واضح آرشیو وب فارسی:ايران ورزشی: والنسيا تحت فشار بحرانهاي خارج از زمين ديـوار بلنـد بي اعتمادي
سيد لو
«هر اتفاقي بيفتد ميروسلاو جوكيچ تا آخر فصل در والنسيا ميماند.» اين حرفي بود كه آمادئو سالوو رييس باشگاه اواخر ماه سپتامبر زده بود اما كمتر از سه ماه بعد از آن روز اتفاق اجتناب ناپذيري افتاد. جوكيچ اخراج شد و مستايا را ترك كرد. او را عامل ناكامي تيم تشخيص داده بودند. در هر صورت گويا او به آخر فصل نميرسيد. خود جوكيچ هم گفته كه تصميم مقامات باشگاه را درك ميكند اما آن را قبول ندارد. اخراجش را از مدتها قبل برنامهريزي كرده بودند.
شانس باقي ماندن اين مربي صرب در والنسيا از روز اول فصل به مويي بند بود. هر بار كه تيم به مشكل ميخورد او خودش را نزديك درب خروجي ميديد و هر بار تيم نتيجه ميگرفت اندكي دلش قرص ميشد. سالوو رييس باشگاه هم ميگويد تقصيري نداشته و مديران باشگاه احاطهاش كرده بودند تا هر چه زودتر مربي را مرخص كند: «من اشتباه كردم.» اما منظورش اين نيست كه اخراج كردن جوكيچ اشتباه بوده. بلكه اشتباهش اينجا بوده كه گفته اين كار را نخواهد كرد. حالا فرانسيسكو روفته بازيكن سابق والنسيا كه ماه نوامبر مدير عامل جديد شده دو تا دوربين سر تمرينهاي باشگاه گذاشته تا جلسات تمريني را زير نظر داشته باشد. بي اعتمادي به مربي بود كه بلاي جان جوكيچ شد. اين مربي حس ميكرد كه تحت نظر است و باشگاه دارد تحت فشارش ميگذارد تا استعفا بدهد. والنسيا امشب بايد با رئال مادريد ديدار كند. زمانبندي اخراج مربي هم از سوي هيات مديره هوشمندانه تعيين شده. آنها ميترسيدند مبادا تيم شان رئال را ببرد و آن وقت ديگر نتوانند مربي را كه از 1997 تا 2003 براي باشگاه بازي كرده و ميان هواداران محبوب است اخراج كنند. چه بهتر كه يك مربي موقت بيايد و جاي جوكيچ را بگيرد و اگر والنسيا توانست بازي را ببرد آن وقت اين برد به پاي مربي قبلي كه اصلا به او اعتقاد نداشتهاند نوشته نميشود.
والنسيا تيم نهم جدول لاليگا است. 23 امتياز با صدر جدول فاصله دارد. جوكيچ ضربه اساسي را از حرفهايي خورد كه خودش زده بود و به خودش برگردانده شد. او با صحبت كردن در مورد بيدار كردن غول خفته، رقابت كردن با رئال مادريد و بارسلونا وارد شد اما تيمش از پس اين كار بر نيامد. براي سه فصل متوالي از 2009 تا 2012 والنسيا با هدايت اوناي امري تيم سوم جدول شد. ناكافي بودن پله سوم جدول باعث شد تا او را اخراج كنند. عده كساني كه از بابت بركناري او ناراحت شدند كم نبودند اما حالا نه فقط آن رتبه سوم بلكه رسيدن به رتبه پنجم كه دستاورد فصل قبل شان بود هم دور از دسترس مينمايد.
نه فقط به خاطر بد بودن نتايج بلكه به اين خاطر كه هميشه به نظر ميرسيد وضعيت همينطور ميماند مربي بركنار شد. البته تضميني براي بدتر شدن اوضاع وجود نداشت اما اين نكته را هم بايد در نظر گرفت كه اتفاقاتي كه خارج از زمين ميافتد به اندازه اتفاقات داخل زمين مهم است. نيكو استوس 33 ساله به طور موقت مربي تيم شده اما هر فردي كه مربي دايم بعدي بشود پنجمين مربي است كه طي سه فصل اخير وارد والنسيا ميشود اما بحران اين تيم فراتر از تيم اول است. طي پنج سال اخير همه ساله اين تيم بهترين ستارههايش را فروخته. همين تابستان قبل روبرتو سولدادو را فروختند. پيشتر خوردي آلبا، خوان ماتا، داويد ويا و داويد سيلوا هم از باشگاه رفته بودند. دليلش هم فقط اين نبوده كه اين افراد ميخواستند از تيم جدا شوند. از تابستان كه سالوو رياست باشگاه را به دست گرفت هفتمين رييس طي هفت سال اخير والنسيا شد. هدفش اين بود كه تصوير بهتري را از اين تيم ارائه دهد تا سرمايهگذاراني جهت احداث ورزشگاه جديد جذب شوند. او ميخواست از مانولو يورنته رييس سابق و انديشههايش تا جايي كه ميشود فاصله بگيرد. سالوو نتوانست والورده را به ادامه كار ترغيب كند و جوكيچ را برگزيد. انتخابي كه داويد آلبلدا كاپيتان تيم را برآشفت. او رابطه نزديكي هم با يورنته داشت و كمي بعد تهديد به بازنشستگي كرد. مدير ورزشي باشگاه رفته همينطور مربيان تيم جوانان و مدير تبليغات و روابط خارجي و چند مدير ارشد ديگر. حالا كه مربي هم رفته. والنسيا نه فقط به يك مربي جديد كه به يك ساختار تازه نيازمند است. اين روند تا كجا ميتواند ادامه پيدا كند؟ اخراج جوكيچ 2/2 ميليون يورو ضرر برايشان در پي داشت. پولي هم در بساط ندارند. براي همين بود كه شايعه به فروش گذاشته شدن باشگاه به گوش رسيده. اين تنها راه شان براي خروج از بحران است. كميسيون اروپا هم ميخواهد بازرسيهايش را براي پيدا كردن باشگاههاي متخلف اسپانيايي آغاز كند كه از كمكهاي غير قانوني دولتي استفاده ميكنند. اگر والنسيا را مجبور كنند كه پولهاي گرفته را برگرداند ديگر دست شان كاملا خالي ميشود.
در مورد والنسيا فقط مشكل كمكهاي دولتي نيست. رسوايي فسادهاي مالي سياستمداران اين منطقه و سقوط ارزشها در بازار املاك هم مزيد بر علت شده است. فقط والنسيا قرباني نيست. مثلا ويارئال اسپانسرش فرودگاه كاستيون است. فرودگاه جديدي كه تا به حال حتي يك هواپيما در آن فرود نيامده يا از آن بلند نشده. در اين فرودگاه مجسمه كارلوس فابرا نصب شده. يك دُن. يك سياستمدار محلي كه الان زنداني است. والنسيا باشگاهي است كه دو ورزشگاه دارد. يكي كه نميتواند بفروشد و ديگري كه توانايي مالي تمام كردن ساخت و سازش را ندارد. ورزشگاه جديد مستايا خالي و ناتمام است. والنسيا از بانك بانكيا وام گرفته بود تا بحث فروش سهام باشگاه كه قرار بود نجات دهنده مالي شان بشود را پشتيباني كند و جلوي دولتي شدن باشگاه را بگيرد كه به بن بست خورد. بهره پول بالا بود و هزينه وامها از 74 ميليون به 86 ميليون يورو رسيد. فروش بازيكنان در هر تابستان به خاطر جبران اندكي از بدهيها بوده. اين باشگاه الان ورشكسته است. بدون كمكهاي محلي نميتواند سر پا بايستد. تعطيليها و اخراجها هم ادامه دارند. مثل بسته شدن شبكه تلويزيوني اختصاصي شان. حالا آنها اميدوارند بتوانند والنسيا را كه به لحاظ تاريخي تيم سوم اسپانيا بوده بفروشند و مبالغ لازم جهت اتمام ورزشگاه جديد را به دست بياورند. پيشنهادهايي هم داشتهاند و اين چيزي است كه سالوو بايد به آنها رسيدگي كند.
مترجم: هدي حسيني
يکشنبه 1 دي 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: ايران ورزشی]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 30]