تور لحظه آخری
امروز : جمعه ، 25 آبان 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):خشم از شيطان و شيطان از آتش آفريده شده است و آتش با آب خاموش مى شود، پس هرگاه يكى ...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

اوزمپیک چیست

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

نگهداری از سالمند شبانه روزی در منزل

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1829703919




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

نسبت منافع ملي و مسئوليت‌هاي فراملي نظام ج.ا. ايران در انديشة سياسي امام‌خميني(ره)


واضح آرشیو وب فارسی:فارس: نسبت منافع ملي و مسئوليت‌هاي فراملي نظام ج.ا. ايران در انديشة سياسي امام‌خميني(ره)
امام‌خميني(ره) در تبيين نسبت منافع ملي نظام اسلامي با مسئوليت‌هاي فراملي آن، ديدگاه ساير رويكردها در تضعيف يا حذف يكي ازطرفين اين نسبت به‌نفع ديگري را نفي‌كرده، مدعي يك رابطة مبتني‌بر ديالكتيك تنافع (نفع دوطرفه) بين اين دوحوزه از سياست نظام اسلامي است.


بخش اول

چكيده

نگارنده، ضمن تشريح ادلة متقن رسالت جهاني اسلام، به‌معرفي رويكردهاي مختلف به‌مسئلة پژوهش، تحت عنوان رويكردهاي جهان‌گرايي اسلامي مي‌پردازد. آنگاه به‌مدد دو رهيافت، براساس انديشة امام به‌بررسي اين رويكردها و نقد آنها اقدام كرده، رويكرد متفاوت و جامع امام را در موضوع مذكور تبيين مي‌كند. بدين‌سان توضيح مي‌دهد كه سيرة سياسي امام‌خميني(ره) در تبيين نسبت منافع ملي نظام اسلامي با مسئوليت‌هاي فراملي آن، ديدگاه ساير رويكردها در تضعيف يا حذف يكي ازطرفين اين نسبت به‌نفع ديگري را نفي‌كرده، مدعي يك رابطة مبتني‌بر ديالكتيك تنافع (نفع دوطرفه) بين اين دوحوزه از سياست نظام اسلامي است.

كليد واژگان: جهان‌شمولي اسلام، ملي‌گرايي اسلامي، جهان‌گرايي، امام‌خميني(ره)، مسئوليت‌هاي فراملي، منافع ملي.

مقدمه

انقلاب اسلامي ايران براي خود رسالتي جهاني قائل است. اين رويداد، خود را بستر‌ساز حركت و جنبشي مي‌بيند كه آرمان غايي آن، جهان‌داري اسلامي به‌رهبري امام موعود(ع) مي‌باشد. لذا براساس اين آموزه، درجهت گسترش حوزة نفوذ اسلام و انجام مسئوليت‌هاي جهاني تلاش مي‌كند.

در مواجهه با چنين رويكردي و با‌وجود گذشت سه‌دهه از پيروزي انقلاب اسلامي، براي عده‌اي اين سؤال مطرح است كه با توجه به ‌منافع و مصالح داخلي، چرا بايد در بيرون از مرزهاي ملي و براي انجام به‌اصطلاح رسالت‌هاي جهاني، گام‌هاي فراملي و گاه به‌ظاهر معارض با منافع ملي برداشته شود؟ اين مسئله در عصر حاضر و با شكل‌گيري نظام دولت ـ ملت و به‌تبع آن، مفهوم منافع ملي پيچيدگي بيشتري يافته است. به‌منظور تبيين و تنقيح موضوع، پرداختن و پاسخ به چندسؤال ضروري مي‌نمايد.

سؤال اصلي اين پژوهش اين است كه در تزاحم بين منافع ملي با مسئوليت‌هاي فراملي نظام اسلامي، اولويت باكدام است؟ سؤالات فرعي نيز عبارتند از: 1. آيا اساساً در عصر غيبت امام معصوم(ع)، مسلمانان نسبت به‌جهان‌گرايي اسلامي (اقدام براي گسترش فراگيري اسلام در جهان) و انجام مسئوليت‌هاي جهاني آن وظيفه‌اي برعهده دارند؟ 2. گسترة مسئوليت‌هاي فرامليتي نظام اسلامي چه ميزان است و حدود آن چگونه تعيين مي‌شود؟

فرضية اصلي پژوهش اين است كه امام‌خميني(ره) با نفي تضعيف يا حذف يكي از دو حوزة منافع ملي و مسئوليت‌هاي فراملي نظام اسلامي به‌نفع ديگري، ضمن رفع تزاحم ظاهري بين اين دومقوله، رابطة متفاوتي را بين آنها تبيين مي‌كند.فرضية رقيب اول: امام‌خميني(ره) در تزاحم منافع ملي با مسئوليت‌هاي فراملي نظام اسلامي، معتقد به‌اولويت منافع ملي بوده و گسترة وظايف فرامليتي اسلامي را محدود مي‌داند.فرضية رقيب دوم: امام‌خميني(ره) در موارد بروز تزاحم بين مسئوليت‌هاي فراملي با منافع ملي، اولويت را به‌انجام مسئوليت‌هاي فراملي داده و منافع ملي را تابع آن قرار مي‌دهد.

منظور از جهان‌گرايي اسلامي در اين پژوهش، تلاش براي توسعة نفوذ و فراگيري اسلام و انجام مسئوليت‌هاي جهاني آن در عصر غيبت و در شرايط عدم‌قيادت ظاهري امام معصوم(ع) است. همچنين تلقي از انديشة امام‌خميني(ره) مجموعه مؤلفه‌هاي حاصل از انگاره‌هاي نظري و سيرة عملي ايشان است.

اين پژوهش به‌روش تحليل محتوا به‌بررسي موضوع و فرضيه‌ها مي‌پردازد. ساختار اين تحقيق نيز مسئله‌محور است. ابتدا اهم دلايل اثبات رسالت جهاني اسلام ارائه شده و سپس رويكردهاي جهان‌گرايي اسلامي، مقارن نهضت امام‌خميني(ره) معرفي مي‌شود. آنگاه به‌كمك دورهيافت تلاش مي‌شود بنيادهاي نظري تفاوت اين رويكردها با يكديگر ازجمله با رويكرد امام‌خميني به‌خصوص در نسبت منافع ملي با مسئوليت‌هاي فراملي تبيين ‌شود. رهيافت نخست در راستاي سؤال اصلي پژوهش و سؤال فرعي اول و رهيافت دوم در جهت تبيين سؤال فرعي دوم است. در آخرين بخش پژوهش، رويكردهاي ديگر از منظر انديشة امام مورد بررسي و نقد قرار مي‌گيرد.

اسلام و رسالت جهاني

دين اسلام براي خود رسالتي جهاني قائل است و براساس باور اسلامي، روزگاري عالم‌گير خواهد شد. جهان‌شمولي اسلام بدين‌معنا كه ديني است براي همة زمان‌ها، مكان‌ها و انسان‌ها، از عقايد ضروري همة مذاهب اسلامي است. (امام‌خميني، 1372الف: 310؛ 1378: 9 / 225) اين ادعا مبتني‌بر براهين عقلي، نقلي و تاريخي متقني است كه به‌اهم آنها اشاره مي‌شود.

يك. آيين فطري

دين اسلام در هماهنگي كامل با فطرت انساني است. (روم:30؛ امام‌خميني، 1376ب: 179 و 180؛ مطهري، 1384د: 13 و 14) اسلام، ديني جهاني بوده و جهاني مي‌انديشد. مقياس‌هاي اين دين، كلي و انساني است، نه قومي، نژادي و ملي. علت گرايش ساير ملل غيرعرب و دور از خاستگاه اولية اسلام نيز به‌همين ويژگي بازمي‌گردد. نمونة ممتاز اين گرايش، ايرانيان هستند كه به‌واسطة نزديكي جهان‌بيني اسلام با جهان‌بيني اشراقي ايران باستان، به‌سرعت جذب اين آيين توحيدي شدند. (اسلامي ندوشن، 1379: 26 ـ 24)

اين ويژگي متمايزكننده و برتري‌دهنده، ناشي از فطري‌بودن اسلام است كه جاذبة عمومي و در نتيجه، جهاني‌بودن اين آيين خردپسند را فراهم مي‌سازد. (مطهري، 1384الف: 69 و 70) لذا آموزه‌هاي اسلامي، قابل تعميم در وسعت بشريت است و اين يعني يك طراحي جهان‌شمول. اين گرايش دروني يعني فطرت، درصورت توجه و بيداري، مجذوب هم‌زاد بيروني خود يعني دين مي‌شود.

دو. دين كامل

عقل حكم مي‌كند كه به‌كامل‌ترين و برترين قانون كه معمولاً در آخرين مرحله وضع مي‌شود بايد عمل كرد. در سلسله مراتب اديان الهي، تكامل شرايع رخ داده است و كامل‌ترين شريعت با ظهور آخرين پيامبر ارائه شده است. لذا اسلام، برنامه‌اي جامع براي همة نيازهاي بشري است. (امام‌خميني، 1376الف: 5؛ 1372الف: 318؛ 1381: 2/ 246؛ 1378: 10/ 18، 5/ 383)

سه. دعوت جهاني

برخي ازخاورشناسان، در يك تهمت ناروا مدعي شده‌اند كه پيامبراسلام از آغاز، داعية جهاني نداشته ولي پس از ملاحظة پيشرفت در كار، تصميم به‌توسعة دعوت خود گرفته است. (مطهري، 1384الف: 62) دلايل بسياري در رد اين مدعا وجود دارد. مثلاً توجه به‌خطاب‌هاي موجود در آيات مكّي قرآن كه مربوط به‌سال‌هاي آغازين بعثت پيامبر مكرم اسلام| است، نشان از جهاني‌بودن دعوت او دارد. در اين آيات با «الناس»، «العالمين» و عناويني از اين‌دست، خطاب شده است. (تكوير: 27؛ سبأ: 28؛ انبياء: 105؛ اعراف: 158؛ امام‌خميني، 1378: 11/ 295)

دليل ديگر، عزتمندي و اظهار بي‌نيازي اسلام نسبت به‌قوم عرب در قبول يا رد اين آيين است، كه اگر نپذيرند اقوام ديگري با ويژگي‌ها و روحيات بهتر با دل و جان پذيرا خواهند بود. در تفاسير، از مسلمانان غيرعرب ازجمله ايرانيان به‌عنوان پذيرندگان راستين اسلام نام برده شده است. (زمخشري، 1429: 2/ 400) از سوي ديگر برون‌گرايي و خروج از مرزهاي ملي، ويژگي بسياري از مكاتب بشري و اديان الهي ازجمله اسلام بوده است. به‌عنوان مثال، جهان شاهد ظهور خاستگاه نظري مكتب كمونيسم در يك كشور و رشد و توسعة آن در كشورهاي ديگري بود. (مطهري، 1384الف: 67 ـ 63)

چهار. حكم تاريخ

محيط و تاريخ حيات بشري، دريايي است مملو از امواج بزرگ و كوچك رويدادها كه يا در اثر برخورد و تزاحم، يكديگر را مغلوب كرده، دچار موت اخترامي شده‌اند و يا براثر توسعه از قوتشان كاسته و با گذر زمان، دچار افول و موت طبيعي شده‌اند. اما در ميان نهضت‌هاي فكري، علمي، اخلاقي، هنري و... موج اديان الهي و به‌خصوص نمونة بارز آنها، يعني اسلام از اين قاعده فاصله گرفته‌اند.

چنان‌كه اسلام در اثر برخورد با ساير مكاتب و تمدن‌ها و با گذشت زمان و توسعة محيطي، رو به‌كاستي و زوال ننهاده، بلكه بر توان آن ‌افزوده و خود، موجد نهضت‌هاي عظيم فرهنگي و تمدني شده است و تا امروز نيز در معركة ايدئولوژي‌ها و مكاتب، رقيب سرسخت آنها است.

اين واقعيت تاريخي نشانة قدرت، حيات، جامعيت، جاودانگي و جهان‌شمولي اسلام است. اين حيات دائمي و هم‌افزايي موج اسلام، ناشي از ابتناي آن بر فطرت، عقل و جريان‌يافتن به‌وسيلة رهبراني شايسته است. (مطهري، 1384ج: 28ـ 21) چنان‌كه بشريت هرچه به‌لحاظ عقلاني رشد مي‌كند، درمقابل قدرت علمي و عقلي اسلام، بيشتر سر خضوع فرو مي‌آورد. (امام‌خميني، 1376الف: 201)

پنج. امت، جامعة جهان‌گرا

دين، مجموعه‌اي مقدس به‌نام امت را مي‌آفريند كه فرد دين‌دار عضو آن است و جلوه‌هاي گوناگون امر قدسي به‌عنوان حقيقت الهي در آن جلوه‌گر مي‌شود. (نصر، 1385: 298) امت، جامعه‌اي است كه در بطن آن، تعهد، تحرك و تكامل نهفته است. جامعه‌اي متشكل از افراد مسئول و داراي هم‌راستي فكري و عملي كه در حال حركت در يك مسير مستقيم، آشكار و استوار به‌سوي يك مقصد واحد است. هدف چنين جامعه‌اي كمال است، لذا در مسير «‌شدن» است. در حالي‌كه هدف معمول ساير جوامع، بهزيستي و خوب‌بودن است. (شريعتي، 1384: 46 ـ 44)

ازطرف ديگر، اين جامعة متعهد، يك رسالت جهاني نيز براي خود قائل است. امت علاوه‌بر تعالي و كمال خود، درپي آن است كه به‌عنوان الگو و نمونه براي تمام جهانيان، آنها را هم، به‌مسير رستگاري دعوت كند. اين مسئوليت جاودانة اوست كه نسبت به‌سرنوشت ديگران بي‌اعتنا نباشد. اين مسئوليت جهاني، با صفت جامعة وسط و شاهد‌بودن امت در لسان قرآني، رابطة منطقي دارد.

چنين جامعه‌اي خود را در زمان و مكان محصور نكرده و به‌عنوان يك هويت جمعي فراملي، در صحنه‌هاي سرنوشت‌ساز بشري انزوا و بي‌طرفي پيشه نمي‌كند؛ بلكه در كوران حوادث و صحنة كشمكش‌ها و تحولات جهاني، خود را متعهد به‌رهبري، آگاهي‌بخشي و نجات همة مردم به‌خصوص ستم‌ديدگان مي‌داند. امت مرز جغرافيايي ندارد. مرز اسلام، انسان است و سرزمين مسلمانان، پهنة جهان مي‌باشد. (همان: 60 ـ 56)

امت، مرز تاريخي هم ندارد. در رويكرد به‌آينده و ساختن آن، افراد امت در قالب كارِ فرازماني به‌عضويت آن درآمده و به‌كار گرفته شده‌اند. بدين‌معنا‌كه مسئوليت جمعي و انگيزة متعالي رشد عمومي بشريت، گروه‌هاي انساني را كه حتي ممكن است به‌لحاظ تاريخي نسبت به‌هم، برش خورده باشند، پيوندي فرازماني مي‌دهد تا اين شكل از جامعة انساني در طول تاريخ در‌جهت تعالي بشريت و تحقق آرمان‌شهر فعاليت كند.

اين ويژگي امت، ناشي از دوخصلت اساسي و نهادي اين جامعه، يعني فطري‌بودن و عقلانيت جوهري آن است. همچنان‌كه در جوامع مبتني‌بر فردگرايي، اصالت سود و عقلانيت ابزاري، انتظار چنين انسجام و يكپارچگي فرا‌تاريخي وجود ندارد و براي اعضاي آن، فرآيندِ متصلِ كارِ نسل‌هاي متفاوت و بعضاً منقطع، بدون آنكه هر نسل منحصراً از محصول تلاش خود بهره‌مند شده باشد، قابل درك نيست. (گودرزي، 1386: 175) اين خصيصة امت را مي‌توان عنصر يكپارچگي تاريخي ناميد.

شش. دلايل نقلي

استنادات قرآني و روايي فراواني براي جهان‌شمولي، جهان‌گيري و جهان‌داري اسلامي وجود دارد. (حجر: 38ـ 36؛ صف: 9؛ نور: 55؛ انبياء: 105؛ قصص: 5) هُوَ الَّذِي أ‌َرْسَلَ رَسُولَهُ بالْهُدَى وَدِين‌ِ الْحَقِّ لِيظْهرَهُ عَلَى الدِّين‌ِ كُلِّهِ وَلَوْ كَر‌ِهَ الْمُشْر‌ِكُونَ. (توبه: 33) او كسي است كه پيامبرش را با هدايت و آيين حق فرستاد تا آن‌را بر همة آيين‌ها پيروز گرداند، هرچند مشركان ناخشنود باشند.

آياتي همچون موارد مذكور، با قاطعيت تمام، بر گسترش جهاني ايمان اسلامي، غلبة قطعي صالحان و كوتاه‌شدن دست ستمكاران و جباران اشاره دارد. (مطهري، 1384د: 13 و 14) در روايات، تحقق استقرار دين در جهان و حاكميت صالحان و مستضعفان، به‌حكومت جهاني اسلام توسط امام دوازدهم شيعيان تفسير شده است. در منابع روايي به‌مباني جهان‌شمولي و جهان‌گرايي و چگونگي تحقق و ويژگي‌هاي نظام جهاني اسلامي و محقق‌كنندگان اين وعده پرداخته شده‌است. (مجلسي، 1369: 13 / 398 ـ 273، 482 ـ 478، 1148 ـ 1102)

ابتناي اسلام برفطرت انساني، دارابودن برنامة جهان‌شمول، سابقة درخشان تمدني، ارتباط سنت فكري اسلامي با انديشه‌هاي ساير تمدن‌ها به‌ويژه نمونه‌هاي باستاني غرب، (نصر، 1383: 97 ـ90) همگونگي ديني باساير اديان الهي و... ازمهم‌ترين ويژگي‌ها و دلايل توفيق نهايي اسلام در راه جهان‌شمولي و رقم‌زدن فصلي ديگر از سرنوشت بشري است. (پروانه، 1384: 161 و 162)

دغدغة تاريخي مسلمانان اين بوده و هست كه براي جهان‌گيرشدن اسلام، چه بايد كرد؟ مسئوليت پيگيري و تحقق اين آرمان با كيست؟ از چه روش يا روش‌هايي مي‌توان و بايد بهره گرفت؟ سؤالاتي از اين‌دست، سابقه‌اي به‌درازاي تاريخ اسلام دارد و در پاسخ به‌اين پرسش‌ها، مكاتب نظري به‌تبيين ديدگاه خود پرداخته و براساس آن، بعضاً دست به‌اقدامات عملي زده‌اند كه مي‌توان آنها را رويكردهاي جهان‌گرايي اسلامي ناميد.

در صدر اسلام، پيامبراكرم| ابتدا در قالب دعوت عامه، پيام جهاني خود را به‌امپراتوري‌هاي بزرگ ابلاغ كردند. (الاحمدي الميانجي، 1419ق: 2/ 508 ـ315) بعد از رحلت پيامبر، برخي خلفا ساير اقدامات ازجمله جهاد را نيز در پيش گرفتند. اين نوع رويكرد جهان‌گرايانه، در زمان حكومت‌هاي بعدي اسلامي نيز تا حدودي دنبال شد. (محمدي، 1386: 57 و 58)

هدف اصلي اين پژوهش نيز تبيين رويكرد اخيري بوده كه توسط بنيان‌گذار جمهوري اسلامي ايران ارائه شده است. البته در بررسي رويكردهاي جهان‌گرايانة اسلامي بايد به‌چند نكتة اساسي توجه داشت؛ يكي تفكيك فِرَق اصلي اسلامي به‌دليل تفاوت‌هاي اساسي در مباني نظريشان و ديگري، جريان‌يافتن اين رويكردها از طرق مختلفي همچون قدرت‌هاي سياسي، متفكران مسلمان و در برخي مقاطع، همراهي اين دوگروه با هم بوده است.

مثلاً در سده‌هاي اخير، با شكل‌گيري نظام دولت ـ ملت و مقتضيات خاص آن، رويكردهاي جهان‌گرايانه، بيشتر توسط مصلحان مسلمان به‌صورت فكري و فرهنگي پيگيري شده است. اصولاً با توجه به‌ارتقاي فكري و علمي بشر و ملاحظة شرايط زماني، روش‌هاي فرهنگي و عقلي در تعميم آموزه‌هاي اسلامي در جهان امروز داراي اولويت تام است؛ زيرا هدف غايي اسلام، هدايت و رستگاري بشر است، نه ازميان‌برداشتن آن.

رويكردهاي جهان‌گرايي اسلامي مقارن نهضت امام‌خميني(ره)

در برهة زماني مقارن با شكل‌گيري نهضت اسلامي در ايران به‌رهبري امام‌خميني به‌عنوان يك رويكرد جهان‌گرايانه، انواع ديگري از رويكردها در ميان مسلمانان وجود داشت كه بسياري از آنها سابقه‌اي طولاني در تاريخ اسلام دارند. بررسي همة رويكردهاي اسلامي كه مي‌توان آنها را در چند عنوان اصلي طبقه‌بندي كرد، نيازمند ارائة تحقيق مستقلي است و اين پژوهش صرفاً با مروري اجمالي به‌بازشناسي ديدگاه‌هاي متناسب با فرهنگ ديني حاكم بر‌ايران، يعني رويكردهاي شيعي مي‌پردازد.

اين رويكردها درواقع، اغلب به‌عنوان گونه‌هاي انتظار مهدي موعود و ظهور عظيم آن شناسانده مي‌شود كه خود، زاييدة نوع بينش دربارة تحولات و انقلاب‌هاي تاريخي به‌خصوص مصداق جهاني آن است. (مطهري، 1384د: 15) اين ‌رويكردها را مي‌توان در سه‌عنوان كلي تقسيم‌بندي كرد.

يك. رويكرد ضداصلاح (ويران‌گر)

يك‌نوع برداشت موجود در جامعة شيعي از مقولة مهدويت و انتظار انقلاب موعود، اين است كه آن انقلاب، ماهيتي انفجاري دارد و سامان‌يافتني است كه معلول پريشان‌شدن است. با توسعه و ترويج فساد و ظلم جهاني، آنگاه كه صلاح به‌نقطة صفر رسد و باطل تك‌تاز ميدان شود، ناگاه دست غيب از آستين برون آمده و حقيقت را نجات مي‌دهد.

لذا هرگونه صلاح و نقطة روشن، مانع ظهور اين منجي است. بنابراين، اين نوع برداشت شبه‌ديالكتيكي، وسيله‌هاي نامشروع ايجاد تباهي و فساد را به‌عنوان مقدمة هدف مشروع يعني انفجار مقدس و صلاح كلي، موجّه، مطلوب و مشروع دانسته و درنتيجه، مخالف هرگونه اصلاح است. (همان: 54 و 55)

جانب‌داران اين آموزه به دودسته تقسيم مي‌شوند؛ جمعي قائل به‌ترك امر به‌معروف و نهي از منكرند تا معصيت فراگير شود. (امام‌خميني، 1378: 21 / 14) لذا اگر خود، اهل گناه نباشند، در عمق جان، فاسدان را زمينه‌سازان ظهور مي‌دانند. (مطهري، 1384د: 55) امام‌خميني(ره) براين باور بود كه گروه ديگر، پا را از اين فراتر نهاده و معتقد به‌دعوت مردم به‌گناه هستند تا دنيا زودتر پر از ظلم و فساد شود. چنان‌كه حتي جا دارد جنايت‌كاران جهاني را دعا كرد. (امام‌خميني، 1378: 16 / 139، 21 / 14 و 15)

طبعاً اين نگرش بانگاهي غيرهمدلانه و گاه با ديدة عداوت، به‌مصلحان اجتماعي نگريسته، آنان را عامل به‌تأخيرافتادن انقلاب نهايي موعود قلمداد مي‌كنند. (مطهري، 1384د: 54 و 55) روشن است كه اين رويكرد، مخالف توسعة حوزة نفوذ اسلام، يعني جهان‌گرايي و به‌تبع آن، تأسيس نظام سياسي اسلامي است و همة مسئوليت را به‌نقطة نهايي منتقل مي‌كند.

دو. رويكرد منفعل

اين رويكرد، چهره‌اي غيرفعال از جهان‌گرايي و انتظار را ارائه مي‌كند. اين رويكرد نيز اقدام به‌اصلاح كلي را تنها برعهدة مصلح موعود جهاني مي‌داند. لذا معتقدبه عدم‌تكليف در قبال مسايل داخلي و بين‌المللي بوده، وظيفة منتظران آن قيام بزرگ را تنها دعا براي فرج مصلح و حداكثر امر به‌معروف و نهي از منكرِ محدود و فردي مي‌دانند.(امام‌خميني، 1378: 21/ 13 و 14) اينان معتقدند نبايد از اين حدود فراتر رفت. بنابراين در برخورد با حكومت‌هاي ستمكار و غير‌مشروع، قائل به‌ضرورت پذيرش سلاطين و حاكميت جور مي‌باشند. (همان: 3/ 339 و 340)

اين جريان با استناد به‌برخي روايات كه برافراشته‌شدن هرگونه عَلَم قبل از قيام قائم را طاغوت مي‌داند، تأسيس حكومت اسلامي در عصر غيبت را باطل و خلاف شرع برمي‌شمرد. (همان: 21/ 14 و 15) اين رويكرد، متعلق به‌‌نظرية تعليق حكومت مي‌باشد كه معتقد است به‌علت غيرمشروع‌بودن هر حكومتي در عصر غيبت و يا حداقل، فراهم‌نبودن شرايط تأسيس نظام سياسي اسلامي، حكومت ديني در اين عصر تعليق مي‌يابد. (بهروزلك، 1384: 84)

سه. رويكردهاي فعال

درمقابل دورويكرد قبلي، طيفي ازجريان‌هاي فكري هستند كه باكمي تسامح مي‌توان همة آنها را قائلين به‌انتظار سازنده و فعال معرفي كرد كه ازجمله، ضرورت تشكيل نظام سياسي در دورة غيبت را در رويكرد خود وارد كرده‌اند. اين جريان، ظهور منجي موعود را نه يك‌حركت انفجاري، بلكه آخرين حلقه از حلقات مبارزة دائمي اهل حق با اهل باطل در طول تاريخ مي‌داند كه به‌پيروزي نهايي حق‌گرايان و تحقق آرمان الهي آنان خواهد انجاميد. مهدي‌موعود(عج) مظهر نويدي است كه به‌اهل ايمان و عمل صالح داده شده ‌و سهيم‌بودن در اين ‌سعادت، به‌حضور عملي در گروه اهل حق بستگي دارد. (مطهري، 1384د: 57)

اصولاً اصلاح‌جويي و مبارزة دائم با فساد، از مختصات ايدئولوژي اسلامي است. اصل امر به‌معروف و نهي از منكر، مسلمان را در حال يك‌انقلاب فكري مداوم و اصلاح‌طلبي جاودان و مبارزة پي‌گير با فساد نگه مي‌دارد. (مطهري، 1382: 124) رواياتي كه به‌رخداد قيام‌هايي از طرف اهل حق در مقدمة قيام موعود و دولتي كه تا انقلاب مهدي تداوم خواهد داشت تصريح كرده‌اند، مساعد اين نوع رويكرد در مقولة انتظار است. (مطهري، 1384د: 58)

چهارنظرية اصلي را مي‌توان به‌عنوان اعضاي رويكرد فعال جهان‌گرايي اسلامي معرفي كرد. اين نظريه‌ها با تقدم و تأخر زماني نسبت به‌هم، در طول نهضت اسلامي امام‌خميني(ره) و يا پس از پيروزي آن، ظاهر شدند. علت اصلي تفاوت‌هاي آنها را نيز بايد در موضع‌گيريشان در قبال مسئوليت‌هاي فراملي جمهوري اسلامي ايران جستجو كرد. نوع تعريف اين نظريه‌ها از حدود مرزهاي قدرت حكومت اسلامي در زمانة غيبت متفاوت است.

1. نظرية ملي‌گرايي اسلامي

طيف اسلامي جريان ملي‌گرا در ايران، علي‌رغم پذيرش آرمان جهان‌گيري و جهان‌داري اسلام در عصر ظهور امام زمان(عج) و پايبندي به‌آموزه‌ها و وظايف ديني، معتقد است در دورة غيبت بايستي بيشتر براهداف ملي و خدمت به‌وطن از طريق اسلام نظر داشت. (بازرگان، 1361: 28 و 29، 37 و 38) تكنوكرات‌هاي صاحب اين رويكرد، مبارزه با رژيم شاهنشاهي را هم، به‌صورت انتقاد مبتني‌بر قانون اساسي مشروطه دنبال مي‌كردند. اين جريان، تئوري حكومت عملي اسلام را مبتني‌بر چند مؤلفة اصلي ارائه كرد؛

اول: قبول نظام دولت ـ ملت كه هرچند عقلاني و عادلانه نيست و محصول يك پروسة ظالمانة تاريخي مي‌باشد، اما به‌عنوان يك اجبار جهاني، مقابله با آن، هزينه‌هاي زيادي را به‌دنبال دارد.

دوم: پذيرش سيستم حاكم بر نظام بين‌الملل و كنارآمدن با آن.

سوم: درپيش‌گرفتن بازسازي و رشد ملي در قالبي هماهنگ با نظام و عرف حاكم بين‌المللي با نگاه به‌داخل.

چهارم: نيل به‌توسعه و آباداني و تحقق يك جامعة پيشرفته و ايده‌آل در داخل، خود بهترين تبليغ براي اسلام است.

پنجم: اين نگاه اسلامي با برد داخلي، خود را مدافع مسلمانان جهان مي‌داند ولي اين حمايت بايد اخلاقي و براساس ديپلماسي رايج در نظام بين‌الملل باشد، آن‌هم تا جايي‌كه مصالح جمهوري اسلامي به‌خطر نيفتد. بنابراين، هزينه‌كردن منابع ملي تنها درون مرزهاي داخلي داراي مشروعيت است و حتي در موارد محدود خارجي نيز بايد مصلحت ملي، مورد نظر باشد. (لاريجاني، 1369: 46 و 47)

لذا اين رويكرد با اعتقاد به‌تئوري حكومت عملي اسلامي، اولويت‌دادن به‌منافع و توسعة ملي و محور قراردادن خدمت اسلام به‌ايران، مخالفت تلويحي و يا حداقل بي‌تفاوتي خود نسبت به‌جهان‌گرايي و صدور انقلاب و پيگيري مسئوليت‌هاي فراملي اسلامي را به‌نمايش گذاشته، برخورد ارزش‌مدارانه با نظام حاكم بر روابط بين‌الملل را مطرود و خلاف شئونات جهاني تلقي مي‌كند؛ زيرا ارزش‌هاي انقلاب اسلامي را تنها در چارچوب مرزهاي جغرافيايي قابل قبول مي‌داند و از موضع منتقدانه و تعرض‌آميز نسبت به‌روابط و تحولات جهاني پرهيز مي‌كند؛ (امام‌خميني، 1384: 13 ـ 11) چراكه چنين مسئوليتي در زمان عدم‌حضور امام زمان(عج) برعهدة امت اسلامي نيست و اگر چنين رويه‌اي در‌پيش گرفته شود، عامل تضعيف دين مي‌شود. (بازرگان، 1363: 17)

2. نظرية واقع‌گرايي

طبق اصل اول اين رويكرد و مطابق باور عده‌اي، بايد به‌دنبال تحقق يك ملت نمونه در داخل با استفاده از تمامي ابزارهاي انقلابي، داخلي و بين‌المللي بود. براين‌اساس، تثبيت اوضاع داخلي، مقدم بر رويكرد جهاني و انجام مسئوليت‌هاي فراملي و تعرض به‌نظام نامطلوب بين‌المللي است. پس از نيل به‌اهداف داخلي مي‌توان به‌تدريج وارد مرحلة مخاصمه با محيط پيراموني و روابط جهاني ظالمانه شد.

دومين مؤلفة اين رويكرد، سياست تسالم فرصت‌طلبانه در روابط خارجي است؛ يعني بايد درصورت عدم‌آمادگي شرايط، تفاهم و مصالحه با وضع موجود و قدرت‌هاي بين‌المللي دنبال شود و هرجا شرايط مهيا شد، به‌اقتضاي منافع و مصالح ملي، چهرة تهاجمي، به‌ويژه درمقابل رژيم‌هاي اسلامي مستبد و وابسته نشان داده شود.

به‌طوركلي اين رويكرد را مي‌توان طرف‌دار حركت انقلابي در داخل و تفاهم در جامعة جهاني دانست. اين ديدگاه، استفاده از تمامي شيوه‌ها و ابزارها را براي دست‌يابي به‌اهداف انقلابي، موجه مي‌داند. (امام‌خميني، 1384: 13 و 14) لذا سومين مؤلفة اصلي اين رويكرد، مشروعيت ابزاري است.

3. نظرية آرمان‌گرايي

طرف‌داران اين رويكرد، مخالف با نظام دولت ـ ملت و دولت‌هاي ملي بوده، ايجاد مرزهاي جغرافيايي را به‌خصوص در جهان اسلام، دستاورد استعمار مي‌دانند كه درنتيجه آن، دنياي يك‌پارچة اسلامي تجزيه و دچار عقب‌افتادگي و نابساماني شده و ارزش‌هاي ديني، تحت‌الشعاع مؤلفه‌هاي ملي قرار گرفته است. در اين رويكرد كه به‌نظرية آتشفشان نيز معروف شده است (اسپوزيتو، 1388: 18) نظام موجود روابط جهاني به‌كلي نفي شده و پذيرش قوانين ظالمانه و مؤسسات و سازمان‌هاي وابسته به‌چنين نظامي مردود شمرده مي‌شود.

اينان معتقدند بايد در يك درگيري مستمر، با استفاده از توانايي‌هاي مختلف حتي از نوع نظامي و با حمايت از جنبش‌هاي آزادي‌خواه، تا جايگزيني يك نظام مبتني‌بر ارزش‌هاي اسلامي و انقلابي در سطح جهان، به‌حركت تهاجمي ادامه داد. لذا اين رويكرد به‌توجيه استفاده از ابزارهاي نظامي، چريكي و تسليحاتي براي مبارزة جهاني مي‌پردازد.

اين رويكرد، با اعلام اينكه اسلام فراتر از مرزهاي جغرافيايي است، معتقد است ماندن انقلاب در مرزهاي ملي و هدف قرارگرفتن صرف توسعة داخلي، سرآغاز شكست انقلاب و الگوي ارائه‌شده از سوي آن بوده و اين يك توطئه است. لذا با نفي علايق ملي و براساس تكليف‌گرايي، توسعة ملي را تنها به‌عنوان يك ابزار براي توسعة مرزهاي قدرت انقلاب در ملت‌هاي مسلمان و به‌خطر انداختن منافع استعمارگران و برخي دولت‌هاي اسلامي وابسته، مقبول مي‌داند. پس در سياست خارجي، اهداف ايدئولوژيك برمنافع ملي اولويت دارد. اين جريان، راهكار انقلاب‌هاي زنجيره‌اي را ارائه مي‌دهد. (امام‌خميني، 1384: 13 و 14)

اين رويكرد را مي‌توان معرف انديشه صدور مطلق انقلاب به‌عنوان وظيفة اصلي دولت اسلامي براي كمك به‌آرمان جهان‌گرايي اسلامي تلقي كرد كه برخلاف ملي‌گراها، هدف را از داخل به‌بيرون مرزهاي ملي منتقل مي‌كند و بر اين‌باور است كه واقعيات داخلي نبايد بررويكرد جهاني و ظلم‌ستيزي بين‌المللي تأثير منفي گذاشته و ما را از وظيفة اصلي، يعني حمايت از مسلمانان و مظلومان بازدارد. (فيرحي، 1383: 260 و 261)

4. نظرية امّ‌القري

اين رويكرد پسيني (لاريجاني، 1369: 50 ـ 48) چنين عرضه مي‌دارد كه جهان اسلام به‌عنوان يك امت، جامعه‌اي است با خصوصيات خاص خود كه عامل وحدت آن، مركزيت رهبري است. در ميان كشورهاي عضو اين جامعه، آن‌كه امكان رهبري كل امت را داشته باشد، به‌عنوان امّ‌القري شناسانده مي‌شود. ملاك اين امكان، نه‌موقعيت سوق‌الجيشي و امثال آن، بلكه تحقق ولايت است.

بدين‌معني‌كه سطح رهبري و پذيرش آن از مرزهاي جغرافياي ملّيش فراتر رود. ممكن است زماني اين موقعيت را يك كشور اسلامي به‌دست آورد و برمسند امّ‌القراي دارالاسلام قرار گيرد و پس ازمدتي اين جايگاه را از دست بدهد. در اين هنگام است كه شكست و پيروزي امّ‌القري، شكست و پيروزي كل جهان اسلام محسوب مي‌شود.

دكترين امّ‌القري در پاسخ عملي به‌تزاحم بين منافع حكومت امّ‌القري با مصلحت جهان اسلام و وظايف اسلامي، چنين بيان مي‌دارد كه همواره مصالح امت اولويت دارد مگر اينكه هستي امّ‌القري تهديد شود كه در اين‌صورت، حفظ آن نه‌تنها بر مردم امّ‌القري، بلكه بر همة امت واجب است. (همان: 49) از اينجا رابطه‌اي جديد بين جهان اسلام و امّ‌القري تعريف مي‌شود.

امّ‌القري به‌حمايت ازحقوق مسلمين و مستضعفين برمي‌خيزد و درمقابل، درصورت به‌خطر افتادن موجوديت مركزيت جهان اسلام، وظيفة واجب امت است كه يك‌پارچه به‌دفاع برخاسته، امنيت آن‌را تأمين كند. البته ارتقاي امنيت امّ‌القري، او را در حمايت از دنياي اسلام قدرتمندتر مي‌كند.

صيانت از حيات امّ‌القري نيز به‌معناي كامل كلمه است. هم ماهيت خارجي، يعني جغرافياي ارضي آن‌را شامل مي‌شود و هم جوهر معنوي آن‌را؛ (همان: 20) چنان‌كه در اين‌راه بايد گاهي تسالم با دول ظالم و فاسد را پيش گرفت. (فيرحي، 1383: 261 و 262) در مجموع به‌نظر مي‌رسد اين دكترين، مبتني‌بر مصلحت حكومت اسلامي، قائل به‌اين است كه در تزاحم بين اهداف و مسئوليت‌هاي برون‌مرزي با نيازها و منافع امّ‌القري، بايد به‌رفع نيازهاي آن انديشيد، نه‌صدور انقلاب و اين، تضمين امنيت امّ‌القري است.

منابع و مآخذ

1. قرآن كريم

2. نهج‌البلاغه، سيدرضي، 1383، ترجمة محمد دشتي، قم، مؤسسه فرهنگي تحقيقاتي اميرالمؤمنين.

3. الاحمدي الميانجي، علي، 1419ق، مكاتيب الرسول، المجلد الثاني، تهران، دارالحديث الثقافيه.

4. اسلامي ندوشن، محمدعلي، 1379، ايران چه حرفي براي گفتن دارد، تهران، شركت سهامي انتشار.

5. اسپريگنز، توماس، 1377، فهم نظريه‌هاي سياسي، ترجمه فرهنگ رجايي، تهران، آگاه.

6. اسپوزيتو، جان. ال، 1388، انقلاب ايران و بازتاب جهاني آن، ترجمه محسن مديرشانه‌چي، تهران، باز.

7. امام‌خميني، سيدروح‌الله، 1372الف، آداب الصلوة، تهران، مؤسسه تنظيم و نشرآثار امام‌خميني.

8. 1372ب، منشور روحانيت، تهران، مؤسسه تنظيم و نشرآثار امام‌خميني.

9. بي‌تا، كشف‌اسرار، بي‌جا، بي‌نا.

10. 1376الف، الاجتهاد و التقليد، تهران، مؤسسه تنظيم و نشرآثار امام‌خميني.

11. 1376ب، شرح چهل حديث (اربعين حديث)، تهران، مؤسسه تنظيم و نشرآثار امام‌خميني.

12. 1376ج، ولايت فقيه، تهران، مؤسسه تنظيم و نشرآثارامام‌خميني.

13. 1381، تقريرات فلسفه، ج2، تهران، مؤسسه تنظيم و نشرآثار امام‌خميني.

14. 1378، صحيفه امام، تهران، مؤسسه تنظيم و نشرآثار امام‌خميني.

15. 1384، صدور انقلاب از ديدگاه امام، تهران، مؤسسه تنظيم و نشرآثار امام‌خميني.

16. 1379، كتاب‌البيع، ج2، تهران، مؤسسه تنظيم و نشرآثار امام‌خميني.

17. 1369، وصيت‌نامه سياسي الهي، تهران، اسوه.

18. بازرگان، مهدي، 1361، حكومت جهاني واحد، تهران، پيام آزادي.

19. 1363، انقلاب ايران در دو حركت، تهران، نراقي.

20. برزگر، ابراهيم، 1373، مباني تصميم‌گيري سياسي از ديدگاه امام‌خميني، تهران، سازمان تبليغات اسلامي.

21. بهروزلك، غلامرضا، 1384، سياست و مهدويت، قم، حكمت رويش.

22. پروانه، محمود، 1384، جهاني‌شدن و تأثير آن بر جنبش‌هاي رهايي‌بخش جهان اسلام، قم، دانشكدة شهيد محلاتي.

23. حقيقت، سيدصادق، 1376، مسئوليت‌هاي فراملّي در سياست خارجي دولت اسلامي، تهران، مركز تحقيقات استراتژيك رياست جمهوري.

24. دهشيري، محمدرضا، 1380، درآمدي بر نظريه سياسي امام‌خميني، تهران، مركز اسناد انقلاب اسلامي.

25. زمخشري، محمدبن‌عمر، 1429ق ـ 2008م، الكشّاف، بيروت، دارالكتاب العربي.

26. شريعتي، علي، 1384، شيعه، تهران، الهام.

27. (علامه) حلي، حسن‌بن‌يوسف، 1360، كشف الفوائد في شرح القواعد العقائد، تبريز، مكتب اسلام.

28. عليخاني، علي‌اكبر و همكاران، 1384، انديشه سياسي در جهان اسلام، از فروپاشي خلافت عثماني، تهران، پژوهشگاه علوم انساني، فرهنگ و مطالعات اجتماعي.

29. فيرحي، داوود، 1383، نظام سياسي و دولت در اسلام، تهران، سمت.

30. كديور، محسن، 1376، نظريه‌هاي دولت در فقه شيعه، تهران، ني.

31. گودرزي، غلامرضا، 1386، تصميم‌گيري استراتژيك (مطالعه موردي رويكرد موعودگراي شيعه)، تهران، دانشگاه امام صادق(ع).

32. لاريجاني، محمدجواد، 1369، مقولاتي در استراتژي ملّي، تهران، مركز ترجمه و نشركتاب.

33. مجلسي، محمدباقر، 1369، بحارالانوار، ج13 (مهدي موعود)، ترجمه علي دواني، قم، دارالكتب الاسلاميه.

34. محمدي، منوچهر، 1386، بازتاب جهاني انقلاب اسلامي، تهران، پژوهشگاه فرهنگ و انديشه اسلامي.

35. مطهري، مرتضي، 1368، جهاد، تهران، صدرا.

36. 1384الف، خدمات متقابل اسلام و ايران، تهران، صدرا.

37. 1384ب، سيري در سيره ائمه، تهران، صدرا.

38. 1384ج، سيري در سيره نبوي، تهران، صدرا.

39. 1384د، قيام و انقلاب مهدي از ديدگاه فلسفه تاريخ، تهران، صدرا.

40. 1382، وحي و نبوت، تهران، صدرا.

41. ناييني، محمدحسين، 1378، تنبيه‌الامه و تنزيه‌المله، تهران، شركت سهامي انتشار.

42. نصر، سيدحسين، 1385، در جستجوي امر قدسي، ترجمه سيدمصطفي شهرآييني، تهران، ني.

43. 1383، سنت فلسفي در ايران و اهميت آن در جهان معاصر (مجموعه مقالات سنت عقلاني اسلامي در ايران)، ترجمه سعيد دهقاني، تهران، قصيده‌سرا.

سيدمحمدرضا احمدي طباطبايي/ استاديار دانشگاه امام صادق(ع).

محمود پروانه/ كارشناسي ارشد علوم سياسي دانشگاه امام‌صادق(ع).

منبع: فصلنامه مطالعات انقلاب اسلامي شماره 25

ادامه دارد...........

دوشنبه 25 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: فارس]
[مشاهده در: www.farsnews.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 77]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن