واضح آرشیو وب فارسی:خبر آنلاين: افزايش خانه هاي مجردي در تهران/ تك نشيني وخوش نشيني در پايتخت
شفق محمدحسيني: حالا مرد يا زن بودنش ديگر نظر مالك است و هفت خاني كه بايد مستاجر از آن رد شود، كه آيا به مجرد خانه اش را اجاره مي دهد، يا نه؟ هرچند برخورد همه مشاوران املاك به يك صورت نيست، بستگي به بافت منطقه اي كه متقاضي براي سكونت انتخاب مي كند، رفتارها متفاوت است. بررسيهاي ميداني خبرآنلاين، نشان مي دهد تقريبا در تمام مناطق تهران، به خصوص محله هاي پرجمعيت تر، اجاره و رهن خانه هاي مجردي، بدل رويه عادي شده است. رويه اي كه نشان مي دهد زندگي مجردي، يا تك نشيني در تهران، افزايش يافته.
مثلا در محله اي واقع در شرق تهران، پشت ويترين املاكي هاي حوالي ميدان امام حسين، پرشده است از خانه هايي كه بي شباهت به خوابگاه دانشجويي نيست، اما فقط به مردها اجاره داده مي شود. با بهايي كمتر از خانه هاي مستقل، اما تقاضاي بالاي مردهاي مجرد سبب شده است ، تا اغلب خانه هاي كلنگي اين محدوده، به اين شكل اجاره داده شود. هرچند املاكي ها معتقدند كه اين منطقه براي زناني كه دنبال خانه هاي مجردي هستند، مناسب نيست و حتي پرسيدنش را هم چندان مناسب نمي دانند.
اما زنان هم سهم كمي در افزايش ميزان تك نشيني در خانه هاي مجردي ندارند، هرچند همه نمي توانند يك آپارتمان اجاره كنند و برخي به پانسيون هاي دانشجويي مي روند و با اجاره ماهي 600هزارتومان در حوالي خيابان آرژانتين، كه بيش از ديگر مناطق شهر از اين دست اقامت گاه ها براي خانم ها دارد، و دادن بهاي وديعه اي حدود همين مبلغ، مي توانند ساكن شوند. هرچند اتاق هاي چند نفره هم يافت مي شود، اما مسلم است كه تنهايي آن هم در چهارديواري كه فقط خودت هستي و خودت، به مراتب بهتر است از زيستن كنار آدم هايي كه هيچ از آداب و رفتارشان نمي داني. اين را دختر جواني مي گويد كه براي كاركردن به تهران آمده است. كارش را دوست دارد، اما دوري از خانواده هم چندان آسان نيست. او كه خانه موردنظرش را نيافته است، ترجيح داده زيرسايه پانسيوني زيست كند، تا حداقل مشكلاتي را كه براي يافتن سوييتي تك نفره داشت، پيدا نكند.
ولي زحمت يافتن خانه براي تك نشيني، بيشتر بر عهده مشاوران املاك است. مشاوران املاك منطقه هايي كه اغلب ساكنانش را قشر متوسط و ميانه جامعه تشكيل مي دهند، اما با اين مساله راحت تر كنار آمده اند، به طوري كه به قول خودشان يك « فايل» جدا براي خانه هاي مجردي دارند. بالارفتن آمار خانه هاي مجردي هرچه هم كه باشد، براي املاكي ها بيش از همه سودآور است، آن هم در شرايطي كه برخي افراد «خاص» حاضرند بيش از اجاره بها را بپردازند، براي اينكه مكاني شيك، در محوطه اي آرام و دنج را اجاره كنند. جايي كه ديگر همسايه ها سرشان به كار خودشان است و سرك به آپارتمان كناري نمي كشند. مانند خانه هاي كنار هم و تودرتوي پايين شهر نيست كه خريدن نان هم نقل مجالس همسايه هاست.
از كارگران مهاجر تا خارجيهاي تك زي
آنقدر تفاوت ميان خيابان هاي اين شهر وجود دارد، كه انگار نه انگار همه تكه اي از پازل يك شهر هستند. جنوب شهر، پاتوق كارگران مهاجري است كه تنها به دنبال جاي خوابي هستند، تا شب را به صبح برسانند و صبح علي الطلوع راهي كار شوند. درآمدشان هم به زحمت كفاف مخارج خانواده اي را مي دهد، كه چشم به راه دست چروكيده از كار مرداني هستند كه نان آور خانه اند. اغلب اين كارگران براي كارهاي فصلي از شهرستان هاي دور و نزديك به تهران مي آيند و در خانه هايي ساكن مي شوند، با اجاره بهاي اندك. در جامعه تك نشين و مجردزي تهران، اينها هم به حساب مي آيند. هرچند هنوز آمار دقيقي از تفكيك اين افراد با آنها كه مجردنشين هستند و اقامت كوتاه مدت ندارند، صورت نگرفته است.
اما در بالاي شهر خبري از كار و كارگري نيست. بلوار آفريقا (جردن)، يكي از همان منطقه هاست. خياباني پرحاشيه كه از گذشته هم به يكي از پاتوق هاي تهران معروف بوده است. خياباني كه همه براي دور دور و گردش شبانه از ديرباز به آنجا مي رفتند. حالا مشاوران املاك مي گويند كه در اين منطقه خانه ها حتي يك روزه هم اجاره داده مي شود. اتفاقي كه تنها در منطقه هاي ويژه ديده مي شود و مسلما حتي برخي از اين خبر اطلاع هم ندارند. مرد جوان كه يكي از مشاوران املاك است، با لبخند مي گويد: «اينجا خونه مجردي فراوونه. مشكلي هم پيش نمياد. تنها يكي دوبار پيش اومده، اونم به دليل مسائل مالي بوده. » تك نشينان جردن، براي اقامت كوتاه مدت كه از يك روز شروع مي شود و شبي حدود300هزارتومان به بالاست، آن هم در خانه هاي مبله، بيشتر متقاضيان، مردان هستند. درحالي كه براي اقامت هاي طولاني، زنان بيشتر متقاضي هستند. اما در اين منطقه به دليل خوش آب و هوا بودنش، برخي از مردهاي فرنگي هم ساكن هستند، كه اتاقي مبله براي اقامت كوتاه مدت را به هتل ترجيح مي دهند.
حتي در آگهي هاي درج شده در روزنامه هم اغلب منطقه هاي مركزي، شمال، شرق و غرب ديده مي شود و براي جنوب شهري ها گويا اين شهر، چندان هم شهر نيست. صاحب خانه خانم است، با دختري كه متقاضيان اجاره را يكي يكي بررسي مي كند . از مرد مجردي كه قبلا ساكن اينجا بود، رضايت نداشتند. ماه آخر اجاره اش را هم نداد و رفت. همين باعث شده است كه حالا كمي بيشتر احتياط كنند. پيرزن مي گويد: «همين كه مي بينند از مرد خبري نيست و با يك پيرزن طرف هستند، ديگر دبه مي كنند و آنقدر چانه مي زنند كه گاهي ازاجاره دادن پشيمان مي شوم.» حالا خانم جواني را يافته اند كه خانه را براي آرايشگاه مي خواهد، جايي حوالي پيچ شميران، محله اي در مركز تهران، پيرزن هم مي گويد: «همين كه زن است، خيالم راحت است. من هم دختر مجرد در خانه دارم.»
در جنوب كارگران در گرما و سرما مشغول كارند و در شمال، كنار شومينه روي مبل لم داده اند و به دوردست ها مي انديشند. اينها همه تفاوت آدم هاي شهري ست كه گم شده است در هياهوي جنوب و سكوت شمالش. شهري كه نه در دارد و نه دروازه و همه آنهايي كه مجذوبش شده اند را در خود فرو مي دهد. از كارگران فصلي گرفته تا آنهايي كه به سوداي زندگي در شهري بزرگ، ساكن پايتخت شده اند.
يکشنبه 24 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: خبر آنلاين]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 42]