تبلیغات
تبلیغات متنی
محبوبترینها
ساقدوش کیست ؟ | وظیفه ساقدوش در مراسم عقد و عروسی چیست ؟
قایقسواری تالاب انزلی؛ تجربهای متفاوت با چاشنی تخفیف
چگونه ویزای توریستی فرانسه را بگیریم؟
معرفی و فروش بوته گرافیتی ریخته گری
بهترین بروکر برای معاملات فارکس در سال 2024
تجربه رانندگی با لندکروز در جزیره قشم؛ لوکسترین انتخاب
اکسپرتاپ: 10 شغل پردرآمد برای مهاجران کاری در کانادا
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1817126085
در پشت پرده چه می گذشت ؟ (قسمت دوم)
واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: در پشت پرده چه می گذشت ؟(قسمت دوم)ادامه خاطرات شهید صیاد شیرازی ، از روز های اولیه ی جنگ
حتی یکبار مجبور شدند پایگاه هوایی دزفول را تخلیه کنند. یعنی هواپیماها را به سرعت حرکت دادند و رفتند جای دیگر. خیلی زننده بود اگر پایگاه را میگرفتند و هواپیماها دستنخورده به دست آنها میافتاد. این خطر بزرگی بود. دشمن همچنین برنامهای داشت ولی تلفات داد. الحق نیروی زمینی خوب جنگید. به قول معروف، کارد به استخوانشان رسیده بود؛ جلوی دشمن را گرفتند و کلی تلفات به آنها وارد کردند. نیروی زمین موفق شد آنطرف پل نادری دزفول، اول جاده دهلران، را هم نگه دارد.در غرب هم، ارتفاعاتی که جلوی عراقیها بود، خط پدافند ما شد: ارتفاعات بازی دراز و سر پلذهاب و کورهموش و تنگسومار. این شرایط استقرار ارتش بود.این یک سال توقف، دلالت بر این میکرد که نیروهای خودی کمکم دارند به یأس میرسد که میتوانند حداقل دشمن را در خاکمان نابود یا از آن بیرون کنند. در اینباره، باید به چند نکته پرداخت:یکی اینکه اطراف بنیصدر را مشاورینی گرفته بودند که به جز تخصص و یک مقدار آگاهی های تئوری، از علم نظامی چیزی سرشان نمیشد. در اول قضیه که نیروهای ما در جبهه حضور یافتند، بنیصدر را امیدوار کرده بودند که به زودی حساب دشمن را میرسیم. با همان روحیة ناسیونالیستی، وطنپرستی و میهنپرستی که از سابق مانده بود، نوید داده بودند. حتی در اتاقهای جنگ، خیلی راحت طرح نابودی دشمن را نشان میدادند. فلشها نشاندهندة این بود که دشمن دور میخورد و منهدم میشود. بنیصدر هم گمان میکرد آن فلشها که روی نقشه کشیده شده، در روی زمین هم راحت انجام میشود. دو سه تا تک هم انجام دادند که یک مقدار در اول کار گرفت ولی زود خنثی شد. تکی از اهواز، در محور جاده خرمشهر در منطقه دب حردان انجام شد که تک خوبی بود. شاید هفتصد هشتصد تا اسیر هم گرفتند ولی صدایش را در نیاوردند که چه بر سرمان آمد و در پاتکی که دشمن زد، چگونه عقبزده شدیم.تک در جبهه طراح، در اطراف کرخه نور، و همینطور تکی که دشمن به طرف سوسنگرد و هویزه کرد و قتلعامی که بچههای سپاه شدند البته یک حماسه شد آنجا ارتشیها خوب ایستادند و نگذاشتند جلوتر بیایند وگرنه دوباره دشمن در محور اهواز پیش میآمد.تک منطقه اللهالکبر ، تک نیمه موفق بود. یک تپه را گرفتند و تعددی را اسیر کردند. در آغاز، عراقیها اصراری نداشتند که از آنجا جلوتر بیایند، چون آن محور به جایی نمیرسید.در منطقه غرب، عملیات روی ارتفاعات بازیدراز و کورهموش بود که دائم با تلفات سنگین انجام میشد و به هیچ نتیجه و ثمری نمیرسید.وقتی نتیجة تلاشها اینطوری شد یک سال گذشت و به جایی نرسید همان طراحان نظامی به بنیصدر برآورد عملیاتی داده بودند. در این برآورد آمده بود دلیل توقف و اینکه نمیتوانیم جلو برویم، این است که به زبان سادة آمار و ارقام، توان رزمی ما نسبت به دشمن در سطح پایینتر است و با این توان رزمی نمیشود جنگید. باید توان رزمی را بالا برد: هواپیما، تانک، توپ، مهمات و جنگافزارهای دیگر و مسائل آموزشی که دشمن از این نظر به خودش پرداخته و ما عقب هستیم.البته برآورد آنها عملاً درست بود. از چند ماه قبل از به ثمر رسیدن انقلاب، ارتش روی دور آموزشی نبود؛ به خاطر اینکه برای اجرای دستورات زمان طاغوت و حکومت نظامی، همیشه در حال آماده باش بود. بعد از آن هم، مدت زیادی آموزشها راکد بود. فرماندهی درست اعمال نمیشد و انضباط حاکم نبود. همة اینها دلایل افت توان رزمی بود. فرمولی باید جایگزین میشد تا نشان دهد ما نمیتوانیم با این چیزها خود را متوقف نگه داریم. من از روی نقشه حساب کردم، فقط حدود 30 درجه از 360 درجه، فضا در دست ما بود. بین رودخانه بهمنشیر و اروند دست ما بود و هلیکوپترها مرتب کار میکردند. بچههای جهاد هم پل زدند. پلهای بشکهای را برای اولین بار درست کردند و از آنجا ماشینها به سختی رد میشدند. روزانه تلفات سنگینی بر ما وارد میشد.آقای داود کریمی، از بچههای ستاد مرکزی سپاه گفته بود: خدمت حضرت امام رسیده بودند تا از ایشان بپرسند ما در جبهة آبادان روزانه اینقدر تلفات میدهیم و امیدی هم نداریم که موفق شویم و آن را نگه داریم، چه برسد به اینکه محاصره را بشکنیم. جنابعالی نظرتان چیست؟حضرت امام در یک جملة کوتاه فرموده بودند: حصر آبادان باید شکسته شود.آن موقعها، ما هنوز حضرت امام را در موضع فرمانده کل قوا خوب نمیشناختیم که با چه قاطعیتی فرماندهی را اعمال میکند. محکم ایستادند که باید این محاصره شکسته شود این گفته مخصوصاً برای بچههای سپاه تکلیف شده بود. در ستاد مرکزی سپاه، شورایعالی فرماندهی جلسه گذاشت. من هم در این شورا شرکت داشتم. البته به عنوان مشاور شرکت میکردم، هم به عنوان مشاور بودم و هم تقریباً سرپرست معاونت طرح و عملیات که تازه تشکیل داده بودیم و میخواستیم به آن شکل بدهیم. برادر رحیم صفوی مسؤول سازمانی واحد بود که بیشتر در دارخوین حضور داشت.
یک تیم مأموریت پیدا کردیم به آبادان برویم و طرح عملیاتی برای نابودی دشمن در شرق کارون به دست بیاوریم. البته بنده باید به صورت مخفیانه میرفتم. از نیروی زمینی اخراج شده بودم و باید روزهای شنبه خودم را به ستاد مشترک معرفی میکردم. البته صحبت کردند و گفتند: تلفن هم بزنید کافی است.از فرصت استفاده کردم. بچههای سپاه دعوت کرده بودند که در اینجا کار کن. جای خوبی گیر آورده بودم. اساسی هم بود. این بود که رفتم به طرف منطقه. باید نمیفهمیدند که در منطقه هستم. قاطی بچههای سپاه، با لباس بسیجی، رفتم. در همین سفر، محور فیاضیه ، دارخوین و ماهشهر را شناسایی نزدیک کردم. یعنی تا چند متری دشمن رفتیم تا ببینیم وضع چگونه است. خوشبختانه به این نتیجه رسیدیم که دشمن آسیبپذیر است و اگر ما بتوانیم با تمرکز خوبی از نیرو حمله کنیم، موفق میشویم.در شورایعالی سپاه گزارش داده شد که ما میتوانیم از سه محور حمله کنیم. منتها امکانات مورد لزوم حدود پنج هزار نفر بسیجی است که باید آماده شود. از ارتش هم توپخانه به کار گرفته شود، از خمپارهانداز 120 میلیمتری حداکثر استفاده شود و این طرح را شورا تقریباً یکپارچه تصویب کرد. رفتند دنبال تجهیزات و وسائل و امکانات و هماهنگی با ارتش. چقدر سخت بود این هماهنگی. یعنی هماهنگی در منطقه بهتر انجام میشد تا پیش بنیصدر و جاهای دیگر. متأسفانه مسؤولین رده بالای ارتش به شدت مخالف بهوجود آمدن این وحدت بودند. میگفتند این دو ارگان با هم نمیخوانند؛ پاسدارها چهرههای تازهکار هستند و هنوز نه تخصصی دارند، نه انضباط نظامی، نه تشکیلات و امکانات. ارتشیها سازمانیافتهاند. اگر اینها بیایند، اوضاع به هم میخورد.چنین دیدگاهی بود و در نتیجه کار به سختی پیش میرفت. در همین زمان، راه افتادیم به طرف منطقه شمالغرب برای آزادسازی اشنویه و بوکان. زمانی بود که بنیصدر رفت. اصلاً با عزل بنیصدر، سرعت عمل برای هماهنگی و ایجاد قاطعیت برای حمله به دشمن افزایش یافت. یعنی بچههای سپاه و ارتش به راحتی در قرارگاه لشکر 77 خراسان که در محور ماهشهر بود، جمع شدند، هماهنگی کردند و گفتند که از دارخوین و فیاضیه چنین کارهایی میکنیم، شما هم از محور ماهشهر یک کار دیگر بکنید. فکر میکنم این کارها اگر اشتباه نکنم با نظارت آیت الله موسوی اردبیلی انجام شد و فرماندة نیروی زمینی وقت آن زمان، تیمسار ظهیرنژاد ، در مورد این مسأله در جوش و خروش بود. واقعاً از وضع خوزستان نگران بود و میخواست این کار عملی شود.در منطقه شمالغرب بودیم که شنیدیم حمله آغاز شد؛ عملیات ثامنالائمه(ع). فکر کنم بیشتر از 9 ساعت طول نکشید. از شب که شروع کردند، حدود ساعت ده یا یازده صبح کار تمام شد. کلی غنائم به دست نیروهای نظامی افتاد و از همه مهمتر، ثمرة این عملیات، روحیه و احساسی بود که در نیروهای رزمنده به وجود آمد چه ارتشی و چه سپاهی که میتوانند با دشمن بجنگند و آن آمار و ارقامی که داده بودند، مانع از این کار نیست. مهمترین رمز پیروزی، اتحادی بود که بین آنها به وجود آمده بود. حدود هزار و سیصد نفر اسیر گرفته شد و محاصرة آبادان شکسته شد.در این شرایط بود که هواپیمای سی 130 حامل سرداران اسلام سقوط کرد. شهادت اینها صحنة ناگواری برای مملکت اسلامی ما بود. همان موقع، در جادة میاندوآب به بوکان در حال رزم و جنگ با ضد انقلاب بودم. یعنی از دو محور میاندوآب و سقز به طرف بوکان پیشروی کرده بودیم. یک محور به بوکان رسیده بود و محور دوم که از میاندوآب بود، دو سه کیلومتر مانده بود که برسد. شب برگشتم به قرارگاه که دیدم بچهها تبریک میگویند. گفتم: فردا بوکان گرفته میشود، امشب کارش تمام شد.فکر کردم مسأله بوکان است. گفتند: نه! شما فرمانده نیروی زمینی شدهاید. منبع :نوید شاهد
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 2724]
صفحات پیشنهادی
در پشت پرده چه می گذشت ؟ (قسمت دوم)
(قسمت دوم)-در پشت پرده چه می گذشت ؟(قسمت دوم)ادامه خاطرات شهید صیاد شیرازی ، از روز های اولیه ی جنگحتی یکبار مجبور شدند پایگاه هوایی دزفول را تخلیه کنند.
(قسمت دوم)-در پشت پرده چه می گذشت ؟(قسمت دوم)ادامه خاطرات شهید صیاد شیرازی ، از روز های اولیه ی جنگحتی یکبار مجبور شدند پایگاه هوایی دزفول را تخلیه کنند.
کتاب دستورکار فيلمنامه نويسان نوشتن پرده دوم
از اين به بعد پشت ماشين تحريرتان مي نشينيد و ديگر مشکلي نداريد. وودي آلن براي نوشتن پرده دوم بايد همان کارهايي را انجام دهيم که در مورد پرده اول انجام داده ايم، منتها اين بار .... ما تنها با يک نما شاهد گذشت زمان مي شويم: پوسترهاي بزرگ ريتا هيورث، مرلين مونرو و راکوئل ولش روي ..... بازخوانی فیلم مادر،اثری ماندگاراز علی حاتمی/قسمت اول ...
از اين به بعد پشت ماشين تحريرتان مي نشينيد و ديگر مشکلي نداريد. وودي آلن براي نوشتن پرده دوم بايد همان کارهايي را انجام دهيم که در مورد پرده اول انجام داده ايم، منتها اين بار .... ما تنها با يک نما شاهد گذشت زمان مي شويم: پوسترهاي بزرگ ريتا هيورث، مرلين مونرو و راکوئل ولش روي ..... بازخوانی فیلم مادر،اثری ماندگاراز علی حاتمی/قسمت اول ...
دبیرکل یک حزب اصلاح طلب: پشت پرده داریم کارهای خوبی می ...
دبیرکل یک حزب اصلاح طلب: پشت پرده داریم کارهای خوبی می کنیم! ... گزینه اول و میرحسین موسوی به عنوان اولویت دوم برای حضور در انتخابات معرفی شوند و اگر این دو نپذیرفت. ... بعد گذشت یک سال از فتنه و سربلندی جمهوری اسلامی از آزمونی دیگر به جاست در کنار . ... نقد كتاب: آذربايجان و جنبش طرفداران شريعتمداري (قسمت دوم) ...
دبیرکل یک حزب اصلاح طلب: پشت پرده داریم کارهای خوبی می کنیم! ... گزینه اول و میرحسین موسوی به عنوان اولویت دوم برای حضور در انتخابات معرفی شوند و اگر این دو نپذیرفت. ... بعد گذشت یک سال از فتنه و سربلندی جمهوری اسلامی از آزمونی دیگر به جاست در کنار . ... نقد كتاب: آذربايجان و جنبش طرفداران شريعتمداري (قسمت دوم) ...
- ناگفتههاي كردزنگنه از پشت پرده 3 واگذاري و ماجراي يك تباني
ناگفتههاي كردزنگنه از پشت پرده 3 واگذاري و ماجراي يك تباني-راسخون: رئيس سابق ... وي در قسمت دوم اين مصاحبه خواندني براي نخستين بار واقعيت هايي را از نحوه ... به فروش رسيده مطرح مي كند كه موشكافي آن مي تواند به رسيدن بخشي از حقايق در چند و چون ... حال با گذشت حدود 10 ماه از تغيير رياست سازمان خصوصيسازي در رابطه با اين دو ...
ناگفتههاي كردزنگنه از پشت پرده 3 واگذاري و ماجراي يك تباني-راسخون: رئيس سابق ... وي در قسمت دوم اين مصاحبه خواندني براي نخستين بار واقعيت هايي را از نحوه ... به فروش رسيده مطرح مي كند كه موشكافي آن مي تواند به رسيدن بخشي از حقايق در چند و چون ... حال با گذشت حدود 10 ماه از تغيير رياست سازمان خصوصيسازي در رابطه با اين دو ...
دوستی و دوست یابی (قسمت دوم )
پشت پرده ي يك دوستي : بيست سال پيش در خانواده اي ثروتمند و تحصيل کرده، چشم به جهان گشودم، ... دو هفته اي از شروع کلاس ها مي گذشت که با «مهران» آشنا گشتم.
پشت پرده ي يك دوستي : بيست سال پيش در خانواده اي ثروتمند و تحصيل کرده، چشم به جهان گشودم، ... دو هفته اي از شروع کلاس ها مي گذشت که با «مهران» آشنا گشتم.
سفرنامه سلوکی(قسمت ششم)
سفرنامه سلوکی(قسمت ششم) در این مقاله قسمت ششم سفرنامه سلوکی شامل بحث خوف و ... خوف گاهی در کنار «خشیت» و گاهی در کنار «رهبت» یاد می شود؛ خشیت و رهبت به هم ... امنیت هم بر دو گونه است: الف: امنیت مذموم که در مقابل خوف قرار دارد و شرح آن گذشت. .... بود، غم صادقی در پشت پرده آن هست؛ مثلا، در دنیا اگر کسی بیجا به پست و مقامی ...
سفرنامه سلوکی(قسمت ششم) در این مقاله قسمت ششم سفرنامه سلوکی شامل بحث خوف و ... خوف گاهی در کنار «خشیت» و گاهی در کنار «رهبت» یاد می شود؛ خشیت و رهبت به هم ... امنیت هم بر دو گونه است: الف: امنیت مذموم که در مقابل خوف قرار دارد و شرح آن گذشت. .... بود، غم صادقی در پشت پرده آن هست؛ مثلا، در دنیا اگر کسی بیجا به پست و مقامی ...
شهید مدرس در سنگر مجلس (قسمت دوم)
شهید مدرس در سنگر مجلس (قسمت دوم) نويسنده: غلامرضا گلی زواره در دوره سوم شهید مدرس .... حدود دو سال ازانقلاب بلشویکی روسیه میگذشت و انگلستان در غیبت رقیب .... ماها از او خوشوقتنیستیم(آقایان)چرا در پس پرده حرف میزنید مگر شما ضعف نفسدارید؟ ... را که با سی هزار قشون تا پشت دروازه تهران آمد با قدرتخودش دفع کرد و نترسید.
شهید مدرس در سنگر مجلس (قسمت دوم) نويسنده: غلامرضا گلی زواره در دوره سوم شهید مدرس .... حدود دو سال ازانقلاب بلشویکی روسیه میگذشت و انگلستان در غیبت رقیب .... ماها از او خوشوقتنیستیم(آقایان)چرا در پس پرده حرف میزنید مگر شما ضعف نفسدارید؟ ... را که با سی هزار قشون تا پشت دروازه تهران آمد با قدرتخودش دفع کرد و نترسید.
حسن خلق در تبلیغ (قسمت دوم)
حسن خلق در تبلیغ (قسمت دوم) نويسنده:مرتضی فدایی منبع : اختصاصي راسخون سیره ..... از عفو و گذشت به آنان بهره ای بده همچنانکه دوست داری خداوند از عفو و گذشتش تو را ... مطهری (ره) در مورد آثار عشق و محبت می فرماید:"از جمله آثار عشق نیرو و قدرت است. .... اگرخداوند ، کارهای پشت پرده و پنهانی بندگانش را افشا کند، آیا کسی با کسی ...
حسن خلق در تبلیغ (قسمت دوم) نويسنده:مرتضی فدایی منبع : اختصاصي راسخون سیره ..... از عفو و گذشت به آنان بهره ای بده همچنانکه دوست داری خداوند از عفو و گذشتش تو را ... مطهری (ره) در مورد آثار عشق و محبت می فرماید:"از جمله آثار عشق نیرو و قدرت است. .... اگرخداوند ، کارهای پشت پرده و پنهانی بندگانش را افشا کند، آیا کسی با کسی ...
آخرین پرده از افشاگری های آقای کردان
آخرین پرده از افشاگری های آقای کردان-نماینده شهرضا بعد از اینکه می رود این ماجرا را برای آقای رئیس مجلس تعریف می ... یک چنین چیزهایی حتی اگر در مجلس ششم پیش می آمد، آقای کر. ... تذكر پشت تذكر كه از بحث خارج شديد. ..... خيلي از نماينده ها آمدند به من گفتند اگر اين قسمت دوم شكل نمي گرفت يا راي مي آوردي يا با راي بالا مي افتادي.
آخرین پرده از افشاگری های آقای کردان-نماینده شهرضا بعد از اینکه می رود این ماجرا را برای آقای رئیس مجلس تعریف می ... یک چنین چیزهایی حتی اگر در مجلس ششم پیش می آمد، آقای کر. ... تذكر پشت تذكر كه از بحث خارج شديد. ..... خيلي از نماينده ها آمدند به من گفتند اگر اين قسمت دوم شكل نمي گرفت يا راي مي آوردي يا با راي بالا مي افتادي.
پرسش و پاسخ های مهدوی ( قسمت ششم )
پرسش و پاسخ های مهدوی ( قسمت ششم )-پرسش وپاسخ های مهدوی(قسمت ششم) يكي از شرايط ... حال بايد توجه داشت كه برخي از شرايط ظهور، با گذشت تاريخ و ظلم و جور انسانها، .... ميتوانستند گذرگاههاي تنگ و تاريك دوران غيبت را به سلامت پشت سر بگذارند؟ ... است، تنها مي توان از كلام كساني بهره جست كه با نگاه نافذ خود آن سوي پرده غيب را ...
پرسش و پاسخ های مهدوی ( قسمت ششم )-پرسش وپاسخ های مهدوی(قسمت ششم) يكي از شرايط ... حال بايد توجه داشت كه برخي از شرايط ظهور، با گذشت تاريخ و ظلم و جور انسانها، .... ميتوانستند گذرگاههاي تنگ و تاريك دوران غيبت را به سلامت پشت سر بگذارند؟ ... است، تنها مي توان از كلام كساني بهره جست كه با نگاه نافذ خود آن سوي پرده غيب را ...
-
گوناگون
پربازدیدترینها