تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 10 تیر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):خود را از تمامى مردم با بسم اللّه‏ الرحمن الرحيم و قل هو اللّه‏ احد حفظ كن. آن را...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

کاشت پای مصنوعی

میز جلو مبلی

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

وام لوازم خانگی

نتایج انتخابات ریاست جمهوری

خرید سی پی ارزان

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1803079734




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

چگونه پاي القاعده به بحران سوريه باز شد؟


واضح آرشیو وب فارسی:باشگاه خبرنگاران جوان: چگونه پاي القاعده به بحران سوريه باز شد؟
يكي از مهمترين پيامدهاي بحران سوريه را بايد در پاي گذاشتن سازمان القاعده در عرصه ميداني اين كشور ملاحظه كرد، اما اين سازمان چگونه وارد بحران سوريه شد و از چه تشكلاتي در سوريه برخوردار است.


به گزارش گروه وبگردي باشگاه خبرنگاران،خبرگزاري لبناني «آسيا» در سلسله مقالاتي به قلم «سيد مهدي نوراني»، نويسنده جهان عرب به بررسي ريشه‌هاي سازمان القاعده، تشكيلات، عملكرد و شاخه‌هاي اين سازمان تروريستي در كشور سوريه مي‌پردازد

چگونه پاي سازمان القاعده به بحران سوريه باز شد؟

در اواخر سال 2011 ميلادي و در بحبوحه بحران سوريه، يك موسسه رسانه‌اي موسوم به «المنارة البيضاء» يا همان «مناره سفيد» ـ كه به نظر مي‌رسد، منسوب به منطقه «مناره بيضاء» در شرق دمشق، پايتخت سوريه باشد كه در برخي احاديث شريف نبوي به آن اشاره شده است ـ با انتشار فايلي صوتي از فردي به نام «فاتح ابو محمد الجولاني» كه به گفته اين موسسه سركرده يك گروه مسلح تروريستي بود، از تشكيل گروه مسلح جديدي به نام «جبهة النصره لأهل الشام» (جبهه ياري مردم شام) خبر داد.

ابو محمد الجولاني در اين فايل صوتي تهديد به راه اندازي جهاد عليه نظام سوريه كرده و مدعي شده بود كه گروه تحت فرماندهي وي نماينده نيروهاي سلفي جهادي «مردم سرزمين شام» يا سوريه هستند.

وي طرح‌هاي اتحاديه عرب و دولت تركيه را محكوم و تاكيد كرد كه مخالف استمداد و طلب كمك از كشورهاي غربي براي براندازي نظام سوريه است.

سازمان القاعده در سوريه

«جبهه النصره» متشكل از نيروهاي سلفي جهادي سوري است كه پيشتر در عراق، افغانستان و چچن جنگيده و مبارزه كرده بودند. علاوه بر اين، شمار زيادي از عناصر داراي تابعيت‌هاي مختلف از جمله عرب، ترك، ازبك، چچني و برخي اتباع اروپايي نيز در اين تشكل عضويت دارند.

در دسامبر سال 2012 ميلادي دولت آمريكا جبهه النصره را به عنوان يك گروه تروريستي معرفي كرد و اين مساله با مخالفت نمايندگان مخالفان سوري و فرماندهان «ارتش آزاد سوريه» مواجه شد.

در تاريخ 19 نوامبر سال 2012 ميلادي «ايمن الظواهري»، رهبر سازمان القاعده در سخنراني خود خطاب به تمام عناصر و اعضاي القاعده در سراسر جهان، از آنها خواست كه دست به جهاد در سوريه بزنند و امارتي اسلامي در آنجا تشكيل دهند و پس از آن، به مبارزات خود براي آزاد سازي منطقه اشغالي بلندي‌هاي جولان و اهتزاز پرچم اسلام در شهر اشغالي قدس ادامه دهند.

در تاريخ 7 آوريل سال 2013 ميلادي «ابو بكر البغدادي»، رهبر القاعده در عراق به گروه‌هاي سلفي جهادي در سوريه پيوست و با صدور بيانيه‌اي رسمي لغو نام «امارت اسلامي عراق» و «جبهه النصره» را اعلام كرد و از تشكيل گروه جهادي يكپارچه‌اي به نام «امارت اسلامي عراق و شام» موسوم به «داعش» خبر داد.

ابوبكر البغدادي خاطر نشان كرد كه تمام گروه‌هاي سلفي جهادي فعال در سوريه با سازمان القاعده و رهبر آن ايمن الظواهري بيعت كرده اند.

دو روز پس از آن و در تاريخ 9 آوريل سال 2013 ميلادي ابو محمد الجولاني، سركرده جبهه النصره با ارسال فايلي صوتي براي اعضاي گروهش مخالفت خود با ادغام دو گروه بزرگ سلفي جهادي فعال در سوريه يعني «جبهه النصره» و «امارت اسلامي عراق» را اعلام كرد، اما در عين حال، بر موافقت خود با بيعتش با الظواهري و تداوم فعاليت زير لواي سازمان القاعده و رهبري آن تاكيد كرد.

در تاريخ 30 مي سال 2013 ميلادي شوراي امنيت سازمان ملل متحد با اكثريت آراء نام «جبهه النصره» را در فهرست گروه‌هاي مشمول تحريم‌هاي اعمال شده عليه سازمان‌ها و اشخاص مرتبط با سازمان القاعده قرار داد.

از سوي ديگر، مخالفان سوري نيز اعلام كردند كه ديگر جبهه النصره را حمايت نخواهند كرد. ارتش آزاد سوريه هم تاكيد كرد كه در هيچ گونه عمليات جديد خود با جبهه النصره همكاري نخواهد كرد. اين در حالي بود كه «لؤي المقداد»، مسئول هماهنگي‌هاي رسانه‌اي و سياسي ارتش آزاد سوريه گفته بود كه پيشرفت اوضاع ميداني به نفع ارتش سوريه، ارتش آزاد را وادار به همكاري با جبهه النصره در برخي عمليات‌ها مي‌كند تا به اين ترتيب ارتش آزاد سوريه از مواضع گذشته خود در قبال جبهه النصره عقب نشيني كند.

وي تصريح كرده بود كه شايد جبهه النصره به اهداف «انقلاب سوريه» و براندازي نظام اين كشور معتقد باشد، اما افكار و عقايد آن با ما فرق مي‌كند.

از سوي ديگر «معاذ الخطيب»، رئيس وقت ائتلاف مخالفان سوريه نيز در آن زمان اعلام كرد كه افكار القاعده با سياست‌هاي اين ائتلاف همخواني ندارد. «آموس گيلاد»، مسئول هماهنگي‌هاي امنيتي و سياسي وزارت جنگ رژيم صهيونيستي نيز در پي اعلان ارتباط جبهه النصره با ساز مان القاعده، طي مصاحبه‌اي در تاريخ 10 آوريل سال 2013 ميلادي با روزنامه عبري زبان «يديعوت آحارانوت» تاكيد كرد كه تل آويو حضور القاعده در سوريه را به حضور محور شرارت كه منظور وي ايران، حزب الله و نظام كنوني بودند، ترجيح مي‌دهد.

اين اظهارات در وهله اول نشانگر ديدگاه رژيم صهيونيستي در قبال تحولات بحران سوريه است و از سوي ديگر، با نگراني‌هاي هميشگي آمريكا نسبت به امنيت اسرائيل و احتمال انتقال انبارهاي تسليحات شيميايي و بيولوژيك سوريه به دست گروه‌هاي سلفي جهادي تندرو كه با سازمان القاعده در ارتباط هستند، مغايرت دارد.

رژيم صهيونيستي معتقد است كه درگير شدن با القاعده بهتر از بقاي نظام سوريه و شخص «بشار اسد» و متعاقب آن حضور ايران در سوريه است؛ حتي اگر سوريه به كشورهاي كوچك مذهبي تقسيم شود و سازمان القاعده در يكي از اين كشورهاي كوچك مستقر شود.

گيلاد تصريح كرده است كه تل آويو نمي‌تواند به بقاي نظام سوريه كه محور شرارت و خطرناك تلقي مي‌شود، رضايت دهد، هر چند كه القاعده به صورت هدفمند سعي در تقويت خود در سوريه دارد، اما تهديد آن هرگز قابل مقايسه با تهديد محور ايران ـ سوريه ـ حزب الله نيست.

اين اظهارات همچنين نشان مي‌دهد كه آمريكا و اسرائيل سعي در تجزيه و نابودي سوريه در چند مرحله را دارند:

- مرحله نخست نابودي نظام سوريه به هر طريق ممكن اعم از مداخله نظامي، حمايت مالي و تسليحاتي از مخالفان و يا حتي از طريق سازش سياسي در منطقه.

- پس از آن مرحله مقابله با القاعده در سوريه آغاز خواهد شد؛ همان طوري كه آمريكا در عراق اين كار را كرد. البته احتمال ادغام اين دو مرحله نيز وجود دارد كه در قالب آن، حضور القاعده در سوريه بهانه خوبي براي مداخله و حمله نظامي آمريكا يا آمريكا و غرب (در قالب ناتو) به سوريه خواهد بود.

- پس از آن سوريه به كشوري ضعيف و قابل تجزيه تبديل خواهد شد، آمريكا مي‌تواند برنامه‌هاي خود براي تقسيم مذهبي اين كشور را پياده كند و اين مساله نيز در آينده به كاخ سفيد امكان خواهد داد كه همانند نقشي كه در عراق ايفا كرد، بر روي رويكردها و سياست‌هاي سوريه جديد تاثير بگذارد و هدف اصلي خود يعني تامين امنيت اسرائيل را محقق سازد.

القاعده چطور شكل گرفت

قبل از صحبت كردن درباره جبهه النصره و امارت اسلامي عراق و شام يا همان «داعش» بايد به پدر معنوي اين دو گروه يعني سازمان القاعده توجه كرد كه زماني در افغانستان با روس‌هاي متجاوز مي‌جنگيد، اما خيلي زود از اين راه منحرف شد و در جبهه دشمنان افغانستان قرار گرفت؛ به طوري كه به همراه سازمان جاسوسي و اطلاعات رژيم صهيونيستي موسوم به «موساد» و سازمان اطلاعات و جاسوسي آمريكا موسوم به «سيا» در انفجار برج‌هاي دوقلوي سازمان تجارت جهاني در تاريخ 11 سپتامبر 2001 ميلادي دست داشت و همين حادثه بهانه‌اي براي حمله و اشغال افغانستان شد. وقتي هم كه جنگ آغاز شد، القاعده خاك افغانستان را ترك كرد و نيروهاي طالبان را در مقابل ارتش ناتو تنها گذاشت.

اما نكته مهم ورود سازمان القاعده به بحران عراق پس از اشغال اين كشور بود؛ چرا كه اين سازمان پس از خروج اكثر عناصر خود از كشورهاي عربي حوزه خليج فارس، وقتي آمريكا تحريم هوايي عليه عراق اعمال كرده بود، به طور كلي از صحنه محو شده بود.

در عراق نام سازمان القاعده كه رهبري آن را فردي به نام «ابو مصعب الزرقاوي» اردني بر عهده داشت، به «قاعده جهاد در سرزمين رافدين»؛ يعني «توحيد و جهاد» و سپس به «امارت اسلامي در عراق» تغيير نام داد و مخاطبان شبكه‌هاي غربي و عربي وابسته به غرب با شنيدن نام اين سازمان فكر مي‌كردند كه قرار است، پس از خروج نيروهاي آمريكايي از عراق، اين سازمان كنترل اوضاع را در اين كشور در دست گيرد، اما در كمال تعجب مشاهده كردند كه پس از خروج نظاميان آمريكايي از عراق، ديگر اثري از القاعده نبود تا اينكه عناصر آن در قالب تشكيلات «امارت اسلامي عراق و شام» يا همان «داعش» در سوريه ظاهر شدند.

مساله عجيب در تشكيلات ابو مصعب الزرقاوي، تطابق اهداف اين تشكيلات با اهداف دولت آمريكا بود؛ به طوري كه وقتي نظاميان آمريكايي عراق را اشغال كردند، در انديشه تقسيم آن به سه كشور كوچك مذهبي و نژادي بودند. در اين ميان زرقاوي نقش موثري در تغيير تركيب جمعيتي عراق به منظور ايجاد توازن ميان سه كشور جديد وارث عراق داشت. آمريكايي‌ها سعي داشتند، اهل سنت عراق را از شيعيان و عرب‌ها را از كُردهاي اين كشور جدا كنند. در همين راستا، زرقاوي و امارت اسلامي عراق هم عليه شيعيان اعلام جهاد كردند و هم علماي اهل سنت را به قتل ‌رساندند تا نوعي خلأ مذهبي لازم براي ترويج تفكر وهابي و تفكر امارت اسلامي عراق را فراهم كنند. اين وضعيت منجر به خالي شدن مناطق سني نشين از حضور علماي شيعه و حذف علماي سني از جوامع شيعي شد.

اين گروه در اقدامي ديگر و به بهانه دفاع از «دختر مسلماني» كه گفته مي‌شد، كُرد يزيدي بوده !! كه به دين اسلام گرويده و به خاطر همين مساله توسط كُردهاي عراق سنگسار شده بود، خودرو بمبگذاري شده‌اي را كه شايد مقدار مواد منفجره جاي سازي شده در آن بسيار بيشتر از حد توان آن خودرو و عمليات‌هاي صورت گرفته در كشورهاي منطقه بود، منفجر كردند و 550 شهروند كُرد عراقي را به خاك و خون كشيدند. اما بعدا مشخص شد كه دختر مذكور افغاني بوده و به جرم زنا توسط سازمان القاعده سنگسار شده بود. اين عمليات و عمليات‌هاي مشابه آن باعث تغيير اوضاع جمعيتي و جدايي عرب‌ها از كُردها همانند داستان جدايي اهل سنت از شيعيان شد.

اما مساله عجيب‌تر اين بود كه پس از خروج نيروهاي اشغالگر آمريكايي از خاك عراق، عناصر ابو مصعب الزرقاوي و امارت اسلامي عراق نيز ناپديد شدند و اين در حالي بود كه انتظار مي‌رفت، با از سرگيري مداخله جويي طرف‌هاي خارجي در اوضاع عراق و به ويژه پس از استخراج نفت و گاز از كردستان عراق توسط تركيه و شركت آمريكايي «اكسون موبيل» و بدون موافقت دولت مركزي، آنها نقش موثري در حمايت از عراقي‌ها ايفا كنند.

واقعيت امر اين بود كه ارتباط امارت اسلامي عراق با آمريكا در اين خلاصه مي‌شد كه طرف آمريكايي نقش حامي مالي اين گروه را ايفا مي‌كرد و وقتي ماموريتش تمام مي‌شد، آن را به زندان بازمي گرداند. اين داستان بارها در جريان بحران سوريه اتفاق افتاد و صدها نفر از زندانيان سوري به شكل مشكوكي از زندان گريختند و همين حادثه در عراق و لبنان نيز تكرار شد و اكثريت زندانيان فراري راهي اراضي سوريه شدند تا عليه نظام سوريه و شخص بشار اسد پس از پيوستن به گروه‌هاي سلفي جهادي وابسته به سازمان القاعده بجنگند.

*تسنيم

چهارشنبه 4 دي 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: باشگاه خبرنگاران جوان]
[مشاهده در: www.yjc.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن