واضح آرشیو وب فارسی:فارس: فرزند شهيد ياسيني:پدرم براي رهايي از غرور شهادت برادرش لوح تقدير رهبري را به ديوار نكوبيد
فرزند شهيد ياسيني گفت: زماني كه عمويم در جنگ چذابه شهيد شد، مقام معظم رهبري يك لوح تقدير به پدرم هديه دادند، كه پدرم نگذاشت آنرا به ديوار بكوبند، ميگفت «ميترسم غرورش مرا بگيرد».
به گزارش خبرگزاري فارس از بوشهر، فرزند شهيد ياسيني صبح امروز در نشست شوراي شهر بوشهر با بيان خاطراتي از پدر شهيدش در شوراي شهر بوشهر گفت: در وصف شهيد ياسيني همين بس كه مقام معظم رهبري فرمودند:« ياسيني مردي مومن بود، صادق بود و صميمي بود، همينها موجب شده بود من به اين جوان اميدها داشته باشم.»
وي با بيان اينكه دو هزار و 759 ساعت پرواز با هواپيماي اف 4 توسط پدرم در نوع خود يك ركورد محسوب ميشود، افزود: شهيد ياسيني در عملياتهاي زيادي شركت داشتند كه از مهمترين آنها ميتوان به عمليات مرواريد و عمليات 140 فروندي اشاره كرد.
فرزند شهيد ياسيني با اشاره به هفتم آذرماه، ابراز داشت: شهيد ياسيني طي عملياتي در هفتم آذرماه 59 تعداد هفت ناوچه عراقي را به اعماق دريا فرستادند.
فرزند شهيد ياسيني درخصوص اقدامات شهيد ياسيني در پايگاه هوايي بوشهر گفت: راه اندازي آب شيرين كن در بوشهر و همكاري با امام جمعه وقت(حجت الاسلام فاضل فردوسي) در احداث مدرسه شهداي گناوه از مهمترين اقدامات اين شهيد بزرگوار در خدمترساني به مردم شهر و استان بوده است.
بهروز ياسيني با اشاره به عشق و علاقه پدرش به اهل بيت(ع) به خصوص امام علي(ع) اظهار داشت: يادم هست كه پدرم زورخانهاي در پايگاه هوايي احداث كرد و هر شب با هم به اين محل ميرفتيم.
وي ادامه داد: پدرم به امام علي(ع) خيلي علاقه داشت و به شيعهبودن خود شديدا افتخار ميكرد.
فرزند شهيد ياسيني افزود: زماني كه دانش آموز بودم پدرم فرصت نداشت مرا از مدرسه به منزل ببرد ولي يادم هست تنها يك روز كه كارش را تعطيل كرده و براي بردنم به منزل دنبالم آمده بود، زماني كه در اتومبيلش نشستم و نميتوانستم شيشه آن را بالا بكشم به من گفت كه هيچ وقت نگو زورم نميرسد بلكه هميشه يا علي بگو و مطمئن باش زورت زياد شده و ميتواني كارهاي بزرگي انجام بدهي اما اگر نتوانستي آن گاه بگو تا كمكت كنم.
بهروز ياسيني با اشاره به خاطراتي كه شيرآقايي، يكي از همرزمان پدرش براي وي تعريف كرده بود، اظهار داشت: زماني كه پدرم بر روي خاك ايران پرواز ميكرد ارتفاع هواپيمايش را پايين ميآورد و اشك از چشمانش سرازير ميشد زيرا عاشق خاك و مردم كشورش بود.
وي با بيان اينكه شهيد ياسيني بوشهري نبود ولي خودش را بوشهري ميدانست، افزود: پدرم خودش را وقف بوشهر كرد و من نيز علاقه شديدي به بوشهر داشته و واقعا خودم را بوشهري ميدانم و دستان گرم مردم بوشهر را ميفشارم.
بهروز ياسيني با اشاره به شهادت دو تن از عموهايش در نبرد با رژيم بعث عراق، گفت: شهيد ياسيني دو تن از برادرانش را در جنگ از دست داده بود، به بيان ديگر مادربزرگ من سه تن از فرزندانش را تقديم انقلاب و كشور كرده است.
وي با بيان اينكه هم اكنون يكي از عموهايم جانباز است، اظهار داشت: در حال حاضر يكي از عموهايم از داشتن پا محروم است اما او هم مانند جدش گمنام بوده و اهل ريا نيست.
فرزند شهيد ياسيني در خصوص شهادت يكي از عموهايش به نام احمدرضا در جنگ چذابه گفت: زماني كه احمدرضا در جنگ چذابه شهيد شد، مقام معظم رهبري يك لوح به پدرم هديه دادند، رئيس دفتر پدرم ميگويد روزي كه شهيد ياسيني در دفتر نبود رفتم و اين لوح را بر روي ديوار نصب كرده و تصور ميكردم كه اين شهيد برزگوار خوشحال ميشود اما با كمال تعجب ديدم ايشان نه تنها خوشحال نشدند بلكه عصباني و ناراحت شدند.
وي ادامه داد: رئيس دفتر پدرم ميگويد وقتي از شهيد ياسيني دليل عصبانيتش را پرسيدم به من گفت كه ميترسم غرورش مرا بگيرد و به همين دليل از نصب آن بر روي ديوار خودداري ميكرد.
ياسيني با بيان اينكه پدرم جانباز 55 درصد بود و كسي نميدانست، ابراز داشت: شهيد ياسيني به شدت از ناحيه دست و كمر دچار آسب ديدگي و دردهاي شديد بود و به همين دليل وقتي شب ها به منزل ميآمد نميتوانست روي كمر بخوابد و من بايد هر شب با پاهايم روي كمر پدرم راه ميرفتم تا آرام شده و راحت بخوابد.
انتهاي پيام/66006/خ40
چهارشنبه 20 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: فارس]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 41]