تور لحظه آخری
امروز : سه شنبه ، 15 آبان 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):شيطان ، در عالِمِ بى‏بهره از ادب بيشتر طمع مى‏كند تا عالِمِ برخوردار از ادب . پس ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

قیمت پنجره دوجداره

بازسازی ساختمان

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1826106421




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نبويان: وحدت حوزه و دانشگاه يعني اسلامي شدن دانشگاه ها/حبيبي: اسلامي كردن دانشگاه اخراج استاد و دانشجو نيست


واضح آرشیو وب فارسی:مهر: نبويان: وحدت حوزه و دانشگاه يعني اسلامي شدن دانشگاه ها/حبيبي: اسلامي كردن دانشگاه اخراج استاد و دانشجو نيست
در مناظره موانع و راهكارهاي وحدت حوزه و دانشگاه نجفقلي حبيبي با تأكيد بر ضرورت وحدت گفت: دانشگاه بيشتر به عقل و استدلال و برهان توجه دارد و حوزه هم بايد اين گونه رفتار كند اگر حوزه بخواهد بگويد كه بحث مذهبي چون و چرا ندارد و همين است و لاغير، وحدت ميسر نخواهد شد و محمود نبويان هم بيان كرد: معناي وحدت حوزه و دانشگاه يعني اسلامي كردن دانشگاه ها.

به گزارش خبرنگار مهر، موانع و راهكارهاي وحدت حوزه و دانشگاه با حضور حجت الاسلام والمسلمين نبويان نماينده تهران در دوره نهم مجلس شوراي اسلامي، عضو شوراي مركزي فراكسيون اصول‌گرايان مجلس و دانشيار گروه فلسفه مؤسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني(ره) و دكتر نجفقلي حبيبي استاد فلسفه دانشگاه تهران و رئيس سابق دانشگاه علامه طباطبايي، شب گذشته 28 آذرماه در برنامه امشب ديروز،‌ امروز، فردا بررسي شد.

حبيبي: زماني كه درابتداي انقلاب اسلامي، بحث وحدت حوزه و دانشگاه مطرح شد، حضرت امام(ره) جمله اي داشتند كه حوزه و دانشگاه هر كدام مانند يك بال پرواز پرنده هستند. زماني كه پرنده اي مي خواهد بپرد به دو بال نياز دارد. حوزه با سابقه و قدمت تاريخي طولاني كه در كشور ما دارد و نقش فرهنگي و رهبري ديني و فكري جامعه را در طول قرنها به عهده داشته است اثر عميقي در جامعه مسلمان ما دارد. دانشگاه ها با تمدن جديد وارد كشور ما شدند و تمدن جديد همه زندگي ما را پوشش داده است و همه علم و توليد و كارخانه و صنعت و مسائل اجتماعي و ... از طريق دانشگاه در كشور ساماندهي شد. اگر اين دو نهاد به گونه اي به هم نزديك شوند و هم علم و اخلاق كه مبتني بر دين با سازگاري با تمدن جديد كه مظهر آن در كشور ما دانشگاه است هماهنگي داشته باشد به قول فرمايش امام(ره) با اين دو بال خواهيم توانست پرواز كنيم و جامعه ما مجهزتر مي شود و بهتر مي تواند به پيشرفت برسد. من معتقدم كه هنوز هم بايد تلاش كرد. درست است كه دچار مشكلاتي شديم اما هنوز هم معتقدم ما چاره اي نداريم جز اينكه تلاش كنيم تا وحدت را به مقصد بهتري هدايت كنيم و به آن برسيم.

رفتارهاي اجتماعي اين دو نهاد بايد به گونه اي به هم نزديك شود. دانشگاه بيشتر به عقل و استدلال و برهان توجه دارد. حوزه هم بايد اين گونه رفتار كند اگر حوزه بخواهد بگويد كه بحث مذهبي چون و چرا ندارد و همين است و لاغير، وحدت ميسر نخواهد شد. دانشگاه بايد بداند كه تا چه اندازه عقل و استدلال كارآمد است، اگر حوزه بخواهد بگويد همين است و لا غير(نمي خواهم تعبير به تحجر كنم) اگر بخواهد روي اصولي محكم بايستد و بگويد الا همين است و لا غير. با اين فضاي اجتماعي دچار مشكل خواهيم شد.

نبويان: ابتدا ما بايد مفهوم شناسي كنيم تا مشخص شود مراد ما از وحدت حوزه و دانشگاه چيست؟ آقاي دكتر گفتند شايد نزديك كردن رفتارهاي اجتماعي باشد. من هم يك معنا برايش عرض مي كنم، به نظر بنده معناي وحدت حوزه و دانشگاه يعني اسلامي كردن دانشگاه ها؛ هيچ معناي ديگري به غير از اين برايش در ذهن خود ندارم. منتها بحث ضرورت انجام اين كار است؟ به نظرم چند تا عامل مي توان ذكر كرد: اولين عامل، علم است يعني علومي كه امروز در دانشگاه ها تدريس مي شود يك سري مباني دارد. مباني هستي شناسانه، مباني انسان شناسانه، مباني معرفت شناسانه دارد. كل علوم انساني مدرن كه امروزه در دانشگاه هاي ما تدريس مي شود مبتني بر تعريف خاصي از انسان است كه در انديشه مدرن وجود دارد. چون اين انديشه مدرن در مبناي معرفت شناسي اين انديشه مدرن حس گرايي است در هيچ يك از علوم انساني قائل به امر مجرد مثلا براي انسان قائل به روح مجرد نيستند(علوم تجربي كه كاملا مشخص است). از عصر رنسانس به اين سو تأكيد شده است آنچه كه ما بايد به دنبال آن باشيم شناخت و كنترل اين جهان است و چون اين جهان مادي است در ميان ابزارهاي معرفتي، حس و تجربه، عقل، شهود، نقل، وحي، فقط به حس و تجربه اكتفا كردند. طبيعي است خروجي ابزار معرفتي حس و تجربه، فقط علم تجربي است. فلسفه پوزيتيويسم در دامان انديشه شرقي به وجود نمي آيد اما در دامان انديشه غربي پديد مي آيد چون داراي مبناست. اولين نكته اي كه ضرورت دارد اگر ابزارهاي معرفتي بشر را به حس و تجربه منحصر كرديم بشر محروم مي شود. اولا نمي تواند درست انسان را بشناسد. نتيجه اين مي شود كه عالم را درست بشناسيم. وقتي انسان را درست نشناختيم و روح مجردي براي او قائل نبوديم اقتصاد و جامعه شناسي و روانشناسي و مديريت ما نمي تواند درست باشد. پس اولين ضرورتي كه ما معتقديم بايد اسلامي شود يعني اين علوم بايد تصحيح شود. علوم مباني اي دارد كه ما بايد به سراغ اين مباني برويم.

حبيبي: بحث اسلامي سازي علوم انساني كه شما گفتيد يعني در واقع حوزه بايد متولي اين كار باشد، حوزه هم سي و چند سال است كه بايد اين كار را انجام مي داد بودجه لازم را هم داشته پس چرا هيچ كاري انجام نداده است؟ اختيار داشته، چون حوزه قدرت سياسي‌ پشت اش هست، حمايت سياسي پشتش هست. بودجه هم كه دارد و علماي بزرگواري هم دارد ولي اين كار را انجام نداده است. پس بيايد جواب بدهد كه چرا اين كار را انجام نداده است؟! اگر اسلامي كردن دانشگاه تنها راه وحدت حوزه و دانشگاه است حوزه جواب بدهد كه چرا اين كار را انجام نداده است؟ بايد راه گفتگو باز شود. شما فقط با يك كلمه اسلامي كردن مدعي شويد كه فقط همين معناي وحدت حوزه و دانشگاه است، مسلما طرف مقابل حرف شما را نمي تواند بفهمد. مي گويد چگونه مي خواهيد اسلامي كنيد. مي خواهيد اين اقتصاد را نداشته باشيد زندگي ما كه امروزه بر اساس اين اقتصاد مي گذرد و ... . مي خواهيد اينها را تعطيل كنيم تا اينها را درست كنيد؟! تعطيل كه نمي توانيم كنيم. در اين مدت درست هم كه نكرديد. اين همه بودجه خرج شده است. چهار تا نظريه مي داديد كه وارد دانشگاه شود و در دانشگاه بحث شود و بررسي شود و صحت و سقم اش مشخص شود. بنابراين من مي گويم اين گفته ها فقط به دور شدن اين دو نهاد كمك مي كند. جز اينكه بگوئيم اصلا وحدت را كنار بگذاريد و هر كدام راه خودش را برود اما اين نيست جامعه نياز دارد كه هم دين حفظ شود و هم دنيايشان تأمين شود. جمهوري اسلامي است يعني هم جمهوري و هم اسلامي. شما به جاي اين دگماتيستي برخورد كنيد و بگوئيد الا و لا بد همين است تا حالا كه جوابي نداده است. دانشگاه با برهان و استدلال مأنوس است و بنابراين نتايج عملش هم بايد با عدالت مقرون شود. وقتي عدالت اجتماعي مورد توجه قرار نگيرد و آزادي بيان مورد توجه قرار نگيرد و استدلالها گوش شنوايي نداشته باشد نتيجه اش همين خواهد بود كه الان اين دو نهاد از هم دورتر مي شوند. اوايل اين دو نهاد خيلي بيشتر نزديك تر بودند درست است كه عملا حوزويان وارد دانشگاه مي شوند و دانشگاهيان وارد حوزه مي شوند اما چه اتفاقي براي ايمان دانشجويان افتاده است. يعني آزادي فكر و انديشه و استدلال كه بايد مي آمد تا دانشجويان را براي خودش نگه دارد نتوانسته است. عملا وضع در جوانان نگران كننده است نه اينكه فطرتشان پاك نيست. خانواده ها مسلمان هستند و كشور هم اسلامي است ولي با وجود اين وقتي براي جوانان برهان اقامه نشود و فقط با شعار بخواهيم دانشگاه ها را اسلامي كنيم با شعار اصلا اسلامي نخواهد شد. اسلامي كردن نياز به كارهاي علمي دارد. زمان لازم وجود داشته اما تقريبا به شعار اكتفا شده است. ما چند تا نظريه در ابطال نظريه هاي دانشمندان غربي ارائه داديم! اين كار هم قاعدتا بايد كار افرادي باشد كه مي خواهند دانشگاه ها را اسلامي كنند. متأسفانه نتيجه اين گونه نشده است. ما بايد براي وحدت تلاش كنيم و محلي را پيدا كنيم تا دو تا گروه و فكر با هم نزديك تر شوند و با نزديك تر شدن هست كه مشكلات ما حل مي شود.

نبويان: آقاي دكتر زود وارد بعضي از چيزهاي حاشيه اي شدند. حوزه دگم است و شايد متحجر باشد! چون من هم در مباحث حوزوي و هم در مباحث دانشگاهي بودم آزادي اي كه ما در كلاس در حوزه داريم متأسفانه در دانشگاه نيست. اسلامي شدن دانشگاه ها حداقل در جهار بعد معنا دارد: اولين معنايش اين است كه در حوزه متون دخالت كنيم و انديشه ها را اسلامي كنيم. اساتيد ما در دانشگاه ها كه معتقد به انديشه اسلامي هستند، باورشان به انديشه هاي اسلامي بايد دو چندان شود. بايد معتقد شوند كه ما قائل به پلوراليسم ديني نيستيم. معتقد هستيم با برهان و استدلال، فقط اسلام درست است. باور پيدا كنيم تئوريهاي علوم انساني در جايي كه با انديشه هاي اسلامي تصادم پيدا مي كند عقلا باطل است. با استدلال مي گوئيم كه باطل است. بخش سوم اسلامي شدن دانشگاه ها اين است كه دانشجويان ما باور عميق به انديشه اسلامي پيدا كنند. اكثريت مديريت كلان و مياني كشور در دست خروجيهاي دانشگاه است. مديران بانكها، استانداران، معاونان وزرا و ... اكثريت قريب به اتفاق خروجيهاي دانشگاه ها هستند. پس همان طور كه امام(ره) فرمود: دانشگاه براي نظام كادرسازي مي كند. اگر دانشگاه متحول شود يعني مبدأ تحول براي كل كشور مي شود، لذا امام(ره) مي فرمود اگر اينجا خراب شود كل كشور خراب مي شود.

يگانه احكامي كه مي توان عقلا از آنها دفاع كرد احكام اسلامي است، بايد ظواهر مذكر ايمان باشد. در دانشگاه وقتي صحنه اي را نگاه مي كنم عقلم را تحريك كند نه احساسات و شهواتم را. پس مراد ما از اسلامي شدن دانشگاه ها اين است. وحدت حوزه و دانشگاه يعني اين، يعني ما در حوزه و دانشگاه براساس انديشه هاي عقلاني اسلامي پيش برويم.

حبيبي: متون درسي را اسلامي كنيد. مسلما جايي بايد اين كار را مي كرد كه نكرده است. اساتيد دانشگاه كه مطيع هستند و كلاس برايشان مي گذاريد كه مي آيند. طرح ضيافت انديشه مي گذاريد و پايه هايشان را تعليق مي كنيد. برايشان كلاس مي گذاريد تا دوباره ديندار شوند اگر نيايند رتبه و استادي و دانشياري شان را نمي دهند. يك جايي بايد اين مسئوليت را بپذيرد كه متولي اسلامي كردن دانشگاه هاست. حاج آقا مي فرمايند ما برهان را مي پذيريم اما برهاني كردن اين گونه نيست كه بگوئيم اسلام هست و الا غير. بايد سر كلاس برهان اين موضوع باز شود تا جوانان بفهمند. چه اتفاقي افتاده كه اين همه براي جوانهاي ما هزينه مي شود و وقتي به مرحله بازدهي مي رسند مهاجرت مي كنند. اينها كه از اسلام دلزده نيستند. وقتي كه كشور اسلامي شد همه خارج از كشور بودند آمدند اما چرا حالا عده اي مي روند. چرا كسي اعتراض نمي كند كه چرا جوانهاي مستعد ما از كشور مي روند. دانشجويان كه مسلمان و مسلمان زاده هستند با اين جوانها چگونه برخورد مي شود كه زده مي شوند. جايي بايد به اين سؤال جواب دهد اما متأسفانه متولي جواب ندارد. نه حوزه مسئوليتش را مي پذيرد و ... . حرفم اين است به جاي اين جدالها كه ما به جايي نخواهيم رسيد اين كشور اسلامي است و مردم مسلمان هستند و دل مردم هم مي خواهد زير سايه فرهنگ اسلامي رشد كنند. اما اينكه فرهنگ اسلامي يعني همين چيزي كه من مي گويم درست است و شما حق نداريد چون و چرا كنيد درست نيست. براي جوان بايد برهان آورد و ثابت كرد. تبعيضهاي اجتماعي صورت مي گيرد و حيف و ميلهاي بيت المال صورت مي گيرد جوانها دارند اينها را مي بينند در صورتي كه چه كساني مقصرند. جوانها بيشتر مي پرسند. بيشترين مسأله را در قضيه اسلامي شدن يا هر چيزي كه نامش را مي گذاريد راهي پيدا كنيم براي نزديك شدن. با اين رفتارها فقط دانشگاه از حوزه دورتر مي شود ولو اينكه ايشان در دانشگاه درس مي دهند اما فقط شكل و شمايل روحاني ايشان وارد دانشگاه مي شود فضايي كه بايد حضورش در دانشگاه ايجاد كند، ايجاد نمي شود بلكه عكس العمل ايجاد مي كند. چون جوان ما برهان و استدلال نمي شنود و فقط شعار مي شنود اينها بايد حل شود. به نظرم روش برخورد و گفتگو را عوض كنند اينكه همين است و لا غير، اسلام حق است و ... همين كلمه ها كافي نيست بايد دليل بياورند. امروز جامعه باز شده و عقلاني شده، استدلال را مي پذيرد دين ما هم دين استدلالي است. اينكه ما مي گوئيم بايد اينجوري شود و عمل با نظر تطبيق نمي كند اينها مشكل را حل نخواهد كرد. براي وحدت بايد روشها را تغيير داد. اگر با زور اساتيد را سر كلاس طرح ضيافت بكشانند جواب نداد. اين طرح سالها اجرا شد ولي جواب نداد. كلي از اساتيد ما از دانشگاه رفتند و ... .

نبويان: حوزويان كجا گفتند الا و لا بد همين درست است. نحن ابناء الدليل.

حبيبي: بله نظراً اين گونه است ولي عملا اين گونه نيست.

نبويان: مراد از اينكه علم بايد ديني شود چهار معنا دارد: اول بايد مباني علوم عقلاني شود. سكولاريسم فرزند بلافصل علم مدرن است. علم جديد معتقد است كه خداوند براي بقاي عالم لازم نيست. علم جديد نتيجه اي جز نفي خدا در حيث ربوبيت ندارد. خداوند در بقاي اين عالم دخالتي ندارد. اين اصل فلسفي و دينا باطل است. اگر اين علم را خواندم چه نتيجه اي خواهد داشت. اولين معناي ديني كردن علم، تغيير در مباني است. مبناي معرفت شناختي علوم مدرن، تجربه است. آيا ما بايد منحصر به اين نگاه ها باشيم؟! تصحيح مباني علوم ضروري است. هر معرفتي، مقام گردآوري و داوري دارد. معناي دوم ديني شدن علوم ما اين است كه دين مي تواند مفهوم گردآوري بسياري از تئوري ها حداقل در علوم انساني باشد. مقام سوم مقام داوري است اگر در برخي از علوم به نتايجي رسيديم بايد با دين تطبيق كند. كل علوم مدرن؛ چه تجربي و انساني غايت محور نيست علوم بايد غايت محور شود و چرايي علت پديده ها را توضيح دهد. پوچ انگاري نتيجه اين علم است چون هدفي در آن نيست.

حبيبي: وقتي براي اسلامي شدن دانشگاه ها بحث مي شود هم بايد متولي آن مشخص شود و هم روشها بايد مشخص تر شود. طلبه هاي فاضلي در حوزه تربيت شدند و اظهار اميدواري مي كنم كه چنين دانشمنداني كه هم با علوم جديد آشنا هستند و هم با مباني حوزه آشنا هستند به تدريج مي توانند وارد مباني علوم شوند و خيلي هم نبايد شتابزده نگاه كنيم. مشكل ما الان اينها نيست مشكل ما رفتارهاي مقطعي و موضعي است كه در دانشگاه ها اتفاق مي افتد. وحدت مورد نظر در همين بحثها نهفته است اول بايد عدالت اجتماعي رعايت شود. جوانها در مسائل احكام به استدلال و توضيح نياز دارند، قبلا اساتيد و دانشگاه بسيار تمايل به وحدت داشتند اما اين هماهنگي با وجود ارتباطات بيشتر اساتيد بريدگي هاي معنايي به وجود آمده است. بايد حتما براي اين مسائل فكري كرد. چون جريان حوزه قدرت بيشتري دارد بايد بيشتر در اين زمينه تحمل كند و تلاش كند. در زمينه اخراج دانشجويان و اساتيد بايد بيشتر تحمل كنند. اسلامي شدن دانشگاه ها دارد به اين امر منجر مي شود كه برخي دانشجويان و اساتيد را اخراج مي كنند اينها باعث اختلاف مي شود. مسائل اينهاست. اينها كار حوزه نيست! حوزه بايد ارشاد كند، كمك كند و دست دانشجويان و اساتيد را بگيرد و الا اگر بخواهد همين طور سخت بگيرد امكان ندارد. ممكن است حوزه بگويد دست من نيست پس بيايد بگويد كه دست كيست؟!

نبويان: آقاي دكتر خيلي اصرار دارند كه بحث سياسي جناحي ارائه دهند.

حبيبي: بله! مسلما اين گونه است. بحث روز است.

نبويان: منطقي و منصفانه به اين سؤال من پاسخ دهيد آيا كسي با خواندن درسها و واحدهاي دانشگاهي مسلمان مي شود؟

حبيبي: دانشجويان مسلمان هستند. شما برويد مسجد دانشگاه ببنيد چقدر شلوغ است. نمازش را مي خواند ما فقط بايد او را نگه داريم كه نَبُرَد.

نبويان: آيا كسي با خواندن علوم انساني با اسلام آشنا مي شود؟

حبيبي: حداقل كافر هم نمي شود.

نبويان: اتفاقا با خواندن بعضي از چيزها دست از اسلام مي كشد. اگر ما معتقد باشيم راه رفع افسردگي اين چيزهايي است كه امروز در روانشناسي بعضي ها مي گويند كه با دين متعارض است.

حبيبي: رنج دانشجويان و جوانهاي ما اين است. رنجش اين است كه قدرت ديني و حكومت اسلامي به من كار و نان و ... نداده، او آزرده خاطر مي شود و اين كشور را ترك مي كند. اصلا بحث اين نيست كه او با خواندن اين علوم بي دين مي شود. جوانها ما بي دين نيستند، عصباني هستند و عصبانيتش را در جايي خرج مي كند. چرا جوانهاي ما از درس خواندن محروم شدند.

نبويان: من نظرم اين است كه با خواندن اين دروس كسي مسلمان نمي شود. بنده معتقدم بين تئوري هايي كه ما ترجمه كرديم از انديشه مدرن. چون جهان بيني انديشه مدرن مخالف انديشه اسلامي است طبيعتا علمي كه از اين جهان بيني پرورش مي كند منشأ سكولاريسم و نفي خداست. تعارضهايي در علوم انساني با انديشه هاي درست اسلامي وجود دارد. جوانهاي ما دين خودشان را از خانواده شان گرفتند. من مي گويم چرا جوانهاي ما دينشان را از استاد دانشگاه شان نمي گيرند. چرا از علمي كه مي خوانند دينشان را نمي گيرند. كسي نسبت به اينها حساسيت ندارد. زمان رياست شما من براي سخنراني به دانشگاه علامه آمدم، چه توهينهايي من شنيدم و چه صحنه هايي را من ديدم‌! آقاي دكتر به سراغ حواشي نرويد! من مي گويم علم نقص دارد و بايد عوض شود. بنده معتقدم تغيير در متون به اين سادگي ها نيست و حداقل پنجاه سال زمان مي برد. برعكس فرمايش آقاي دكتر قدرت دست حوزه نيست، فحشها و مسئوليتهايش بيشتر براي ماست اما قدرت بيشتر در دست ما نيست. به رؤساي جمهور پيشنهاد دادم كه پژوهشكده اي تأسيس كنند و نخبگان حوزه و دانشگاه را دعوت كنند تا نظريه پردازي كنند. حضرتعالي هم رئيس دانشگاه بوديد چرا پژوهشگاهي تأسيس نكرديد!

حبيبي: هستند، دارند مي خوانند. چند تا پژوهشگاه دارند اين كار را انجام مي دهند.

نبويان: پژوهشگاهي نداريم اينها شخصي هستند! قدرت دست حوزه نيست كه بخواهد دخالت كند. بودجه لازم داريم. وزير بايد دلسوز باشد. مسئول اگر معتقد نباشد كاري اتفاق نمي افتد.

حبيبي: وحدت حوزه و دانشگاه درگير مسائل سياسي و جناحي هست كه حتما بايد رفع شود. چه كسي اين قدرت را دارد كه دانشجويان را محروم مي كند.

نبويان: زماني كه شما رئيس دانشگاه علامه بوديد و من براي سخنراني به دانشگاه شما آمدم بين دختر و پسر حدود شرعي رعايت نمي شد.

حبيبي: اين كه تنها در دانشگاه نيست در فضاي كلي كشور است.

نبويان: سي دي از استادي دارم كه اخراج شده است كه ... .

حبيبي: با اين رفتارها كه كسي موافق نيست.

نبويان: به نظر شما حق تحصيل و تدريس دارد. دانشجويي اخراج شده كه چند تا دختر از دستش شكايت كردند!

حبيبي: اين مسائل را قانون رسيدگي مي كند.

نبويان: پس نگوئيد حق تحصيل و تدريس دارند. امروز سند دانشگاه اسلامي تصويب شده و قانون است. دولت مؤظف است اين را اجرا كند. بايد جدا از شعارهايمان قانونگرا باشيم. حواشي را بايد كنار بگذاريم. مراد از وحدت اسلامي شدن دانشگاه هاست و اسلامي شدن هم معنا دارد.

كد خبر: 2199338

تاريخ مخابره : ۱۳۹۲/۹/۲۹ - ۱۱:۵۹

جمعه 29 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: مهر]
[مشاهده در: www.mehrnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 162]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن