محبوبترینها
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1830897385
مرتضی حاجی: خاتمی، هاشمیرفسنجانی، عارف و روحانی مشترکا برای انتخاب مجلس برنامه ریزی کنند
واضح آرشیو وب فارسی:نامه نیوز:
مرتضی حاجی: خاتمی، هاشمیرفسنجانی، عارف و روحانی مشترکا برای انتخاب مجلس برنامه ریزی کنند
زمانی که آقای خاتمی کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری بود به گونهیی با مردم سخن گفت که به دل مردم نشست. شخصیت، حرمت و منزلت مردم در هر حالی مورد اهتمام آقای خاتمی بود و به عنوان یک الگو برای تمام اصلاحطلبان مورد حمایت قرار گرفت. به گزارش نامه نیوز، روزنامه اعتماد در گفتگو با مرتضی حاجی وزیر دولت خاتمی نوشت:
با توجه به نتیجه انتخابات ریاستجمهوری اخیر این تلقی در ذهن مردم به وجود آمده است که اصلاحطلبان هنوز از پایگاه اجتماعی خیلی خوبی برخوردار هستند. همگی به نقش اصلاحطلبان در رای آوردن آقای روحانی واقف هستند. شما با توجه به این پایگاه اجتماعی اصلاحطلبان شانس آنان را برای انتخابات آینده چگونه ارزیابی میکنید؟
اکثریت مردم باور اصلاحطلبانه دارند و اگر که اصلاحطلبان موقعیتی در میان مردم به دست آوردهاند به دلیل زمینه فکری است که در مردم وجود دارد و شخصیتی مثل آقای خاتمی به دلیل اینکه این تفکر عمومی را نمایندگی میکند از چنین پایگاه اجتماعی برخوردار است. من هم فکر میکنم که با توجه به همین فضای فکری جامعه، اصلاحطلبان وظیفه دارند که بسیار هوشمندانه رفتار کنند و برای حضور در عرصههای دیگر مدیریتی مثل «مجلس» برنامهریزی درستی داشته باشند که مورد استقبال مردم هم قرار میگیرد. نکته مهمی که در این میان وجود دارد این است که در شرایط فعلی مجموعه اصلاحطلبان توسط رقبای تندرو متهم به مواردی میشوند که واقعیت ندارد. موضوعاتی میسازند و به اصلاحطلبان نسبت میدهند و سعی میکنند که چهرههای محبوب و شناخته شده اصلاحطلب را به گونهیی منزوی کنند. این شرایط میطلبد که در گزینش نیروها و انتخاب افراد برای کارهای آینده دقیقتر و با حوصله و گذشت عمل شود. مثلا آقای دکتر عارف به دلیل کار بزرگی که در انتخابات انجام داد از پایگاه خوبی در میان مردم برخوردار است و همینطور آقایان هاشمیرفسنجانی و خاتمی چنین شرایطی را دارند. حتی خود آقای روحانی که در راس مسوولیت اجرایی قرار دارد و علاوه بر ادبیات اصلاحطلبانه، رفتار نزدیکی به اصلاحطلبان دارد ولی این رفتار و گفتار نزدیکی زیادی به گفتمان اصلاحطلبی دارد. این مجموعه باید با هم برای انتخابات مجلس کار کنند. چنین شرایطی میطلبد که یک عزم جدی برای همکاری و هماهنگی و یک گذشت همهجانبه ایجاد شود و روی افراد مورد نظر زیاد به عنوان سهم خواهی پافشاری نشود و برای معرفی افرادی که شایستگی بیشتری دارند مورد قبول همگان هستند توافق شود. احزاب اصلاحطلب هم البته در شرایط فعلی فعال هستند اما باید سهمخواهی را کنار بگذارند و درباره شایستگیها با هم تفاهم کنند. اصلاحطلبان باید در عمل نشان بدهند که شایستگی را به وابستگی تشکلی ترجیح میدهند.
یعنی شما معتقدید که مجموعهیی از آقایان خاتمی، هاشمیرفسنجانی، روحانی و عارف باید با هم برای انتخابات مجلس دهم برنامهریزی کنند؟
در کنار هم و باهم.
یعنی این افراد باید از یک لیست واحد حمایت کنند؟
هنوز زود است که درباره لیست صحبت کنیم اما باید استراتژی و برنامه مشترکی را دنبال کنند.
در شرایط فعلی تصمیمات جریان اصلاحطلب از طرف یک شورای مشورتی گرفته میشود و تنها آقای خاتمی تصمیمگیرنده نیست. با توجه به فعالیت این شورا و نظرات متنوع آقایان هاشمی، روحانی، عارف و خاتمی فکر میکنید چقدر ممکن باشد که این افراد در کنار هم به نظرات مشترکی درباره انتخابات مجلس آینده برسند؟
البته وحدت میان این شخصیتها وجود دارد و چندگانگی دیده نمیشود. نتیجه انتخابات ریاستجمهوری اخیر نشان داد که این وحدت میان این شخصیتها وجود دارد و ثمرات آن هم بسیار دلچسب است حتی اگر برای بعضی موارد تلخ باشد.
البته در انتخابات ریاستجمهوری بحث بر سر یک نفر بود و درباره مجلس بحث بر سر تعداد زیادی از افراد است.
اصل موضوع تفاهم و هماهنگی است و تجربه اخیر میزان تاثیر آن را نشان داد. البته کار مشکل است و تعدد نامزدها توافق کامل را سخت میکند اما من گمان میکنم این کار شدنی است و با بلوغ فکری که در میان اصلاحطلبان وجود دارد و شخصیتهای هدایتکننده، مجموعه اصلاحطلبان ظرفیت رسیدن به چنین تفاهمی را دارند.
اصولگرایان تا اندازه زیادی از اجماعی که اصلاحطلبان در انتخابات ریاستجمهوری اخیر به آن رسیدند ،از تکرار آن هراس دارند. آنها طی سالهای اخیر نتوانستند به چنین اجماعی برسند و با وجود توصیههای ریش سفیدان اصولگرا در انتخابات ریاستجمهوری اخیر توجهی از سوی اصولگرایان صورت نگرفت. فکر میکنید که اصولگرایان بتوانند با توجه به هراسی که از اجماع دارند، اینبار به یک اجماع برسند؟
شخصا معتقدم هر چقدر این قطببندی سیاسی در جامعه شفافتر شود مردم بهتر میتوانند تصمیم بگیرند و این برای کشور بهتر است. اصلا نباید نگران اتحاد اصولگراها بود و اصولگراها نیز نباید نگران اتحاد اصلاحطلبان باشند. اجازه دهیم که مردم در یک فضای باز و شفاف تصمیم بگیرند و دو تفکر سیاسی کشور برای معرفی برنامههای خود فعالیت کنند. قطعا اگر دو جریان سیاسی اصلی کشور یکدیگر را به رسمیت بشناسند، قاعده رقابت را رعایت کنند و باهم باشند به سود کشور است و مردم خیلی راحت و با شناخت بیشتری تصمیم میگیرند و با این کار وزن هر گروه در جامعه مشخص میشود. بالاخره این دو جریان صاحب پیدا میکنند و امکان اینکه با هم بنشینند و درباره موضوعات اصلی کشور بحث کنند، فراهم میشود. نمیگویم که حتما با هم متحد باشند و وحدت داشته باشند اما بهتر است که درباره برخی مسائل چالشی کشور با هم گفتوگو و راهحل پیدا و دولت و مجلس را برای محقق کردن راهحلی که به آن میرسند یاری کنند. بنابراین من همانطور که دلم میخواهد اصلاحطلبان به وحدت برسند دوست دارم که اصولگرایان هم به وحدت برسند.
شما به تلاشهای افراطیون برای منزوی کردن چهرههای اصلاحطلب اشاره کردید. یکی از موضوعات دیگری که در دستور کار این افراطیون قرار گرفته است تلقی وجود اختلاف میان اصلاحطلبان و دولت آقای روحانی است. دوست دارند اینگونه جا بیندازند که اصلاحطلبان آنگونه که دوست داشتهاند در دولت به کار گرفته نشدهاند. شما این را قبول دارید که میان اصلاحطلبان و دولت اختلاف وجود دارد؟
نه تا آنجایی که من اطلاع دارم مشکلی میان آنان با دولت نیست.
اصلاحطلبان دلخور نیستند؟
نه. ممکن است افراد معدودی چنین باشند. بزرگان اصلاحطلب را که میبینید در حال حمایت از دولت هستند مثل آقای هاشمی و آقای خاتمی. دولت هم باید فرصت داشته باشد تا به امور اساسی که زندگی مردم را دچار مشکل کرده است رسیدگی کند و به نتیجه برسد. من استنباطی در این مورد ندارم که اصلاحطلبان دلخوری از دولت داشته باشند. ما میبینیم که دست دولت هم در انتخاب افراد خیلی باز نیست و نمیتواند افرادی را که برای منصبها مناسب میداند و فکر میکند که تخصص و تعهد کافی داشته و با برنامههای دولت هماهنگی دارند انتخاب کند. طبیعتا دولت باید در یک جاده پر دستانداز حرکت کند و در این جاده هم تکانها زیاد و کم طبیعی است.
بسیاری از اصلاحطلبان هم معتقدند که کمک به موفقیت دولت آقای روحانی زمینهساز موفقیت آنها در انتخابات مجلس است. شما هم قبول دارید؟
حتما هم همینطور است. پایگاه رای آقای روحانی عمدتا از طرف اصلاحطلبان است. ایشان به صراحت خودش را اصلاحطلب معرفی نکرده است که این کار هم اشکالی ندارد. فردی برای اداره کشور انتخاب شده است با برنامه و تفکر مشخص که این تفکر مورد حمایت قرار گرفته و رای هم آورده است. نتیجه عملکرد این دولت هم به پای کسانی که از او حمایت کردهاند نوشته میشود. همچنان که محصول عملکرد آقای احمدینژاد و دولتش به پای اصولگرایان نوشته شده است و هر چقدر هم اصولگرایان انکار کنند قابل قبول نیست. این همه مدت اصولگرایان از آقای احمدینژاد حمایت کردند و برخی موارد مثل قهر کردن و خانهنشینی وی را هم زیر سبیلی رد کردند و نادیده گرفتند. فرصت دادند که کار کند و در نهایت هم محصولش این شرایطی است که در حال حاضر میبینیم شورش که درآمد از چند وقت پیش شروع به فاصله گرفتن از احمدینژاد کردند اما آیا در فضای عمومی جامعه کسی پیدا میشود که بگوید نه احمدینژاد از اصولگرایان جدا بود؟ دولت آقای احمدینژاد با حمایت کامل اصولگراها سرکار آمد و این دولت هم با حمایت اصلاحطلبان سر کار آمد. همچنان که عملکرد احمدینژاد به پای اصولگراها نوشته میشود عملکرد روحانی هم به پای حامیانش نوشته میشود و نمیتوان از آن فاصله گرفت. مهمتر از اینکه این عملکرد به سود کدام جریان سیاسی بود همگان باید تلاش کنند که به سود جامعه و عموم مردم و در جهت تامین رفاه و زندگی بیدغدغه آنها باشد. همگی به این فکر باشیم. من معتقدم هر اقدام اصلاحطلبانه و درستی که انجام شود حتی اگر توسط یک اصولگرا باشد باید حمایت کرد چراکه کار خوب، خوب و کار بد هم بد است. حتما دولت آقای روحانی باید موفق شود چراکه این موفقیت خواست عموم مردم است.
با توجه به ارتباطاتی که دارید تا به حال دیدهاید که شخصیتهای بزرگ اصلاحطلب از عملکرد دولت آقای روحانی ابراز ناراحتی یا نارضایتی داشته باشند؟
نه، از مجموع دولت هیچ انتقادی دیده نمیشود.
یکی از انتقادهایی که به اصلاحطلبان وارد است نوع ارتباط آنها با بدنه اجتماع است که کارشناسان آن را ضعیف ارزیابی میکنند. این رویه اصلاحطلبان درست برخلاف اصولگرایان است که قشر متوسط جامعه را هدف گرفتهاند اما اصلاحطلبان در سالهای اخیر بیشتر با قشر روشنفکر جامعه ارتباط گرفتهاند. فکر میکنید علت این ضعف اصلاحطلبان در ارتباطشان با مردم چه بوده است؟
ارتباط با بدنه جامعه یا از طریق رسانهها، یا حضور مستقیم در اجتماعات مردمی یا از طریق تشکلها و احزاب صورت میگیرد. در شرایط فعلی رسانههای فراگیر اصلاحطلبان چند روزنامه هستند که به هر مناسبتی دچار مشکل میشوند. رسانههایی مثل رسانه صوتی و تصویری هم در اختیار آنان قرار ندارد. با وجود آنکه صدا و سیما باید ملی باشند اما اینکه چقدر ملی است را همگان میدانند. نهادها و تشکلهای مردمی هم در حوزه سیاسی همان احزاب هستند که احزاب بزرگ اصلاحطلب توسط افرادی که در قدرت بودند کارشان راحت نبود و از اساس یک بدبینی نسبت به کار حزبی و تشکیلاتی وجود داشت که از حضور مردم در قالب تشکلهای حزبی استقبال نمیشد. حتی اگر از سوی یک حزب برنامهیی مطرح میشد با آن به صورت منفی برخورد میشد. به بیان دیگر کار حزبی کردن در کشور ما نمیتوانست راحت پیش برود. پس ارتباط اصلاحطلبان با بدنه اجتماع از این طرق هم عملی نبوده است. آقای خاتمی هم که نماینده تفکر اصلاحطلبی در جامعه است تا پیش از انتخابات ریاستجمهوری بردن نامش هم در رسانهها ممنوع بود. من خودم مصاحبهیی داشتم و از آقای خاتمی نام بردم گفتند نمیتوان اسم ایشان را نوشت. این وضعیت اصلاحطلبان در ارتباطگیری با مردم بوده است. اما در عین حال میبینیم که حوزه نفوذ شخصیتی مثل آقای خاتمی و به طور کلی جریان اصلاحطلبی بسیار بیشتر از افرادی بوده که از این فرصتها برخوردار بودند. در نتیجه ضمن آنکه من قبول دارم ارتباط اصلاحطلبان با بدنه جامعه به نحو مطلوب انجام نشده است اما به دلیل سنخیتی که در گرایشات مردم نسبت به اصلاحطلبی هست ظاهرا یک تلهپاتی میان مردم و اصلاحطلبان وجود دارد و بدون آنکه ارتباط رسمی وجود داشته باشد این ارتباط میان اصلاحطلبان و مردم حفظ شد. میتوان گفت که یک ارتباط بیسیم میان آنان وجود دارد و زمانی هم که اظهارنظر آخر بزرگان اصلاحطلب درباره نامزد ریاستجمهوری انجام شد به سرعت کل جامعه مطلع شدند و در شهرها و روستاهای دوردست این پیام دریافت و کار به نتیجه رسید. باید گفت در ارتباط گرفتن ضعف وجود داشته است اما این ضعف آنقدر نبوده است که مانع انتقال پیام شده باشد. اگر فضا هم مناسبتر بود و ارتباطات جدیتر میشد بر رفتار عمومی جامعه هم تاثیر بیشتری میگذاشت و انسجامی که وجود دارد خیلی قویتر از حالا میشد.
شما فکر میکنید که چه صفتی میان اصلاحطلبان و به ویژه آقای خاتمی وجود داشت که بعد از هشت سال تخریب و ندادن فرصت برای دفاع در رسانهها، ایشان توانستند تاثیرگذاری خود بر مردم را حفظ کنند و بر آنها تاثیر بگذارند؟
زمانی که آقای خاتمی کاندیدای انتخابات ریاستجمهوری بود به گونهیی با مردم سخن گفت که به دل مردم نشست. شخصیت، حرمت و منزلت مردم در هر حالی مورد اهتمام آقای خاتمی بود و به عنوان یک الگو برای تمام اصلاحطلبان مورد حمایت قرار گرفت. اینکه مردم حق دارند بدانند و به اطلاعات دسترسی پیدا کنند و مردم باید از حقوق مصرح در قانون اساسی برخوردار باشند. مردم شریف و نجیب هستند، قرار نیست دنبال قهرمان باشند بلکه خود قهرمان هستند. این موضوعات در رفتار آقای خاتمی عملا دیده میشد و این در اعماق جامعه نیز نفوذ پیدا کرد. امروز نیز اصلاحطلبی باید مروج همین نگاه و تفکر باشد. اینکه مخالف حق نظر دادن دارد در جمله معروف «زنده باد مخالف» آقای خاتمی نمود پیدا کرد نه اینکه هر مخالفی را معاند بدانیم و جایش در زندان باشد. این سخنانی بود که در دل مردم نفوذ پیدا کرد. مردم ما خواهان صداقت و درستی هستند و آقای خاتمی این موضوعات را به عنوان شعار انتخاباتی مطرح نکرد و هرگز به مردم دروغ نگفت و با آنها با صداقت رفتار کرد. در پایان ماموریت هم اعلام کرد که ممکن است همه حقیقت را بنا به مصلحت کشور به مردم نگفته باشد اما دروغ هم به آنها نگفته است. این مساله مهم است. مردم با همه وجودشان احساس میکنند که دولت آقای خاتمی با مردم صادق بود و دروغ نگفت و ذهن مردم را فریب نداد. فطرتا مردم علاقهمند به درستکاری هستند و ذهنیت عمومی جامعه به آن باور دارد، در نتیجه هر کس از دل مردم صحبت کند در دل آنها هم جا دارد. در سالهای اخیر دیده میشود که در معرفی یک دولتمرد در بیشتر موارد اعلام میشود که فردی پاکدست است. این خیلی بد است که این کلمه را میشنویم. عموما افراد ناپاکدست هستند و یک نفر در این میان پیدا میشود که پاکدست است. این خیلی بد است که پاکدستی استثنا شده و جامعه اینگونه شده است که برای معرفی افرادی در بالاترین سطوح کشور از پاکدستی او سخن بگوییم. همه باید پاکدست باشند و اگر کسی ناپاکدست پیدا شد باید تعجب کرد. موضوع دیگر این است که در مزیت برخی افراد گفته میشود فلان فرد به هیچ جریان فکری وابستگی ندارد. این هم یک نقطه منفی است. آن فردی که از خودش وقت و مایه میگذارد و با همفکرانش برای کشور تصمیمسازی میکند آدم باارزشی است که باید قدر او را دانست. کاری به گرایشها نداریم که اصولگراست یا اصلاحطلب. مهم است که کسانی دلسوزانه وقت و انرژی مصرف میکنند و برای همافزایی تواناییها تشکیلاتی درست کنند و این تشکیلات را به مردم معرفی میکنند. چرا باید شرایطی باشد که کسی برای بیان خوبیهایش بگوید وابسته به هیچ جریان فکری نیست. آیا چنین کسی بیتفاوت یا حداقل کم توجه به مشکلات جامعه نیست؟ امیدوارم که پاکدستی دوباره عمومیت خودش را در جامعه پیدا کند و ذهنها دیگر از آثار اخباری مثل فساد سه هزار میلیاردی و سوءاستفاده در بیمه و آنچه در گزارشهای تحقیق و تفحصهای مجلس آمده است پاک شود و کشور روی ریل راستی و درستی قرار بگیرد و به همان چیزی که در شأن جمهوری اسلامی است بازگردیم.
البته ظاهرا مردم خودشان به این بلوغ فکری رسیدند که تشخیص بدهند کدامیک از مسوولان واقعا پاکدست هستند و کسی نتوانست از وضعیت اقتصادی آقای خاتمی یا وزرایش ایرادی بگیرد اما در دوره ریاستجمهوری آقای احمدینژاد که هر روز وعده اعلام لیست مفاسد اقتصادی داده میشد شاهد آن میزان از تخلفات اقتصادی بودیم. فکر نمیکنید قدرت تشخیص مردم هم نسبت به گذشته بیشتر شده باشد؟
مردم این را میدانند و به خوبی قضاوت هم میکنند اما اینکه در ادبیات سطح مدیریتی کشور چنین مواردی باب شود نشاندهنده یک فاجعه است. میخواهند وزیر معرفی کنند، میگویند که پاکدست است یا مجلس برای آنکه از احتمال تخلفات اقتصادی جلوگیری کند قانون وضع کند که باید اموال تا رده مدیرکل قبل و بعد از مسوولیت شناسایی شود تا غیرعادی اضافهیی نشود. این روند نگرانکننده است که فضا اینگونه شده است. من به این فضا اشکال دارم که کسی برای اثبات خودش بگوید پاکدست است. اگر در معرفی کسی بگوییم که پاکدست است مثل این است که بگوییم زنده است. معلوم است که همه افرادی که در حال زندگی هستند زنده هستند. پاکدستی هم باید یک عمومیت آنچنانی داشته باشد که درباره همگان صدق کند و اگر فردی هم مشکل داشته باشد به سرعت کنار زده و منزوی شود تا مشخص شود که جامعه، جامعه پاکان باشد.
اشاره شما به فقدان امکاناتی که اصلاحطلبان برای ارتباط با بدنه جامعه داشتند با توجه به روی کار آمدن آقای روحانی چقدر ممکن است تغییر کند؟ فکر میکنید چقدر دولت آقای روحانی در دادن این امکانات به اصلاحطلبان دست و دلباز باشد؟احزاب اصلاحطلب مثل سازمان مجاهدین انقلاب و جبهه مشارکت برای بازگشت به عرصه سیاسی کشور با مشکلاتی مثل واکنش افراطیون مواجه هستند. خوشبین هستید که این مشکلات حل شود؟
بنا نیست افراطیون سرنوشت کشور را تعیین کنند. آقای روحانی با شعار اعتدال نظر مردم را جلب کرده و مسوولیت پذیرفته و دولتش دولت تدبیر و امید است. باید تدبیر آقای روحانی به ثمر بنشیند، امید را در دلهای مردم زنده نگه دارد. بنا نیست تسلیم تندروها شود و فکر میکنم که آقای روحانی و وزارت کشور با تشکلهای مردمی و فعالیت احزاب موافق است. این خیلی خوب است که موضوع جدیدی به عنوان حقوق شهروندی از سوی رییسجمهور مطرح شده است. یکی از ابتداییترین موارد حقوق شهروندی هم همین است که چند نفری که با هم همفکری دارند دور یکدیگر جمع شوند و با هم کار کنند. موضوعات را به مردم منتقل کرده و نظرات شان را مطرح کنند. هر کس حق دارد که نظرش درباره آنچه در دنیا اتفاق میافتد را مطرح کند و من فکر میکنم دولت اعتدال آقای روحانی نباید به هیچوجه تسلیم تندروها بشود و باید کم کم سازوکاری پیدا کند که با ایجاد مناسباتی با تندروها آنها به منطق و اعتدال فرا بخواند.
در همین دولت یک روزنامه اصلاحطلب توقیف شد که نشان میدهد افراطیون هنوز قدرت دارند.
خب در دولت آقای خاتمی هم روزنامههای زیادی توقیف شدند و این موضوع تنها به خود دولت بازنمیگردد و قوه قضاییه هم در این امر دخیل است. باید با مذاکره و گفتوگو این مشکلات را حل کرد. گفتوگو خیلی مهم است. یکی از نقاط مثبتی که در مرحوم عسگراولادی وجود داشت این بود که با همه و حتی «جبهه مشارکت» مکاتبه میکرد و اینگونه نبود که چون عضو حزب موتلفه بود و آن یکی جبهه مشارکت که اختلاف نظر زیادی دارند با هم قهر باشند بلکه جریانهای مختلف باید با یکدیگر بنشینند و صحبت و در نهایت مسائل را هم با هم حل بکنند. کسی از ارتباط گرفتن و صحبت کردن ضرر نمیکند. میتوان به حوزهیی ماموریت داد که اعتدال را در جامعه ترویج کند و بالاخره بسیاری از تندروها لیدر جریان و بقیه دنباله رو آن جریان هستند. اگر نتوانیم با لیدرها هم به نتیجه برسیم میتوان با دنبالهروها به نتیجه رسید و به آنها گفت که شما زود احساساتی میشوید و باید درباره اتفاقات بیشتر فکر کنید. میتوان ارتباطات جدی با ائمه جمعه و جماعات هم برقرار کرد تا به صورت چهره به چهره مشکلات کشور را مطرح کرد و برای حفظ فضای تدبیر و امید آنها را به همکاری دعوت کرد. باید نظر همه جناح ها شنیده شود. این خود یک پروسه است.
البته این کار در بلندمدت نتیجه میدهد، نه؟
بله. باید دولت این کار را مدیریت کند و رسانه ملی به طور واقعی مروج آن باشد. دولت اعتدال و تدبیر را اکثریت مردم قبول دارند و اقلیتی هم که ممکن است باور نداشته باشند و اعتدال را معادل وابستگی به امریکا یا جیرهخوری انگلیس تفسیر کنند و با استفاده از آن به افراد مارک بزنند. به نظرم اگر کسی ماموریت پیدا کرده و روی این مساله با حوصله و دقت کار کند بینتیجه نخواهد بود و ضرری ندارد.
شما ظاهرا موسس یک دانشگاه در شمال کشور هم هستید. با توجه به اینکه آقای احمدینژاد این روزها درصدد راهاندازی یک دانشگاه است، فکر میکنید چقدر در مسیر قانون برای تاسیس دانشگاه ایرانیان گام برداشته شده است؟
بله، من عضو هیات موسس یک دانشگاه هستم که این دانشگاه در سال 68 مجوز فعالیت گرفته است. یعنی 24 سال پیش و از سال 71 هم دانشجو پذیرش کرده است. غیر از آن دانشگاه هم دهها دانشگاه و مرکز آموزش عالی غیردولتی دیگر در کشور تشکیل شده است که هفت خوان رستم یا حتی بیشتر را برای گرفتن مجوز و تجهیز کردن دانشگاه طی کردهاند. کار خیلی مشکلی است و دانشگاه خود ما از زمانی که مجوز گرفت تا زمانی که توانست دانشجو بگیرد سه سال طول کشید که آن هم در شرایطی بود که ما توانستیم یک ساختمان نیمه تمام را اجاره و با مالکش توافق کنیم که هزینههای اجاره را صرف تکمیل ساختمان کنیم. دیگران هم با همین مشکلات روبهرو بودند. ما برای تاسیس دانشگاه حتی وام بانکی هم به راحتی نمیتوانیم بگیریم و اگر هم بانکی وامی بدهد با بهره حدود 20 درصد است. کار دانشگاهداری کار بسیار شریف و با ارزشی است اما اگر دولت در این مورد امکانی به موسسان دانشگاهها قرار است بدهد بهتر است به همه بدهد.
مثل برداشتهای 16میلیارد تومانی از حساب نهاد ریاستجمهوری؟
بله، من مخالف این نیستم که به یک دانشگاه غیردولتی 16میلیارد تومان کمک شود ولی مخالف این هستم که این مبلغ را فقط به یک دانشگاه و به دلیل رابطه خاص بدهند. ولی اگر کسی در بین همه دانشگاهها استثنا و قرار شد به صورت اختصاصی از بیتالمال به او کمک شود این تبعیض است که روا نیست و قانون اساسی هم اجازه آن را نمیدهد. البته به صورت کامل در جریان کم و کیف مراحل تاسیس دانشگاه آقای احمدینژاد نیستم اما شنیدم با مصوبات به آنها زمین و امکانات دیگر داده شده که البته نمیدانم چقدر صحت دارد اما اگر درست باشد کار تبعیضآمیزی است. بله، اساسنامهها را در اوایل هم شورای عالی انقلاب فرهنگی تایید میکرد که بعدها به شورای گسترش محول شد. آقای احمدینژاد هم مشکلی برای گرفتن مجوزهای لازم نداشت. در کل مجوز دانشگاه دادن کار خوبی است اما تبعیض کار بدی است. آقای احمدینژاد کار خوبی کرده است که میخواهد دانشگاه راه بیندازد ولی کار بدی است که با دانشگاهش رفتار متفاوتی با سایر دانشگاهها صورت بگیرد.
بحث دیگری که مطرح بود این بود که آقای احمدینژاد هدایای دوران ریاستجمهوریاش را به این بهانه که آقای خاتمی هدایایش را با خود برده بود به مکان نامعلومی منتقل کرد. شما صحت این اقدام آقای خاتمی را تایید میکنید؟
آقای خاتمی هدایایش را به سعدآباد برد و موزهاش هم آنجا بود اما شنیدم مسوولان دولت بعدی آن موزه را برهم زدند. بعد از آن هم آقای خاتمی آن هدایا را به موزه دیگری منتقل کرد و آنها را به خانهاش نبرد.
اما آقای احمدینژاد آنها را مکان نامعلومی منتقل کرده است.
باید نهاد را در نظر گرفت نه شخص را. اگر قرار است هدایای روسای جمهور در جایی نگهداری شود میتوان مکانی را به عنوان موزه هدایای روسایجمهور در نظر گرفت و از اول انقلاب تا حال هدایای ارزشمند را در آن مکان نگهداری کرد.
1392/9/19
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: نامه نیوز]
[مشاهده در: www.namehnews.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 20]
صفحات پیشنهادی
طبق مصوبه مجلسرئيس سازمان برنامهريزي استانها با هماهنگي استانداران انتخاب ميشوند
طبق مصوبه مجلسرئيس سازمان برنامهريزي استانها با هماهنگي استانداران انتخاب ميشوند نمايندگان مجلس مصوب كردند كه رئيس سازمان مديريت و برنامهريزي استانها با هماهنگي استانداران انتخاب شود به گزارش خبرنگار پارلماني خبرگزاري فارس نمايندگان مجلس شوراي اسلامي در جلسه علني صبح امروزاظهارات يونسي درباره واگذاري مديريتها به اقليتها و آغاز به كار ستادهاي روحاني براي انتخابات مجلس
اظهارات يونسي درباره واگذاري مديريتها به اقليتها و آغاز به كار ستادهاي روحاني براي انتخابات مجلس دستيار ويژه رييس جمهوري در امور اقوام مذاهب و اقليت هاي ديني از واگذاري پست هاي كليدي و ارشد مديريتي كشور به اقليت هاي قومي و مذهبي در آينده بسيار نزديك خبر داد حجت الاسلام والمسلمولایتی، عارف، خاتمی، لاریجانی، هاشمی، حسین شریعتمداری و وزرای دولت روحانی در مراسم ختم مادر محمدجواد ظریف/ گزا
ولایتی عارف خاتمی لاریجانی هاشمی حسین شریعتمداری و وزرای دولت روحانی در مراسم ختم مادر محمدجواد ظریف گزارش تصویری 1392 10 10بررسي طرح تشكيل سازمان مديريت برنامه ريزي و طرح انتقال پايتخت در دستور كار مجلس
بررسي طرح تشكيل سازمان مديريت برنامه ريزي و طرح انتقال پايتخت در دستور كار مجلس جلسات مجلس شوراي اسلامي يك شنبه هفته آينده از سر گرفته مي شود و بررسي طرح تشكيل سازمان مديريت برنامهريزي و بهره وري و طرح انتقال پايتخت در دستور كار صحن علني مجلس قرار دارد به گزارش خبرنگار پارلمقنبری: عارف در کنار خاتمی و هاشمی میتواند محور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس باشد/ عارف کاندیدا شود سرلیست اصل
قنبری عارف در کنار خاتمی و هاشمی میتواند محور اصلاحطلبان در انتخابات مجلس باشد عارف کاندیدا شود سرلیست اصلاحطلبان خواهد بود در صورتیکه اصلاح طبان به طور جدی و دقیق وارد میدان انتخابات شوند جایگاه بسیار خوبی خواهند داشت و می توانند اکثریت کرسی های مجلس شورای اسلامی را در اختیداريوش قنبري در گفتگو با «فردا» براي آينده برنامه داريم/ عارف سرليست انتخاباتي اصلاح طلبان است
داريوش قنبري در گفتگو با فردا براي آينده برنامه داريم عارف سرليست انتخاباتي اصلاح طلبان است در صورتيكه اصلاح طبان به طور جدي و دقيق وارد ميدان انتخابات شوند جايگاه بسيار خوبي خواهند داشت و مي توانند اكثريت كرسي هاي مجلس شوراي اسلامي را در اختيار خود بگيرند اما باز هم مي گويممحبيان پيش بيني كرد: احتمال بروز شكاف ميان اصلاح طلبان و روحاني در انتخابات مجلس
محبيان پيش بيني كرد احتمال بروز شكاف ميان اصلاح طلبان و روحاني در انتخابات مجلس فاطمه استيري در فاصله 2ساله تا انتخابات مجلس دهم تحركات انتخاباتي تشكلهاي سياسي كشور آغاز شده است تحركات زودهنگامي كه امير محبيان از فعالان سياسي اصولگرا معتقد است مي تواند براي هر دو جناح اصولگرااز باهنر «لابيگر» تا عارفِ آرام انتخابات آينده مجلس را چه كسي ميبرد؟
از باهنر لابيگر تا عارفِ آرام انتخابات آينده مجلس را چه كسي ميبرد دو جريان سياسي مهم كشور خود را براي رقابت نفس گير انتخابات مجلس شوراي اسلامي آماده ميكنند انتخابات مجلس دهم زمين تازه رقابت ميان اصول گرايان و اصلاح طلبان است و اين دو جريان خود را براي اين رقابت نفس گير آمروحانی در انتخابات مجلس پرشور وارد شود
روحانی در انتخابات مجلس پرشور وارد شود انتظار داريم روحاني به عنوان رييس دولت در بحث دفاع از حاکميت حقوق مردم و حقوق شهروندي تلاش کند به گزارش جام نیوز محمد جواد حق شناس عضو شوراي مرکزي حزب اعتماد ملي گفت رويکرد اصلاح طلبان براي انتخابات مجلس آينده يک رويکرد فعاليت و محضور قطعی عارف در انتخابات آینده مجلس
حضور قطعی عارف در انتخابات آینده مجلس سیدحسن رسولی گفت حضور عارف و اصلاحطلبان در انتخابات آینده مجلس شورای اسلامی قطعی و حتمی است اما نحوه حضور و چگونگی ائتلاف و تعامل و نحوه ورود و هدفگذاری آن مشخص نیست خبرگزاری تسنیم سیدحسن رسولی عضو هیأت مدیره بنیاد باران و بنیاد اممیرتاجالدینی: احمدینژاد برنامهای برای انتخابات مجلس ندارد/ جلسات اعضای دولت سابق و اصولگرایان برای وحدت
میرتاجالدینی احمدینژاد برنامهای برای انتخابات مجلس ندارد جلسات اعضای دولت سابق و اصولگرایان برای وحدت معاون سابق احمدی نژاد از آغاز جلسات اصولگرایان برای ایجاد وحدت در میان این جریان خبر داد و گفت این جلسات با حضور افرادی از دولت سابق مجلس روحانیت و چهره هایی از طیف های ماظهارات یونسی درباره واگذاری مدیریتها به اقلیتها و آغاز به کار ستادهای روحانی برای انتخابات مجلس
اظهارات یونسی درباره واگذاری مدیریتها به اقلیتها و آغاز به کار ستادهای روحانی برای انتخابات مجلس دستیار ویژه رییس جمهوری در امور اقوام مذاهب و اقلیت های دینی از واگذاری پست های کلیدی و ارشد مدیریتی کشور به اقلیت های قومی و مذهبی در آینده بسیار نزدیک خبر داد به گزارش نامه نیوزطبق مصوبه مجلسشرح وظايف سازمان مديريت و برنامهريزي بايد به تصويب رئيس جمهور برسد
طبق مصوبه مجلسشرح وظايف سازمان مديريت و برنامهريزي بايد به تصويب رئيس جمهور برسد نمايندگان مجلس مصوب كردند كه شرح وظايف ساختار سازماني و مقررات اداري و استخدامي سازمان مديريت و برنامهريزي بايد توسط اين سازمان تهيه شود و به تصويب رئيس جمهور برسد به گزارش خبرنگار پارلماني خبر-
گوناگون
پربازدیدترینها