محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان می‌شوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستوران‌ها و کافه‌ها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیه‌های کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830093139
كلاشنيكوف؛ شاعري كه مخوف‌ترين ترانه مرگ را سرود
واضح آرشیو وب فارسی:فارس: كلاشنيكوف؛ شاعري كه مخوف‌ترين ترانه مرگ را سرود
«ميخائيل كلاشنيكوف» سازنده روسي اسلحه معروف «AK-47» در ۹۴ سالگي درگذشت.
به گزارش خبرگزاري فارس، اين تفنگ يكي از كشنده‌ترين سلاح‌هاي تاريخ بشر نام گرفته است. سلاحي كه در 66 سالي كه از تولدش مي‌گذرد همچنان سالانه صدها هزار نفر را در گوشه و كنار جهان قرباني مي‌كند.
يك مكانيك تانك به نام «ميخائيل كلاشنيكوف» با اين هدف كه سرزمين مادري‌اش، روسيه، را از چنگ حملات نيروهاي مهاجم آلماني در خلال جنگ جهاني دوم نجات دهد اين سلاح را طراحي كرد؛ بعدها نام خودش كاملاً زير سايه اختراعش قرار گرفت، زيرا تفنگي كه طراحي كرده بود، «كلاشنيكوف» نام گرفت.
اختراع كلاشنيكوف در ابتدا اگرچه براي ابداع‌كننده‌اش انگيزه‌هايي ملي و وطني داشت، اما در جريان جنگ‌هاي نيابتي دوران جنگ سرد، به شهرت و استفاده جهاني رسيد. حتي امروزه، هر گروه شبه نظامي فاقد تعليمات نظامي كافي، هنگامي كه به كلاشنيكوف يا آـ كاـ 47 (AK-47) مسلح مي‌شود به نيرويي تبديل مي‌شود كه به آساني قابل چشم‌پوشي نيست.
سهولت استفاده و نگهداري، قابليت اعتماد، مقرون به صرفه بودن، دوام زياد و قدرت كشندگي بالا برخي از عواملي هستند كه موجب كاربرد وسيع اين سلاح در دنيا شده‌اند. در زير نگاهي خواهيم انداخت به تاريخچه اين سلاح، اهميت آن و استيلاي مرگبار آن بر سياست‌هاي جهان.
از بحث ملاحظات اخلاقي كه بگذريم، «اختراع بزرگ»، اختراعي است كه محبوب و فراگير شود؛ يا اختراعي كه در نحوه انجام دادن كارها تغيير ايجاد كند و اثري فراتر از آنچه مخترع در ابتدا در ذهن داشته بر جا بگذارد.
البته، هر اختراع، از لحاظ تحقق اهدافي كه در پي آن بوده هم ارزيابي مي‌شود و اختراعي كه ما در اينجا درباره آن صحبت مي‌كنيم يك تفنگ تهاجمي است كه براي كشتن انسانها و كسب برتري در جنگ‌ها طراحي شده است: موضوعي كه بسيار ناخوشايند است اما اگر بتوانيم از آن چشم‌پوشي كنيم مي‌توانيم چيزهاي زيادي از تاريخ آن بدانيم.
آـ كاـ 47 (AK-47) در طول تاريخ نسبت به تمام انواع مدل‌هاي ديگر سلاح انسان‌هاي بيشتري را به كام مرگ كشانده است. اين تفنگ سال‌ها پس از آنكه براي اولين بار مورد استفاده قرار گرفت، سالانه حدود 250 هزار نفر در سرتاسر جهان را مي‌كشد.
جنگ جهاني دوم: آـ كاـ 47 متولد مي‌شود
براي آنكه بدانيم چه چيزي موجب شده سلاح آـ كاـ 47 به چنين اختراع محبوبي تبديل شود بايد به ريشه‌هاي آن در خلال جنگ جهاني دوم برگرديم: زماني كه هيتلر به طور ناگهاني به شوري حمله كرد.
دفاع شوروي از وطن تا اندازه زيادي يك نبرد فرسايشي بود. هيتلر مي‌دانست كه نمي‌تواند اميد چنداني براي تأمين لباس و غذاي ميليون ها زنداني جنگ داشته باشد كه در خلال پيشروي از شوروي به اسارت درآمده بودند. بنابراين از اولين درگيري‌ها، به آلمان‌ها به صراحت دستور داده شده بود در پي اجراي مانورهاي محاصره‌اي باشند. جنگ جبهه شرق يكي از خونين‌ترين نبردهاي كل تاريخ شد كه در آن 5 ميليون نفر از طرف آلمان و بيش از 10 ميليون نفر از طرف شوري كشته شدند.
نبرد جبهه شرق، نوع جديدي از جنگ بود كه تا پيش از آن سابقه نداشت. اين جنگ يك پيكار ميداني و جنگ خندقي كم‌سابقه بود كه در آن هر يك از مردم شوروي كه توانايي گرفتن تفنگ به دست داشت، تا آخرين گلوله براي زمينش مي‌جنگيد.
نام اين نوع مقاومت را مي توان تا اندازه‌اي شجاعت گذاشت اما بايد اين را هم در نظر گرفت كه بخشي از ماجرا هم ارتباطي به شجاعت نداشت چون استالين هر سر بازي كه بر خلاف دستورات نظامي عقب‌نشيني مي‌كرد را به سزاي اعمالش مي‌رساند.
جنگ به نزديكي پيش مي‌رفت و مسلسل‌هاي سنگين، مسلسل‌هاي دستي سبك و تفنگ‌هاي آهسته اما دقيق شوروي در تلاش بودند تا بتوانند با تفنگ‌هاي هجومي اس‌تي‌جي 44 يا «تفنگ‌هاي طوفاني» آلمان‌ها رقابت كنند كه اولين مدل از تفنگ‌هاي هجومي بودند كه قابليت‌هاي ميان‌برد تفنگ‌ها را با قدرت آتش مسلسل‌ها تركيب كرده بود.
«ميخائيل تيموفيويچ كلاشنيكوف» تجربه مستقيم و دست اولي از غرش اين تفنگ‌هاي آلماني داشت. او همزمان با ورود نيروهاي نازي به شهر «بريانسك» در جنوب مسكو، در سپتامبر سال 1941، به عنوان مكانيك تانك مسئوليت يك تانك را به عهده گرفته بود.
در جنگي كه در اين شهر درگرفت بيش از 80 هزار نفر كشته شدند و تنها يك پنجم شهر در آنجا ماندند. تانكي كه ميخائيل كلاشنيكف مسئول آن بود هدف گلوله‌باران‌هاي سنگين قرار گرفت. خود ميخائيل هم از ناحيه كتف مجروح شده بود پس از دو روز پياده‌روي، در حالي كه ذهنش مشغول دوستاني بود كه آنها را با آلمان‌ها تنها رها كرده بود، به بيمارستاني رسيد.
وقتي كه او روي تخت بيمارستان دراز كشيد دل‌مشغولي‌هايي كه درباره سرنوشت دوستانش داشت به كابوس تبديل شد و به شدت به اين موضوع فكر كرد كه چگونه مي‌توان سلاح جديدي طراي كرد كه بتواند كشور را نجات دهد.
تفنگي كه در ذهن ميخائيل بود بايد از لحاظ سبكي و توانايي شليك سريع، قابليت رقابت با «تفنگ اس‌تي‌جي 44» را مي‌داشت. اين تفنگ بايد ارزان‌قيمت مي‌بود و به آساني امكان توليد داشت. و مهم‌تر از همه، تفنگ مذكور بايد توانايي عملكرد موثر در شرايط بسيار دشوار و متنوع جنگ روسيه را داشت: بايد بتوان با اين تفنگ شليك كرد، سپس آن را روي ضامن قرار داد و بعد با يك پارچه تميزش كرد. همچنين بايد بتوان از اين تفنگ در شرايط رطوبت، خشكي، شرايط پر از گرد و خاك و پر از شن و ماسه استفاده كرد. دوام تفنگ مورد نظر ميخائيل بايد به اندازه‌اي بود كه فلز به كار رفته در آن بتواند در زمستان يخ‌زده شوروي و تابستان داغ اين كشور منقبض و منبسط شود.
اولين نقشه‌هاي طراحي اين تفنگ روي تخت بيمارستان در ذهن ميخائيل شكل گرفت. با اين حال، تا سال 1947 طول كشيد كه او نقشه‌هايش را تا جايي عملي كند كه اين اسلحه به وفور براي ارتش روسيه در خط توليد قرار بگيرد. Avtomat Kalishnikova 1947 يا AK-47 متولد شد.
تولد آـ كا ـ47، از لحاظ كمك به شوروي در جنگ جهاني دوم، تولدي ديرهنگام بود، اگرچه ثابت‌قدمي و استواري شوروي به آنها كمك كرد در اين نبرد پيروز شوند و هيتلر را از كشور بيرون كنند.
تا چند سال بعد، سربازان شوروي محتاطانه تفنگ‌هاي آـ كا خود را در دردرون محفظه‌ها نگاه مي‌داشتند تا شكل آن را مخفي نگاه دارند چون اعتقاد داشتند اين تفنگ مي‌تواند محاسبات جنگ را تغيير دهد.
تفنگ كلاشنيكف تا سال 1956 كه براي اولين بار مورد استفاده عمومي قرار گرفت، مخفي مانده بود. نيكيتا سرگيويچ خروشچف، رهبر شوروي بعد از استالين، در اين سال ارتش سرخ را براي سركوب كردن قيامي در بوداپست مجارستان اعزام كرد. در اين جنگ 50 هزار نفر مجارستاني كشته شدند در حالي كه شمار كشته‌شدگان سربازان شوروي، 7 هزار نفر بود.
سال‌هاي جنگ سرد: كلاشنيكف، بزرگترين هديه شوروي به متحدانش
تفنگ آ ـ كا در خلال 25 سال از دوران جنگ سرد، رو به شكوفايي گذاشت. آمريكا و شوروي هر دو مي‌دانستند اگر قرار باشد با يكديگر وارد جنگ مستقيم شوند، خودشان را در معرض احتمال حمله اتمي قرار مي‌دادند. بنابراين، سياست دو كشور مبتني بر چيزي بود كه نام آن را دكترين «تخريب قطعي متقابل» مي‌ناميدند.
تخريب قطعي متقابل مبتني بر تئوري بازداري بود كه مي‌گفت به كارگيري و تهديد ضمني به استفاده از سلاح‌هاي سنگين، عنصري ضروري براي جلوگيري از اين است كه دشمن از همان سلاح‌ها عليه شما استفاده كند.
بنابراين، آمريكا و شوروي در خلال دوران جنگ سرد به راهبرد تسليح مخفيانه دشمن‌هاي دشمنانشان رو آورده بودند. روسيه در خفا به كشورهايي مانند چين، آلمان شرقي و كره شمالي مجوز آغاز توليد انبوه آ ـ كا 47 را داد.
در خلال دهه‌ها خشونت جنگ سرد، آمريكا و شوروي به جنگ‌هاي نيابتي خود در كشورهاي دورافتاده، با شرايط نامناسب جنگي، سربازان كم‌آموزش ديده كه تقريباً هيچ زيرساختي براي نگهداي و تعمير سلاح نداشتند ادامه مي‌دادند.
تفنگ آ ـ كا دقيقا در همينجاست كه كارآيي بالايي دارد. يعني اگر آ ـ كا 47 را با اكثريت سلاح‌هاي گرم آمريكايي مقايسه كنيم به نظر مي‌رسد كه اين سلاح روي كاغذ، معايب زيادي نسبت به سلاح‌هاي آمريكايي دارد؛ كلاشنيكف، به خاطر تلرانس بالا و تجهيزات ضعيف ديد، تفنگي غيردقيق دانسته مي‌شود.
اگر در حركت آهسته به كلاشنيكف در حال شليك نگاه كنيد مي‌بينيد كه كل اسلحه با هر شليك، طوري پيچ و تاب مي‌خورد كه انگار تا لحظاتي ديگر قطعات آن از هم جدا مي‌شوند و اين عاملي است كه اثرلگدزني سلاح را بيشتر مي‌كند. بنابراين، دقت كلاشنيكف در شرايطي كه شما برگه ضامن آتش را در وضعيت تمام خودكار قرار مي‌دهيد، كمتر هم مي‌شود.
بنابراين، اگر شما قصد داريد به سمت هدفي شليك كنيد كه دويست كيلومتر دورتر در حال دويدن است آـ كا سلاحي مزخرف است. اما اگر مثلا شما در جنگلهاي ويتنام كه نيروهاي آمريكايي براي اولين بار با آ ـ كا 47 روبرو شدند، در حال نبرد باشيد، وضعيت اينطور است: شما با گروهانتان در حال پيشروي از جنگلهاي متراكم و مرطوب هستيد. به خاطر پوشش‌هاي گياهي زياد قدرت ديد فواصل زياد را نداريد؛ شما از لحاظ رواني در وضضعيت مناسبي قرار نداريد چون هر لحظه ممكن است با گروهان دشمن مواجه شويد.
در چنين موقعيتي، دقت امتياز ويژه‌اي به حساب نمي آيد. تقريباً در نيمي از مواقع، شما بدون اينكه دشمن را ببينيد اقدام به شليك مي‌كنيد؛ تنها چيزي كه راهنماي شماست نور لوله‌هاي تفنگ دشمن و سر و صداهايي است كه به گوش مي‌رسند. در چنين سناريويي از جنگ، عدم دقت آ ـ كا 47 مي‌تواند امتياز تلقي شود، چون هر مجموعه‌اي از تيرهاي شليك شده در مقياسي وسيع‌تر از تيرهاي يك تفنگ دقيق پراكنده مي‌شود و بنابراين شانس تيرهاي شما براي اصابت به چيزي، بيشتر است.
حالا كه شرايط ويتنام را تصور كرديم اين را هم بايد به خاطر داشته باشيم كه تفنگ آ ـ كا توسط يك مكانيك تانك براي عمل در سرماي جانفرساي روسيه ساخته شده بود كه هم ناپلئون و هم هيتلر را به زانو درآورده بود. با اين سلاح، شما مي‌توانيد مطمئن باشيد كه در حال كشتن و وارد كردن ضربه به دشمنيد و مطمئنيد كه آ ـ كا 47، فارغ از اينكه بعدش چه شود، شليك خواهد كرد.
قابليت اعتماد اين تفنگ هم شكفت‌انگيز است. جستجويي كوتاه در اينترنت ويدئوهايي از آ ـ كا 47 نشان مي‌دهند كه اين اسلحه از ميان شن، گل و لاي و آب بيرون آورده مي‌شود و با آن شليك مي‌شود.
مجموعه اين ويژگي‌هاي مثبت باعث شده بود در ويتنام هنگامي كه تفنك ام ـ 16 آمريكايي در جنگ‌هاي جنگلي گير مي‌كرد، نيروهاي آمريكايي اغلب تفنگ‌هاي پيشرفته و خوش دستشان را دور بيندازند و آ ـ كا 47 مربوط به سربازان كشته شده دشمن را بردارند. بنابراين، اين وضعيت باعث شده بود حرف و حديث‌هايي پيش بيايد مبني بر اينكه تمام قدرت و ثروت آمريكا نتوانست سلاحي بهتر از سلاح ارزان و ساده كلاشنيكف كمونيست بسازد.
ارتباط آ ـ كا با سرماي زمستان روسيه باعث شد اين سلاح به مزاياي ديگري آراسته شود كه در درگيري‌هاي دوران جنگ سرد كارساز بودند. به خاطر اينكه اين سلاح بايد طوري ساخته مي‌شد كه كاملاً با دستان پوشيده در دستكش هاي قطور زمستاني فرد استفاده كننده سازگار و قابل باز و بست باشد، ميخائيل كلاشنيكف آن را طوري طراحي كرد كه استفاده، تميز كردن و سوار كردن قطعات آن ساده باشد. به همين دليل است كه شما مي‌توانيد هر كسي را از خيابان بياوريد، بنشانيد و طرف تنها چند ساعت، نحوه كار كردن با آ ـ كا 47 را به وي ياد بدهيد.
براي تميز كردن آ ـ كا هم به تجهيزات خاصي نياز نيست: اگر چند گره به يك بند پوتين زده شده و به روغن موتور آغشته شود، مي‌توان با كشيدن اين بند داخل لوله تفنگ آن را تميز كرد.
جنگ شوروي با افغانستان: آ ـ كا 47، كاردي كه دسته خودش را بريد
وقتي كه در سال 1979 نيروهاي شوروي به قصد حمايت از دولت كمونيست افغانستان در برابر نيروهاي مجاهدين افغان و داوطلبان خارجي عرب به افغانستان حمله كردند، سازمان سيا آمريكا صدها ميليون دلار براي حمايت از شورشي‌ها هزينه كرد و به طور مخفيانه آنها را به كلاشنيكف‌هاي مصري و چيني مسلح كرد. جنگي كه نيروهاي شوروي انتظار داشتند پيكاري كوتاه و قاطع باشد به نبردي تلخ و پردامنه تبديل شد و در نهايت شورشي‌هاي افغان حساب شكست شرم‌آوري كه ويتنامي‌ها با كلاشنيكف به آمريكا تحميل كرده بودند را كف دست نيروهاي شوروي گذاشتند.
فروپاشي شوروي عاملي بود كه ضربه نهايي را به كشور مخترع اين سلاح وارد آورد. ذخائر فراوان تسليحات شوروي، از جمله تعداد زيادي تفنگ آ ـ كا 47 هم روانه بازارهاي سياه و هم وارد كانال‌هاي رسمي شد. اين بود كه اين سلاح ارزان قيمت حتي بيشتر از گذشته ارزان شد، تا جايي كه امروزه در برخي از نقاط دنيا قيمت اين سلاح از قيمت يك مرغ زنده ارزان‌تر است.
البته بخش زيادي از سلاح‌هاي آ ـ كا كه آمريكا براي شورشي‌هاي افغان خريد، اكنون عليه سربازان خود اين كشور مورد استفاده قرار مي‌گيرند چون اين شورشي‌ها تهاجم آمريكا عليه كشورشان را همانگونه مي‌بينند كه حمله شوروي را.
آ ـ كا 47 هنوز در دنياي امروز قرباني مي‌گيرد
بانك جهاني اكنون برآورد كرده حدود 500 ميليون سلاح گرم در دنيا دست به دست مي‌چرخند كه حدود يك پنجم آنها كلاشنيكوف هستند.
هم‌اكنون توليد اين سلاح در ده‌ها كشور از جمله بلغارستان، چين، مصر، عراق، هند، نيجريه، كره شمالي، لهستان، صربستان و سودان ادامه دارد.
امروزه، آ ـ كا 47 بيش از هر سلاح ديگري در تاريخ بشر انسانها را قرباني كرده است و هيچ نشانه‌اي از كاهش آمار تلفات اين سلاح مرگبار وجود ندارد.
تمام اين ماجراها از نقشه‌اي آغاز شد كه ميخائيل كلاشنيكف در سال 1941 روي تخت بيمارستانش كشيد.
كلام آخر از ميخائيل كلاشنيكوف
شايد بهتر باشد كلام آخر را به ميخائيل كلاشنيكوف، مخترع اين سلاح، واگذار كنيم كه در نوامبر امسال 93 ساله مي‌شود و خانه‌اش جايي در نزديكي موزه كلاشنيكوف در كوه‌هاي اورال روسيه است.
از ميخائيل كلاشنيكوف در شصتمين سالگرد استفاده از سلاحي كه اختراع كرده بود پرسيده شد آيا هيچوقت براي ساختن مرگبارترين سلاح جهان افسوس مي‌خورد و او در پاسخ گفت: «من اين سلاح را براي محافظت از سرزمين مادري‌ام ساختم و من براي اينكه سياستمداران چگونه از آن استفاده كرده‌اند، افسوس نمي‌خورم و مسئوليت آن را هم نمي‌پذيرم.»
با اين حال، تصور كنيد كه تلويزيون را هر شب باز كنيد و ببينيد كه از آنچه شما بهترين سال‌هاي زندگيتان را صرف ساختنش كرده‌ايد براي تخريب، قتل و نسل‌كشي استفاده مي‌شود. شايد به همين دليل است كه او چند سال بعد در مصاحبه‌اي ديگر از آرزوهايش براي شاعر شدن گفت و درباره اختراعش گفت: «ترجيح مي‌دادم ماشيني اختراع مي‌مردم كه مردم از آن استفاده مي‌كردند و مثلاً مي‌توانست به كشاورزان براي بهتر انجام دادن كارشان كمك كند ـ مثلا ماشين چمن‌زني.»
انتهاي پيام/ص
دوشنبه 2 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 46]
-
گوناگون
پربازدیدترینها