واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: روزهاي بد براي پلنگ ايراني
بيشتر شبيه سكانسي از يك فيلم در ژانر وحشت است، تصاوير پلنگي كه اين بار در يكي از روستاهاي تايباد كشته شده است.
پنجشنبه اي كه گذشت اين پلنگ كه به احتمال زياد در سرماي استخوان سوز اين روزهاي خراسان گرسنه بوده است، راه را به سمت روستاي سوران كج مي كند كه ناگهان سگ هاي گله غافلگيرش مي كنند. سگ ها راه فرار پلنگ را مي بندند كه چهار چوپان نيز از راه مي رسند و با چوب و سنگ به جانش مي افتند.
اين چهارمين پلنگي است كه در دو هفته اخير به دست انسان كشته شده است، انسان هايي كه يا از روي ترس، يا براي تفريح يا از روي ناآگاهي دست به كشتار پلنگ زده اند.
پلنگي كه اين بار در ارتفاعات روستاي سوران به طرز هولناكي كشته شده به احتمال زياد قرباني ناآگاهي شده است چون دو نفر از چوپاناني كه تحت بازجويي پليس قرار گرفته اند، اعتراف كرده اند كه پلنگ نه به گله حمله كرده و نه به آن نزديك شده و دو چوپان ديگر هم قسم ياد كرده اند كه فقط تماشاچي اين كشتار بوده اند.
جمعيت پلنگ در ايران آن قدر كم است كه اگر كشتار آنها به روال امسال (كه در 9 ماه، 9 پلنگ را به كام مرگ كشيده ) پيش برود، در آينده اي كه خيلي نزديك است، اثري از پلنگ در اين سرزمين باقي نخواهد ماند؛ درست مثل شير ايراني كه شكار بي رويه، يال و كوپالش را ريخت و نسلش را منقرض كرد و نيز مثل ببر مازندران كه حالا رد پاي او جز در افسانه ها يافت نمي شود.
با اين حال اسماعيل كهرم، مشاور رئيس سازمان محيط زيست هر چند در گفت وگو با جام جم، كم بودن جمعيت پلنگ را تائيد نمي كند و مي گويد آماري از تعداد اين گربه سان در دست نيست كه بشود كم بودن را از آن استنباط كرد، اما آماري ارائه مي دهد كه به اندازه كافي تامل بر انگيز است.او از مرگ سالانه 15 پلنگ به طور متوسط در ايران حرف مي زند كه به دليل حوادث طبيعي يا شكار و حمله انسان ها رخ مي دهد.
مديركل دفتر حيات وحش سازمان محيط زيست در گفت وگو با ايسنا آمار مي دهد كه در شش سال اخير هزار حيوان گوشتخوار يا علفخوار بزرگ جثه بر اثر حادثه، تصادف يا بيماري تلف شده اند كه اين تعداد جدا از آمار حيواناتي است كه به دست شكارچيان از بين رفته اند.
انسان براي حيوانات خطري بزرگ است، بيشتر جاده هاي ايران كه انسان ها در آن مي رانند به مكاني براي مرگ جانوران تبديل شده است، مثل سناريوي مرگ پرتكرار يوزپلنگ ها در جاده هاي تاريك، بدون حفاظ و بي تابلوي هشداردهنده.
البته رئيس سازمان حفاظت محيط زيست بتازگي دستور داده تا نقاط حادثه خيز كشور شناسايي شده و راهكارهايي براي كاهش اين اتفاقات ارائه شود تا دست كم از تعداد جانوراني كه جاده جانشان را مي گيرد، كاسته شود (راهكارهايي مثل هماهنگي با وزارت راه و شهرسازي براي احداث زيرگذر يا روگذر در جاده ها و هماهنگي با پليس راه براي نصب سيستم هاي كاهنده سرعت در مسيرها و نصب تابلوهاي هشدار و اطلاع رساني براي راننده ها). اما اين فقط جاده نيست كه خطر دارد، بلكه آنها كه براي كسب لذت، داشتن درآمد يا از روي ناآگاهي حيوانات را مي كشند، خطرشان به مراتب از جاده ها بيشتر است.
آموزش هاي اندك، مردم وحشت زده
بيشتر مردم، تفاوت بين پلنگ و يوزپلنگ را نمي دانند، حتي تفاوت اين دو با شير و ببر را؛ براي همين وقتي در روستايي مثل سوران، پلنگي پيدا مي شود چوپانان به گمان اين كه گله شان در خطر دريده شدن است، به جان پلنگ مي افتند، در حالي كه خطر حمله اين حيوانات را مي شود به طرق ديگر نيز رفع كرد؛ مثل ترساندن و دور كردنشان از محل بدون آن كه آسيبي به حيوان برسد.
دليل اصلي نزديك شدن حيوانات درنده به محل زندگي انسان ها، گرسنه بودن آنهاست. اگر شكارهاي غيرمجاز و بي رويه كنترل شود، هيچ حيوان گوشتخواري به انسان نزديك نمي شود، بويژه پلنگ كه حيواني بسيار گوشه گير است و بندرت در انظار عمومي ظاهر مي شود.
شايد بشود به مردم براي ندانستن اين موضوعات حق داد، چون تاكنون هيچ نهادي به طور مستمر و موثر براي آموزش افراد بويژه مردم جوامع محلي تلاش نكرده و نكوشيده تا با بالا بردن سطح آگاهي هاي عمومي از حيوانات حمايت كند.
البته كهرم، مشاور رئيس سازمان حفاظت محيط زيست مي گويد، تلاش هاي زيادي براي آموزش مسائل زيست محيطي انجام مي شود كه ما خبرنگاران از آن بي اطلاعيم.
او در گفت وگو با جام جم تاكيد مي كند كه مسئولان اين سازمان در مورد حيات وحش، بي خيال و سهل انگار نيستند، اما كمي بودجه مربوط به آموزش است كه نمود بيروني تلاش ها را ضعيف جلوه مي دهد.
مجازات هاي كم اثر
آموزش هاي ضعيف و مجازات هاي ضعيف تر؛ اين عصاره مشكلات زيست محيطي ايران است. در كشور ما حتي اگر يك حيوان كمياب و باارزش مثل پلنگ به بدترين شكل كشته شود، مجازاتش به گفته كهرم، 20 ميليون تومان است كه وقتي بين مسببان يك كشتار تقسيم شود، رقمي نيست كه پرداختش از عهده فرد خاطي خارج باشد. اين در حالي است كه بيشتر اين متخلفان در فرآيند دادرسي مشمول تخفيف مي شوند.
پس تشديد مجازات ها مي تواند راهكاري براي جلوگيري از تكرار اين حوادث باشد؛ هرچند افزايش مجازات بدون آموزش راه به جايي نمي برد.در هر صورت بايد به روستايي اي كه از چگونگي مواجهه با پلنگ چيزي نمي داند و فقط مي ترسد، هم حق داد.
عاملان مرگ پلنگ بازداشت شدند
رئيس اداره حفاظت محيط زيست شهرستان تايباد از دستگيري عاملان كشتن يك قلاده پلنگ در اين شهرستان خبر داد.
به گزارش خبرگزاري فارس و به نقل از روابط عمومي اداره كل حفاظت محيط زيست خراسان رضوي، محمد مظلوم پناه در تشريح اين خبر گفت: برابر گزارش موثق مردمي مبني بر اين كه فردي اقدام به كشتن يك قلاده گونه شاخص و حمايت شده پلنگ كرده است؛ مأموران يگان حفاظت تايباد بلافاصله با تحقيقات نامحسوس نسبت به رديابي متخلفان وارد عمل شدند.
وي افزود: عاملان كشتن اين گونه ارزشمند با همراهي و مساعدت نيروي انتظامي در كمتر از 48 ساعت دستگير و به مراجع قضايي معرفي شدند.
مظلوم پناه افزود: هر چند متخلفان ابتدا منكر اين تخلف شدند ولي در برابر مستندات موجود و ارائه شده به كشتن پلنگ با چوب و سنگ و دخالت سگ ها اعتراف كردند.
وي گفت: پس از تحويل متهمان به بازداشتگاه از بافت حيوان براي تكميل آرشيو بانك ژن نمونه برداري شد و لاشه حيوان براي بررسي هاي بيشتر به اداره كل متبوع انتقال يافت.
مريم خباز - گروه جامعه
چهارشنبه 27 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 60]