واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: گزارشي از ديدار خصوصي شجريان و روحاني
آيدين سيارسريع در مطلبي طنزي كه در روزنامه قانون منتشر شده،نوشته است:
سايت پارسينه مدعي شده كه سه هفته پيش حسن روحاني به همراه همسرش در ديداري سر زده به خانه محمدرضا شجريان رفته است. شجريان در اين ديدار به شوخي گفته: حالا كه شما به منزل ما آمديد ما هم ميتوانيم سرزده به خانه شما بياييم؟ خبرنگار ما مستقر در منزل شجريان گزارشي از اين ديدار تهيه كرده كه اينجا منتشرش ميكنيم.
راستي آزمايي شجريان و رفتار اعتمادساز روحاني
ساعت 5 بعد از ظهر بود كه دكتر روحاني به همراه همسر گراميشان به منزل محمدرضا شجريان رسيدند. آقاي روحاني زنگ آيفون را به صدا درآورد و به دليل مسائل امنيتي سريعا از جلوي آيفون تصويري رفت كنار.
شجريان: بله؟
روحاني: منم روحاني.
شجريان: انوشيروان تويي؟
روحاني: نخير.
شجريان: اميد روحاني هستي؟
روحاني: نخير.
شجريان: پس كدوم روحاني هستي؟
روحاني: من دكتر روحاني هستم.
شجريان: دكتر روحاني، ارتوپد؟
روحاني: بابا جان من دكتر حسن روحاني، رئيس جمهور كشورم.
شجريان: برو بابا تو احمدي نژادي ميخواي ما رو اسكل كني.
روحاني: آن مرد كه اسكل ميكرد رفته است.
شجريان: خب، پس كليدت رو نشون بده.
روحاني كليدش را نشان ميدهد. شجريان ميگويد ما كه چيزي نفهميديم ولي تشريف بياوريد بالا.
ورود به خانه
آقاي روحاني به همراه همسر گراميوارد خانه ميشوند. روحاني و شجريان هر دو از ديدن هم ذوق ميكنند و همديگر را در آغوش ميكشند. بعد از چاق سلامتي، آقاي روحاني و همسر، و آقاي شجريان و همسر مينشينند و گفتوگوهاي معمول شروع ميشود.
روحاني: آقاي شجريان ما ميخواهيم سينهها از كينهها پاك شود.
شجريان: بله همينطور است.
روحاني: براي ما چيزي كه اهميت دارد خواست و نظر مردم است.
شجريان: البته مردم مطالبات زيادي از اين دولت دارند كه مهمترين آن توزيع رايگان شير در مدارس است (اين جاها سانسور شده).
روحاني: بله ما به خواستههاي بحق مردم -كه همانا توزيع رايگان شير در مدارس است- واقفيم و در تلاشيم تا همه مردم طعم شيرين شير را در مدارس احساس كنند.
شجريان: البته ناگفته نماند كه موجي از شور و اميد هم بعد از ظهور دولت جديد در بين هنرمندان ايجاد شده.
روحاني: بله... (سعي ميكند نمونه اي در ذهنش پيدا كند) همه ما ديديم كه هنرمندان يكي يكي بعد از انتخابات به صحنهها برگشتند و يك آشتي ملي صورت گرفته. مثلا همين آقاي سندي، امينه را خواند. چه زيبا هم خواند انصافا.
شجريان و همسرش نگاهي به هم ميكنند. همسر آقاي روحاني چشم غره ميرود. روحاني كه ميبيند فضا از كنترل خارج شده ميگويد: بله آشتي ملي خيلي مهم است ... (كنترل تلويزيون را از روي ميز بر ميدارد) مثلا همين تلويزيون را اگر نگاه كنيم... بله روشن شد... ميبينيم كه نسيم اعتدال همه جا پيچيده.
در تلويزيون يكي نشسته و ميگويد: به تازگي پسر يكي از كساني كه ادعاي موسيقي دارد و به حلقوم استكبار معروف است (تصوير همايون به صورت شطرنجي تابلو نشان داده ميشود) گفته صداوسيما جلوي آلات موسيقي گلدان ميگذارد. آقاي كارشناس نظر شما چيه؟
كارشناس: نظر من اينه كه آدم آلت موسيقي باشه جلوش گلدون بذارن ولي آلت دست بيگانگان نباشه! حرف ديگه اي ندارم.
شجريان و همسرش به حالت :| در ميآيند و سرشان را تكان ميدهند.
آقاي روحاني كه سرخ و سفيد شده تلويزيون را با عجله خاموش ميكند و ميگويد: خب چيزه... اين نسيم اعتدال ما يه كم سرعتش پايينه، هنوز به اونجاها نرسيده. ايشالا درست ميشه! ولي انصافا آشتي ملي صورت گرفته بسيار وسيع است ... خب ديگه خانم زحمت رو كم كنيم. با اجازه با اجازه ...
آقا و خانم روحاني با بدرقه آقا و خانم شجريان خانه را ترك ميكنند. در خروجي را كه ميبندند، خانم روحاني با عصبانيت به رئيس جمهور ميگويد: الان موقع تلويزيون روشن كردن بود؟ خيالت راحت شد؟ نتونستيم بگيم يه دهن مرغ سحر بخونه... يه كم از احمدي نژاد ياد بگير، لااقل هنرمند ميديد خونسردي خودش رو حفظ ميكرد!
دكتر روحاني :|
چهارشنبه 4 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 102]