محبوبترینها
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1843620728
گفتگو با يك راننده مترو/ چرا مترو اين همه تاخير دارد؟
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گفتگو با يك راننده مترو/ چرا مترو اين همه تاخير دارد؟
به گزارش همشهري آنلاين، هرچيزي كه براي اولين بار بخواهد تجربه شود هيجان و دلهره دارد، مثل ما كه سوار شدن جلوي قطار مترو و نشستن كنار راهبر و پرسيدن سوالهاي بيشمار در ذهنمان از او، ولوله انداخته بود به جانمان و به همين دليل سي دقيقهاي زودتر از ساعت مقرر به محل قرارمان يعني ايستگاه كهريزك رسيديم.
حضور ما در انتهاي سكوي شمالي كنجكاوي مسافران ديگر را بر انگيخته بود اين را ميشد از نگاههاي متعجب و پچبچهاي در گوشيشان متوجه شد.
بناي ما اين بود كه براي اولين بار مترو را خارج از مسير خبرهايي مثل كمبود اعتبار و بودجه، افتتاح خطهاي جديد، علت تاخير در ورود واگنهاي تازه و ... ببينيم. ميخواستيم آن جهان زير زميني را از نگاه كساني كه ساعتها اين ارابه آهني را در تونلهاي تاريك و طولاني بالا و پايين ميكنند و روزانه هزاران نفر را به مقصد دلخواهشان ميرسانند، نظاره كنيم. رانندگان مترويي كه اسمشان راهبر و مقصدشان، محل كار، مغازه، خانه، محل خريد، مهماني و..... هزاران هزار مسافر است. كساني كه از نگاه مردم كارشان خيلي شيك و اتو كشيده است و اصلا كاري نميكنند! چهار تا دكمه قطار هوشمند را بالا و پايين ميزنند و آخر ماه حقوق آنچناني ميگيرند.
وقتي آقاي او با قطارش وارد ايستگاه شد و با همديگر آشنا شديم، تازه فهميديم كه اي داد بيداد مجوز ورود ما به اتاق راهبر كه گويا اسم مرسومش بين پرسنل مترو header است، در برگه مجوز ثبت نشده و كار بيخ دارد، چرا كه خانم هستيم و تا به امروز خانمي به اين اتاق راه پيدا نكرده است. بعد از ۱۰ دقيقهاي هماهنگيها انجام و حضور ما در header به تمام ايستگاهها اعلام شد، او قطار را از همكارش تحويل گرفت، سوييچ خودش را سريع در قفل چرخاند ،ما را سوار كرد و راه افتاديم.
گپ و گفت ما با او در طول مسير حركت قطار از شهرري تا تجريش طول كشيد و در اين فاصله بارها مجبور شد براي چك كردن مانيتورهاي هوشمند، درهاي قطار، علت صداي جيغ يا داد مسافر، پاسخ به تماس اتاق كنترل، علتيابي ترمز ناگهاني قطار و.. گفتگو را رها كند و كاملا هم حق داشت.
در طول گفتگو صداي دستفروشها كه دنات و لواشك ميفروشند، سه تا جورابشان ۲ هزار تومان است، يا جديدترين بامتلها را براي مسافران خوش سليقهشان آوردهاند به گوش ميرسيد، صداي مسافري كه با دوستش درباره استاد و دانشگاه گفتگو ميكردند جايش را در ايستگاه بعد به خانمي داد كه با نفر پشت تلفن همراهش دعوا ميكرد، او صحنه را به دو خواهر كه دغدغهشان مادر مريضشان بود سپرد. اضافه كنيد به اين صداهاي دائمي؛ صداي خود خود قطار را تا ببينيد چه معجوني از صداها در اتاق راهبر درست ميشود.
اين را هم به گفته بيفزائيم كه آخر كار هم آنقدر بين تونلهاي تاريك و ايستگاه پر نور، مردمك چشممان باز و بسته شد و در تونلهاي طولاني، اكسيژن به بينيهايمان كم رسيد، كه با سردرد مترو را ترك كرديم. كار او واقعا دشوار است.
اين گفتگوي ويژه نتيجه همسفر شدن ما با راهبر مجرب قطار ۳۰۶، آقاي رضا سيفي، ۳۸ ساله با ۱۲ سال سابقه فعاليت است كه در اعماق زمين ثبت و ضبط شده است:
آقاي سيفي! اين قطاري كه از همكارتان تحويل گرفتيد، قطاري است كه هرروز با آن راهبري ميكنيد؟ منظورم اين است كه شما هم مثل رانندگان اتوبوس هستيد كه هر روز فقط پشت فرمان اتوبوس خودشان مينشينند؟
(با خنده) نه! قطارها جابهجا ميشود. به عنوان مثال بنده از ابتداي خط كهريزك به تجريش ميروم و در آنجا قطار را تحويل نفري ميدهم كه با قطار قبل از من آمده است و من منتظر قطار بعدي ميمانم تا با آن حركت كنم.
پس عادت به قطار، دستگاه، آينه، صندلي و سيستم نداريد؟
- نه، اين طور نيست. تقريبا همه قطارها يك شكلاند. تفاوت جزيي دارند كه به چشم نميآيد. اين طور نيست كه هركسي براي خودش قطار داشته باشد.
برايمان ميگوييد كه چطور راهبر مترو شديد؟
- سال 1380 بود، بعد از سربازيم، يادم ميآيد كه مترو در روزنامه، آگهي براي جذب نيرو داده بود. من هم مثل خيليهاي ديگر در آزمون ورودي ثبت نام كردم و البته در آن قبول شدم و خوب مراحل بعد و بعدتر تا اينكه الان اينجا هستم.
اصلا تصور ذهني داشتيد كه يك روز راهبر مترو شويد؟ علاقهاي هم پشت اين انتخاب بود،؟
- نه! فكرش را كه نميكردم. خوب در ابتدا كه شايد چندان علاقهاي نباشد اما به مرور زمان ايجاد شد.حداقل در اين شغل اگر كارت را دوست نداشته باشي، نميتواني دوام بياوري. چون استهلاك روحي و جسمي بسياري را براي فرد به همراه دارد. مثلا اين مسير و كار تكراري فرد را دچار روزمرگي ميكند و اگر علاقهاي نداشته باشيم. شرايط سخت ميشود.
مگر چند ساعت در روز كار ميكنيد؟
راهبرهاي قطار شيفتهاي متفاوتي دارند و براساس نوع روحياتشان و نياز سيستم انتخاب ميشوند. به عنوان مثال بر اساس نياز سيستم برخي زمان ثابت دارند كه اين تعداد محدودند و بقيه راهبرها هم به صورت شيفتي كار ميكنند كه شيفتها به دو دسته ۹ و ۱۲ ساعت تقسيم ميشوند.
چه تعداد مسافر در طول روز جابه جا ميكنيد؟
روزانه نزديك به 2.5 ميليون مسافر را در كل خطوط مترو به مقصدشان ميرسانيم.
پس از اين نظر مسئوليت شما از يك خلبان هواپيما هم بيشتر است؟
حتما اين طور است. آنها در يك پرواز نهايتا ۷۵۰ نفر مسافر دارند؛ خلبانها يك ضرب المثل دارند كه ميگويند تا زماني كه هواپيما روي هوا است خيالمان راحت است. خطرناكترين مرحله كاري آنها در بلند كردن و نشستن هواپيما است. اما كار ما خطرش در كل مسير است يعني از همان زماني كه سوئيچ ميزنيم و قطار حركت ميكند تا زماني كه به مقصد ميرسيم. آنها ميتوانند هواپيما را در حالت اتوماتيك قرار دهند اما ما اصلا نميتوانيم.
خب پس يعني ممكن است الان حرف زدنهاي ما باعث شود حواستان پرت شود و.....
خوب ديگر. الان حواسم را پرت كرديد! سرعتم رفت بالا، ترمزهاي ريل سرعتم را گرفتند. شبيه خنده بازاري ميشود كه مسافران روي هم ريخته ميشوند!
واقعا؟ اين اتفاق در مترو ميافتد، چرا؟ چون راهورها حواسشان نيست؟
نه. قطارهاي مترو توسط سيستم مركزي هدايت ميشود. يعني راهبري كه اينجا مينشيند قدرت مانور زيادي ندارد كه بخواهد سرعت را كم يا زياد كند؛ يا در ايستگاهي يك دقيقه يا سي ثانيه توقف كند. تمام موارد توسط رايانه مركزي برنامه ريزي شده و اطلاعات و برنامهاي به قطار داده شده كه به آن سيستم cvi گفته ميشود و الان شما در صفحه مانيتور جلوي من ميبينيد، قطار خود را طبق اين هدايت ميكند كه اگر ما از آن تخطي كنيم خود سيستم وارد شده و ترمز قطار را مثل الان فعال ميكند.
بالاترين سرعتي كه هر قطار ميتواند داشته باشد، چقدر است؟
۸۰ كيلومتر البته در مسيرهاي سربالايي يا مسيرهايي كه در افق قرار دارند و شيب عمودي ندارند.
آيا پيش آمده كه راهبري حركات خطرناك در تونل داشته باشد يا سيستم را ناديده بگيرد و با آخرين سرعت برود؟
نه امكان ندارد، ابزارهاي نظارتي در سيستمهاي حمل و نقل ديگر كم است و ممكن است چنين تخلفاتي مثلا در ناوگان اتوبوسراني يا تاكسيراني رخ دهد اما در مترو اصلا! سيستم نظارتي ما پيشرفتهتر از سيستم راه آهن ولي به تبع ضعيفتر از سيستم هواپيمايي است. ابزارهايي كه براي كنترل قطار مترو وجود دارد، طوري است كه اگر راهبر خوابش برد، يا مثلا از هوش برود، غش كند، سكته كند، سرعت بگيرد يا هر مورد خطرناك ديگر، صددرصد قطارش قبل از اينكه به ايستگاه بعد برسد، متوقف ميشود. در واقع سيستم مركزي اجازه نميدهد كه هيچگونه مشكلي براي مسافرها بيافتد. يعني اگر من به هردليلي نتوانستم قطارم را كنترل كنم، سيستم خودش قطار را نگه ميدارد. هشدار ميدهد كه يك اتفاقي افتاده كه راهبر، فرمانهايي كه من برايش فرستادم، نتوانسته اجرا كند، اين فرد نيست! يك برنامه است كه برايش تعبيه شده كه بازخوردهاي زيادي را ميگيرد و اصليترين بازخوردها همان عكسالعملهايي است كه راهبر قطار اينجا انجام ميدهد.
خلبانها بايد شرايط خاصي داشته باشند، مثلا از نظر قد، بينايي، شنوايي و... راهبرهاي مترو چطور؟ در اين موارد محدوديت دارند يا نه چندان مهم نيست؟
خوب اول كه داوطلب آزمون داد و قبول شد، گزينشهاي اداري را طي كرد، مصاحبه علمي گرفته ميشود. بعد از آن نوبت تست پزشكي ميرسد كه اگر از اين مرحله موفق بيرون آمد تازه ميتواند وارد واحد اموزش شود. حالا تست پزشكي شامل چه چيزهايي هست؟ شرايط قدي دارد كه نبايد از ميزاني كمتر و از يك ميزاني بيشتر باشد؛ چون قد بلند زيانآور است، بعد از مدتي ديسك كمر ميگيرند، زانو درد و... و اگر از يك ميزاني كمتر باشد نميتواند فرمانهاي قطار را انجام دهد. بعد تازه بايد برود پزشك گوش و حلق و بيني، تست شنوايي خيلي مهم است و بايد در آن قبول شود، بينايي سنجي هم همين طور، چشم راهور بايد كمتر از ده دهم باشد. اصلا شنوايي و بينايي سنجي جزو موارد مهم كار ماست.
حالا چرا اين دو حس مهم تر از بقيه هست؟
راهبرهاي ما بايد دو حس قوي داشته باشند، يعني تيزبيني و تيزگوشي. تيزبيني به اين دليل كه ما راهبرها، تمام نشانههاي روي پنل جلويمان را همزمان ببينيم و كنترل كنيم، بايد كوچكترين تغيير سيگنالها را متوجه شويم و مهمتر بايد حواسمان به مسافراني باشد كه سوار و پياده ميشوند، كه مسافري خدايي نكرده لاي در قطار نماند و اتفاقي برايش بيافتد. شنوايي هم مثلا براي صداي مسافران است، مثلا من درها را بستم، تهويه هم روشن است و با شما هم صحبت ميكنم، اگر مسافري باز هم لاي در ماند، جيغي زد،راهبر بايد بشنوند و از حس شنوايياش به بهترين نحو استفاده كند و مهمتر از اين، يك سري كاركردهاي سيستم قطار به گوش ما آشناست. اگر آن رو بشنويم يعني اينكه سيستم ما سالم است و كار ميكند و اگر آن را نشنويم يعني سيستمم معيوب است و مشكلي دارد.بعد از اين موارد تازه نوار مغز ميگيرند و افراد را به ارتوپد و پزشك قلب معرفي ميكنند و در كل حدودا ۱۲ تست پزشكي در كلينيك داخل مترو هست كه بايد بروند و بعد از آنكه فرد در تمام اين مراحل تأييد شد، تازه وارد سيستم آموزش مترو ميشود.
خوب اگر چشم يك راهبر بعد از چند سال كار ضعيف شد يا مشكل شنوايي پيدا كرد چه اتفاقي ميافتد؟
خوب مشكل بينايي با عمل رفع ميشود اگر حل نشد در پستهاي ديگر از او استفاده ميكنند.
و دورههاي آموزشي به شما چه مواردي را آموزش ميدهند؟
در دورههاي آموزشي بايد يك سري واحدهاي تخصصي و عمومي را طي كنيم. دروس عمومي مثل تكريم ارباب رجوع، زبان عمومي و نزديك به ۴۷۰ ساعت درس تخصصي را بايد بگذرانند. درسهاي تخصصي شامل آشنايي با سيستمهاي مختلف قطار است مثل مكانيك، برق، رايانههاي داخل قطار، سيستم درها، ترمز، عيب يابي قطار و بعد دوره شبيه سازي كه به راهبر امكان ميدهد تا از اين طريق تا حدودي ترس كارشان بريزد و با ماهيت كار آشنا شوند. افراد آموزش ديده بعد از گذراندن اين مراحل به واحد سير و حركت معرفي ميشوند و در اختيار ما هستند كه برايشان كلاس توجيهي ميگذاريم و به عنوان نفر سوم در كابين حضور پيدا ميكند و فقط ميبينند كه ما به عنوان راهبر چه ميكنيم. پس از آن براي اين افراد مجوز صادر ميشود و ميتوانند به عنوان كمك راهبر در انتهاي قطار بنشيند.
پس آن كسي كه انتهاي قطار است، كاري انجام نميدهد؟
نه! تنها حواسشان به سيستمهايي است كه در قطار فعال است و كارهايي كه ما به آنها ميگوييم، انجام ميدهند.در كل نزديك به يكسال طول ميكشد كه يك راهبر از صفر تا صد اين روند آموزشي را پشت سر بگذارد و حدود ۲۰ هزار كيلومتر را پر كند كه به آزمون جامع معرفي شود. سه آزمون از آنها گرفته ميشود. يك آزمون تئوري، جامع عملي و در مرحله آخر راهبري قطار است كه در صورت قبولي فرد در اين مراحل، تازه گواهينامه پايه ۲ براي او صادر ميشود. افراد تنها سه بار از اين امكان برخوردارند كه در اين آزمونها نمره قبولي كسب كنند.
الان قطار شما با سرعت ايستگاهها را طي ميكند، اما در ساعتهاي اوليه صبح يا عصر، دائم قطارها در ايستگاهها يا تونلها توقف دارند، طوري كه بعضي از ايستگاهها ۳ تا ۴ دقيقه هم حركت نميكنند. اين مشكل به كجا برمي گردد؟
- امان از اين مسافران!
چرا؟
- مسافران به ويژه برخي از خانمها وقتي قطار شلوغ است و جا نيست، ميخواهند به زور سوار شوند يا از يكي از دستفروشها خريد كردهاند و ميخواهد بقيه پولشان را از او كه در حال پياده شدن از قطار است، پس بگيرد و پايشان را ميگذارند جلوي در. بعد همه اينها در تمام ايستگاهها و قطارها تكرار ميشود و ۱۵ ثانيه و يك دقيقه تاخيرها در طول مسير جمع ميشود و در حركت قطارهاي بعدي هم به ترتيب اثر ميگذارد.
و اين ميشود كه قطارها توقف طولاني در ايستگاه يا تونل دارند؟
بله. در كل سيستم موثر است. قطارهاي ما يك لوپ يا چرخش حركتي دارد، مثلا در ساعتهاي پيك حدود ۳۲ قطار پشت سر هم در خط يك حركت ميكنند. اين ۳۲ دوتا به ترتيب ميروند و برمي گردند. اگر يكي در اين چرخش تأخيري در حركتش ايجاد شود، ناخودآگاه قطارهاي پشت سر او هم ميمانند. به عنوان مثال اگر من در ايستگاه مفتح به خاطر مسافرها متوقف شوم، قطاري كه پشت سر من در ايستگاه هفت تير قرار گرفته تا زماني كه من حركت نكنم سيستم اجازه حركت به او نميدهد. اصلا طبق سيستم، قطار پشتي از يك فاصلهاي به قطار جلويي نميتواند نزديكتر شود. به عبارت ديگر تأثير اين يك دقيقهاي كه مسافر به هر دليلي موجب تأخير حركت قطار شده است، در ايستگاه شهرري به ۱۰ تا ۱۵ دقيقه ميرسد. اين اتفاق در پيك ترافيك بسيار رخ ميدهد و دلايل مختلفي هم دارد.
يعني بيشترين عامل تاخيرها مسافران هستند؟
تأخير در ساعت پيك ترافيك، بيشتر به عامل مسافري برميگردد، به عنوان مثال زماني كه آلودگي هواست و طرح زوج و فرد برقرار ميشود، زمستان به ويژه روزهاي باراني و برفي، خريد اول مهر، نمايشگاه كتاب، نزديك شب عيد و... حجم مسافر افزايش پيدا ميكند. در اين روزها ما راهبرهاي زبده داريم كه بدانند با اين حجم مسافر چطور برخورد كنند ولي متاسفانه در ايستگاهها به ويژه ميدان امام خميني، دروازه دولت، دروازه شميران، مسافر جلوي در قطار را ميگيرد. ميگويد يك پايم رو گذاشتم چي شد مگر؟ يك پا تو ميگذاري يكي مسافر ديگر، همين يكي يكيها، بيشتر از يك دقيقه باعث تاخير قطار ميشود و به نوعي روند تأخير در حركت قطارها را كليد ميزنند به نحوي كه تا پايان يافتن ساعت پيك ما شاهد اين هستيم كه در سيستم تأخير چند ساعت ايجاد شد. در اين مواقع سيستم از حداكثر ظرفيتش استفاده ميكند. خط ما گنجايش ۲۹ قطار را دارد ولي در اين ساعات ۲يا ۳ قطار را وارد خط ميكنيم. اين باعث ميشود كه در هر ايستگاه ما قطار داشته باشيم، و همين موجب تاخير شود. عامل بعدي هم به نقصهايي كه ناخودآگاه در قطار يا سيستم ايجاد ميشودكه خب البته كمتر است.
در بعضي از ايستگاهها مثل همين فاصله ميان ايستگاه حقاني و ميرداماد كه در آن هستيم، هميشه حركت قطار آرام ميشود و بعد صداهاي عجيب و غريب و جرقه هاي طولاني الكتريسيته و....
در واقع مشكلي نيست چون كه قطار از روي سوزن تركيبي رد ميشود كه چندين خط را به هم وصل ميكند كه اين محدوديت سرعت را ايجاد ميكند. قطار در اين حالت با سرعت بالاتر از ۲۰ كيلومتر نميتواند حركت كند. اين از نظر راهبر قطار مشكل نيست بلكه نشان دهنده ضريب امنيت است.
شما خيلي از راهبران قطار دفاع ميكنيد، كل تقصيرها را يا گردن مسافران انداختيد.
منكر خطاي راهبرها نميشوم، شايد از سرعتشان تخطي كنند يا اينكه خودشان بد ترمز بگيرند اما آن ترمزهاي ناگهاني كه وسط تونل اتفاق ميافتد به سيستم حفاظتي مترو برميگردد يعني امكان دارد كه ايستگاه جلوي راهبر كه امكان ديدنش را ندارد اتفاقي افتاده باشد كه در اين شرايط سيستم ترمز قطار را فعال ميكند، به راهبر اطلاع ميدهند كه علت آنچه بوده است. چون ما ۵۰۰ متر جلوتر از خودمان را كه نميتوانيم ببينيم كه چه اتفاقي افتاده است.
بحث به ميدان ديد و اتفاق در ايستگاههاي بعد كشيده شد، يادم ميآيد كه خانم نابينايي چند سال پيش از سكو به داخل ريل افتاد و با قطار تصادف كرد، چرا واقعا مترو نتوانسته جلوي اين اتفاقها را بگيرد.
در رابطه با آن خانم نابينايي كه جلوي قطار افتاد بايد يادمان باشد كه وقتي قطار در ايستگاه وارد ميشود اگر راهبر ببيند و زمانش را داشته باشد، جلوي سرعت قطار را ميگيرد اما قطار نزديك ۳۴۰ تن است؛ مثل پرايد نيست كه در فاصله ۵ تا ۶ متر ترمز بگيرد و بايستد. خط ترمز ما ۲۴۰ متر است يعني اگر در همين لحظه ترمز كنم، ۲۴۰ متر جلوتر ميتوانم بايستم. خوب حالا در حادثهاي مثل آن فرد نابينا، اگر زمان نداشته باشيم ميتواند منجر به فوت يا قطع عضو فرد شود ولي اگر ديد كامل داشته باشيم و قبل از ورود ما داخل ريل افتاده باشد، با به كار انداختن ترمزهاي اضطراري ميتوان كاري كرد. ولي اگر راهبر داخل ايستگاه شده باشد و كسي بيفتد قطعا نميشود كاري كرد.
تا به حال براي شما پيش نيامده كه كسي جلوي قطار شما افتاده باشد؟
براي بنده نه. اما براي بعضي از همكارهايم اتفاق افتاده است و آن راهبر از نظر روحي خيلي تحت فشار قرار ميگيرد، شما قرباني يك خروس يا گوسفند را ميبينيد، حالتان بد ميشود، حالا فكر كنيد يك آدم در مترو زير قطار شما بيفتد، آن صحنه جلوي چشم شما ميماند. ما همكاراني داريم كه خيلي حالشان بد شده كه خوب براي اينكه حالش بهتر شود به مسافرت فرستاده ميشوند يا تحت مدارا قرار ميگيرند تا دوباره به كار روزانهاش برگردند.
مسئولان سكوها دائم ميگويند كه لطفا از خط زرد فاصله بگيرد، اما خوب ديديم كه مسافران براي اينكه بتوانند زودتر سوار قطار شوند، تا لبه سكو هم ميآيند و حتي همديگر را هم هل ميدهند.
واقعا بايد شما رسانهها اين موضوع را در بين شهروندان فرهنگ سازي كنيد، خيلي از مسافرهاي ما كه ساليان است كه از مترو استفاده ميكنند و حريم ريلي هم رعايت نكردهاند و خيالشان راحت است كه حتي با عبور از خط زرد اتفاقي برايشان نميافتد، بايد بدانند كه اتفاق در صورت رعايت نكردن قوانين در هر لحظه ممكن است رخ دهد. داشتيم كه مسافر حريم را رعايت نكرده و پشتش فشار مسافر زياد بوده، سر، دست يا پايش به قطار برخورد كرده و يا اصلا داخل ريل افتاده، يا مثلا از سركار آمده، گرسنه بوده و فشارش پايين بوده سرش گيچ رفته و منجر به حادثه شده، ولي اگر حريم ريلي را رعايت كنند در نهايت سر سكو ميافتند و هيچ مشكلي رخ نميدهد.
هركسي شغل شما را ميبيند فكر ميكند كار آساني است، راحت نشستهايد اين جلو، حواستان به چند تا مانيتور هست، چند تا دكمه را هم فشار ميدهيد، خيلي راحت ميرسيد انتهاي خط و آخر ماه هم هم حقوق خوبي ميگيريد. اما ما الان دچار سردرد شديد شديم، به سختي نفس ميكشيم، ديدمان در اثر تاريكي مطلق تونل و نور شديد ايستگاهها مختل شده، خودتان بگوييد سختي كارتان كجاست؟ واقعا ديد مردم درست است؟
اين كار قرار بود در دسته مشاغل سخت قرار بگيرد ولي هنوز اجرايي نشده است. غير از آلودگي هوا كه در داخل مترو هست، اكسيژن در داخل تونل خيلي كم است. آلودگي صوتي زياد چه از نظر قطار چه مسافر هم دارد، همين كه شما چند سال يك مسير را دائم برويد و برگرديد هم كه به كنار بقيه مسائل. در واقع شغل ما هم مشكلات جسمي و هم روحي دارد. كه خوب البته بخشي از آن به خود ما راهبران برميگردد كه چگونه با شغلمان كنار بيايم. من ميتوانم امكاناتي كه شركت برايم گذاشته در جهت سلامتيام استفاده كنم، ما در اتاق راهبران قطار، فوتبال دستي، پينك پونك داريم، سالن بدن سازي، فوتبال سالني، چمني داريم، مسابقات واليبال، استخر داريم كه بين كارمان ميتوانيم استفاده كنيم، از طرفي ميتوانيم تسليم روزمرگي و سختي كار هم بشويم و خودمان را فرسوده كنيم ولي يك نكتهاي را همين جا بگويم بدترين زمان كار ما وقتي است كه مسافر نداريم!
از چه جهت؟
راهبر اگر مسافر را نبيند، افسرده ميشود مثلا روزهاي خلوت،جمعهها، روزهاي عيد، كارشان كسالتآور است و مسيرها براي شان طولانيتر ميشود چون احساس بيهودگي ميكنند، ميگويند اين همه ميروم و ميآيم براي چه كسي؟ و در مقابل اگر مسافر باشد اين كار با هيجان براي راهبر دنبال ميشود.
شما چقدر با مسافران در ارتباط هستيد؟ معمولا مسافران وقتي كلافه ميشوند، از طريق سيستم داخلي تماس ميگيرند و درخواستهايي دارند و...
خيلي زياد، مسافر تماس ميگيرد، گرمم است تهويه را روشن كن! روشن ميكنيم يكي ديگر زنگ ميزند سردمان شد، خاموش كن. يا زنگ ميزنند چرا يواش ميروي چرا تند نميروي؟ جوانترها زنگ ميزنند جك برايمان ميگويند، چندتايي باهم دوستاند و زنگ ميزنند شوخي ميكنند، برخيها فحش نثارمان ميكنند، در واقع ما ويترين مترو هستيم و اكثر مسافران ما را ميشناسند، هر گلايهاي داشته باشند به ما ميگويند. ولي بيشتر شكايتها از سيستم تهويه است كه ما فقط ميتوانيم روشن يا خاموش كنيم و نميتوانيم كم يا زياد كنيم چراكه درجه حرارت آن با تغيير هر فصل تنظيم ميشود و دست ما نيست. اما در كل خانمها بيشتر بابت تهويه و بابت دستفروشها و آقايان بيشتر درمورد حركت قطار و سرعت آن انتقاد دارند، فكر ميكنند دست ماست، زديم بغل يك چايي بخوريم!
شما تا واگن خانمها كمتر از يك متر فاصله داريد، الان صدايشان كاملا مشخص در اتاق head ميآيد، اين موضوع هم ميتواند جالب باشد و شما را سرگرم كند و با دغدغه هزاران مسافر آشنا كند، اصلا ممكن است برايتان تبديل به داستان شود و هم ميتواند آزاردهنده باشد. چطور با اين صداها كنار ميآييد.
خوب اول اين را بگوييم كه اينكه واگن اول و آخر منتهي به اتاق head است براي ما مزيت است. چون خانمها تحمل و انعطاف زيادي نسبت به زمان و مكاني كه در آن هستند، دارند. در مورد آقايان ممكن است كار به دلايلي به برخورد فيزيكي و دعوا بكشد اما خانمها، نه! مشكلي كه با خانمها داريم به اين برميگردد كه مثلا چهار پنج نفري از دانشگاه آمدند، جمع ميشوند پشت در اتاق ما، ميگويند ميخندند، حرف ميزنند يا مثلا دستفروشها واقعا با سرو صدايشان راهبران ما را اذيت ميكنند.
اين دستفروشها كه دائم ميآيند و ميروند، تا حالا شده وسوسه تان كنند از آنها خريد كنيد؟ مثلا گرسنه شويد از دستفروشي خوراكي بخريد؟
نه اصلا! ضمن اينكه ما به هيچ وجه اجازه خوردن و آشاميدن نداريم. يكي از مشكلات عديده ما همين دست فروشها و متكديها هستند كه باعث تأخير ميشوند. دستفروشها در مترو زيادند و ما ايرانيها هم به ديد ترحم به آنها نگاه ميكنيم، ولي ما راهبرها كه در مترو هستيم، ميبينيم كه اينها شبكهاي هستند. ماليات نميدهند، عوارض شهرداري نميدهند، يك بليط ميخرند تا شب هم هستند. خوب تا اينجا به شغل ما ربطي ندارد. ولي واقعا باعث تاخير قطار ميشوند. معمولا هم خانمها بيشتر از آقايان از ايشان خريد ميكنند. توجه كرده باشيد دستفروشهاي خانم خيلي زيادند. به عنوان مثال بسيار پيش آمده كه براي آنكه مسافرها در لحظه آخر ميخواهند از دست فروش خريد كنند يا اينكه باقي پولشان را بگيرند مانع بسته شدن درهاي قطار و در نتيجه تأخير ميشوند.
ما تقريبا بيشتر از 32 ايستگاه با شما صحبت كرديم و شما با حوصله پاسخ ما را داديد، اگر مسافران ديگر كنجكاو بشوند و سئوالي داشته باشند، به آنها هم پاسخ ميدهيد؟
بله! همان طور كه در ابتدا گفتم احترام به مسافران از اصول اوليه ما در مترو است، اگر مسافري سئوالي داشته باشد كه پيش آمده، ما در مدت كوتاهي كه داريم به آن پاسخ دادهايم. من هم اميدوارم كه اين گفتوگو كه براي اولين بار با يك راهبر مترو انجام شد، تلاش و سختيهاي كار ما راهبران مترو را به مردم انتقال دهد و منجر به اتفاقات خوب براي مجموعه مترو شود.
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 86]
صفحات پیشنهادی
گفتگو با يك راننده مترو/ اينجا زير زمين است، من يك راهبر قطار شهري/ چرا مترو اين همه تاخير دارد؟
گفتگو با يك راننده مترو اينجا زير زمين است من يك راهبر قطار شهري چرا مترو اين همه تاخير دارد هرچيزي كه براي اولين بار بخواهد تجربه شود هيجان و دلهره دارد مثل ما كه سوار شدن جلوي قطار مترو و نشستن كنار راهبر و پرسيدن سوالهاي بيشمار در ذهنمان از او ولوله انداخته بود به جانگفتگوي جالب با يك راننده مترو
گفتگوي جالب با يك راننده مترو به گزارش همشهري آنلاين هرچيزي كه براي اولين بار بخواهد تجربه شود هيجان و دلهره دارد مثل ما كه سوار شدن جلوي قطار مترو و نشستن كنار راهبر و پرسيدن سوالهاي بيشمار در ذهنمان از او ولوله انداخته بود به جانمان و به همين دليل سي دقيقهاي زودتر از ساع۳۲ ایستگاه با ما بیائید؛ برای همه رازهای مترو/اینجا زیر زمین است، من یک راهبر قطار شهری
۳۲ ایستگاه با ما بیائید برای همه رازهای مترو اینجا زیر زمین است من یک راهبر قطار شهری هرچیزی که برای اولین بار بخواهد تجربه شود هیجان و دلهره دارد مثل ما که سوار شدن جلوی قطار مترو و نشستن کنار راهبر و پرسیدن سوالهای بیشمار در ذهنمان از او ولوله انداخته بود به جانمان و بهگفتگوي جالب با يك راهبر قطار مترو
گفتگوي جالب با يك راهبر قطار مترو به گزارش همشهري آنلاين هرچيزي كه براي اولين بار بخواهد تجربه شود هيجان و دلهره دارد مثل ما كه سوار شدن جلوي قطار مترو و نشستن كنار راهبر و پرسيدن سوالهاي بيشمار در ذهنمان از او ولوله انداخته بود به جانمان و به همين دليل سي دقيقهاي زودتر از۳۲ ايستگاه با ما بيائيد؛ براي همه رازهاي مترو
۳۲ ايستگاه با ما بيائيد براي همه رازهاي مترو دو روزنامهنگار در اتاق راهبر مترو No images found 2398743 2398742 2398741 2398740 2398739 2398737 2398738 حضور ما در انتهاي سكوي شمالي كنجكاوي مسافران ديگر را بر انگيخته بود اين را ميشد از نگاههاي متعجب و پچبچهاي در گوشيشان متوجمديرعامل مترو در بازديد از نيمه شمالي خط 3:نگرشي استراتژيك به مديريت جهادي داريم/سال 1393 سال مترو است
مديرعامل مترو در بازديد از نيمه شمالي خط 3 نگرشي استراتژيك به مديريت جهادي داريم سال 1393 سال مترو است مديرعامل شركت راه آهن شهري تهران و حومه مترو تاكيد كرد بايد از نگاه مثبت و حمايتي شوراي اسلامي شهر شهرداري تهران و دولت محترم به توسعه مترو پايتخت به نحو شايسته بهره گرفتاستاندار قزوين تأكيد كردتسريع در اجراي متروي هشتگرد به قزوين
استاندار قزوين تأكيد كردتسريع در اجراي متروي هشتگرد به قزوين استاندار قزوين بر اجراي هرچه سريعتر متروي هشتگرد به قزوين و اجراي كمربندي جنوب شهر قزوين تأكيد كرد و گفت براي اجراي اين پروژهها بايد موضوع فاينانس و تأمين اعتبارات را پيگيري كرد به گزارش خبرگزاري فارس از قزون مرتضيمديرعامل مترو در بازديد از نيمه شمالي خط ۳: نگرشي استراتژيك به مديريت جهادي داريم/سال ۱۳۹۳ سال «مترو» است
مديرعامل مترو در بازديد از نيمه شمالي خط ۳ نگرشي استراتژيك به مديريت جهادي داريم سال ۱۳۹۳ سال مترو است امروز اولويت كار مترو تهران ساخت نيمه شمالي خط ۳ است ضمن اينكه در ديگر خطوط در حال ساخت نيز فعاليتها در جريان است مديرعامل مترو در بازديد از نيمه شمالي خط ۳ نگرشي استراتمديركل نظارت بر اجراي استاندارد صنايع فلزي در گفتگو با ايلنا: دليل اصلي آتشسوزي اتوبوس اسكانيا اصفهان به زودي
مديركل نظارت بر اجراي استاندارد صنايع فلزي در گفتگو با ايلنا دليل اصلي آتشسوزي اتوبوس اسكانيا اصفهان به زودي اعلام ميشود در كليه پايانههاي مسافربري سازمان راهداري افرادي را به عنوان مأموران فني براي كنترل اتوبوسها درنظر گرفته است كه اين موارد را بررسي ميكنند مديركل نظارت بعلي اكبر ثقفي در گفتگو با برنا: بايد به شعور مخاطب احترام بگذاريم/ «همه چيز براي فروش» را تحويل جشنواره دادم
علي اكبر ثقفي در گفتگو با برنا بايد به شعور مخاطب احترام بگذاريم همه چيز براي فروش را تحويل جشنواره دادم علي اكبر ثقفي گفت مخاطب اصلي ترين ركن فروش يك فيلم است وبايد به شعور مخاطب هنگام ساخت يك فيلم احترام بگذاريم علي اكبر ثقفي به خبرنگار سينمايي برنا گفت نسخه نهايي فيلم سمعاون برنامهريزي و توسعه شهرداري تهران: طول خطوط مترو در برنامه ۵ ساله دو برابر ميشود
معاون برنامهريزي و توسعه شهرداري تهران طول خطوط مترو در برنامه ۵ ساله دو برابر ميشود معاون برنامهريزي و توسعه شهرداري تهران گفت در برنامه ۵ ساله طول خطوط مترو دو برابر ميشود به گزارش سرويس اجتماعي برنا محمود صلاحي معاون برنامهريزي و توسعه شهرداري تهران درباره ويژگيهاي بهيچ حاشيه امنيتي وجود ندارد؛ نيلسون: همه ميخواهند پرسپوليس را پائين بكشند
هيچ حاشيه امنيتي وجود ندارد نيلسون همه ميخواهند پرسپوليس را پائين بكشند من سعي ميكنم هميشه بهترين عملكرد را براي تيم خودم داشته باشم اما در فوتبال همه تيم در موفقيت يا عدم موفقيت آن سهيم هستند هيچ حاشيه امنيتي وجود ندارد نيلسون همه ميخواهند پرسپوليس را پائين بكشند نيلسو-
گوناگون
پربازدیدترینها