محبوبترینها
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
خرید بیمه، استعلام و مقایسه انواع بیمه درمان ✅?
پروازهای مشهد به دبی چه زمانی ارزان میشوند؟
تجربه غذاهای فرانسوی در قلب پاریس بهترین رستورانها و کافهها
دلایل زنگ زدن فلزات و روش های جلوگیری از آن
خرید بلیط چارتر هواپیمایی ماهان _ ماهان گشت
سیگنال در ترید چیست؟ بررسی انواع سیگنال در ترید
بهترین هدیه تولد برای متولدین زمستان: هدیههای کاربردی برای روزهای سرد
در خرید پارچه برزنتی به چه نکاتی باید توجه کنیم؟
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1827954290
فرزندسالاري زمينه ساز تضييع حقوق ديگران
واضح آرشیو وب فارسی:راسخون:
فرزندسالاري زمينه ساز تضييع حقوق ديگران نويسنده:عليرضا فايضيمنبع:روزنامه كيهان شيوه هاي فرزندپروري و الگوهايي كه خانواده ها براي تربيت فرزندانشان استفاده مي كنند در جامعه بسيار متفاوت است؛ رابطه اعضاي يك خانواده ممكن است به صورت انضباطي، هرج و مرج و آزادي در خانه و... باشد.در خانواده هاي داراي الگوي انضباطي معمولا يك نفر بر اعمال و رفتار ديگران حاكم است. اين فرد غالبا پدر (پدرسالار) يا مادر (مادرسالار) است. در اين خانواده ها فقط يك نفر تصميم مي گيرد، هدف را تعيين مي كند و راه نشان مي دهد و همه بايد مطابق و دلخواه ميل او رفتار كنند.انضباط و قوانين شديد از يك طرف باعث شكسته شدن و از ميان رفتن روحيه خلاقيت و مانع بروز و ظهور استعداد افراد مي شود و از سوي ديگر اعضاي خانواده، را از شكوفايي استعدادشان باز مي دارد.در وضعيت انضباطي شديد كه يك نفر قانون را مشخص مي كند خانواده از حالت اجتماعي شدن خارج مي شود و ديگر كاركرد اجتماعي خود را ندارد در چنين خانواده هايي روحيه همكاري فرزندان با ديگران تخريب مي شود.برخلاف خانواده هاي فوق، برخي ديگر از خانواده ها داراي الگوي هرج و مرج شديدند؛ در چنين خانواده هايي هيچ قاعده و قانون خاصي براي برخورد افراد با يكديگر وجود ندارد و افراد داراي آزادي مطلق هستند بنابراين هركاري دوست داشته باشند انجام مي دهند.الگوي آزادي در خانواده از ديگر روابط تعريف شده افراد در خانه است اين افراد هرچه دوست داشته باشند انجام مي دهند بي آنكه تشويق يا تنبيه شوند. در چنين خانواده هايي بيشتر فرزندسالاري حاكم است و خواسته ها و تمايلات فرزندان محور اصلي و خط دهنده فعاليت اعضاي خانواده، حتي والدين است.فرزندسالاري باعث اخلال در رشد اجتماعي كودك مي شود. كودك در حالي كه نمي داند حقوق اجتماعي داراي چه معنايي است، تنها به فكر احقاق خواسته هاي بجا و نابجاي خود است.در چنين خانواده هايي سازگاري اجتماعي كودك كم مي شود و كودكان معمولا سست عنصر و بي اراده بزرگ مي شوند و از آنجا كه در خانواده هاي فرزندسالار، بايد خواسته هاي فرزندان تامين شود، روحيه اطاعت از قانون و احترام به مقررات اجتماعي و آداب اخلاقي به حداقل ممكن تنزل مي يابد و به بيان ديگر فرزندان اين خانواده ها به هنجارهاي اجتماعي، فرهنگي و اصول و ارزشهاي اخلاقي چندان توجهي ندارند.پديده فرزندسالاري مسئله اي است كه بيشتر از خانواده هايي كه داراي ويژگي هاي اقتصادي متوسط به بالا هستند ظهور پيدا كرده و وارد ساير طبقات اجتماعي جامعه شده است.طبقات اقتصادي بالا همواره از نوعي امتيازات و رانت هاي اقتصادي برخوردار بوده اند سهل الوصول شدن اهداف اجتماعي با حداقل تلاش و كمترين بهره مندي از دانايي ها و توانايي هاي فكري باعث شده تا خانواده ها در اين طبقات به سهولت و سرعت خواهان دستيابي به تمام مظاهر زندگي اجتماعي باشند. در اين تعامل و در اين طبقه پدران و مادران از ترس به هم خوردن شرايط مطلوب موجود مي كوشند خواسته هاي طبيعي و غيرطبيعي فرزندان را جامه عمل بپوشانند و تسليم نوعي از باج خواهي هاي فرزندان شوند.اكنون در برخي از خانواده ها وضعيت فرزندسالاري به درجه حاد و شديد خود رسيده است؛ در چنين خانواده هايي فرزندان با درك ضعف والدين دامنه و گستره خواسته هاي خود را افزايش مي دهند و اين افزايش خواسته ها به حدي ادامه مي يابد كه گويي هيچ حد و حريمي براي آن وجود ندارد.به گفته يكي از جامعه شناسان فرزندسالاري در كشور ما به ويژه در كلان شهرها باعث شده طول دوره نوجواني و جواني از مرز 35سال نيز تجاوز كند و به تعبير بهتر تا اين سن، افراد هيچ گونه مسئوليت فردي و اجتماعي در قبال خانواده و جامعه از خود بروز ندهند و همه چيز و همه كس را در خدمت خود بخواهند.فرزندسالاري به مفهوم تكتازي و مديريت بچه ها در خانواده نشانگر منحني رو به ضعف قدرت والدين در خانه است.شرايط اجتماع، وضعيت محيطي و تربيتي، تاثير رسانه هاي گروهي به ويژه فيلم ها و آثار برجاي مانده از بازيهاي رايانه اي سبب شده است كه فرزندان در خانواده ها حرف اول را بزنند.فرزندان در چنين خانواده هايي به صورت طلبكارانه بزرگ مي شوند و هر اقدامي كه پدر و مادر براي آنها انجام مي دهند وظيفه شان است، بهترين سنت ها در خانواده هاي فرزندسالار از بين رفته يا شديدا كمرنگ شده است؛ حرمت به والدين و رعايت حقوق آنها در اين خانواده ها به موضوعي مضحك تبديل شده و هيچ كس حق انتقاد از اين فرزندان را ندارد.فرزندان خانواده هاي فرزندسالار اصولا افرادي پرتوقع، لوس، هيجان طلب، خودخواه و كم تحمل اند و به طور طبيعي در نخستين گام حق پدر و مادر را ضايع مي كنند و پس از ورود به عرصه هاي اجتماعي زمينه مساعدي براي تضييع حقوق ديگران داشته، ترويج رفتارهايشان لطمات سنگيني بر جامعه وارد مي كند.اما به راستي براي رهايي از فرزندسالاري افسارگسيخته چه بايد كرد و چگونه مي توان اين فرايند را تعديل نمود؟اصلاح رويه فرزندسالارانه نيازمند اصلاح چند رويكرد است:1- رويكرد تعاملي والدين 2-رويكرد رقابتي 3-رويكرد انتقادي 4-رويكرد سكوت و خاموشي 5-رويكرد انطباقيرويكرد تعاملي والدينپدر و مادري كه در رابطه فردي خود حريم يكديگر را رعايت نمي كنند و به طور واقعي براي يكديگر ارزش قايل نيستند عملا به فرزندان خود به صورت منفي آموزش مي دهند و بستر لازم را براي فرزند سالاري فراهم مي كنند؛ فرزنداني كه در چنين خانواده هايي بزرگ مي شوند از همان ابتدا مي آموزند كه براي رسيدن به خواسته خود مجاز به استفاده از هر شيوه اي هستند حتي اگر شيوه مزبور به حريم حقوق ديگران تجاوز كند.پدر و مادري كه در محيط خانواده داراي رويكرد تعاملي فوق هستند نبايد توقعي بيش از اين داشته باشند، فرزندان سنگ و چوب نيستند كه از رفتار و گفتار ما تاثير نپذيرند، فرزندان در بسياري موارد آيينه تمام نماي رفتار ما هستند و نحوه برخورد و كردار والدين به طور مستقيم در جهت گيري هاي رفتاري آنها تاثير دارد.پدر و مادر بايد از خود شروع كنندپدر و مادر براي اصلاح رفتار فرزندان خود بايد در ابتدا از خود شروع كنند؛ اندكي به خود بنگرند و به ارزيابي و بازبيني خود مبادرت ورزند و پس از آن با چشماني باز و عزمي جزم الگوهاي غلط رفتاري خود را به تدريج و با تمرين و ممارست ترك كنند و در عمل رفتار خود را بر پايه اصل احترام متقابل قرار داده، در عين حال از داشتن رفتار انفعالي محض نيز خودداري ورزند.ترك الگوهاي غلط مسئله اي نيست كه اصولا به صورت لحظه اي امكان پذير باشد چون رفتارهاي غلط حاصل يك كنش ساده نيست بلكه برآيند نوعي سازگاري و رويكرد عملي نهادينه شده در ذهن و روان افراد است كه در طول زمان شكل گرفته است و به همين دليل بايد به تدريج در جهت اصلاح آن گام برداشت؛ تمرين و ممارست در اين زمينه داراي اهميت فراواني است چون رفتار غلط بر اثر تكرار و تمرين هاي نابجا شكل يافته اند و بر اثر فرايندي برخلاف فرايند شكل دهنده اوليه از بين خواهد رفت.نكته مهم در اين زمينه آن است كه فرآيند تمرين و ممارست عليرغم زمان بر بودن كار بايد به نحوي انجام شود كه جريان ترك رفتار غلط در مدت زماني طولاني نيز صورت نپذيرد چون مانند هر چيز ديگر تمرين و ممارست نيز داراي محدوديت هاي زماني خاص خويش است و كش دادن بيش از حد قضيه، اصل كار را از حالت جدي خارج كرده و به تدريج باعث بي هدف شدن تمرين و در نهايت گرايش هاي جديد به سمت رويكرد غلط گذشته مي شود.به هر حال تعامل پدر و مادر در محيط خانواده بايد تعامل مثبت و سازنده باشد، به بيان ديگر رويكرد تعاملي مثبت مهمترين اصل در اصلاح روحيه فرزندسالاري است؛ پدر و مادري كه فاقد هرگونه روحيه يا خصيصه مديريت مستحكم در محيط خانواده هستند سكان مديريت خانه را به دليل ضعف فزاينده خويش به راحتي از دست مي دهند و آن را در اختيار فردي قرار مي دهند كه درك درستي نسبت به شرايط موجود ندارد و قادر به اداره صحيح امور نيست.محيط تعاملي خانواده به هيچ وجه نبايد به محيط رقابت منفي تبديل شود، هيچ يك از پدر و مادر از رقابت تحقير كننده سود نخواهند برد، بلكه نتيجه چنين جرياني جز تحقير و خوار شدن پدر و مادر در مقابل فرزندان و افزايش روحيه جسارت و گستاخي آنان نيست، فرزنداني كه پدر و مادر خود را در گردونه اي از رقابت فاقد منطق و منفي مي بينند، بيش از اين كه از اصل رقابت استفاده كنند، از شرايط جانبي حاكم بر آن سوءاستفاده مي نمايند و پيروز ظاهري ميدان رقابت نابجاي پدر و مادر مي شوند، در چنين بستري پدر و مادر مي جنگند تا خود را ثابت كنند درحالي كه نه تنها خود را ثابت نمي كنند بلكه به مفهوم واقعي تحقير مي نمايند و زمينه عرض اندام يك رقيب ناجور و ناموزون به نام فرزند را فراهم مي سازند.رويكرد رقابتيرقيب سازي از فرزند پديده اي فوق العاده خطرناك است كه نتيجه عدم رعايت اصول رقابت صحيح در محيط خانواده بوده، باعث تحليل و تضعيف شديد كاركرد پدري و مادري مي شود و به تعبير ديگر اين مسئله باعث خروج واقعي پدر و مادر از دايره طبيعي تربيت و اداره فرزند شده، بر موضع مخالف والدين قدرتي دوچندان مي بخشد.بنابراين پدر و مادر بايد شديدا مراقب رفتارهاي رقابتي خود بوده، اصل رقابت محترمانه را صرفا در مسايل مثبت اجرا نموده، هرگز به وادي رقابت درگيرانه يا تنازعي وارد نشوند.رويكرد انتقاديعلاوه بر رويكرد رقابتي، رويكرد انتقادي نيز داراي اهميت بسياري است؛ پدر و مادري كه همواره ناظر بي طرف و خنثاي رفتار فرزندان خود باشند به هيچ وجه نمي توانند به اداره صحيح محيط خانواده اقدام كنند، پدر و مادر بايد فرايند نقد و بررسي منصفانه فرزندان را جهت داده، بر رفتار و گفتار فرزندان خود نظارت طبيعي داشته باشند و با رعايت اصول نقد بهينه، رفتارهاي نادرست را نقد و به طور متناسب و برپايه قواعد روان شناختي تنبيه (غيرفيزيكي) نمايند.علاوه بر اين حاكميت نقد غيرمنصفانه در روابط دوجانبه پدر و مادر نيز به تجري و گستاخي فرزند شدت بخشيده، زمينه را براي تشديد درجه فرزندسالاري فراهم مي كند؛ پدر و مادري كه در نقد عملكرد يكديگر و به عبارت عاميانه در گيردادن به هم رعايت پاره اي از مصالح ضروري را نمي كنند به طور حتم در دامن زدن به فرزندسالاري فرزندان در محيط خانواده سهيم اند.رويكرد سكوت و خاموشيپدر و مادري كه در روابط بين فرزندان ساكت و خاموش اند و نگاه انفعالي مطلق دارند و فاقد هرگونه نقش فعال در اين زمينه اند خود بخود از روند اداره محيط خانه خارج شده، به حكومت نابهنجار فرزند تن مي دهند.از ديدگاه علوم تربيتي مدرن رويكرد سكوت و خاموشي فقط در پاره اي از مواقع جواب مي دهد، مهم شيوه درست بهره گيري از رويكرد مزبور است نه دايمي كردن اين رويكرد، دايمي شدن سكوت و خاموشي مساوي با از بين رفتن آثار آن است.سكوت فقط در مواقعي كه تضمين كننده آزادي متعادل فرزندان يا سبب بهبود عقلانيت و تفكر سيستماتيك يا خلاقيت فرزندان و لازمه احترام شخصيت و پرسوناليته فردي آنان است ضروري است و در ساير مواقع ضرورت شكستن سكوت به مراتب بيش از حفظ آن است.يكي ديگر از مسايلي كه در كاهش ميزان فرزندسالاري موثر است، سطح تلاش و يادگيري پدر و مادر در فراگيري آموزه هاي نوين است. به بيان ديگر گسست نسلها از حيث عدم انطباق آموزه هاي دو نسل بستري مناسب براي رشد و گسترش فرزندسالاري است و در اين بين پدر و مادراني كه خود را از فرايند يادگيري آموزه هاي نوين دور مي كنند و صرفا در وادي آموزه هاي نسل گذشته اند نسبت به نسل جديد حتي در قالب فرزند نيز نوعي حس غرابت دارند؛ نتيجه اين حس غرابت، گرايش به سمت كنش انفعالي است نه كنش فعال. در چنين بستري پدر و مادر در مقابل فرزند دچار نوعي تنزل درجه شده و به گونه اي امتياز از دست مي دهند كه مجموعه اين روند در طي زمان به تشديد فرزندسالاري كمك مي كند.پدر و مادر بايد تمام سعي خود را در به روز كردن اطلاعات خويش به عمل آورند و صرفا خود را در دايره نسل گذشته محدود ننمايند بلكه با ادغام آموز هاي گذشته و نسل جديد به نگرشي برتر و غني دست يابند و به دليل همراهي با عنصر بي بديل «تجربه» بر اهميت و اعتبار شخصيتي خود در نزد فرزندان بيفزايند.حفظ اعتبار و منزلت پدر و مادر در نزد فرزندان و ارتقاي اين اعتبار صرفا از طريق رويكرد «بايد و نبايدي» تامين نمي شود اين امر نيازمند تلاش مضاعف پدران و مادران براي رعايت اصول حفاظت از اين اعتبار و منزلت نيز هست؛ همه چيز با حرف و سخن تحقق نمي يابد بلكه نگرش عملي و اجرايي صحيح در محيط زندگي بهتر جواب مي دهد تا خواسته اخلاقي فاقد مبناي عملي به بيان ديگر اگرچه از نظر اخلاقي حفظ اعتبار و اقتدار پدر و مادر ضروري است ولي حفظ اين اعتبار و اقتدار با گفتار تنها عملي نمي شود و عملي شدن اين مهم نيازمند رويكرد فعال، مثبت و روزآمد پدر و مادر در كليه شئون خانوادگي است؛ افرادي كه اصول عملي اين رويكرد را رعايت كنند زندگي خانوادگي توأم با تفاهم، آرامش و خلاقيت خواهند داشت و هرگز جلوه هاي منفي سالاري و يكه تازي و اقتدار نابجاي يك فرد در محيط خانواده را تجربه نخواهند كرد.
#اجتماعی#
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: راسخون]
[مشاهده در: www.rasekhoon.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 223]
صفحات پیشنهادی
فرزندسالاري زمينه ساز تضييع حقوق ديگران
فرزندسالاري زمينه ساز تضييع حقوق ديگران-فرزندسالاري زمينه ساز تضييع حقوق ديگران نويسنده:عليرضا فايضيمنبع:روزنامه كيهان شيوه هاي فرزندپروري و ...
فرزندسالاري زمينه ساز تضييع حقوق ديگران-فرزندسالاري زمينه ساز تضييع حقوق ديگران نويسنده:عليرضا فايضيمنبع:روزنامه كيهان شيوه هاي فرزندپروري و ...
ضرورت احترام به اصول رقابت
فرزندسالاري زمينه ساز تضييع حقوق ديگران محيط تعاملي خانواده به هيچ وجه نبايد به محيط رقابت منفي تبديل شود، هيچ يك از ... اي فوق العاده خطرناك است كه نتيجه عدم ...
فرزندسالاري زمينه ساز تضييع حقوق ديگران محيط تعاملي خانواده به هيچ وجه نبايد به محيط رقابت منفي تبديل شود، هيچ يك از ... اي فوق العاده خطرناك است كه نتيجه عدم ...
-
اجتماع و خانواده
پربازدیدترینها