واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: روزهاي ملالآور يک محکوم به مرگ
فيلم سينمايي "خانه روشن" به کارگرداني وحيد موسائيان پس از چهار سال در گروه فرهنگي روي پرده رفته است. به گزارش خبرنگار مهر، وحيد موسائيان پس از سالها فعاليت در سينماي مستند و ساخت فيلم کوتاه به سينماي حرفهاي آمد، "آرزوهاي زمين" اولين فيلم اين کارگردان گرايش و نوع نگاه او به سينما را نشان ميداد، موسائيان در يان سالها با وجود مشکلاتي که براي نمايش عمومي فيلمهايش به وجود آمده همچنان سعي کرده به سينمايي که به آن وابسته است تعلق خاطرش را حفظ کند و در مسيري حرکت کند که با "آرزوهاي زمين" فيلمي تلخ و تراژيک درباره عشق و ارزشهاي فنا شده زندگي سنتي شروع کرده بود.* پايان سه گانه"خانه روشن" پايان سه گانهاي درباره تنهايي انسان معاصر و دلبستگيها و سرگشتگيهاي او است، موسائيان فيلم را نقطه پاياني بر "تنهايي باد" و "خاموشي دريا" ميداند. داستان فيلم درباره ارتباط عاطفي سهراب (کاوه کاويان) و "ارغوان (ليلا زارع) است. دختر درگير يک بيماري روحي است و خود را در اتاقي تاريک محبوس کرده، سهراب تلاش ميکند او را با دنياي بيرون از اتاق پيوند بدهد."خانه روشن" پايان سه گانهاي درباره تنهايي انسان معاصر و دلبستگيها و سرگشتگيهاي او است، موسائيان فيلم را نقطه پاياني بر "تنهايي باد" و "خاموشي دريا" ميداند. داستان فيلم درباره ارتباط عاطفي سهراب (کاوه کاويان) و "ارغوان (ليلا زارع) است.برخلاف فيلمهاي "تنهايي باد" و "خاموشي دريا" که بخش عمدهاي از سکانسهايشان در فضاهاي خارجي ميگذشت بخش قابل توجهي از اين فيلم در شهر و در اتاقي ساده و تارکي ميگذرد، دوربين فيلمساز براي روايت درد و رنج آدمهاي فيلم و تنهايي شخصيتها کمتر از چهارچوب خانه بيرون ميرود، دوربين در نماهاي خارجي هم معمولا ثابت است و کمتر تحرک دارد، اين فضاسازي کمک کرده ريتم يکنواخت و فضاي سرد و بيروحي که کارگردان در نظر داشته و نشان دهنده زندگي همراه با ملال شخصيتها است، شکل بگيرد.وجه تشابه اين سهگانه تصوير تلخي است که از تنهاييهاي انسان معاصر ارائه ميدهند، انسان آرمانخواهي که در اطرافش جز سردي و سکون نميبيند و چارهاي جز پذيرفتن تنهايي ندارد، جالب است که تلاشهاي عاشقانه سهراب براي رهايي ارغوان نتيجه نميدهد و دختر جوان ترجيح ميدهد براي رها شدن از رنجهايش زندگي در دنيايي ديگر را ادامه دهد.* بازيگران وحيد موسائيان در فيلمهايش ترجيح ميدهد از بازيگر غيرحرفهاي يا کمتر شناخته شده استفاده کند، در "خانه روشن" نقشهاي اصلي را ليلا زارع و کاوه کاويان بازي ميکنند که چهار سال قبل چهرههايي کمتر شناخته شده بودهاند، زارع که پيش از اين فيلم براي بازي در فيلم سينمايي "ما همه خوبيم" به کارگرداني بيژن ميرباقري سيمرغ بلورين بهترين بازيگر زن را دريافت کرده بود در دوين تجربه بازيگرياش حضوري قابل قبول در اين فيلم دارد.نقش او در اين فيلم دشواريهاي خاصي داشته، محدود بودن حرکتها، ديده نشده چهره بازيگر و اتکا بر صدا در بازي از ويژگيهاي بازي زارع است. او به خوبي توانسته اين آزمون را پشت سربگذارد. در دو سوم از فيلم چهره زارع در تاريکي اتاق مخفي است و او به عنوان بازيگر امکان استفاده از ميميکش را نداشته و در بازي به صدا متکي بوده است.محدوديت در حرکت هم بازي زارع را تحت تاثير قرار نداده و او توانسته بر مخاطب فيلم تاثير بگذارد، گزينه اول بازي در اين نقش گلشيفته فراهاني بوده که به دليل همزمان شدن توليد اين فيلم و "به نام پدر" ابراهيم حاتميکيا نتوانست در "خانه روشن" مقابل دوربين برود.وجه تشابه اين سهگانه تصوير تلخي است که از تنهاييهاي انسان معاصر ارائه ميدهند، انسان آرمانخواهي که در اطرافش جز سردي و سکون نميبيند و چارهاي جز پذيرفتن تنهايي ندارد، جالب است که تلاشهاي عاشقانه سهراب براي رهايي ارغوان نتيجه نميدهد و دختر جوان ترجيح ميدهد براي رها شدن از رنجهايش زندگي در دنيايي ديگر را ادامه دهد.اما فيلم يک نابازيگر پيرمرد دارد که در يکي از سکانسها مقابل دوربين رفته و شيريني و طنز خاصي به فيلم داده است، تصويري که پيرمرد از دنياي اطراف سهراب و ارغوان ميسازد و حرفهايي که به آنها ميزند تصويري از باورهايي است که يک نسل قبل به زندگي، عشق و خوشبختي داشتهاند. باورهايي که نسل امروز از آنها فاصله دارد يا حقيقت آن را باور نميکند.* اکران پس از چهار سال"خانه روشن" پس از چهار سال ناگهان روي پرده رفته، در شرايطي که يکي ديگر از فيلمهاي موسائيان "سرزمين گمشده" که مستندي تحسين شده با موضوعي جذاب و متفاوت است، هم در گروه اکران فرهنگي به نمايش عمومي درآمده است. فيلم داستاني درباره روابط انساني دارد که کهنه نميشود، اما شايد فيلم در مقابل آثار سينماي عامه پسند که قرار است بخش عظيمي از مخاطبان اين سينما را سرگرم کند نتواند مخاطب انبوه داشته باشد.فيلمنامه "خانه روشن" را مهران کاشاني فيلمنامه نويس فيلمهاي "به همين سادگي" و "آواز گنجشکها" نوشته که در سينماي فرهنگي چهرهاي شناخته شده است. فيلم براي علاقمندان سينماي فرهنگي ميتواند دوست داشتني باشد، هر چند تلخ و تراژيک است، اما به دليل تصويري که از جامعه امروز و دغدغههاي آدمهايش ميدهد نسبت به ديگر فيلمهاي موسائيان قدرت بيشتري براي جذب مخاطب دارد. تنظيم براي تبيان : مسعود عجمي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 253]