تور لحظه آخری
امروز : پنجشنبه ، 7 تیر 1403    احادیث و روایات:  حضرت فاطمه زهرا (ع):خداوند ايمان را براى پاكى از شرك... و عدل و داد را براى آرامش دل‏ها واجب نمود. ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

اتاق فرار

خرید ووچر پرفکت مانی

تریدینگ ویو

کاشت ابرو

لمینت دندان

ونداد کولر

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

دانلود سریال سووشون

دانلود فیلم

ناب مووی

رسانه حرف تو - مقایسه و اشتراک تجربه خرید

سرور اختصاصی ایران

تور دبی

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

پیچ و مهره

طراحی کاتالوگ فوری

دانلود کتاب صوتی

تعمیرات مک بوک

Future Innovate Tech

آموزشگاه آرایشگری مردانه شفیع رسالت

پی جو مشاغل برتر شیراز

قیمت فرش

آموزش کیک پزی در تهران

لوله بازکنی تهران

خرید یخچال خارجی

ویترین طلا

کاشت پای مصنوعی

مورگیج

میز جلو مبلی

سود سوز آور

پراپ رابین سود

هتل 5 ستاره شیراز

آراد برندینگ

رنگ استخری

سایبان ماشین

قالیشویی در تهران

مبل استیل

بهترین وکیل تهران

مبلمان اداری

شرکت حسابداری

نظرسنجی انتخابات 1403

استعداد تحلیلی

کی شاپ

خرید دانه قهوه

دانلود رمان

وکیل کرج

آمپول بیوتین بپانتین

پرس برک

بهترین پکیج کنکور

خرید تیشرت مردانه

خرید نشادر

خرید یخچال خارجی

وکیل تبریز

اجاره سند

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1802422597




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نگاه ‌تجاري،‌ ژنتيك پزشكي را به انحراف مي‌برد با دكتر رضا شيركوهي، عضو ارشد مركز تحقيقات سرطان انستيتو كانسر ايران


واضح آرشیو وب فارسی:واحد مرکزي خبر: نگاه ‌تجاري،‌ ژنتيك پزشكي را به انحراف مي‌برد با دكتر رضا شيركوهي، عضو ارشد مركز تحقيقات سرطان انستيتو كانسر ايران
گرچه در سال‌هاي اخير پيشرفت چشمگيري را در حوزه ژنتيك پزشكي شاهد بوده‌ايم، اما ژنتيك انساني و روش‌هاي درماني مبتني بر آن از مقوله‌هايي است كه همواره با نگراني‌هاي بالقوه‌اي از نظر رعايت اصول اخلاقي همراه بوده است.


رعايت اصول اخلاقي در حوزه علوم پزشكي موضوع جديدي نيست، اما پيشرفت دانش و فناوري در حوزه هاي مختلف از تشخيص تا درمان و پيشگيري از بيماري ها، تحولاتي را به همراه داشته كه شايد پزشكان امروز بدون اتكا به اين روش ها و ابزارهاي نوين قادر به بيماري ها نباشند؛ بنابراين پزشكي نوين نيازمند اخلاق پزشكي نوين است. اين روزها زمزمه هايي از مطرح شدن موضوعات جديدي از جمله تعيين ويژگي هايي مانند رنگ چشم و مو، تعيين قد يا حتي ضريب هوشي نوزاد پيش از تولد مطرح شده كه از نظر اخلاقي مخالفت هاي زيادي را به همراه داشته است. اخلاق در حيطه پزشكي بايد پله به پله با سرعت علم و دانش در دنيا پيش برود تا بتواند به پرسش ها و نگراني هاي اساسي انسان درباره تاثير اين پيشرفت ها در زندگي بشر پاسخ دهد. دكتر رضا شيركوهي، دكتراي تخصصي ژنتيك پزشكي وعضو هيات علمي دانشگاه علوم پزشكي تهران به پرسش هاي ما درباره خط و مرزهاي علم ژنتيك از نظر اصول اخلاقي پاسخ داده است.

متخصصان اخلاق پزشكي چه افرادي هستند و در چه حوزه هايي فعاليت مي كنند؟

در وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي كميته اي تحت عنوان كميته اخلاق پزشكي فعاليت مي كند. وظيفه اين كميته نظارت بر فعاليت هايي است كه در زمينه تحقيقات در حوزه پزشكي انجام مي شود. در زمينه مسائل اخلاق در پزشكي با دو بحث متفاوت روبه رو هستيم؛ بحث اول مسائل اخلاقي را در بر مي گيرد و بحث دوم شامل مسائل حقوقي است. براي مسائل قانوني، قانون وضع شده و مجري آن نظام پزشكي و پزشكي قانوني است كه اين دو سازمان بر اجراي اين قوانين در حيطه پزشكي نظارت دارد. اگر تخلفي دراين چارچوب انجام شود، فرد مي تواند شكايت كند و به اين ترتيب مراحل بعدي نيز پيگيري مي شود؛ اما در زمينه مسائلي كه بتازگي در حوزه پزشكي از جمله در زمينه ژنتيك با آن مواجه هستيم و بسياري از كارهايي كه در اين حيطه انجام مي شود، جنبه تحقيقاتي دارد و حتي در بسياري از موارد تست هاي تشخيصي كه انجام مي شود هم صددرصد تشخيصي نيست و ممكن است درصدي از جنبه هاي تحقيقاتي را نيز در خود داشته باشد يا به عبارتي مي توان گفت با اندكي خطا همراه است براي مثال بعضي از تست هاي تشخيصي كه در دنيا استاندارد طلايي يا Gold Standard دارد و سازمان غذا و داروي آمريكا نيز آن را تائيد كرده است. سازمان غذا و داروي ايران كه وابسته به وزارت بهداشت است، فعاليت هاي مشابهي را در اين زمينه آغاز كرده است. ما آزمايشگاهي به نام آزمايشگاه مرجع داريم كه بر انجام فعاليت هايي كه در اين زمينه انجام مي شود، نظارت دارد. در زمينه ژنتيك از آنجا كه بيشتر فعاليت ها جنبه تحقيقاتي دارد و باليني محض نيست كه بخواهيم براي آن قانوني وضع كنيم. بنابراين وظيفه كميته اخلاق در وزارتخانه است كه از طريق نهادهايي كه دارد كارهاي تحقيقاتي را كه در زمينه ژنتيك در دانشگاه ها انجام مي شود، مورد بررسي قرار دهد. در كارهاي تحقيقاتي ژنتيك بويژه وقتي بخواهيم تحقيقاتي را روي نمونه اي كه از بيمار گرفته شده، انجام دهيم بايد فرم رضايت نامه آگاهانه اخلاقي داشته باشيم كه از اين طريق گزارشي به بيمار داده شود و اگر مي خواهيم از نمونه بيمار استفاده كنيم، بيمار مطلع باشد و رضايت خود را آگاهانه اعلام كند. در اين زمينه سختگيري هاي شديد اعمال مي شود تا بتوانيم مراحل كار را به نحو احسن انجام دهيم.

به نظر مي رسد در كل دنيا چنين رويكردي در حوزه ژنتيك وجود داشته باشد. اين طور نيست؟

بله، در همه دنيا در تحقيقات ژنتيك توجه به مسائل اخلاقي بسيار مورد توجه است؛ اگر به گذشته يعني زمان جنگ دوم جهاني باز گرديم، مي بينيم در آن زمان هم دانشمندان آلماني از جمله مندل در حوزه علم ژنتيك تحقيق و پژوهش مي كردند. بعد از اين كه اطلاعاتي درباره جناياتي كه اين افراد مرتكب مي شدند، فاش شد دنيا تصميم گرفت در چارچوب قوانين خاصي براي انجام تحقيقات ژنتيكي مجوز صادر كند؛ يعني آنها تصميم گرفتند فقط به صرف اين كه ممكن است نتايج تحقيقات براي بشر مزيت هايي را به همراه داشته باشد تعدادي را قرباني كنند. اين كار از نظر اخلاقي اصلا درست نيست، پس هميشه بايد در اين حيطه چارچوبي وجود داشته باشد در غير اين صورت تحقيقات در حوزه پزشكي به جايي مي رسد كه ديگر در كنترل انسان ها نخواهد بود. در حوزه ژنتيك بويژه با توجه به اين كه بسياري از مباحث مطرح همچنان مبهم و ناشناخته است و بشر به اطلاعاتي درباره آن دست نيافته است، توجه به مسائل اخلاقي يا به عبارتي اخلاق زيستي از اهميت بيشتري برخوردار است.

ما فقط مي توانيم به اطلاعاتي درباره كاربرد يا بيان يك ژن و اثر آن دسترسي داشته باشيم؛ اما اين كه قبل از اين ژن چه عوامل ديگري وجود دارد يا اين كه اگر بخواهيم توالي را كه قبل از اين ژن وجود دارد دستكاري كنيم ممكن است چيزهاي ديگري را به هم بريزيم كه مي تواند كل بدن فرد را تحت تاثير قرار دهد.

از نظر اخلاق پزشكي تا چه حد مي توانيم در ايجاد چنين تغييراتي كه معمولا هم پايدار است، پيش برويم؟

بيشتر تغييراتي كه ايجاد مي شود، تغييراتي در جهت حذف است؛ يعني به اصطلاح ما با اين كار موارد بيماري زا را به روش فيزيولوژيكي حذف مي كنيم. براي مثال اگر خانواده اي ناقل بيماري ژنتيكي هموفيلي باشد، ممكن است فرزند خانواده به اين بيماري مبتلا شود. اين بيماري، هم باري بر دوش جامعه است و هم باري بر دوش خانواده مي گذارد؛ بنابراين بايد از تولد فرزند مبتلا به اين بيماري پيشگيري كنيم. براي اين كار در هفته هاي اول بارداري اگر بدانيم در والد ناقل چه قسمتي از ژن بيماري جهش پيدا كرده است از طريق بيوپسي پرزهاي جفتي جنين در رحم مادر يا از طرق آمنيوسنتز مشخص مي كنيم جنين به اين بيماري مبتلا مي شود يا خير. در صورتي كه جنين مبتلا به بيماري باشد بلافاصله سقط درماني انجام مي شود كه كاملا قانوني است؛ يعني نامه اي به پزشكي قانوني ارسال مي شود و پزشكي قانوني نيز پس از بررسي دستور سقط را صادر مي كند. به اين ترتيب از تولد فرد مبتلا به بيماري هموفيلي جلوگيري مي شود. يا اين كه براي بيماري هايي مانند سندرم داون، سندرم ادواردز و تريزومي 13 نيز مي توان آزمايشات ژنتيك مختلفي انجام داد تا از تولد افراد مبتلا به اين بيماري ها پيشگيري شود؛ بنابراين گاهي آزمايشات ژنتيكي با هدف حذف بيماري در سطح يك جامعه انجام مي شود. در بعضي از موارد تغييرات ژنتيك به بيماري منجر نمي شود و خطري براي جنين و مادر ايجاد نمي كند در اين موارد ما اجازه ورود نداريم؛ يعني براي آزمايش هاي ژنتيكي محدوده اي در نظر گرفته شده است. وقتي براي فعاليت هاي خاص حدي را قرار ندهيم تا جايي پيش مي رويم كه ديگر قابل جلوگيري نيست. براي مثال فرض كنيد فردي كه به آلرژي مبتلاست با هدف اين كه فرزندش به آلرژي مبتلا نشود دست به دامن آزمايش هاي ژنتيكي شود به اين ترتيب ممكن است بشر تا حدي پيش رود كه بخواهد قبل از تولد در شكل ظاهري فرزندش هم اظهار نظر كند و اين درست نيست. مثل اين كه بگوييم ميليون ها نفر در دنيا گرسنه هستند و به جاي اين كه راهي براي افزايش توليد گندم براي سير كردن اين افراد پيدا كنيم به دنبال راهكاري براي ايجاد تغييرات ژنتيكي در گياه و افزايش زيبايي هاي ظاهري گياهان باشيم. امروز علم ژنتيك بايد بيشتر روي درمان بيماري هاي صعب العلاج مانند بيماري هاي سرطاني يا بيماري هاي مادرزادي كه زندگي عادي افراد را مختل مي كند، متمركز كند. در اين صورت به سمتي پيش مي رويم كه ديگر قابل كنترل نخواهد بود. ما در علم ژنتيك دو هدف را دنبال مي كنيم؛ اولين هدف ما در علم ژنتيك اين است كه از تولد افراد معلول يا بيمار پيشگيري كنيم. حتي ما نتوانسته ايم يك قدم به جلو هم برداريم و پيش از لانه گزيني جنين تشخيص دهيم كدام نطفه حاوي ژن هاي معيوب است و آن را حذف كنيم؛ يعني در محيط آزمايشگاهي لقاح را انجام مي دهيم و بعد بررسي مي كنيم كدام نطفه حاوي ژن هاي معيوب است كه اين نطفه حذف مي شود. به اين ترتيب نطفه اي را كه ژن معيوب ندارد به روش IVF (لقاح مصنوعي) به رحم مارد تلقيح مي كنيم و اين كار در كشور ما مدتي است كه انجام مي شود.

آيا اين روش براي جنين خطري ندارد؟

ما در اين روش دستكاري ژنتيكي انجام نمي دهيم و كاملا شبيه به لقاح مصنوعي است، ما فقط به سلول تشكيل شده كه ژن معيوب ندارد، اجازه مي دهيم رشد كند. از نظر اخلاقي مباحث زيادي در اين زمينه مطرح شد، اما در اين مرحله اصلا لانه گزيني انجام نشده است كه بگوييم مي خواهيم موجود زنده اي را حذف كنيم. در حقيقت با اين كار ما اجازه نمي دهيم نطفه هايي كه ژن معيوب دارد مرحله لانه گزيني را پشت سر بگذارد.

در درمان بيماري هاي ژنتيكي به كجا رسيده ايم؟

در درمان ما هنوز خيلي عقب هستيم، بويژه در درمان بيماري هاي سرطاني. سرطان از بيماري هايي است كه فاكتورها و عوامل مختلفي بويژه عوامل ژنتيكي در آن نقش دارد؛ يعني در بيماري هاي سرطاني چند جهش ژنتيكي اتفاق مي افتد. بيماري هاي ژنتيكي را مي توانيم درمان كنيم كه در آن يك جهش ژنتيكي اتفاق افتاده باشد؛ يعني فقط يك ژن دچار جهش شده باشد. براي مثال بيماري هايي مانند فيبروكيستيك قابل درمان است. ديستروفي عضلاني يا بيماري مانند دوشن و به طور كلي بعضي از بيماري هاي تك ژني تا حد زيادي قابل درمان است. در فردي كه به بيماري ديستروفي عضلاني مبتلاست، پروتئيني به نام ديستروفين در عضلات اين فرد توليد نمي شود و اين اختلال موجب ضعف عضلات و تحليل رفتن آن مي شود. مي توان از ناقل هايي از جمله ويروس ها كه توانايي توليد اين پروتئين را دارد به عضلات بيمار تزريق كرد. ناقل كه مي تواند ويروس پلاسميد يا هر چيز ديگري باشد پس از تزريق شروع به توليد اين پروتئين مي كند و اين پروتئين توليد شده و علائم بيماري برطرف مي شود. در سلول درماني نيز براي مثال ژني كه بتواند پروتئين انسولين را ترشح كند، پس از دستكاري يك سلول اين ژن را در داخل سلول قرار مي دهند و سپس اين سلول را در قسمتي از بدن كه بهتر است سلول هاي بنيادي عضلاني باشد، مي كارند. در سلول هاي عضلاني خونرساني با سرعت بيشتري اتفاق مي افتد و به اين ترتيب هورمون ترشح شده بلافاصله وارد گردش خون شده و فرد، هورمون مورد نياز را دريافت مي كند.

آيا مي توان با اين روش يك بيماري را قبل از تولد درمان كرد؟

در اين زمينه نيز كارهايي انجام شده است. براي مثال در آزمايشگاه در موش يك ژن را غيرفعال كرده و عواقب آن را بررسي مي كنيم؛ اما در آزمايش هاي باليني كمي دست و دلمان مي لرزد. معمولا بيماري هايي كه از نشر ژنتيكي ايجاد مي شود يا غالب است يا مغلوب. يا پدر و مادر ناقل بيماري هستند كه در اين صورت ما انتظار داريم حتي اگر هر دو ناقل باشند حدود 50 درصد از بچه ها ناقل باشند و 25 درصد آنها كاملا سالم باشند. در اينجا قدرت انتخاب داريم و ترجيح مي دهيم به جاي درمان انتخاب كنيم؛ چرا كه انتخاب نطفه سالم به مراتب راحت تر از درمان است. ژن درماني تازه در آغاز راه بوده و ممكن است در آينده دستكاري ژنتيكي علائمي را از خود نشان دهد. حدود 12 سال پيش مقاله اي درباره يك توالي ژنتيكي كه در افراد مختلف بررسي شده بود، منتشر شد كه نشان مي داد 5000 سال پيش ژن ويروسي در داخل ژنوم انسان قرار گرفته است و بتدريج در افراد مختلف به ارث رسيده است. البته مكانيسم هاي دقيقي در داخل سلول وجود دارد كه از ايجاد چنين تغييراتي در ژنوم جلوگيري مي كند؛ اما با وجود اين گاهي شاهد چنين اتفاقاتي هستيم كه در خيلي از موارد موجب دگرگوني مي شود. براي مثال بررسي ها نشان داده است گروه خوني O نخستين گروه خوني در انسان ها بوده است و بعد از آن به دليل تغييرات چندگانه يا به عبارتي در اثر پلي مورفيسم گروه هاي خوني مختلفي ايجاد شده است؛ بنابراين گاهي اين تغييرات در جهت خوب پيش مي رود. شايد بتوان گفت اين تغييرات اتفاقات هوشمندي است كه در طبيعت شاهد آن هستيم. اگر تغييري به بيماري شديد منجر شود فرد معمولا خيلي عمر نمي كند كه بخواهد اين بيماري را به نسل بعد منتقل كند. اگر اين اتفاق نمي افتاد تعداد افراد مبتلا به بيماري افزايش پيدا مي كرد. در طبيعت فرآيندي براي حذف فرد بيمار خود به خود اتفاق مي افتد. ما اين فرآيند را كمي جلوتر مي بريم تا بيماري ايجاد نشود و به اين ترتيب نه تنها خانواده و خود فرد رنج نمي برد، بلكه باري نيز بر دوش جامعه تحميل نمي شود.

توانايي مداخلات ژنتيكي به مراتب از درمان هاي باليني بيشتر است. اين كه ما فراتر از محدوده طب باليني قدم برداريم از نظر اخلاقي درست است؟

من به اين قضيه اين طور نگاه نمي كنم. بر اين باورم كه هنوز راهي طولاني پيش رو داريم تا بتوانيم در زمينه ژنتيك از درمان حرفي براي گفتن داشته باشيم. درمان هاي ژنتيكي هزينه بالايي دارد. مثلا اگر فردي فلج مغزي يا قطع نخاع داشته باشيم، مي توانيم از تزريق سلول هاي بنيادي به عنوان راهكار درماني استفاده كنيم، اما اين روش هزينه خيلي بالايي دارد. اگر بخواهيد تمام ژنوم فرد و نقص هاي موجود را بررسي كنيد، هزينه زيادي دارد. يكي از اهداف ما اين است كه در درمان بيماري ها به سراغ راهكارهاي كم هزينه تر برويم. اين درمان ها ممكن است نتيجه قطعي نداشته باشد و ما نمي توانيم براي استفاده از راهكار درماني كه به نتيجه آن اطميناني نداريم هزينه اي را به بيمار تحميل كنيم. راهكارهاي درماني در زمينه ژنتيك هنوز امتحان خود را پس نداده است. به شرطي كه درمان ها كاملا تائيد شده باشد مي توان براي همه افراد از اين روش استفاده كرد. ژن درماني در مراحل اوليه با گزارش مرگ تعدادي از افراد مواجه شد و به همين دليل در بعضي حوزه ها ژن درماني متوقف شد؛ اما بيمار مبتلا به نقص ايمني از طريق ژن درماني تحت درمان قرار گرفت و درمان شد. به دليل اتفاقات ناگواري كه ژن درماني با آن مواجه شده، بسياري از كشورها با اين مقوله دست به عصا راه مي روند. تغييرات ژنتيك كه در ويروس ها اتفاق مي افتد گاهي به فاجعه اي بزرگ منجر مي شود كه مي تواند موجب مرگ و مير تعداد زيادي از افراد منتهي شود. البته در بيماري هايي مانند هموفيلي يا تالاسمي كه از بيماري هاي تك ژني است، ژن درماني مي تواند تا حد زيادي موفق باشد. اما در هيچ جايي نشانه اي مبني بر تائيد ژن درماني به عنوان درمان قطعي پيدا نمي كنيد. شما از نظر اخلاقي نمي توانيد دارويي را كه بيمار مصرف مي كند ، حذف كرده و از روش ديگري استفاده كنيد.

نتايج بسياري از اين تغييرات در آينده نمايان مي شود. مرز طبيعي و غيرطبيعي بودن را در تحقيقات ژنتيكي چه چيزي تعيين مي كند؟

من فرد محافظه كاري هستم و با تحقيقاتي كه بتوانيد انسان يا عضوي از انسان را براي پيوند اعضا درست كند، موافق نيستم. به نظر من، ما در مواردي كه نقص ژنتيكي به ايجاد معضلي منجر شده باشد، اجازه ورود داريم. اين نقص بايد برطرف شود؛ اما اگر بخواهيم دستكاري ژنتيكي انجام دهيم كه بعضي از خصوصيات فرد بهبود پيدا كند، اين درست نيست. با پيشرفت علم ژنتيك بحثي به نام دوپينگ ژنتيكي با هدف افزايش توانمندي هاي ورزشكاران مطرح شد كه سر و صداي زيادي به راه انداخت؛ يعني ژن توليد اريتروپروتئين كه گلبول هاي قرمز را افزايش مي دهد، تزريق مي كردند و براي مدت محدودي توانايي هاي فرد افزايش پيدا مي كرد؛ اما بعد از مدتي متوجه شدند اين كار به روح ورزش صدمه مي زند و كميته دو پينگ اين كار را ممنوع اعلام كرد. اگر بخواهيم به اين فكر كنيم كه چگونه مي توان توانايي هاي فرد را به اندازه اي افزايش داد كه فرد بتواند به جاي دو متر تا ارتفاع چهار متري بپرد يا نسلي را تربيت كنيم كه سربازان تنومندي را تربيت كند، اين كار ما دنيا را به سمت نابودي پيش مي برد. هوش، 50 درصد محيطي و 50 درصد ژنتيكي است و بررسي ها نشان داده است برخلاف آنچه تصور مي شود هوش بيشتر از مادر به فرزند منتقل مي شود؛ بنابراين هوش ويژگي نيست كه بتوان از طريق مداخلات ژنتيكي آن را افزايش داد. در زمينه ژنتيك روانپزشكي كه امروزه مطرح است؛ اما و اگرهاي بسياري وجود دارد. در بروز بيماري هاي رواني و افسردگي يك عامل ژنتيكي تاثيرگذار است و افرادي كه اين ژن را دارند، مستعد ابتلا به اين بيماري هاي هستند؛ اما اگر بخواهيم در اين زمينه بيشتر تحقيق كنيم ممكن است فردا كيتي به بازار عرضه شود كه براي استخدام افراد مورد استفاده قرار گيرد. ما نمي توانيم افراد را به گناه اين كه ژني را به ارث برده محدود كنيم. ورود به اين محدوده مشكلات بسياري را به همراه دارد و بايد از نظر اخلاقي محدوديت هايي در اين حوزه اعمال كنيم.

بسياري از موسسات در انگليس و آمريكا ادعا كرده اند، مي توانند قبل از تولد رنگ چشم، مو يا پوست فرزندان را تعيين كنند كه با مخالفت هاي بسياري هم مواجه شده است. آيا با اين كار با بچه ها شبيه به يك كالاي سفارشي برخورد نمي شود؟

فكر مي كنم وقتي علم به حالت فانتزي در مي آيد و بيشتر به عنوان دكور و زيبايي از آن استفاده شود از جايگاه اصلي خود خارج مي شود. معمولا در رشته هاي وابسته به علم پزشكي حتي در زمينه مسائل زيبايي بيشتر بر اساس نياز روحي جامعه كارهايي را انجام مي دهيم؛ اما اين موضوع قدري متفاوت است، چراكه با اين كار شما بچه اي را طراحي مي كند. البته گاهي اين راهكار نمودهاي درماني دارد. براي مثال وقتي خانواده اي فرزندش را از دست داده و دچار بحران شده و مي خواهد جنسيت فرزند بعدي را خودش مشخص كند تا به اين ترتيب بتواند به آرامش روحي برسد و اين فرزند بتواند جاي خالي فرزند از دست رفته را براي او پر كند اين راهكار جنبه درماني براي والدين دارد و در چنين مواقعي پس از مشورت با روانپزشكان مي توان از اين راهكار استفاده كرد؛ اما تعيين جنسيت در هيچ جاي دنيا پذيرفته شده نيست. به طور كلي وقتي لقاح در شرايط طبيعي و بدون دستكاري ژنتيكي انجام مي شود، بسياري از موانع پشت سر گذاشته مي شود. اسپرمي به تخمك مي رسد كه بهترين است و هيچ خطري آن را تهديد نكرده است؛ يعني انتخاب فيزيولوژيكي كه در طبيعت اتفاق مي افتد به مراتب بهتر از دستكاري هايي است كه در شرايط آزمايشگاهي انجام مي شود؛ بنابراين هرچه اين كار طبيعي تر باشد، بهتر است. در مواقعي مثلا وقتي احتمال ابتلا به بيماري هاي ژنتيكي وجود داشته باشد به ناچار بايد از روش هاي تشخيصي پيش از لانه گزيني استفاده كنيم. امروزه با استفاده از اين روش ها افرادي كه در گذشته با مشكل مواجه بودند براحتي صاحب نوزاد سالم مي شوند. اين آزمايش ها بسيار گسترده است و مي توان طيف وسيعي از بيماري هاي ارثي را پيش از لانه گزيني در نطفه مورد بررسي قرا ر داد.

به نظر شما صحبت كردن از امكان تعيين رنگ چشم يا مو به نوعي به منزله به نمايش درآوردن توانمندي هاي پژوهشگران علم ژنتيك نيست؟

من فكر مي كنم يكي از دلايل همين است. اما دليل مهم تر كسب درآمد است. متاسفانه وقتي به يك موضوع از نظر تجاري نگاه مي شود به نوعي به انحراف مي رود. البته افرادي كه به چنين توانمندي هايي مي رسند، هزينه بسياري را متحمل مي شوند؛ اما اگر بخواهيم براي انجام اين كارها يكسري اصول را زير پا بگذاريم اصلا با اين كار موافق نيستم.

آيا ممكن است تعيين رنگ چشم و مو پيامدهايي را به همراه داشته باشد كه در آينده خود را نشان دهد؟

بله، ممكن است. ما هنوز نسبت به آينده مطمئن نيستيم. در بدن انسان 25 هزار ژن وجود دارد. اين ژن ها بيش از صد هزار نوع پروتئين توليد مي كند. اين ژن ها روي بخشي به نام اگزوم مستقر است كه قسمت كد كننده DNA موجود در كل ژنوم ماست. مجموعه توالي كد كننده پروتئين براي DNA قسمت بسيار كوچكي از ژنوم ما را تشكيل مي دهد؛ يعني بيشتر آن را قسمت غير كدكننده اي تشكيل مي دهد كه در گذشته تصور مي شد هيچ ارزشي ندارد. وقتي DNA رونويسي و سپس به پروتئين تبديل مي شود، قسمت غيركدكننده حذف مي شود؛ اما امروزه نشان داده شده است اين قسمت نقش مهمي دارد و مي تواند بعضي از ژن ها را خاموش كند و در اتصال بين اگزون ها هم نقش مهمي دارد؛ بنابراين دستكاري ژن ها با هدف طراحي نوزاد قبل از تولد مي تواند در اين قسمت ها اختلال ايجاد كند.

و سخن آخر؟

بايد در نظر داشته باشيم قبل از اين كه علم مطرح شود، دنبال اين بوديم كه نسبت به پديده هاي اطرافمان اطلاعاتي را به دست آوريم. امروز جوي بر جامعه حكمفرماست كه فكر مي كنيم همه چيز را مي دانيم و مي خواهيم بگوييم ما از آنچه هست، بهتريم. ما خودمان را برتر از طبيعت مي دانيم . در بعضي جاها كه اخلاق و مسائل معنوي مطرح نيست، اينچنين تصور مي شود. اين شروع انحطاط ماست و باعث مي شود خيلي سريع سقوط كنيم. خيلي موضوعات در حوزه علمي ناشناخته است و نبايد تصور كنيم قدرت ما فراتر از طبيعت است. خدايي كه ما را آفريده خصوصياتي را در وجود ما نهاده است كه نبايد درصدد تغيير اين ويژگي ها و خصوصيات باشيم. ما بايد بپذيريم اگر بخواهيم در خلقت خدا تغييراتي را ايجاد كنيم، نظم جهان هستي به هم مي ريزد. اين تغيير مانند يك دومينو عمل مي كند. ما انسان ها در طبيعت فراتر از محدوده ها و اختياراتمان قدم گذاشته ايم. لايه ازن تخريب شده است. نهنگ ها دسته جمعي خودكشي مي كنند. همه اجزاي اين دنيا به هم متصل است، چون تغييراتي كه بشر ايجاد كرده نظم طبيعت را به هم ريخته است. اگر دستكاري ژنتيكي در حد رفع مشكل يا بيماري باشد خوب است؛ اما اگر فراتر از اين باشد در آينده عواقبي را همراه خواهد داشت.

طرح ژنوم انساني

شايد به جرات بتوان گفت يكي از بزرگ ترين طرح هاي علمي بين المللي در رابطه با يافتن نقشه كامل مولكول هاي تشكيل دهنده DNA، طرح ژنوم انساني است. اين طرح تقريبا حدود 15 سال به طول انجاميد. يعني سال 69 آغاز شد و پايان آن سال 80 گزارش شد. اين كار در ابتدا از سوي انستيتو ملي سلامت (NIH) و انستيتو ملي تحقيقات ژنومي انسان (NHGRI) آمريكا آغاز شد و قرار بر اين بود بررسي توالي هاي 3.3 ميليارد باز آلي تشكيل دهنده ژنوم انساني در دانشگاه هاي مختلفي انجام شود. بتدريج انگلستان، ژاپن، فرانسه، آلمان، اسپانيا و چين نيز به اين طرح پيوستند. از آنجا كه شروع اين طرح همراه با نكاتي بود كه ممكن بود در آينده بر مبناي نقشه ژنوميك افراد روي شرايط اجتماعي و اقتصادي آنها تاثير بگذارد و با پيامدهايي نظير ممانعت از روند استخدامي افراد در يك سازمان يا موسسه به دليلي از جمله وجود يك تغيير ژنتيكي در يك فرد و مستعد بودن او به يكي بيماري همراه باشد، برنامه مفاهيم اخلاقي، قانوني و اجتماعي تحت عنوان ELSI با تخصيص 5 درصد از بودجه سالانه طرح به تصويب رسيده و اجرا شد. سرانجام اين طرح تحولي بزرگ را در دانش ژنومي انسان در ابعادي بسيار وسيع ايجاد كرد كه مزيت هاي بسياري را براي بشر به همراه داشت.

فرانك فراهاني جم / گروه دانش

دوشنبه 25 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: واحد مرکزي خبر]
[مشاهده در: www.iribnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 73]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن