تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 7 دی 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):مؤمن زود خشنود و دير ناراحت مى شود و منافق زود ناراحت و دير خشنود مى گردد.
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

اجاره سند در شیراز

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

پوستر آنلاین

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

رفع تاری و تشخیص پلاک

پرگابالین

دوره آموزش باریستا

مهاجرت به آلمان

بهترین قالیشویی تهران

بورس کارتریج پرینتر در تهران

تشریفات روناک

نوار اخطار زرد رنگ

ثبت شرکت فوری

تابلو برق

خودارزیابی چیست

فروشگاه مخازن پلی اتیلن

قیمت و خرید تخت برقی پزشکی

کلینیک زخم تهران

خرید بیت کوین

خرید شب یلدا

پرچم تشریفات با کیفیت بالا و قیمت ارزان

کاشت ابرو طبیعی

پرواز از نگاه دکتر ماکان آریا پارسا

پارتیشن شیشه ای

اقامت یونان

خرید غذای گربه

رزرو هتل خارجی

تولید کننده تخت زیبایی

مشاوره تخصصی تولید محتوا

سی پی کالاف

دوره باریستا فنی حرفه ای

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1845365702




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

ناگفته‌هاي توكلي از المپيك و تيم ملي


واضح آرشیو وب فارسی:ايسنا: ناگفته‌هاي توكلي از المپيك و تيم ملي
قهرمان المپيك سيدني با بازگشت دوباره به صحنه وزنه برداري و به دست گرفتن سكان تيم‌هاي نوجوانان و جوانان مي‌خواهد بهدادها، كيانوش‌ها و بهادرهاي ديگري را به تيم ملي بزرگسالان تحويل دهد.

روشن كننده چراغ كاروان ايران در المپيك سيدني كه صحنه پريدنش بر روي سكوي قهرماني در ذهن خيلي‌ها نقش بسته، اكنون به يك مربي كاركشته و البته خوش‌مشرب تبديل شده است. حسين توكلي با وجود اينكه سه سال پيش با خاطره‌اي نه چندان خوشايند عطاي همكاري با فدراسيون را به لقايش بخشيد،حالا با دور كردن ذهنيت‌هاي بد بار ديگر به صحنه‌ي وزنه‌برداري بازگشته است. توكلي كه همه او را منتقد شماره يك فدراسيون مي‌دانند، مي‌گويد انتقاداتش نه از سر خصومت شخصي بلكه كارشناسي بوده و انتخاب شدن دوباره‌اش نيز نه به خاطر هجمه‌هاي سنگين انتقادات بلكه به دليل استفاده از وجود خود او بوده است.

مرد طلايي المپيك سيدني با حضور در خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا) از رفتن و بازگشت دوباره‌اش به تيم ملي وزنه‌برداري و حسرتي كه از المپيك سيدني بر دلش باقي مانده سخن گفت.

در ادامه صحبت‌هاي سرمربي تيم هاي ملي وزنه برداري نوجوانان و جوانان را مي‌خوانيد:

* انتخاب گزينه اي مثل حسين توكلي كار عاقلانه‌اي بود

"حمايت رضازاده از مربي‌اش را بد نمي‌دانم، شايد اگر من نيز مدير بودم از مربي كه موفق بوده يك جورايي حمايت مي‌كردم، ولي اين حمايت هم بايد در يك منطقي قرار داشته باشد. من فكر مي‌كنم يك مقدار از اين حمايت از سر احساس و بحث‌هاي رفاقتي بوده است، اما با توجه به شرايطي كه پيش آمد همچنين فشاري كه از طرف رسانه‌ها و مردم نسبت به خروج المپيكي‌ها به فدراسيون وارد شد، خيلي از اين مسائل دست به دست هم داد تا رضازاده بخواهد فشار را كم كند. فكر مي‌كنم انتخاب گزينه‌اي مثل حسين توكلي جدا از آن انتقادها و ‌ايستادن‌ جلوي فدراسيون براي يكسري مسائل و نقدهايي كه انجام مي‌شد، يك جورايي كار عاقلانه‌اي بود. ما بايد با واقعيت‌ها زندگي كنيم. خود حسين رضازاده يك آدم فني است و از همين رشته ورزشي آمده و الان مديريت مي‌كند. بنابراين در درون خودش نيز خيلي از اين مسائل را باور دارد و مي‌داند من هم قسمت خوب و بد هر مساله و هم بحث منطقي و اخلاقي آن را مطرح كرده‌ام."

"قبل از اين كه بحث انتخاب شدنم به ميان باشد، وقتي رضازاده صحبت‌هايي راجع به رزومه من مطرح كرد ، با هيچ رسانه‌اي صحبت نكردم و اولين بار با خود او تماس گرفتم، چرا كه تمام تفسيرها و نقدهاي من فني و كارشناسي بود. البته يكسري موضوعات وارد مسائل اخلاقي شد كه اولين بار به حاج حسين گفتم در صحبت‌هايم نه به كسي بي‌احترامي كردم نه خواستم كسي را تحقير كنم. او نيز جواب داد، منظورش چيز ديگري بوده و مطبوعات بعضي موضوعات را خيلي بزرگ مي‌كنند. در مورد مقايسه‌اي كه ميان من و مربي‌اش انجام داده بود، اين طور به من توضيح داد كه باقري در بزرگسالان چنين نتايجي گرفته و توكلي يك رده ديگر كار كرده بنابراين قياسي كه انجام مي‌گيرد اشتباه‌ است و آن را شخصا به من توضيح داد. من نيز پذيرفتم و ديگر به دنبال مسائل حاشيه‌اي نبودم."

حسين توكلي در ايسنا

* "حسين" در كنار "حسين"، براي همكاري نه كم فروشي!

" اگر امروز حسين توكلي با وجود مشكلات و ذهنيت‌هاي بدي كه به خاطر انتقادها وجود داشت، دارد مربيگري مي‌كند به اين دليل است كه ما بايد جايگاه خودمان را بدانيم. نمي‌توانيم ايران را اين وسط و در دعواها قرباني كنيم. در هر صورت ما براي كشورمان خيلي ارزش قائليم. خود من با وجود يكي، دو پيشنهادي كه از كشورهاي ديگر داشتم، ايران برايم اولين و مهم‌ترين گزينه بود به طوري كه حتي در بحث مالي نيز من با رضازاده صحبتي نكردم. مي‌توانيد از خودش هم بپرسيد كه يك كلمه در مورد مسائل مالي به او حرفي نزده‌ام."

"كسي كه به دنبال پست و جايگاه باشد يعني اين كه به دنبال مسائل مالي است در حالي كه من راجع به اين مسائل با او صحبت نكرده‌ام، بلكه وقتي در آن شرايط كمك خواست، جواب دادم، زيرا من شرايط را با توجه به افزايش حجم فشارهايي كه بابت اخراج‌هايي كه انجام داده بودند و نقدهايي كه مي‌شد خيلي سخت ديدم. در هر صورت اين كار (انتخاب حسين توكلي) يك كار مديريتي بود كه حاج حسين مي‌خواست فشارها را بخواباند. خود او نيز بعد از 10 – 20 سال با هم زندگي كردن با خصوصيات اخلاقي من آشنا است و مي‌داند در اين بحث‌ها صادقانه، رك و صريح با او صحبت مي‌كنم. مي‌داند اگر زماني با او همكاري كنم ، كم فروشي و كم كاري نخواهم كرد. رضازاده نيز مي‌خواست هم فشارها را كم كند و هم از وجود افرادي مثل حسين توكلي بيشتر استفاده كند، زيرا خودش به اين واقف است افرادي مثل حسين توكلي توانايي و دانش اين را دارند كه بتوانند در وزنه‌برداري كار كنند يا خير."

حسين توكلي در المپيك سيدني

* خيلي‌ها فكر مي‌كنند من نمي‌توانم با رضازاده كار كنم

" شرايطي هم كه دو، سه سال گذشته باعث شد من بروم با امروز خيلي فرق مي‌كند. سال هاي گذشته مسائل به شكلي شده بود كه تنها يك نفر سكان تيم‌هاي ملي وزنه‌برداري را برعهده داشت كه در اين مورد بايد از خود مدير سوال شود چرا و چگونه ؟ امروز هم كه كمك خواسته شد با خيلي‌ها صحبت كردم و مشاوره گرفتم."

"البته خيلي‌ها فكر مي‌كنند من نمي‌توانم با حسين رضازاده كار كنم و مي‌گفتند اگر انتقاد مي‌كردي پس چرا مي خواهي با او كار كني؟ در صورتي كه اين مسائل معمولي است و خيلي مواقع آدم بايد ذهنيت‌هاي بد را از خود دور كند، دليل نمي‌شود چون من از كسي انتقاد مي‌كنم پس نمي‌توانم با او همكاري داشته باشم. در واقع اين بحث منطقي نيست."

* بازگشت دوباره به تيم ملي از سر عرق به وطن

"زمان آقاي افشارزاده استعفا داده بودم، وقتي حسين رضازاده، سرپرست شد پيشنهاد مربيگري به من داد، ولي صحبت‌ به يك منوالي جلو رفت كه خيلي خوب يكديگر را درك نكرديم، نمي دانستم او چه چيزي از من مي‌خواهد و او نيز اطلاع نداشت در ذهنيت من چه چيزي مي گذرد. ما در آن زمان نتوانستيم ارتباطي ايجاد كنيم. اگر همان موقع تعاملي ايجاد مي‌شد شايد من مربي بزرگسالان مي شدم. اما تعامل ايجاد نشد و خيلي كم يكديگر را فهميديم."

"به هر صورت در آن سال قسمت اين طور بود و من نيز آن را به حساب قسمت گذاشتم. اما با بازگشت دوباره به تيم ملي ريسك نكردم . من نسبت به كشورم و جايي كه زندگي مي‌كنم كه اسمش وطن است خيلي عرق دارم و اين را از صميم قلبم مي‌گويم. بنابراين زياد به اين حرف‌ها اهميت نمي‌دهم، معتقدم جايي كه بتواني خدمت كني زياد نبايد به دنبال مسائل شخصي باشي، چرا كه بحث فراملي مطرح است. منم منم زياد جواب نمي‌دهد."

" در جايي مثل ايران براي امثال من خيلي هزينه و وقت صرف شده، خيلي مربيان و مديريت در پشت پرده زحمت كشيده‌اند بنابراين چرا من بايد بخواهم در جايي مثل عمان با قرارداد خيلي خوب اما با چهار ورزشكاري كه درحد وزنه برداران استاني ما هم نيستند كار كنم ؟ بنابراين بهتر ديدم تجربياتم را در كشورم خرج كنم. اين آرزوي قلبي‌ام بود و شانسي كه الان به من رو كرده قطعا بدانيد بابت فشار و هجمه سنگين اعتراض‌ها و نقدها نبوده است، بلكه بيشتر بر اين اساس بود كه نبايد يادمان برود نه من حسين توكلي بلكه فلان نفر كه قهرمان المپيك بوده، كارنامه‌اش نيز در رده‌هاي نوجوانان و جوانان مشخص است. در هر صورت حسين توكلي دوست دارد كمك كند. الان نيز نقدهايي وجود دارد كه مي‌گويند ديروز انتقاد كردي امروز كمك مي كني؟ در حالي كه انتقادات من كار كارشناسي بوده و ربطي ندارد. همچنين انتقادات من نه از روي خصومت شخصي و نه مغرضانه بوده است."

حسين توكلي در ايسنا

*اگر دنبال جايگاه بودم، مي گفتم فقط تيم ملي بزرگسالان

" اگر من به دنبال جايگاه بودم، مي گفتم فقط تيم ملي بزرگسالان. خيلي مواقع انگشت اشاره به سمت من بود كه تو اين بچه‌ها را آنتريك كردي در حالي كه اگر من مي خواستم كاري انجام دهم، سعي مي‌كردم قبل از المپيك كاري كنم تا بتوانم با اين تيم نتيجه‌ بگيرم، اما حتي قبل از المپيك اختلافات وجود داشت و در حال شعله ور شدن بود كه ما خودمان آن را خاموش كرديم. پيش از المپيك بچه‌ها به من زنگ مي‌زدند و مي‌گفتند اعصابمان خرابه، مصدوميم يا خيلي چيزها را درك نمي‌كنيم. بنابراين مي‌توانستم آن زمان براي خود جايگاهي پيدا كنم. پس اين گزينه كه فكر كنيم فلاني به دنبال جايگاه بوده قطعا باطل است. امروز هم به دنبال خدمت هستم، اگر قرار بود خدمت نكنم و به دنبال جايگاه باشم مي گفتم فقط بزرگسالان، ولي رضازاده گفت تيم ملي جوانان و نوجوان كه گفتم اگر فكر مي كني كمكي از دست من بر مي‌آيد، هستم."

* اعتماد كردن تضميني براي پا بر جا بودن داشتن اختيار تام در آينده

"در مورد بحث پزشكي تيم ملي و اين كه اجازه دهد آن كاري كه مي‌خواهم انجام دهم، از رضازاده اختيار تام گرفتم. صحبت‌هايي را در بحث پزشكي داشتيم تا بتوانيم خيلي سالم و پاك و در كنار آن علمي‌تر و حرفه‌اي‌تر كار كنيم. در درجه دوم نيز خود رضازاده اعتقاد دارد، چون اگر نتيجه‌ كار بد يا خوب شود و تمام آن به پاي سرمربي نوشته مي‌شود پس بهتر است سرمربي اختيار تمام داشته باشد، بنابراين زماني كه از او درخواست كردم فرصت لازم را به من بدهد تا كاري كه مي‌خواهم را انجام دهم، رضا زاده نيز قبول كرد كه يك سرمربي با داشتن اختيار تام مي‌تواند كار كند و گفت اگر فردا نتيجه‌ بد يا خوب شود من با تو طرف هستم و كاري به شخص ديگري ندارم. در كل رضازاده شايد در مديريت جوان باشد، اما در بحث ورزشي ساليان سال كار كرده و مي‌داند يك مربي با داشتن اختيار تام مي‌تواند با آرامش خاطر كارش را انجام دهد."

" در مورد اين كه دادن اختيار تام به من تا چه زماني پا بر جاست، بايد بگويم در اين جا بحث اعتماد كردن مطرح است. فكر مي‌كنم بايد بر روي شخصيت افراد فكر كرد و اگر در آينده اين اختيار تام ديگر وجود نداشته باشد مطمئنا دو نفرمان هم نمي‌توانيم با هم كار كنيم. رضازاده به عنوان يك مدير به دنبال اين است كه فدراسيون موفقي داشته باشد و من نيز به عنوان سرمربي به دنبال اين هستم رزومه خيلي خوبي داشته باشم. من با كارم اجازه نمي دهم ماجرا به جايي برسد كه به يكديگر بي‌اعتماد شويم كه موجب سلب يكسري موارد شود."

* چرخاندن تيم‌هاي ملي به دست يك نفر درست نيست

"هم كاسه شدن تيم‌هاي ملي نوجوانان، جوانان و بزرگسالان يك تزي بود كه اشتباه و درست بودن آن را خيلي مواقع هم نقد كردم و هم تعريف. در واقع مي‌شود هر سه تيم با يك سيستم‌ جلو بروند، اما مي‌توان در مورد آن تدبير و مديريت بهتري انجام داد، زيرا در روزهاي تدبير و اميد قرار داريم!"

"در اين كه تيم‌هاي نوجوانان، جوانان و بزرگسالان با يكديگر ارتباط دارند شكي وجود ندارد، اما اين كه يك نفر تمام آن را بچرخاند درست نيست. در واقع تيم‌هاي نوجوانان و جوانان مي توانند تشكيلات خاص خود را دارا بوده و تشكيلات بزرگسالان نيز كاملا متفاوت باشد و در كنار آن يك نفر حرف آخر را بزند. در واقع ارتباط ميان تيم‌هاي نوجوانان، جوانان و بزرگسالان بايد به سبك و سياق ديگري باشد و اين كه يك نفر بگويد من همه كاره‌ام خوب نيست. از سوي ديگر با وجود اين كه در حال حاضر سرمربي تيم نوجوانان و جوانان هستم، اما اگر اين تيم نتيجه‌ بگيرد 70- 80 درصد اين نتيجه‌ به پاي امثال من نوشته نمي‌شود، در واقع آن مربي شهرستاني، خانواده و دوستان وزنه‌بردار هستند كه زحمت مي‌كشند. آنها تمام كارها را انجام داده‌اند و ما تنها مي‌خواهيم توپ را وارد دروازه‌ خالي كنيم. البته ما در تيم‌هاي ملي تلاش مي‌كنيم خيلي موارد را به وزنه‌برداران ياد دهيم از جمله اصول حرفه‌اي ورزش و ثبات در ركوردها، اما در كل فكر نمي‌كنم يك مربي در طي دو ماه بتواند شق القمر كند و در دو ماه نمي‌توان در وزنه‌برداري نتيجه‌ آن چناني گرفت."

* انتظار خاصي از تيم ملي نوجوانان ندارم

"وزنه‌برداران نوجوان بيشتر از يك يا دو سال نمي‌توانند در اين رده باشند و خيلي زود به رده جوانان منتقل مي‌شوند. ما وزنه‌برداران نوجوان خوب زياد داريم كه در مسابقات آسيايي و جهاني به خوبي كار كرده‌اند، اما در حال حاضر هيچ كدام از آنها در تيم نيستند و نسل كاملا جديدي را در تيم ملي نوجوانان تجربه خواهيم كرد. بنابراين انتظار خاصي از اين نوجوانان ندارم."

" همچنين بحث مدال گرفتن آنها و موفق شدنشان در آسيا نمي‌تواند آن قدر رضايت بخش باشد كه ما نفرات شاخصي را پيدا كنيم. آن چيز ي كه در دنيا و در تاريخ ثبت مي‌شود بحث بزرگسالان و بازي‌هاي المپيك است، بنابراين اگر كاري مي‌خواهيم انجام دهيم بايد پيشتوانه سازي براي تيم هاي جوانان و بزرگسالان باشد."

"يك مثالي بزنم. براي اولين بار تيم جوانان ايران در مسابقات 1996 آفريقاي جنوبي بر روي سكو رفت كه البته دوم و سوم شدن آن خاطرم نيست، اما نتيجه‌ آن تيم جوان وجود شش وزنه‌بردار رويايي و المپيكي براي ايران بود كه حسين رضازاده ، كوروش باقري، شاهين نصيري نيا، محمد حسين برخواه، خودم و پانزوان اعضاي آن تيم بوديم. پنج نفر از وزنه‌برداراني كه در المپيك لندن نيز حضور داشتند از اعضاي تيم نوجوانان و جواناني بودند كه من در سال اول كارم هدايت آن تيم را بر عهده داشتم. تنها كسي كه شاگرد من نبود سجاد انوشيرواني بود."

"در مسابقات جهاني 2009 كلمبيا سه نفر از وزنه‌برداران المپيكي عضو تيم جوانان بودند. سعيد محمدپور نيز در تيم نوجوانان بود كه در مسابقات تايلند نايب قهرمان شد. همچنين بهادر مولايي قهرمان شد. كيانوش رستمي را ما براي اولين بار به مسابقات نوجوانان در اردن برديم كه در آن رقابت‌ها مدال طلا كسب كرد. عكس‌هاي آن مسابقات موجود است. كيانوش در آن زمان آنقدر لاغر بود كه اگر باد مي‌آمد او را مي‌برد! اما وزنه‌هاي خوبي مي‌زد. بنابراين زماني نتايج خوب شكل مي‌گيرد كه پايه‌ريزي مناسبي داشته باشيم. تيمي كه در حال حاضر بايد بسازم در المپيك بعدي و جهاني‌هاي پس از المپيك مي‌توان خيلي از آنها را پيدا كرد، اما در هر صورت تيم نوجوانان امسال نسبت به سال قبل شايد از لحاظ اسمي يك مقدار ضعيف‌تر باشد. البته نتيجه‌ آنقدر در نوجوانان برايم مهم نيست، بلكه بودن افراد خوب و وزنه‌برداراني كه از نظر آناتومي، ركوردي و تكنيكي شرايط خوبي پيدا كنند اهميت بيشتري دارد. قهرماني در نوجوانان شايد آنقدر در تاريخ ثبت نمي‌شود، بنابراين نتيجه‌گيري در بزرگسالان واجب‌تر است. بنابراين دوست دارم در نوجوانان نفرات زياد و با استعدادي را به اردو دعوت كنم. "

حسين توكلي در ايسنا

* به جاي چماق كردن گذشته بايد از آن درس گرفت

"امسال در مسابقات جهاني با توجه به شرايطي كه پيش آمد مي‌توانستيم به جاي سكوي سومي، جايگاه بهتري به دست آوريم، اما شايد حالا حالاها اين شانس ديگر به ايران رو نكند كه بتوانيم به راحتي سكو و نتايج بهتري كسب كنيم."

"از سوي ديگر اي كاش اختلافاتي كه در وزنه‌برداري وجود داشت را در خودشان حل مي‌كردند، اما حل نشد و مطبوعات نيز كمي به اين موضوع دامن زدند. در هر صورت بايد يك مقدار بچه‌ها را بيشتر درك مي‌كردند و حرف آنها جدي گرفته مي‌شد، اما مسائلي كه در فدراسيون وزنه‌برداري بازگو شد اعتراضات كوچكي تلقي شد و بهاي كمتري به آن دادند در حالي كه اگر آن آتش كوچك را همان موقع خاموش مي‌كردند الان اين قدر شعله‌ور نمي‌شد."

" در كل اتفاقي بود كه افتاد و الان هم بهتر است از گذشته درس بگيريم تا اين كه بخواهيم بيشتر به آن بپردازيم يا آن را با چماق كردن بر سر كسي بكوبيم. به نظرم با درس گرفتن از گذشته مي‌توان كاري كرد كه در آينده ديگر چنين مشكلي به وجود نيايد. هر مشكلي را بايد قبل از اين كه اتفاق بيافتد حل كرد وقتي اتفاق افتاد كه ديگر نمي‌توان كار خاصي انجام داد. مگر اين كه بخواهي يكسري جابجايي‌هايي ايجاد يا مسائلي را عوض كني كه يعني همين درس گرفتن از مشكلاتي كه در گذشته اتفاق افتاده و فكر نمي‌كنم ديگر پرداختن به آن دردي را دوا كند. امروز هم كه در فدراسيون هستم سعي مي‌كنم خيلي مسائل را داخل فدراسيون حل كرده و به خود رضازاده بگويم. در گذشته نيز بارها سر مسائلي كه نمي‌دانم اشتباه از خود رضازاده بوده يا منظورش چه چيزي بوده به او زنگ زدم در حالي كه مي توانستم خيلي از مسائل را رسانه‌اي كنم، ولي با يك تلفن مشكل‌مان حل شد. با اين كه آن مساله در مطبوعات بد مطرح شد و مورد تكذيب هم قرار نگرفت اما من با توجه به ارتباطي كه بوده سعي كردم به يك تلفن اكتفا كنم نه بيشتر. به خودم اين مساله ثابت شده است و شايد در دراز مدت نيز براي خيلي‌ها به اثبات برسد كه منظور رضازاده در خيلي مسائل چيز ديگري بوده است."

* انتخاب كادر فني، چالش بزرگ توكلي

" در حال حاضر يكي از چالش‌هاي بزرگم انتخاب كادر فني است، زيرا اسامي زياد است و هر كدام كاربرد خاصي داشته و هر كدام از افراد در جايگاه خاصي به درد مي خورند. البته تا قبل از اين كه اردو شروع شود فرصت انتخاب آنها را دارم. از سوي ديگر كارم آنقدر سنگين نيست كه بخواهم با سرعت تصميم بگيرم، زيرا تيم نوجوانان 16 – 17 نفره است. در حالي كه من همزمان دو تيم 20 نفره را مي‌چرخاندم. بنابراين بعيد مي‌دانم با 16 – 17 نفر به مشكل بر بخورم. پس دوست دارم اين انتخاب، انتخابي نباشد كه پر از رفت و آمد يا آزمون و خطا باشد. مي‌خواهم اگر انتخابي انجام مي‌دهم سر فرصت با يك فكر و تدبير خوبي باشد، بنابراين به زمان بيشتري نياز دارم تا افراد را بالانس كرده و فرد مورد نظر را انتخاب كنم."

"در حال حاضر نيز جورج زالاي مجارستاني با فدراسيون كار مي‌كند كه يكسري مزايا و فوايدي دارد كه به نظرم از لحاظ ورزشي خيلي به درد مي‌خورد به ويژه براي رده‌هاي نوجوانان و جوانان. زالاي از لحاظ نظم و ديسيپلين فوق‌العاده‌ است، اما او را از لحاظ فني در آن حد قبول ندارم. با اين حال در هر صورت چندين سال است در ايران كار مي‌كند و خيلي چيزها را ياد گرفته. در حال حاضر كه پخته شده لزومي ندارد چون او را چهار – پنج سال پيش قبول نداشتم، اكنون هم قبول نداشته باشم، چرا كه طي چهار‌- پنج سال آدم‌ها تغيير مي‌كنند. طي صحبتي كه با رضازاده داشتم او گفت دوست داري با زالاي كار كني قراردادش هم تا اسفند ماه است كه گفتم بگذار فعلا باشد تا ببينم مسائل به چه منوال پيش مي‌رود و تجربياتي كه دارد به درد مي‌خورد يا نه. فعلا دوست دارم تا اسفند ماه باشد تا با هم كار كنيم."

* در وزنه‌برداري بايد تعامل با پيشكسوتان زياد و خود بيني‌ها كم شوند

" در وزنه‌برداري بايد يك مقدار خود بيني‌ها كم و ارتباطات بيشتر شود به ويژه بايد ارتباط با پيشكسوتان دلسوزي كه كنار مانده اند، افزايش يابد زيرا خيلي از مشكلاتي را كه ما كوچك‌ترها نمي‌توانيم حل كنيم شايد چهار پيشكسوت اگر در فدراسيون باشند بتوانند آن را حل كنند."

" خودم حضور نداشتن امثال محمد نصيري در فدراسيون را خيلي تاييد نمي‌كنم در هر صورت يكسري مسائل را بايد از فدراسيون بپرسيد. نمي‌دانم مي‌توانند جواب قانع كننده‌اي بدهند يا نه؟ با اين وجود اميدوارم تعامل بيشتر شود و با پاك كردن ذهن‌ها و دل‌ها، صادقانه تر و منصف‌تر مسائل ديده شود. البته اين آرزو است. ان‌شاءالله كه انجام هم مي‌شود. در اين راستا من نيز به اندازه توان و سهم خودم به دنبال اين هستم كه كمك كنم. حال چقدر بتوانم كمك كنم نمي‌دانم، اما مطمئنا به كمك‌ خيلي‌ها از جمله افرادي كه يك روز مثل خودم انتقاد مي‌كردند، دوستانمان در هيات‌ها و شهرستان ها و رسانه‌ها نياز دارم. انتقاد كردن خيلي جواب نمي‌دهد، من انتقاداتم را كردم اما به جايي نرسيد، اما الان در مرحله‌اي قرار دارم كه مي‌توانم داخل وزنه‌برداري باشم و كاري انجام دهم. حالا تا چه حد مي‌توانم موفق شوم خدا مي‌داند."

"در كنار آن بايد تعامل خوبي با مربيان شهرستاني‌ها و استان‌ها برقرار شود چرا كه آنها بيشترين زحمت را براي نوجوانان و جوانان مي‌كشند. بنابراين تعامل با مربيان شهرستاني خيلي مهم است و بايد بيشتر از آنها استفاده شود. بايد حداقل در هفته‌ با يكي، دو تا استان ارتباط داشته باشيم و ببينيم برنامه‌هاي‌شان به چه عنوان است. آيا فلان وزنه‌بردار برنامه‌هايش پيش مي‌رود؟ مصدوميت دارد يا نه."

حسين توكلي در ايسنا

"استان‌ها در پيدا كردن استعدادها نيز مي‌توانند كمك كنند. و ما نيز بايد يكي، دو روز از يك اردوي 20 روزه را به حضور و چك كردن استعدادها اختصاص دهيم تا مربيان آنها نيز دلگرم شوند كه كارشان دور از نظرها نمي‌ماند، . حتي اگر ركوردهاي پاييني داشته باشند."

* برگزاري ليگ براي جوانان موفقيت بزرگي است

" برگزاري ليگ براي رده جوانان خوب است، اما مشكلاتي كه در برنامه‌ريزي آن وجود دارد به مسائل مالي و جذب اسپانسر مربوط مي‌شود. مثلا سه، چهار تا تيم اعلام آمادگي مي‌كنند اما با سه چهارم تيم نمي‌توان گفت ليگ بسيار قوي داريم، حداقل بالاي 6 تا 8 تيم نياز است تا بتوانيم بگوييم ليگ خوب و پويايي داريم. حضور سه، چهار تيم فكر نمي‌كنم كارايي لازم را داشته باشد."

" اگر برنامه‌ريزي‌ها با شدت و قدرت بيشتري باشد مي‌توان ليگ جوانان را هم داشت و داشتن ليگ در رده جوانان واقعا موفقيت بسيار بزرگي است. شايد با داشتن ليگ جوانان بتوانيم بار وزنه‌برداري ايران را براي ساليان سال ببنديم زيرا هر كشوري كه در هر رشته ورزشي ليگ پويايي داشته باشد در نهايت پرچم آن كشور را در المپيك بالا مي‌برد."

" در حال حاضر به جز ايران و فكر كنم آلمان هيچ كشور ديگري در رده بزرگسالان ليگ ندارد كه ليگ ايران نيز از لحاظ مالي نمي‌دانم اما از لحاظ مسابقه‌اي شرايط بهتري دارد."

* دليل پلي‌استيشن بازي كردن توكلي با شاگردانش!

" احترام گذاشتن به ورزشكار براي من خيلي مهم است البته تا جايي كه خودش بخواهد. ورزشكار جواني كه هشت ماه در اردو است حالا يك دستگاهي براي فيلم ديدن يا بازي كردن دارد و يك جورايي اين سرگرمي برايش خوب است. ما خودمان نيز وقتي جوان بوديم بازي مي‌كرديم. اما وقتي وزنه‌برداري مثلا پلي‌استيشن بازي مي‌كند نمي‌تواني بروي تمام سيم‌ها را از برق بكشي و دستگاه را يك گوشه بيندازي. بلكه بايد به او آموزش داد و بگويي من با اين كار تو مخالف نيستم ولي اين كار جا دارد. چند سال پيش نيز من در اردو نشستم با شاگردم بازي كردم، بهش ياد دادم به چه صورت بازي مي‌كنند حتي به من باخت بعد به او گفتم اين بازي خوب است اما نه براي ساعت 10 شب. چون الان وقت خوابيدن است."

"وقتي شاگردم اين موضوع را درك كرد ديگر لازم نيست دائما بالاي سرش باشم تا ببينم ساعت يك يا دو نيمه شب بازي مي‌كند يا نه. ولي متاسفانه در آن زمان يك جورايي بحث رقابت در مصاحبه كردن يا به زور از كسي گاف گرفتن بود. مثل داستان ترقه بازي و صحبت‌هاي ناخوشايندي كه مطرح شد. البته درست نيست آدم همه چيز را به چالش بكشد فقط به خاطر اين كه در يك مبارزه مطبوعاتي برنده از زمين بيرون بيايد. قضيه پلي‌استيشن بازي كردن من و شاگردم اين است كه به او آموزش مي‌دهم بازي كردن خوب است اما ساعت دارد، اگر در ساعت بيكاري باشد من مربي با 30 - 40 سال سن هم با تو بازي مي‌كنم و چيز بدي نيست، زيرا مسابقه‌هاي جهاني آن برگزار مي‌شود."

حسين توكلي

" اما دوستان اين موضوع را پتك كردند در حالي كه خيلي از كاربران اينترنت مي‌گفتند پدر من با 70 سال سن پلي‌استيشن بازي مي‌كند! زمان ما كه اين چيزها نبود. البته نمي‌گويم عقده آن را داريم اما براي خيلي از افراد جذاب است. در اردوي تيم ملي نيز پلي‌استيشن بازي كردن صحت داشت اما به اين شكل و به اين منوال بود كه من گفتم. "

* به جا مانده از المپيك سيدني

"حسين توكلي زماني كه مدال طلا گرفت، با توجه به آن مدالش جايگاهي پيدا نكرد، يا حداقل جايگاهي به او ندادند. يكي از مواردي كه هميشه حسرتش به دلم مانده بحث مدال شجاعت بود. شايد از لحاظ مالي ارزشي نداشت اما آنچه كه برايم مهم بود ارزش كاري بود كه انجام داده بودم زيرا كاروان ايران در المپيك سيدني 10 روز مدال نگرفته بود. وقتي اين طور است همه خسته و دلسرد مي‌شوند تا اين كه بعد از 10 روز يك نفري كه هيچ كس رويش حساب نمي‌كند و مسابقه‌اش نيز پخش زنده نمي‌شود، مدال طلا مي‌گيرد. بعد از آن نيز تنها فردوسي‌پور دقيقه 90 با يك دوربين به سالن آمد تا مصاحبه كند. فكر مي‌كنم حداقل پاداش اين فرد اين باشد كه ميان چهار نفر مدال شجاعت بگيرد نه اينكه ميان چهار نفر فقط به او مدال شجاعت ندهند. اين مسئله برايم خيلي سخت بود. هنوز هم نتوانسته‌ام آن را هضم كنم."

"در آن زمان آن‌هايي كه مدال طلا گرفتند حتي هادي ساعي با مدال برنزش مدال شجاعت گرفت. البته نمي‌گويم چرا به آن‌ها داده‌اند به هر حال حق آن‌ها نيز بوده است، اما فكر نمي‌كنم ميان آن چهار نفر فقط حق حسين توكلي نبوده كه مدال شجاعت بگيرد. حال اين كم كاري چه كسي (مدير، رييس يا بخش‌هاي ديگر) بوده نمي‌دانم. به گفته خيلي از كارشناسان، ورزشكاران و حتي دوستاني كه با من در المپيك بودند (عليرضا دبير، رضازاده و هادي ساعي) در حق من يك مقدار كم لطفي و اجحاف شد. البته دليلي نداشت چون حق من بود بايد دنبالش مي‌دويدم چون با توجه به جواني و كم‌تجربگي كه داشتيم اين برخورد درست نبود. كسي كه تمام اعضا و جوارح بدن خود را براي ورزش اين مملكت گذاشته، زانويش جراحي شده، عضلات ران و كمرش پاره شده، 10 هزار بار آمپول‌هاي كورتون در مفاصل مچ و كتف تزريق كرده و كسي كه بعد از 32 سال يك مدال طلا براي رشته وزنه‌برداري مي‌آورد فكر مي‌كنم ارزشش بيشتر از اين بود. اين قضيه شايد تنها موضوع ناگفته از المپيك سيدني باشد."

انتهاي پيام

دوشنبه 25 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: ايسنا]
[مشاهده در: www.isna.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 121]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


ورزش

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن