كرده‌ايد؛ زماني كه از جريان اخبار جدا مي‌شويد، احساس اضطراب مي‌كنيد. در واقع مي‌توان گفت؛ اخبار يك زيان رقابتي است! هر چه اخبار كمتري مصرف كنيد، مزيت بيشتري در اختيار داريد!

از طرفي تيتر‌هاي خبري حباب‌هايي هستند كه از عمق يك دنياي‌عميق‌ به سطح آمده و مي‌تركند. آيا اين عوامل يا واقعيت‌هاي انباشته شده در آنها به شما كمك مي‌كنند كه دنيا را بهتر درك كنيد؟

متاسفانه خير! اين رابطه دقيقا برعكس است. خبرهاي مهم در واقع خبر نيستند. بلكه حركت‌هايي آرام و قدرتمند هستند كه در جايي خارج از رادار روزنامه‌نگار‌ها شكل مي‌گيرند و تاثيراتي متفاوت دارند.

هرچه "شبه خبر"هايي كه دريافت مي‌كنيد، بيشتر باشد، درك ضعيف‌تري از تصوير بزرگ‌تر واقعي خواهيد داشت. اگر كسب اطلاعات بيشتر به موفقيت‌هاي اقتصادي بزرگ‌تر منجر مي‌شد، بايد روزنامه‌نگاران در بالاي هرم درآمد‌ها قرار مي‌گرفتند. مي‌بينيد كه اين طور نيستند!

همچنين اخبار براي جسم و بدن شما مضر است. چرا كه اخبار به صورت دايمي سيستم ليمبيك مغز را تحريك مي‌كنند.

خبرهاي وحشتناك باعث ترشح حجم عظيمي از هورمون گلوكوكورتيكوئيد يا كورتيزول در بدن مي‌شود. اين موضوع سيستم ايمني بدن را تضعيف كرده و جلوي ترشح هورمون رشد را مي‌گيرد.

به عبارت ديگر شما با خواندن خبرهاي وحشتناك بدن خود را در وضعيت استرس مزمن قرار مي‌دهيد. سطح بالاي كورتيزول باعث هضم ناقص غذا، كمبود رشد سلول‌ها، مو و استخوان، عصبي بودن و ضعف در برابر بيماري‌ها مي‌شود. ساير تاثيرات جانبي ممكن است شامل ترس، پرخاشگري، كاهش حساسيت و كاهش ميدان ديد باشد.

علاو بر اين؛ اخبار باعث تقويت اساسي‌ترين عنصر در تمام خطاهاي شناختي مي‌شود: پيش‌داوري‌‌ تحت تاثير تاييد يا تعصب.

به گفته وارن بافت؛ اين كاري است كه انسان بهتر از ساير كارها انجام مي‌دهد، تفسير تمام اطلاعات به گونه‌اي كه تمام نتيجه‌گيري‌هاي قبلي‌ درست و دست نخورده باقي بمانند.

* آشنايي با روزنامه‌نگاري آنلاين

اخبار معمولا اين جريان را تشديد مي‌كند. ما دچار اطمينان بيش از حد مي‌شويم. البته يك خطاي شناختي ديگر هم با اين روند تقويت مي‌شود و آن پيش‌داوري خبري يا تعصب خبري است.

ذهن ما به دنبال موضوعاتي است كه به نوعي "منطقي" به نظر برسند حتي اگر با واقعيت تطابق نداشته باشند. روزنامه‌نگاري كه مي‌نويسد: "بازار به واسطه موضوع فلان تغيير كرده است" يا مي‌نويسد "اين شركت به دليل فلان ورشكست شد" خطا كار است. اين مسخره‌ترين و ساده‌ترين روش براي "توضيح" مسائل دنيا است.

همچنين مي‌توان گفت كه اخبار مانع تفكر درست مي‌شوند. چرا كه تفكر به تمركز نياز دارد و تمركز هم به اختصاص زمان نيازمند است. خبر و تيترهاي خبري عمدا به گونه‌اي مهندسي شده‌اند كه مزاحم وقت شما شوند. آنها شبيه ويروس‌هايي هستند كه توجه و تمركز شما را براي برآوردن اهداف خودشان به سرقت مي‌برند.

خبر تفكر ما را سطحي مي‌كند. ولي موضوع به همين جا هم ختم نمي‌‌‌شود، اوضاع از اين هم بدتر است. اخبار به شدت بر حافظه من و شما تاثير مي‌گذارند.

ما دو نوع حافظه داريم. ظرفيت حافظه طولاني‌مدت كه تقريبا بي‌نهايت است، اما حافظه كوتاه مدت و كاري ما كه براي فعاليت‌هاي معمول مورد استفاده قرار مي‌گيرد، به داده‌هاي اندكي محدود است. مسير انتقال از حافظه كوتاه مدت به بلند مدت مسيري ظريفي است و ما هر چيزي كه بخواهيم ياد بگيريم بايد از اين مسير رد شود. اگر اين مسير به هر نحوي خراب شود؛ هيچ داده‌اي موفق به عبور نخواهد شد. اخبار تمركز را برهم زده و ادراك را ضعيف مي‌كند.

اخبار آنلاين به مراتب تاثيرگذاري بدتري دارند. تحقيقي كه سال 2001 توسط دو دانشمند كانادايي انجام شد، نشان داد كه با افزايش تعداد هايپر لينك‌ها در يك سند، ميزان درك افراد از آن كاهش خواهد يافت. چرا؟ چون هر زمان كه يك لينك ظاهر مي‌شود، ذهن شما بايد حداقل يك انتخاب انجام دهد و آن كليك نكردن روي لينك است! خود اين امر منحرف كننده است. اخبار اين چنيني يعني پر از چانك و هايپر لينك يك سيستم عمدي برهم زننده تمركز است.

بيشتر موارد اخبار مانند مواد مخدر عمل مي‌كنند و اعتياد آور هستند. تا حالا دقت كرديد، وقتي داستاني را شروع مي‌‌كنيد، همزمان با پيشرفت داستان‌ شما هم مشتاق‌تر مي‌شويد كه بدانيد، چگونه اين داستان ادامه يا خاتمه پيدا مي‌كند. اين داستان مي‌تواند درباره هرچيزي كه شما جذب آن شده‌ايد، باشد. صدها تيتر خبري متنوع و متفاوت، شما را به دانستن ادامه و آخر داستان مشتاق مي‌كند و درگير مي‌سازد به گونه‌اي كه دانستن ادامه ماجرا براي ما به شدت قدرتمند و غيرقابل اجتناب مي‌شود.

دانشمندان تا مدت‌ها تصور مي‌كردند كه حجم عظيم اتصالات كه بين 100 ميليارد نورون مغز ما شكل گرفته است در سن بلوغ به حالتي پايدار و ثابت مي‌رسد. اما امروزه اين موضوع را نادرست مي‌دانند! چرا كه تحقيقات نشان داده است كه سلول‌هاي عصبي به صورت مداوم اتصالات قديمي را شكسته و اتصالات جديد برقرار مي‌كند.

به عبارتي هر چه ما اخبار بيشتري دريافت ‌كنيم، مدارهاي عصبي مسئول تصميم‌هاي سطحي و چند كاره را به تمرين وا مي‌داريم و از آنهايي كه مختص مطالعه عميق و تفكر توام با تعمق هستند، غافل مي‌شويم.

بيشتر مصرف‌كنندگان اخبار، حتي اگر كتاب‌خوان‌هاي قهاري باشند، توانايي درك و جذب مقالات و كتاب‌هاي طولاني را از دست مي‌دهند. بعد از مطالعه يا خواندن 4 يا 5 صفحه كتاب يا مقاله خسته شده و تمركز خود را از دست مي‌دهند و بي‌قرار مي‌شوند. اين عوامل به اين دليل نيست كه آنان پيرتر شده‌اند يا حجم كاري‌شان افزايش يافته است. تنها دليل اصلي اين است كه ساختار فيزيكي مغزشان تغيير كرده است!

اخبار به گونه‌‌اي وقت شما را هدر مي‌دهند. براي مثال اگر شما هر روز صبح، ظهر و شب به مدت 15 دقيقه روزنامه مي‌خوانيد يا اين زمان را صرف شنيدن اخبار مي‌كنيد و 5 دقيقه را هم از اين طرف و آن طرف كارتان به آن اضافه كنيد تا به 50 دقيقه برسد. بعد زمان حواس‌پرتي و زمان مورد نياز براي بازگشت تمركزتان را هم به آن اضافه كنيد. حال ببينيد كه در هر هفته حدود نصف يك روز كاري‌ خود را تلف كرده‌ايد. اين روزها اطلاعات كالايي كمياب و نادر نيست. اما "توجه و تمركز" بسيار كمياب و نادر است! شما نمي‌توانيد در برابر پول، سلامت و اعتبار خود تا اين حد بي‌مسئوليت باشيد. پس چرا مغز خود را بيهوده تلف مي‌كنيد؟

در اين زمينه گفته‌ها بسيار است. حتي مي‌توان گفت كه اخبار ما را منفعل مي‌كنند. موضوعات اخبار به طرز چشمگيري به چيزهايي مربوط مي‌شوند كه شما نمي‌توانيد روي آن‌ها تاثيري داشته باشيد. تكرار روزانه اخبار آن هم درباره چيزهايي كه نمي‌توانيم تاثيري روي آن‌ها داشته باشيم ما را منفعل مي‌كنند.

اخبار اين چنيني آنقدر ما را تحت فشار مي‌گذارند تا يك جهان‌بيني بدبينانه، بي‌احساس، نيشدار و جبري را بپذيريم. اصطلاح علمي آن Learned Helplessness (درماندگي‌ آموخته شده) است. شايد زياده‌روي باشد، اما اين احتمال عجيب نخواهد بود كه روي آوردن گسترده به اخبار حداقل بخشي از دليل همه‌گيري افسردگي در سراسر دنيا باشد.

اخبار همچنين خلاقيت را در شما نابود مي‌كند. نهايت اينكه چيزهايي كه ما از قبل مي‌دانيم، خلاقيت ما را محدود مي‌كند. اين همان دليلي است كه باعث مي‌شود رياضي‌دان‌ها، رمان‌نويس‌ها، آهنگ‌سازان و كارآفرين‌ها بيشتر كارهاي خلاق خود را در سنين جواني انجام ‌دهند. چرا كه ذهن آنان در اين سن از فضايي گسترده و اشغال‌نشده برخورد‌دار است كه به آنان اين امكان را مي‌دهدكه به ايده‌هاي ناب برسند و آن ايده‌ها را دنبال كنند.

شما اصلا ذهن‌هاي واقعا خلاق نظير نويسندگان، آهنگ‌سازان، طراحان، معماران يا نقاشان و...را سراغ داريد كه درگير اخبار بوده باشند؟ ولي حتما ذهن‌هاي درگير و بدون خلاقيت زيادي را مي‌شناسيد كه به اخبار مانند، دارو معتاد شده‌اند.

اگر مي‌خواهيد راه‌حل‌هاي قديمي را پيدا كنيد، به اخبار روي بياوريد. ولي اگر به دنبال راه‌حل‌هاي و روش‌هاي نو و تازه‌اي هستيد، از اخبار پرهيز كنيد!

در پايان بايد اضافه كرد، در اينكه جامعه به روزنامه‌نگار احتياج دارد، بحثي نيست، اما به گونه‌اي ديگر!

روزنامه‌نگار‌ي تحقيقي هميشه كارا و مفيد بوده و هست. ما به گزارش‌هايي احتياج داريم كه نهادها و سازمان‌هاي ما را زير نظر گرفته و حقايق را آشكار كنند.اما يافته‌هاي مهم لازم نيست در قالب اخبار به ما عرضه شوند. مقالات طولاني روزنامه‌ها و كتاب‌هايي با محتواي عميق نيز بسيار خوب هستند!

نويسنده اين مقاله چهار سال است كه بدون اخبار زندگي مي‌كند و به همين دليل است كه مي‌تواند تاثيرات چنين اقدامي را ببيند، حس كند و بي‌واسطه به ما منتقل كند: حواس‌پرتي كمتر، عصبي بودن كمتر، تفكر عميق‌تر، زمان بيشتر، بينش و درك بهتر.

ساده نيست؛ اما ارزشش را دارد!

منبع: گاردين

چهارشنبه 4 دي 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: همشهری]
[مشاهده در: www.hamshahrionline.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 76]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن