تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام موسی کاظم (ع):رجب نام نهرى است در بهشت از شير سفيدتر و از عسل شيرين‏تر هركس يك روز از ماه رجب ر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833417466




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

مایلی كهن: من نیروی امنیتی نیستم


واضح آرشیو وب فارسی:برترینها: من باشم و به پروین یا دایی فحش بدهند؟ مایلی كهن: من نیروی امنیتی نیستم روی آنتن گفتم با یكی رفیق هستی الان ناراحتی آقای حیدرپور اما مرا با رگبار خبرها و حرف های شان می زنند اما فقط سعی می كنم با حركات بدنم مانع اصابت گلوله های شان بشوم. این همه گفتند با فلانی لابی می كند یا با فلان كس دوست است اما اشكالی ندارد. روی آنتن گفتم با یكی رفیق هستی الان ناراحتی آقای حیدرپور اما مرا با رگبار خبرها و حرف های شان می زنند اما فقط سعی می كنم با حركات بدنم مانع اصابت گلوله های شان بشوم. این همه گفتند با فلانی لابی می كند یا با فلان كس دوست است اما اشكالی ندارد. رفتم كاندیدای مجلس شدم ، خودم تنهایی روی یك برگه هایی كه اندازه كارت پستال بود این شعر خدابیامرز محمد نوری را كه گفته بود:« ما برای اینكه ایران ، گوهری تابان شود ، خون دل ها خورده ایم » را نوشتم و زیرش آوردم :« محمد مایلی كهن ، كاندیدای مستقل نمایندگی مجلس، اگر مرا می شناسید و به من اعتقاد دارید رای بدهیدو به دیگران هم توصیه كنید» یادم هست علیرضا دبیر زنگ زد و لطف داشت و گفت اگر می خواهی برایت تبلیغات كنیم . از او فقط تشكر كردم.تمرین تمام شده و فواره های آبیاری قطره ای چمن آبیاری را شروع كرده اند كه محمد مایلی كهن همراه با زادمهر به سمت خروجی زمین چمن ورزشگاه درفشی فر راه می افتد. درست پشت سر او علی مانگا ایستاده و با خردبین حرف می زنند. حاجی و دوستان پیش می آیند وجلوی در ، می رسند به ما.حاجی می خندد و بعد از سلام علیك می گوید:« می شناسیدش؟ این علی مانگاست. همانی كه ماجرای من و فنس ورزشگاهم را ابدی كرده» این را می گوید و می خندد. مانگا كه حالا سن سالی از او گذشته لبخندی می زند و پاسخ می دهد:« حاجی به مولا خام شدم آن روز. خودت می دانی كه چقدر دوستت دارم . خودت می دانی كه...»مانگا حالا رابطه ای گرم با محمد مایلی كهن دارد. رابطه ای در كمال احترام متقابل اما مایلی تا ابد باید این داغ را در دل داشته باشد كه روزی برای رسیدن به علی مانگا به سمتش دویده و رفته سمت فنس ها. او اما اهمیتی نمی دهد و می گوید:« این مرد كسی بود كه یك تنه سوار موتور هزار می شد و می آمد شیراز یا انزلی . آن هم كی ؟ در لیگ تخت جمشید.» می گوید و می خندد؛« شما كه سن تان قد نمی دهد. باور نمی كنید...»این گفت و گو حاصل یك گشت تقریبا طولانی در ورزشگاه درفشی فر تهران است . حرف هایی كه بخش های زیادی از آن چون درد دل های حاجی بودند ، دلیلی برای انتشار نداشتند اما بخشی كه می خوانید را او شنیده و موافق انتشارشان بوده است.قصه مردی كه نامش شد نام این ورزشگاهسال 60 بود هنوز یادم هست ؛ همان سال های آغاز جنگ. ناصر درفشی فر ، كارمند سازمان تربیت بدنی كه بچه كوچكی  داشت. یك روز داوطلبانه رفت جبهه و فكر كنم 3 روز بعد بود كه شهید شد و جنازه اش را آوردند. این ورزشگاه یك زمین خاكی بود به اسم ورزشگاه كن. وقتی درفشی فر به شهادت رسید اسم ورزشگاه را گذاشتند به نام این عزیز. برای همین است وقتی روز اول آمدم و دیدم كه ورزشگاهی كه قبلا خاكی بود این قدر شیك شده ، تعجب كردم.دیروز هم به كاشانی گفتم باید پاسخگوی برادرت باشیمن دلخور شدم. روی آنتن از سئوالت ناراحت شدم آقای حیدرپورعزیز. من محمد مایلی كهن هستم . مرا خیلی ها می شناسند. آدمی نیستم كه پستی بگیرم و ساكت بنشینم. من همین حالا هم به كاشانی گفتم اگر اشتباهی ببینم ، اولین منتقدش خواهم. یكبار گفتم او برادر شهید است ، این بار هم كه پیشش رفتم گفتم تو باید پاسخگوی خون برادر شهیدت باشی اگر تصمیم اشتباهی بگیری. منی كه نه جبهه رفتم و نه خانواده شهید هستم مسئولیت كمتری نسبت به او دارم و این را خیلی رك به خودش هم گفتم.باید قدردان خدمتگزاران ورزش بود حتی اگر عبده و خسروانی باشد( حاجی از ما می خواهد تا به رختكن های مجموعه برویم. جایی كه دو رختكن مجهز ، سونا و جكوزی، رختكن داوران و سالن بدنسازی مجهز پرسپولیس آماده شده.) من اگر گفتم باید از این مدیر تشكر كرد برای این ساخت و ساز ها بوده. قطعا این ها را او با پول خودش نساخته كه مدیران قبلی هم هیچ كدام شان از جیب خودشان خرج تیم نكردند. مگر امثال عبده و خسروانی كه سال های سال قبل برای این دو تیم ورزشگاه ساختند از جیب خودشان خرج كردند؟ از بیت المال خرج كردند اما همان هایی كه ساختند برای این فوتبال ماند. توانستند آن چیزهایی را كه ساختند با خودشان ببرند؟ این ساخت و ساز ها برای ورزش مان می ماند . من این را می گویم.مسئولیت نگرفتم كه سكوت كنموقتی در خیابان راه می روم كسی به من نمی گوید مایلی كهن پست گرفته تا سكوت كند. به عكس خیلی ها ، من هنوز هم گاهی علی رغم آنكه اتومبیل شخصی دارم برای رفتن به مركز شهر از مترو و اتوبوس استفاده می كنم .چون  ماشین من سال هاست كه به لطف مسئولان سازمان ورزش طرح ترافیك ندارد. سالها قبل بود ، رفتم دنبال طرح. این طوری بود كه اسمم را سازمان معرفی می كرد و خودم پولش را می دادم و طرح می گرفتم اما یكی از مسئولان وقت گفت نمی شود این كار را كرد. گفت من برای همسرم هم طرح نگرفتم . حرفش خیلی ناراحتم كرد. او من  را با این همه سابقه ملی ، كار در سازمان و... با همسرش مقایسه كرد. از دفترش زدم بیرون و گفتم دیگر طرح نمی گیرم. حتی یادم هست با این كه آن موقع كاشانی را نمی شناختم اتفاقی همدیگر را دیدم و گفت مداركت را بده تا برایت طرح ترافیك بگیرم . اما  باز هم قبول نكردم و دیگر هیچ وقت طرح نگرفتم. الان می گویم خدا پدر آن بنده خدا را بیامرزد چون در محدوده طرح جای پارك گیر نمی آید و این طوری می توانم با اتوبوس یا مترو بگردم و مردم را ببینم.اتفاقا خیلی با مردم هم صحبت می شویم و در خیلی از این مواقع شاید تعریف كنند یا انتقاد اما هیچ كس به من نگفته دنبال پست و مقام هستی. من هر جا مشكلی را ببینم ، می گویم. مثلا همین ورزشگاه را ببین. این همه هز ینه شده اما نمی آیند یك مقدار ظرافت به خرج بدهند و مثلا پریزهای برق را تمیز كاری كنند. فكر كردی فرق ورزشگاه های خارجی با ورزشگاه های ما در چیزهای غیر از این هاست؟اگر دنبال پست بودم عضویت هیات مدیره را رد نمی كردممرا در حرف های به این متهم كردی كه انتقاد می كنم تا پست بگیرم اما واقعا فكر می كنی من دنبال پست و صندلی هستم؟ باید بدانی كه من محمد مایلی كهن هستم. نمی گویم اشتباه نمی كنم اما پای عقایدم می ایستم. خیلی از آقایانی كه این روزها از درد تیم می گویند اگر می رفتند در هیات مدیره، دیگر كلامی انتقاد نمی كردند اما من كسی بودم كه به عنوان عضو هیات مدیره انتخاب شدم اما وقتی دیدم این فقط یك پست دهان پر كن است و قابلیتی ندارم ، انصراف دادم. با اینكه كارمند سازمان ورزش بودم حاضر نشدم استعفاء بدهم و در نامه ام آشكارا نوشتم از این سمت كناره گیری می كنم.200 میلیون كه شاخ گاو است!از حاجی درباره رقم قراردادش می پرسیم. اینكه می گویند او با قراردادی 200 میلیونی به پرسپولیس آمده. حاجی لبخندی می زند و می گوید:« 200 میلیون كه شاخ گاو است. من حتما بیشتر از این گرفتم كه بیایم در كنار پرسپولیس ( می خندد.) روز اولی هم كه آمدم اینجا برگه قرارداد سال 1354 ام با پرسپولیس را آوردم و نشان بچه های خبرنگار دادم. برگه ای كه در آن نوشته شده بود 10 هزار تومان برای یك سال و ماهانه هم 1500 تومان. بعد از دو بازی چون خوب بازی كردم قراردادم برای هر ماه شد 2000 تومان.بروید بپرسید چرا نگذاشتند مربی پرسپولیس شوماز او درباره این می پرسیم كه آیا دوست داشته مربی پرسپولیس شود و پاسخ می دهد:« برای این فصل؟ من الان مدیر فنی پرسپولیس هستم.» می گوییم نه این فصل و سئوال مان مربوط به همه این سال هاست. او می گوید:«شما می پرسید و جواب سئوال تان را می دهم. چه كسی هست كه دوست نداشته باشد سرمربی پرسپولیس شود؟ من هم خیلی دوست داشتم كه روزی سرمربی این تیم می شدم اما برای اینكه بدانید چرا هیچ وقت این فرصت را بدست نیاوردم باید بروید از آنهایی بپرسید كه مسئولیت تیم را داشتند و هیچ وقت مرا انتخاب نكردند. من نمی توانم جوابی به این سئوال تان بدهم.»قرارداد داشتم راحت تر می رفتممن برای آمدن به پرسپولیس قراردادی امضا نكردم. راستش روز اول نشستم حرف هایم را با كاشانی زدم و گفتم كه هر وقتی كه فكر كنم نمی توانم بمانم ، می روم. گفتم اگر مشكلی ببینم خیلی راحت می گویم. گفتم نمی شود محمد مایلی كهن جایی باشد و ببیند روی سكوها دارند به علی پروین حرفی می زنند یا علیه علی دایی و تیم استقلال شعار می دهند. اینكه مثلا بگویند استیلی یا مایلی كهن سرور كسی هستند در كت من یكی نمی رود.این را گفتم و خواستم كه درباره اش به لیدرها هم توضیح بدهند. فعلا كه شرایط خوب است امیدوارم تا آخرش هم همین جوری بماند. من یك عمر شعار اخلاقگرایی دادم . ممكن است با خیلی از بزرگترهای تیم مثل سابق گرم نباشم اما آنها بزرگتر هستند و احترام تك ، تك شان واجب. من اگر توهینی ببینم یا برخورد می كنم یا اگر نتوانم ، می روم. شما از من می پرسید برای آمدن به پرسپولیس قرارداد امضا كردم و پاسخ می دهم قول شفایی ام مهمتر از قراردادهای كتبی ام است. من پای حرفم می مانم نه برگه قرارداد.مدیر فنی نه من مشاور فنی هستممدیرفنی به كسی می گویند كه از ابتدای فصل كنار یك تیم باشد و در مكانیسم انتخاب مربی نقش داشته باشد. در واقع مدیر فنی كسی است كه مربی را ساپورت می كند. رابط بین مربی و مشكلات فنی و حاشیه ای است با مدیر باشگاه. یعنی این طور نیست كه مدیر باشگاه هر روز با بازیكنان ، مربیان و تیم برخورد داشته باشد بلكه این مدیر فنی است كه رابط تیم و مدیر باشگاه می شود. ممكن است یك مدیر فنی چند سال در یك تیم بماند.در این مدت مربیانی هم بیایند و بروند، مثل نقشی كه خورخه والدانو در رئال داشت . اما شرایط من با پرسپولیس فرق می كند. در حقیقت من الان بیشتر یك مشاور هستم. نكاتی كه لازم است را به حمید می گویم. بر اساس قراردادی كه دارم ، سعی می كنم قبل از همه سر تمرینات بیایم و آخر از همه هم بروم. من نكاتی كه لازم باشد را می گویم یا اگر حمید و دیگر بچه های تیم مشورتی بخواهند هر كمكی از دستم بر بیاید انجام بدهم.سعید عزیزیان را كه می بینم بغض می كنمسعید عزیزیان را كه می بینم بغض می كنم. یاد روزی می افتم كه چهار سال خانه نشین شد. ما داشتیم در زمین شماره 4 آزادی در یك زمین مخروبه ، تمرین می كردیم كه یكی از بچه ها روی پایش تكل رفت و ساق پایش شكست. هم نازك نی و هم درشت نی . طوری شده بود كه استخوان هایش از جوراب زده بود بیرون. نه پزشكی كنار تیم داشتیم ، نه امكاناتی. من كه لیسانس تربیت بدنی داشتم ، تنها كسی در آن جمع بودم كه كمی كمك های پزشكی می دانستم. یك تكه فلز پیدا كردیم و پایش را آتل بستیم و با تاكسی همین آقا قاسم عبدالصمدی ( مسئول تداركات تیم) بردیمش به بیمارستان پارس.خدابیامرزد دكتر شهرستانی را كه پایش را عمل كرد. سعید برای آن مصدومیت 4 سال افتاد گوشه خانه و كسی نبود كه حتی حالش را بپرسد. بعضی وقت ها یكسری از كم لطفی ها زندگی بچه ها را زیر و رو كرد. واقعا هر بار سعید را می بینم یاد آن روز می افتم و بغض گلویم را می فشارد.پول قرارداد+ هزینه تحصیلنمی خواهم شعار بدهم اما سال قبل سعی كردیم واقعا سقف قرارداد را رعایت كنیم و این كار را كردیم. ما شاید تنها تیمی بودیم كه با 4 میلیارد و 300 میلیون تومان تیم  را بستیم. این رقم  شامل قرارداد تمام بازیكنان و كادرفنی مان، پزشكی و تداركات بود. بعضی اوقات از ساعت 7 صبح می رفتم باشگاه و تا شب هم می ماندم چون به كاری كه می كردم ایمان داشتم.اول فصل قبل همه می خواستند انصاری فرد را بخرند و ببرند اما من زیر بار نرفتم. استیل آذین می گفت 600 میلیون برای رضایتنامه این بازیكن می دهد اما قبول نكردم. او 200 میلیون از ما گرفت. اگر خوب بازی می كرد در نیم فصل اول 15 میلیون و نیم فصل دوم هم همین مبلغ به قراردادش اضافه می شد. به ازای هر گلی كه می زد و تیم می برد هم یك میلیون می گرفت.برای پاس گل هایی كه نتیجه اش می شد برد تیم همین پول را می گرفت. فصل قبل رقم كلی قراردادش 250 میلیون هم نشد اما ماند و نسبت به سال قبلش كه 13گل زده بود هم برای ما بهتر بازی كرد. البته چون دانشجو بود گفتم باید باشگاه پول تحصیلش را هم بدهد. این بندهایی بود كه در قرارداد شهباززاده و میلاد غریبی هم آورده بودیم. دو پسر جوانی كه مطمئنم با اینكه از شهرستان آمدند امسال چهره می شوند. شهباززاده كه از اردبیل آمده و. غریبی كه در تیم گچساران بازی كرده.مرا با مسلسل می زنند اما آخ نمی گویمروی آنتن گفتم با یكی رفیق هستی الان ناراحتی آقای حیدرپور اما مرا با رگبار خبرها و حرف های شان می زنند اما فقط سعی می كنم با حركات بدنم مانع اصابت گلوله های شان بشوم. این همه گفتند با فلانی لابی می كند یا با فلان كس دوست است اما اشكالی ندارد. رفتم كاندیدای مجلس شدم ، خودم تنهایی روی یك برگه هایی كه اندازه كارت پستال بود این شعر خدابیامرز محمد نوری را كه گفته بود:« ما برای اینكه ایران ، گوهری تابان شود ، خون دل ها خورده ایم » را نوشتم و زیرش آوردم :« محمد مایلی كهن ، كاندیدای مستقل نمایندگی مجلس، اگر مرا می شناسید و به من اعتقاد دارید رای بدهیدو به دیگران هم توصیه كنید» یادم هست علیرضا دبیر زنگ زد و لطف داشت و گفت اگر می خواهی برایت تبلیغات كنیم . از او فقط تشكر كردم.باز هم دستش درد نكند كه معرفت كرد. همین آقای كاشانی زنگ زد و گفت اگر دوست داری اسمت را در یكی از لیست ها بگذاریم. این طوری رای می آوری. من قبول نكردم و خودم برگه ها را در میادین و اطراف ورزشگاه پخش می كردم.حتی یك روز در كنار ورزشگاه آزادی مامور شهرداری برگه ها را از دستم گرفت. مردم زیادی كه من را دیدند ، گفتند نمی خواستیم رای بدهیم اما چون تو كاندیدا شدی ، به خاطر تو رای می دهیم. اما مشكل این بود كه من مستقل بودم و فقط خودم داشتم برای خودم تبلیغ می كردم. هیچ وقت نخواستم زیر بلیت كسی باشم و انشالله تا زنده باشم هیچ وقت این اتفاق برایم نمی افتد. البته این را هم بگویم در انتخابات من 95 هزار و 876 رای آوردم و نفر 96 لیست تهران شدم.همه را می بخشم غیر از آنها كه گفتند امنیتی هستمخیلی ها می آیند و می گویند كه در ورزشگاه علیه ات ناسزا گفتیم یا فحش دادیم. همه را بخشیدم و از كسی دلخوری ندارم. خودم هم اگر به كسی بدی كردم سعی كردم عذرخواهی كنم. من بچه پایین شهر هستم . بچه یك خانواده زحمتكش . مادرم خدابیامرز مرا با كارگری بزرگ كرد و می دانم از كجا به كجا رسیدم. هیچ وقت گذشته ام را فراموش نمی كنم. هیچ وقت هم سعی نكردم ریا كنم.اگر حرفی زدم یا كاری كردم بر اساس اعتقاداتم بوده. نیروی امنیتی بودن یك شغل خوب است كه عده ای برای دفاع از كشور این كار را می كنند و دست شان هم درد نكند اما من همه عمرم یا فوتبال بازی كردم و كارمند تربیت بدنی بودم. هیچ وقت بر نداشتم در دستم تسبیح دو متری بچرخانم و ادای متوسل بودن را در بیاورم. 6 تا گل كه به كره زدیم دستم را گرفتم رو به آسمان و گفتم خدایا شكرت. همین . راستش همه آنهایی كه حرفی درباره ام زدند را می بخشم و فقط از آنهایی نمی گذرم كه تهمت امنیتی بودن را به من زدند.منبع: خبرآنلاین




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: برترینها]
[مشاهده در: www.bartarinha.ir]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 389]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن