واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: خاطرات متفاوت مجري مناظرات 88 (طنز)
خبرآنلاين - مجري مناظرات سال 88 درباره مناظره معروف احمدينژاد و موسوي در 13 خرداد 88 به فارس گفت: خاطرهاي كه دارم اين است كه آنها اول مناظره با يكديگر سلام و عليك گرمي داشتند اما در آخر مناظره بدون خداحافظي از هم جدا شدند.
دكتر رضا پورحسين مجري مناظرات در سال 88، درباره كتاب خاطراتش كه قرار بود درباره مناظرات جنجالي سال 88 منتشر شود، گفت: نگارش اين كتاب كه كار بسيار سختي است رو به اتمام است و تا آخر سال حتماً به پايان ميرسد.
* * *
1. با توجه به اينكه نگارش «سخت» اين خاطرات 4 سال و نيم طول كشيده، معلوم نيست پيدا كردن ناشر و دريافت مجوز و انتشار و توزيع در كشور چندين سال طول ميكشد؛ در نتيجه ما از آقاي مجري خواهشمنديم متن كامل اين خاطرات مهيج را از الان بگذارند در پيج دانشگاه ايرانيان تا هم تمام مردم دنيا و تشنگان حقيقت از آن استفاده كنند و هم به عنوان يك منبع درسي براي دانشجويان آينده دار اين دانشگاه تدريس و استفاده شود.
2. خواهشمنديم علاوه بر انتشار خاطرات كه حق مسلم همه مردم ايران است، نسبت به ساخت مستند «اجراي مناظره بدون دخالت دست» اقدام فرماييد تا به عنوان الگوي اجراي مناظره در دانشكده صداوسيما تدريس شود.
3. عاجزانه تقاضا داريم كه خاطرات خود را از «تماشاي» مناظرات 92 نيز براي مردم بنويسيد تا تفاوت حضور «سنگين، كارشناسي و دقيق» شما در مناظرات 88 و 92 براي همه ملت آشكار شود.
4. با توجه به خاطره ذكر شده مجري - كارشناس محترم در خبر مذكور از مناظره موسوي و احمي نژاد، پيشبيني ما از متن برخي صفحات اين كتاب بدين شرح است:
روز قبل از آغاز مناظرات
امروز شنيدم كه موسوي و كروبي و رضايي در چند دانشگاه سخنراني كردند و درباره دولت كلي حرف زدند، زنگ زدم بچه ها فيلم ها را آوردند و تايم دقيق گرفتم 6 دقيقه و 29 ثانيه درباره احمدي نژاد حرف زده بودند، سريع محاسبه كردم. مهندس گفته بود بايد خيلي دقيق باشم. امروز از خودم راضي ام.
مناظره كروبي - موسوي
قبل از مناظره با هم خوش و بش كردند، بعد از مناظره هم باهم دست دادند و چون ديروقت بود كروبي، موسوي رو تا خونه رسوند. فضاي خوبي بود و من خيلي خوب بودم و براي احمدي نژاد كلي وقت گرفتم.
مناظره احمدي نژاد - رضايي
احمدي نژاد دست در گردن رضايي آمد توي استوديو و دائم به او مي گفت: آقا محسن دوستت دارم ولي بكش كنار! بعد از مناظره هم با يكديگر خداحافظي كردند و رفتند. البته رضايي ديرتر رفت، سر درد شده بود و دائم مي گفت: يعني ما هشت سال جنگ را اداره نكرديم؟!
مناظره موسوي - رضايي
از اين مناظره خاطره خاصي ندارم، ولي ساعت يه كم بدقلقي كرد و با استرس زياد زير ميز با انگشت وقت هر كدوم رو حساب كردم. نگران وقت احمدي نژادم به بچه ها گفتم اونا حساب كنن.
مناظره كروبي - احمدي نژاد
آقاي كروبي از بس مي پرسيد چقدر وقت دارم، قاي كردم. البته اونا قبل از مناظره با هم يه جور خاصي احوال پرسي كردند، بعد از مناظره هم يادمه كه هنوز داشتند احوال پرسي رو ادامه مي دادند اما بيشتر احوال خانواده هم رو مي پرسيدند. احمدي نژاد هم مي خنديد. طرفداران احمدي نژاد با نيسان و اتوبوس آمده بودند استقبال.
مناظره احمدي نژاد - احمدي نژاد
يكي از خاطره انگيزترين مناظرات تاريخ انتخابات در جهان براي من بود. وقت هاي اضافه احمدي نژاد رو گرفته بودم، با مهندس با هم جمع زديم و مناظره آخر رو ترتيب داديم. يكي از بهترين اجراهاي از ابتداي تاسيس تلويزيون رو انجام دادم. اصلا وسط حرف كسي نپريدم. احمدي نژاد قبل از مناظره با من احوالپرسي كرد. بعد از مناظره هم خيلي خوب و خندان باز با من احوال پرسي كرد.
حتي گفت: وسيله داري يا برسونمت؟ من گفتم: مرسي مهندس برام آژانس ميگيره.
بعد از كلي اصرار بالاخره زد پشت كمرم و گفت: باشه برو به سلامت، سلام برسون!
.
.
.
سوال فلسفي: چطوري ميشود نوشتن خاطرات 6 جلسه 90 دقيقه اي 4 سال طول بكشد؟
محسن حدادي
سه شنبه 19 آذر 1392
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 32]