تور لحظه آخری
امروز : چهارشنبه ، 11 مهر 1403    احادیث و روایات:  امام صادق (ع):آنگاه که روزه مى ‏گیرى باید چشم و گوش و مو و پوست تو هم روزه ‏دار باشند.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819855096




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

كارتون هاي بد بد، براي بچه هاي خوب


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: كارتون هاي بد بد، براي بچه هاي خوب
سي دي را از دست فروشي خريده است كه از كنار مردم مي گذشته و يواش يواش زير لب زمزمه مي كرده « كارتون»! رفيقم تعجب كرده است كه چرا كسي بايد كارتون را با ترس و لرز بفروشد. طرف را صدا كرده و بلند بلند گفته « چند تا كارتون درست و حسابي بده ...» سي دي فروش با عصبانيت گفته « هيسسسس!» و بعد دو تا سي دي كوبيده كف دست رفيقم ، دانه‌اي 3هزار تومان.


او هم برگشته خانه، دختر 5 ساله و پسر 7 ساله اش را صدا زده و نشانده روي مبل و گفته « به شرطي كه ميوه هاي تان را بخوريد و شلوغ نكنيد براي تان كارتون مي گذارم.» بچه ها سر ذوق سهميه روزانه ميوه شان را خورده اند و بعد رفيقم گفته « الوعده وفا » و كارتون را گذاشته و رفته سراغ هزار و يك گرفتاري اش در آشپزخانه كه خودش، « حوزه استحفاظي » صدايش مي كند.

يك ربع .... نيم ساعت.... سه ربع .... يك ساعت .... رفيقم بالاخره تعجب كرده است: چرا خبري از بچه ها نيست؟ چرا مثل هميشه وسط كارتون بي حوصله نمي شوند و نمي آيند توي حوزه استحفاظي او بگويند « حوصله مان سر رفت ... يك كارتون ديگر بگذار...» ؟ بالاخره دلنگران شده و به اتاق هال سر زده، به اين خيال كه شايد بچه ها پاي تلويزيون خواب شان برده باشد اما ...

وارد اتاق كه شده، اول طفلك هايش را ديده است كه هاج و واج و كنجكاو خيره شده اند به صفحه نمايشگر تلويزيون. او هم رو برگردانده طرف صفحه و صحنه اي مستهجن ديده است در ابعاد 42 اينچ و آنوقت طوري وحشت كرده كه يادش رفته مي تواند تلويزيون را خاموش كند و هيچ كاري به نظرش نرسيده است جز آن كه بدود جلوي صفحه نمايشگر و دست هايش را طوري از هم باز كند كه بچه ها نتوانند چيزي از تصوير پشت سرش ببينند و بعد از آنها كه بهت زده تماشايش مي كرده اند خواسته بروند اتاق شان!

از آن روز تا به حال، رفيقم فكر مي كند به اين كه آيا آن چشم هاي كودكانه تا بزرگسالي، آنچه را ديده اند فراموش مي كنند ؟ مي گويد « شك دارم يادشان برود . اين روزها سوال هاي ناجور زياد مي پرسند يعني آنچه ديده اند يادشان مانده... »

او مثل خيلي از والدين، خبر نداشته كه فيلم هاي هرزنگارانه گاهي در قالب كارتون براي مخاطب بزرگسال ساخته مي شود؛ خبر نداشته كه شايد شروع يك كارتون هرزنگارانه براي بزرگسال هاي بيمار، شبيه كارتون هاي كودكانه باشد و به همين علت فقط چند دقيقه بعد از گذاشتن سي دي در دستگاه، كنار بچه ها ايستاده است و بعد رفته به منطقه استحفاظي اش و مشغول پخت و پز شده است، رفيقم خبر نداشته بايد بر محتواي كارتون هايي كه فرزندانش تماشا مي كنند نظارت كند. او مثل من، دهه شصتي است و هنوز كلمه كارتون را كه مي شنود ياد « مهاجران»، « بچه هاي كوه هاي آلپ» ، « دختري به نام نل » يا « حنا دختري در مزرعه » مي افتد؛ كارتون هايي پر از بچه هاي خوب با لپ هاي قرمز، كارتون هايي كه توي آن ها همه آدم بدها را مي شد از برق ستاره مانند توي چشم هاي شان وقت بدجنسي شناخت؛ كارتون هايي كه دنياي شان شيرين بود و در آنها هميشه آدم خوب ها مي بردند و آدم بدها شكست مي خوردند و پشيمان مي شدند.

تصور او از كارتون ها تا پيش از آن اتفاق عجيب، ساده بوده است و به همين خاطر هرگز نگران محتواي كارتون هايي كه براي بچه هايش مي خريده، نبوده اما حالا مي گويد « درباره اين كارتون هاي هرزنگارانه بنويس حتماً! والدين بايد خبر داشته باشند تا بچه ها را وقت تماشاي كارتون تنها نگذارند...»

او اما گرچه حالا خيال مي كند همه ماجرا را فهميده، هنوز هم از خيلي چيزها بي خبر است، مثلاً نمي داند كه دغدغه اش فقط نبايد كارتون هاي هرزنگارانه باشد و خيلي از كارتون هاي ظاهراً مجاز هم اين روزها محتوايي نامتناسب با فرهنگ ايراني دارند و بي باوري به پروردگار، خشونت گرايي و ارتباط جنسي از سن پايين را تبليغ مي كنند كه با باورهاي جامعه ايراني زمين تا آسمان فرق دارد و كودكان را دچار تناقض مي كند؛ تناقضي در عقايد و نگرش ها كه در فرايند رشد به اضطراب تبديل مي شود و زمينه هاي ابتلا به اختلالات رواني را در بزرگسالي فراهم مي كند.

با اين حال او يك نكته مهم را در تربيت بچه هايش كشف كرده است «بايد تفريح هاي تازه اي براي بچه ها پيدا كنم.» و بعد ياد بازي هاي خانگي زمان كودكي اش افتاده است، ياد پارك رفتن افتاده، ياد قدم زدن، ياد كلاس هاي ورزشي، ياد پيك نيك رفتن، ياد نقاشي هايش، ياد كتاب هاي رنگ به رنگي كه در روزهاي كودكي بارها و بارها ورق مي زد شان و ذوق مي كرد. باز مي گويد « بايد تفريح هاي تازه اي براي بچه ها پيدا كنم.»

سي دي هاي شكسته شده در سطل زباله خانه رفيقم حالا حتما رسيده اند تا مدفن زباله ها در كهريزك و همه آن صحنه هاي ناجور زير خروارها خروار زباله مدفون شده اند اما هزاران هزار سي دي ديگر هم از آن دست وجود دارد و البته ميليون ها مادر و پدر ديگر شبيه رفيق من، كه خوراك جسم بچه هاي شان از خوراك روح شان براي شان مهم تر است و خبر ندارند ديگر نمي شود، به دنيا اعتماد كرد و به همين خاطر، بيشتر وقت شان را در حوزه هاي استحفاظي شان مي گذرانند.

مريم يوشي زاده-خبرنگار جام جم آنلاين

سه شنبه 26 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 65]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


اجتماع و خانواده

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن