تور لحظه آخری
امروز : دوشنبه ، 9 مهر 1403    احادیث و روایات:  پیامبر اکرم (ص):به وسيله من هشدار داده شديد و به وسيله على عليه ‏السلام هدايت مى‏يابيد و به وسي...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها




آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1819229621




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
 refresh

شهردار زن در سيستان و بلوچستان (+عكس)


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: شهردار زن در سيستان و بلوچستان (+عكس)
من جزو كساني بودم كه از همان اول كه به تهران آمدم، تصميم نداشتم در اين شهر بمانم. مي‌خواستم برگردم و به شهر خودم خدمت كنم. با اينكه من تهران را خيلي دوست داشتم، حتي روزهاي اولي كه به شهر خودم برگشتم، خيلي برايم سخت بود. محروميت‌هاي اينجا، بسيار آزار‌دهنده است. اما من مي‌خواستم، براي برداشتن اين محروميت‌ها تلاش كنم.
شرق نوشت:

ساميه بلوچ‌زهي، از خط‌قرمزها عبور كرده است. او دختر 26ساله، مجرد و اهل سنت است كه توانسته شهردار كلات (مركز شهر سرباز) در سيستان‌وبلوچستان شود. يكه‌تازبودن بلوچ‌زهي، تنها به همين‌جا ختم نمي‌شود؛ او توانست، با اكثريت مطلق آراي اعضاي شوراي شهر كلات، اين سمت را از آن خود كند. اتفاقي كه با وجود فضا و بافت سنتي سيستان‌وبلوچستان، رخدادي بي‌سابقه است. خانم شهردار، مي‌گويد كه طلسم مديريت زنان در سيستان‌وبلوچستان را شكسته. به‌حق كه چنين كرده است. او در خانواده‌اي هشت‌نفره زندگي مي‌كند. در خطه‌اي از ايران كه اغلب زنان هنوز به‌راحتي، قادر به استفاده از حقوقي همانند درس‌خواندن، انتخاب همسر و فعاليت اجتماعي نيستند. او با وجود همه اين موانع، دست از فعاليت نكشيد و درسش را ادامه داد. براي تحصيل در رشته منابع طبيعي به تهران آمد، اما برخلاف بسياري از دانشجويان شهرستاني، پايتخت پرهياهو را ترك كرد و به زادگاهش بازگشت تا براي برداشتن محروميت زنان، مردان و كودكان زادگاهش بجنگد. او انتخابش را سرآغازي براي خودباوري زنان بلوچ و به چالش‌كشيدن سلطه نظام مردسالاري در اين خطه از سرزمين ايران مي‌داند.

‌چطور شد كه تصميم گرفتيد، شهردار شويد؟

مي‌خواستم كمبودهايي كه خودم با آنها دست‌وپنجه نرم كردم، نسل‌هاي بعد از من نداشته باشند. نمي‌خواستم، برادرزاده، خواهرزاده و كودكان شهرم بدون داشتن پارك بزرگ شوند. اينجا بيشتر بچه‌ها افسرده هستند. شايد باور نكنيد، اما بچه‌هاي شهر ما با ديگر شهرها متفاوتند، آنها وقتي در شهر ديگري پارك مي‌بينند، انگار با چيز عجيبي روبه‌رو شده‌اند، بي‌نهايت هيجان‌زده مي‌شوند. آخر، شهر ما هيچ‌چيز ندارد. ما كمبودهاي بسياري داريم. حتي طرح جامع شهري نداريم. جايي نداريم كه زنان و مردان بتوانند به‌راحتي در آن قدم بزنند. يك قلعه تاريخي داريم كه سال‌هاست، بازسازي نشده و دارد از بين مي‌رود. شهر كلات هزارو200نفر جمعيت دارد اما روزانه پنج‌هزارنفر از روستاهاي اطراف براي فروش محصولات توليدي خود وارد اين شهر مي‌شوند و اين جمعيت شناور باعث ايجاد سد معبر و ترافيك شهري شده است. من مي‌خواستم كاري كنم كه اين مشكلات رفع شود، بنابراين تصميم گرفتم، شهردار شوم.

‌ابتدا كه فكر شهردار شدن در ذهن شما جرقه زد، با چه چالش‌هاي دروني روبه‌رو بوديد؟

من وقتي بحث شوراها مطرح بود، به اين علت كه خواهرم مي‌خواست كه در شوراي شهر عضو شود، براي نخستين‌بار به فكر افتادم كه من هم بايد كاري انجام دهم. اما واقعا نمي‌دانستم كه من مي‌توانم شهردار شوم؟ مي‌توانم مديريت كنم؟ با انبوهي از اين سوالات روبه‌رو بودم. در اين ميان، پدرم بسيار از من حمايت كرد. بعضي وقت‌ها بود كه نااميد مي‌شدم. اما پدرم به من اميد مي‌داد. اعضاي شوراي شهر (به‌خصوص رييس شوراي شهر) هم از من حمايت خوبي كردند.

‌شما سال‌هاي تحصيل خود را در تهران گذرانديد، در كدام منطقه ساكن بوديد؟ آيا فكر مي‌كرديد كه روزي بتوانيد، مسووليت شهرداري شهر خودتان را برعهده بگيريد؟

من در غرب تهران در «چارديواري» ساكن بودم. دانشگاه علوم تحقيقات درس مي‌خواندم. آن سال‌ها هميشه به نحوه شهرداري به‌خصوص شهرداري منطقه2 تهران توجه مي‌كردم. چگونگي اداره تهران هميشه مورد توجه من بود.

‌چرا مانند بسياري از دانشجويان شهرستاني، تهران نمانديد؟

من جزو كساني بودم كه از همان اول كه به تهران آمدم، تصميم نداشتم در اين شهر بمانم. مي‌خواستم برگردم و به شهر خودم خدمت كنم. با اينكه من تهران را خيلي دوست داشتم، حتي روزهاي اولي كه به شهر خودم برگشتم، خيلي برايم سخت بود. محروميت‌هاي اينجا، بسيار آزار‌دهنده است. اما من مي‌خواستم، براي برداشتن اين محروميت‌ها تلاش كنم.

‌براي خيلي‌ها عجيب است كه چطور شوراي شهر كلات، با توجه به محدوديت‌هاي موجود نسبت به زنان، به شما به‌عنوان شهردار راي دادند؟

به‌نظرم، شوراي شهر در راستاي اهداف خودشان به‌وجود يك شهردار همراه، خلاق و توانا نياز داشتند. من برنامه مشخصي داشتم. جوانگرايي، پيشرفت و توسعه شهر سرباز از مهمترين اهدافم بود. تقويت انديشه شورايي و مشورتي، استفاده از نخبگان جوان و در نهايت برنامه‌محوربودن را به‌عنوان عنصر مفقوده در تمام عرصه‌هاي مديريت شهري لازم مي‌دانستم. از سوي ديگر معتقدم كه شوراي شهر هوشيارانه پي برده است، راز موفقيت پدرانمان پرداخت حقوق نيمه ديگر جامعه، يعني زنان بوده است و دريافته‌اند كه سرنوشتشان به گونه‌اي پيچيده با سرنوشت ما گره خورده، به همين دليل با اكثريت مطلق آرا (پنج‌راي) توسط اعضاي شوراي اسلامي شهر سرباز به اين سمت انتخاب شدم. انتخابي كه با توجه به فضاي استان و بافت سنتي آن بي‌سابقه بوده است.

‌مردم از اين انتخاب حمايت كردند؟

بله خوشبختانه، اكثر مردم از اين انتخاب استقبال كردند، به‌خصوص مورد حمايت روحانيون قرار گرفتم. من يك‌سال سابقه كار در اداره منابع طبيعي به‌عنوان ناظر بخش جنگل دارم. به‌نظرم اين سابقه‌كاري در اعتماد مردم به من بسيار موثر بود.

‌جالب است كه زن‌بودن شما در اين انتخاب تاثير منفي نداشت.

من با توجه به حقوق مسلم خود در اصل بيست‌ويكم قانون اساسي، دنبال احقاق حقوق ازدست‌رفته زنان شهرم بودم. مي‌خواستم، زنان، اين قشر هميشه قرباني، به خودباوري برسند. اميدوارم كه اين حركت، زنگ شروعي براي تمام زنان زادگاهم باشد و آنها بتوانند نقش بيشتري در جامعه ايفا كنند. دوست دارم زنان، همراه برادران‌ خود در ساختن بنيادهاي اقتصادي، فرهنگي، سياسي و اجتماعي بكوشند. يادمان نرود، سال‌ها پيش زماني كه پدرانمان و برادرانمان در روستاها براي امرار معاش بر سر زمين‌هاي كشاورزي مي‌رفتند، مادران و دختران نيز چه در كارهاي خانه‌داري و چه در امور كشاورزي و دامداري دوشادوش آنها بودند. اميدوارم با انتخاب من، به عنوان نخستين شهردار زن بلوچ، در منطقه‌اي كه همچنان عده قليلي نسبت به حاشيه راندن زنان اصرار دارند، به زودي شاهد حضور بيشتر زنان در سمت‌هاي مديريتي باشيم.

‌ شما در اين مدت با برخورد نامناسبي روبه‌رو نشديد؟

من در اين مدت با هيچ برخورد نامناسبي مواجه نشدم. به نظرم، پس از اينكه ما شهرنشين شديم، زنان و دختران به مرور زمان از صحنه امور اجتماعي حذف و خانه‌نشين شدند. مردمان شهر سرباز، مردمان فهيمي هستند. آنها با انتخاب شورايي متفاوت، روح تازه‌اي در كالبد اين شهر تاريخي دميدند. اين مردم درس استواري را از كوه‌ها و درس تلاش و تكاپو را از رود هميشه جاريشان و درس نوع‌دوستي و صداقت را از اجدادشان آموخته‌اند.

‌زنان شهر سرباز نسبت به انتخاب شما چه واكنشي داشتند؟

زنان شهر، از اين انتخاب خوشحال شدند. مي‌دانيد كه بافت شهر سرباز، يك بافت سنتي است. انتخاب يك شهردار زن به خودي‌خود يك رويداد بسيار نادر در ايران است اما انتخاب يك شهردار زن از اقليت قومي و مذهبي بلوچ و اهل‌سنت تاكنون اتفاق نيفتاده بود. من با شهردار شدنم اميد و خودباوري را در بين زن‌هاي بومي زنده كردم. فكر مي‌كنم با اين اقدام، تعداد بسياري از زنان بتوانند، وارد عرصه‌هاي مديريتي و سياسي شوند. در واقع اين فرصتي است براي تمام كساني كه با وجود داشتن تخصص در انزوا قرار گرفته بودند.

‌بنابراين، به‌نظر شما اين انتخاب، سرآغازي براي بازنگري در نظام مردسالاري سيستان‌وبلوچستان است؟

بله، اين انتخاب مي‌تواند سرآغازي باشد براي خودباوري زنان بلوچ و بازنگري در نظام مردسالاري و تقويت حقوق و نقش اجتماعي زنان.



در اين چند روز شهردار بودنتان برخورد ارباب‌رجوع‌ها و پرسنل شهرداري با شما چگونه بوده؟

برخوردها خيلي خوب است. مديريت قبلي عملكرد مناسبي نداشته است. احساس مي‌كنم كه در حال حاضر، پرسنل شهرداري خيلي راضي هستند. آنها به من احترام مي‌گذارند. ارباب‌رجوع‌هايي كه در اين يك‌هفته به شهرداري آمدند، خيلي برخوردهاي خوبي داشتند. فكر نمي‌كردم كه مردم به اين خوبي از من استقبال كنند.

‌حالا از برنامه‌هايتان بگوييد، از برنامه‌هايي كه براي اجراي آنها انتخاب شديد.

شهر سرباز با مشكلات بسياري روبه‌رو است. من راه‌اندازي و توسعه زيرساخت‌هاي فرهنگي، ورزشي، رسانه‌اي، اجتماعي و هنري را در اولويت برنامه‌هايم قرار داده‌ام. مي‌خواهم از زنان و جوانان در اجراي فعاليت‌هاي شهري استفاده كنم. طرح‌هايي هم براي اوقات فراغت جوانان و زنان دارم. من خدمتگزار مردم شهر سرباز هستم و مي‌خواهم شرايط مناسب شهري را براي سلامت جسمي و روحي آنها فراهم كنم. از آنجايي‌كه زنان قشر آسيب‌پذير جامعه هستند و بخش اشتغال زنان تاكنون ناديده گرفته ‌شده است، مي‌خواهم كه شرايط مناسب كاري را براي آنها فراهم كنم. براي مثال هيچ اقدامي براي زنان دستفروش انجام نشده، دستفروشي يك زن يعني مرگ تدريجي او كه از سر ناچاري به دستفروشي روي آورده. من مي‌خواهم كه اين خلأ‌ها را برطرف كنم.

و حالا حس شما به عنوان يك خانم شهردار؟

من زن بلوچي هستم كه طلسم مديريت در اين شهر را شكستم و تنها اميدم داشتن شهري سبز و آسماني آبي است.

جمعه 22 آذر 1392





این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن