واضح آرشیو وب فارسی:مردم سالاری: فصل جديد روابط ايران و روسيه
روابط ايران و روسيه از گذشته يعني از پايان جنگ ايران و عراق به صورت جدي شكل گرفت و با وجود فراز و نشيبهايي كه طي اين سالها به ويژه بعد از روي كار آمدن ولاديمير پوتين در سال 2000 داشته است و به جز يك مقطع كوتاه يعني در دوره رياست جمهوري مدودوف كه به خاطر سياست بازسازي روابط بين روسيه و آمريكا، اين مساله بر روابطش با ايران نيز تاثير گذاشت و محدود شد اما با روي كار آمدن مجدد پوتين از سال 2012 مجددا اين روابط به صورت جديتري گرم شده و البته روي كار آمدن حسن روحاني هم از طرف دولت روسيه نه به عنوان اينكه ممكن است اين روابط محدود شود بلكه به عنوان اينكه سياست تعامل سازنده آقاي روحاني ميتواند برخي از مسائل موجود سياست خارجي ايران را در محيط بينالمللي حل وفصل كند مورد توجه قرار گرفته است.
از همه مهمتر اينكه دو كشور در دو سال گذشته در موضوع سوريه به صورت جدي با يكديگر همكاري كردهاند و منافع مستقيم و مشتركي در موضوع بحران سوريه داشتند، همچنين دو كشور نگران آينده افغانستان بعد از خروج نيروهاي ناتو در سال 2014 هستند و مجموعه اين مسائل باعث شده كه روابط ايران و روسيه در يك مسير مهم، سازنده و راهبردي قرار گيرد؛ البته موقعيت ايران در مذاكرات ژنو هم از طرف دولت روسيه مورد استقبال قرار گرفته و در حال حاضر روابط دو كشور روابط سازنده و خوبي است.
در مورد سفر آقاي لاوروف به تهران ميتوان عنوان كرد كه وي چند محور را دنبال كرده است؛ يكي از اين محورها مساله سوريه است كه دو كشور در سوريه موضع مشتركي در قبال تروريزم و نيروهاي مداخلهگر در امور سوريه و نيروهايي كه ناقض حاكميت ملي مردم سوريه هستند، دارند و به همين دليل هم دو كشور طي دو سال گذشته گفتوگوهاي متعددي پيرامون اين مساله داشتند و همكاريهايي هم به عمل آوردند؛توافق ژنو2 در مورد سوريه موضوع پر اهميتي است كه منافع مشترك ايران، روسيه و آمريكا در ثبات خاورميانه را به دنبال دارد.
در همين راستا پس از كودتا در مصر و اتفاقاتي كه در ليبي و مالي افتاد آمريكاييها به اين نتيجه رسيدند روندي كه در حمايت از تروريزم در منطقه گرفتند حتي ميتواند منافع ملي آمريكا را هم به خطر اندازد.
اين روي آوردن آمريكاييها به پروسه گفتوگوي تعاملي با ايران و روسيه بر سر سوريه موضوعي بود كه يك اتفاق مهم براي مسائل امنيتي خاورميانه محسوب ميشد، اين مساله اولين نتيجهاش روي توافق هستهاي بود.
بدينمعني كه حل مساله هستهاي يا گشايش پروندهاي براي حل و فصل موضوع هستهاي ايران و سوءتفاهمي كه در غرب نسبت به اين موضوع پديدار شده، مسالهاي بود كه هم در آمريكا، هم در روسيه و هم در طرفهاي اروپايي به آن توجه شد.
ايران با روي كارآمدن آقاي روحاني قدم پيش گذاشت و اين فرصت را به دولتهاي غربي داد كه بتوانند يك باب جديدي از گفتوگو و حلوفصل را به دور از تنش و تهديد پيگيري كنند.
اين مساله مورد استقبال روسيه قرار گرفت يعني هم حل مساله سوريه و هم حل موضوع هستهاي ايران از طريق گفتوگو موضوعي است كه الان منافع ملتهاي منطقه خاورميانه و قدرتهاي بزرگ از جمله آمريكا و روسيه را هم شامل ميشود و اين برداشت مشترك از منفعت ثبات و امنيت در خاورميانه مسالهاي است كه به نوعي درباره آن اجماع شده و بازيگران اندكي مثل اسرائيل كه نگران جا ماندن از قافله تعاملات ايجاد شده هستند يا مثل عربستان كه فكر ميكند بازنده اين تحولات است، بقيه كشورها از اين پروسه حمايت ميكنند.
* كارشناس مسائل روسيه
پنجشنبه 21 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: مردم سالاری]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 49]