واضح آرشیو وب فارسی:تابناک: وقتي ۷۱ درصد مردم ماهواره نگاه ميكنند، چه ميتوان كرد؟!
بيشتر نهادها و دستگاههاي متولي حوزه فرهنگ در قياس با رسانه ملي، كارنامه درخشاني ندارند و نميتوانند، مدعي باشند حركت اساسي در تغيير وضعيت فرهنگ كشورمان انجام دادهاند. فضاي رسانهاي و توليد برنامه نيز بايد به مراتب بازتر از اوضاع كنوني باشد، وگرنه محصولات توليد داخل كشور، توان مقابله با معادلهاي خارجي را نخواهند داشت.
وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در روز پژوهش سخناني مهم درباره توقفناپذيري تكثر و توسعه تكنولوژيهاي ارتباطي بيان كرد كه با منطق همخواني دارد؛ اما در مقابل آنچه جنتي مطرح نمود، چه ميتوان انديشيد تا در آينده نزديك كه ديگر روشهاي كنوني مقابله با امواج ماهواره و اينترنت، كاركردش را از دست ميدهد و كار از دست ناظران خارج ميشود، بتوان همچنان شاهد بازگشت عموم مردم به منابع داخلي بود؟
به گزارش «تابناك»، بحث بر سر نوع و ميزان دسترسي آزاد به نسلهاي تازه رسانهاي با روي كار آمدن دولت يازدهم و در راستاي شعارهايي كه توسط اين دولت در دوران انتخابات رياست جمهوري سر داده شده بود، وارد فضاي متفاوتي شد. رئيس جمهور و وزير فرهنگ و ارشاد دولت يازدهم، به طور خاص در اين زمينه نقش پررنگي داشتهاند و اظهارنظرهايشان، زمينه را فراهم ساخته تا در اين باره مباحثي از زواياي گوناگون از همه سطوح و طبقات مطرح شود.
همين امر باعث شده تا امكان شناخت فضاي بسيار گسترده رسانههاي نو و ميزان قدرت عمل كشورمان ـ چه در سطح حاكميتي و چه در سطح مردمي ـ بيش از گذشته فراهم باشد و تنها يك نگاه قالب به صورت پيدرپي تنها از دريچه تهديد به رسانههاي نوظهور ننگرد؛ نگاهي كه پيش از اين درباره راديو و در دهههاي بعدي پيرامون ويدئو نيز بود و مرور زمان نشان داد اين عرصهها ميتواند فرصت برابر بهرهبرداري براي كشورمان را نيز به فراهم آورد.
در همين رابطه علي جنتي سه شنبه در مراسم روز پژوهش كه در پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات برگزار شد، گفت: «جامعه ما به تدريج دچار سقوط اخلاقي ميشود و بسياري از ارزشهاي مهم جامعه اسلامي به سوي كمرنگ شدن ميرود. در گذشته برخي اقدامات در كشور انجام ميشد كه امروز خندهدار به نظر ميرسد. كاري نكنيم كه پنج سال ديگر به كارهاي خود بخنديم... ضريب استفاده از ماهواره ۷۱درصد مردم تهران را شامل ميشود. رسيدگي به اين موضوع ضرورت عرصه علم و فناوري روز است كه بايد ببينيم با آسيبهاي اين شبكهها چگونه مقابله كنيم».
وي تأكيد كرد: «در آينده نزديك، دو هزار شبكه ماهوارهاي روي تلفنهاي همراه به آساني توسط قابل دريافت خواهد بود... آيا براي مقابله با اين پيشرفتها هم از پارازيت استفاده خواهيم كرد يا راهكاريهاي ديگري داريم؟ براي مقابله با اين آسيبها، نياز به روشهاي عملي و درستي است كه پژوهشگران بايد اين روشها را در قالبي كه هم براي مردم و هم براي دولتپذيرفته باشد، تدوين كنند. در گذشته اقداماتي مانند ممنوعيت استفاده از ويدئو در كشور انجام ميشد كه امروز به نظر كارهاي خندهدار به حساب ميآيد و شايد پنج سال ديگر هم با بررسي اقدامات امروز خود همين احساس را داشته و به آن بخنديم....»
آنچه مسلم است، اين كه گفتههاي وزير فرهنگ و ارشاد درباره شتاب و ابعاد توسعه رسانههاي تصويري ـ كه مميزي آنها در اختيار كشورمان نيست و امكان محدودسازي آن نيز با ابزارهاي كنوني وجود ندارد ـ با واقعيتهاي دنياي فناوري تطابق دارد و چه بسا در سالهاي آتي، اساساً اينترنت ابزاري باشد كه هر شخص مستقل امكان دسترسي به آن را داشته باشد و عملاً فيلتر بازدهياش به صفر برسد. با اين اوصاف، منطق ايجاب ميكند، در اين زمينه، راهكاري اصلي و نه جانبي مورد توجه قرار گيرد.
در همين راستا چنين گمان ميرود كه راهكارهاي عملي براي حفظ مخاطب پيرامون رسانههاي داخلي، تمركز مييابد و مهمترين رسانه در اين زمينه، صداوسيماست؛ رسانهاي كه نه تنها هنوز نتوانسته از خطوط قرمز خود بكاهد، بلكه بر شمار آنها نيز سال به سال افزوده شده و ليست آنهايي كه مقابل دوربين رسانه ملي قرار نميگيرند، سال به سال رو به فزوني است و متأسفانه بسياري از اين چهرهها مخاطبان وسيعي دارند كه مجموع اينها منجر به ريزش مخاطب ميشوند.
هنوز ساز به تلويزيون نيامده و حتي موسيقي سنتي جايگاه مشخصي در تلويزيون ندارد و اين مجموعه يكي از معدود مجموعه شبكههاي جهان است كه شبكهاي تصويري حول محور موسيقي ندارد؛ امري كه در «راديو آوا» و «راديو پيام» در حال وقوع است و اتفاقاً حجم انبوهي از مخاطبان را به خود جلب كرده و متأسفانه به دليل ممنوعيت بدون منطق نمايش سازهاي مختلف در تلويزيون، اين امر تصويري تحقق نيافته است! اتفاقاً يكي از بزرگترين نقاط قوت رسانههاي رقيب همين موسيقي است.
دوبله و پخش سريالهاي روز جهان ولو آنكه آمريكايي باشند نيز امري است كه در تلويزيون رخ نميدهد و يا بسيار نادر است، حال آنكه فيلمهاي هاليوودي به وفور نشان داده ميشود و اين پرسش را پيش ميآورد كه چه تفاوتي ميان فيلم و سريال آمريكايي است كه يكي ممنوع و ديگري مجاز است؟!
از اين رفتارهاي سليقهاي ميتوان صدها مورد برشمرد كه اگر مرتفع شود، ميليونها مخاطب ايراني، شبكههاي داخلي را به شبكههاي ماهوارهاي ترجيح خواهند داد، ولي به رغم اين حضور پررنگ شبكههاي ماهوارهاي و دسترسي آسان از طريق اينترنت به آخرين فيلمها و سريالها، هنوز تغيير مشي رخ نداده است.
همين امر در ديگر حيطههاي فرهنگي نيز وجود دارد و بيشتر نهادها و دستگاههاي متولي حوزه فرهنگ نيز در قياس با رسانه ملي كارنامه درخشاني ندارند و نميتوانند مدعي باشند حركت اساسي را در تغيير وضعيت فرهنگ كشورمان به ثمر رسانهاند. فضاي رسانهاي و توليد برنامه نيز بايد به مراتب بازتر از شرايط كنوني باشد، والا اساساً محصولات توليد داخل كشور، توان مقابله با معادلهاي خارجي را نخواهند داشت. اگر نياز به بازنگري در حوزه فرهنگ باشد، وقت چنداني نمانده و چه بسا چند سال بعد، هر كس تلفن همراهي داشت، به اينترنت بدون فيلتر و صدها شبكه ماهوارهاي دسترسي داشته باشد؛ بنابراين بايد امروز دست به كار شد كه آن زمان ديگر كار جدي نميتوان كرد.
پنجشنبه 28 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تابناک]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 55]