تور لحظه آخری
امروز : یکشنبه ، 4 آذر 1403    احادیث و روایات:  امام علی (ع):اى مؤمن! به تحقيق اين دانش و ادب بهاى جان توست پس در آموختن آن دو بكوش كه هر چه بر...
سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون شرکت ها

تبلیغات

تبلیغات متنی

صرافی ارکی چنج

صرافی rkchange

سایبان ماشین

دزدگیر منزل

تشریفات روناک

اجاره سند در شیراز

قیمت فنس

armanekasbokar

armanetejarat

صندوق تضمین

Future Innovate Tech

پی جو مشاغل برتر شیراز

لوله بازکنی تهران

آراد برندینگ

خرید یخچال خارجی

موسسه خیریه

واردات از چین

حمية السكري النوع الثاني

ناب مووی

دانلود فیلم

بانک کتاب

دریافت دیه موتورسیکلت از بیمه

طراحی سایت تهران سایت

irspeedy

درج اگهی ویژه

تعمیرات مک بوک

دانلود فیلم هندی

قیمت فرش

درب فریم لس

زانوبند زاپیامکس

روغن بهران بردبار ۳۲۰

قیمت سرور اچ پی

خرید بلیط هواپیما

بلیط اتوبوس پایانه

قیمت سرور dl380 g10

تعمیرات پکیج کرج

لیست قیمت گوشی شیائومی

خرید فالوور

بهترین وکیل کرج

بهترین وکیل تهران

خرید اکانت تریدینگ ویو

خرید از چین

خرید از چین

تجهیزات کافی شاپ

بی متال زیمنس

ساختمان پزشکان

ویزای چک

محصولات فوراور

خرید سرور اچ پی ماهان شبکه

دوربین سیمکارتی چرخشی

همکاری آی نو و گزینه دو

کاشت ابرو طبیعی و‌ سریع

الک آزمایشگاهی

الک آزمایشگاهی

خرید سرور مجازی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

قیمت بالابر هیدرولیکی

لوله و اتصالات آذین

قرص گلوریا

نمایندگی دوو در کرج

خرید نهال سیب

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

وکیل ایرانی در استانبول

 






آمار وبسایت

 تعداد کل بازدیدها : 1833044765




هواشناسی

نرخ طلا سکه و  ارز

قیمت خودرو

فال حافظ

تعبیر خواب

فال انبیاء

متن قرآن



اضافه به علاقمنديها ارسال اين مطلب به دوستان آرشيو تمام مطالب
archive  refresh

گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح


واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله‌ روزنامه‌هاي صبح روزنامه‌هاي صبح امروز ايران در سرمقاله‌هاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته‌اند كه برخي از آنها در زير مي‌آيد. جام جم: پيام مردم«پيام مردم» عنوان سرمقاله روزنامه‌ جام جم به قلم عباس محمدنژاد است كه در آن مي‌خوانيد؛ حضور سراسري مردم ايران در حمايت از آرمان‌هاي امام و اعلام برائت از هتك حرمت به بنيانگذار جمهوري اسلامي و همچنين پيمان مجدد با ولايت فقيه، چند پيام روشن براي افراد و جرياناتي داشت كه در تلاشند پايه‌هاي نظام را هدف قرار دهند، آناني كه اسم و رسمشان را به بركت انقلاب اسلامي و امام خميني(ره) به دست آوردند؛ اما اقداماتشان زمينه‌ساز ظهور و بروز كينه‌توزي دشمنان قسم خورده نظام عليه كشورمان شد و همان‌طور كه رهبر انقلاب فرمودند: «كاري كردند كه دشمن مايوس و نااميد جان تازه بگيرد و تشويق شود.»1- حضور ميليوني مردم ايران در سراسر كشور بار ديگر ثابت كرد كه نام امام و راه امام محو شدني نيست و تلاش دشمنان خارجي و هم‌پيمانان داخلي آنها براي به فراموشي سپردن آرمان‌هاي امام، نتيجه‌اي جز ناكامي نخواهد داشت.2- نظام مقدس جمهوري اسلامي ايران بر پايه ولايت فقيه، يادگاري ارزشمند و ميراثي گرانسنگ است كه بناي آن به دست معمار انقلاب و بنيانگذار جمهوري اسلامي حضرت امام خميني(ره) پايه‌ريزي شده است و همين مسير الهي از سوي حضرت آيت‌الله خامنه‌اي ادامه خواهد داشت. اين مسير هم ريشه الهي دارد و هم ريشه مردمي و هيچ گروه و جرياني نمي‌تواند با شعارهاي موهن و انحرافي خدشه‌اي به اين روند وارد كند.3- اهانت به ساحت مقدس امام (ره) و تفكرات و انديشه‌هاي ايشان ادامه جسارت‌‌‌هاي ديروز است، همان جرياني كه قيام كربلايي امام حسين(ع) را خشونت مي ناميدند و افكار و انديشه‌هاي حضرت امام(ره) را عامل عقب‌ماندگي ايران مي‌دانستند و خواستار به موزه سپرده شدن افكار ايشان بودند. پاره شدن عكس امام نتيجه زمينه چيني جرياني است كه سال‌هاست تلاش خود را معطوف پاره كردن، سوزاندن، تحريف و محوانديشه‌هاي امام خميني (ره) كرده ‌است، اما غافلند كه ريشه‌هاي مذهبي مردم ايران را در طول تاريخ هيچ عنصري چه داخلي و چه خارجي نتوانسته كمرنگ كند.4- تظاهرات ديروز مردم ايران اتمام حجت با عوامل فتنه بود، كساني كه باعث شده‌اند 6 ماه از عمر كشور درگير مسائلي شود كه نه تنها كمكي به اعتلا و پيشرفت كشور نمي‌كند بلكه سبب شده زمينه سوءاستفاده عوامل معاند با نظام نيز فراهم شود. مسوولان نظام تاكنون در جهت تاكيدات رهبري به دنبال جذب حداكثري و دفع حداقلي بوده‌اند، اما به نظر مي‌رسد سران فتنه با ادامه رويكرد خود قصد سوءاستفاده از مداراي نظام را دارند. پيام آخر تظاهرات ديروز مردم هم همين بود كه مدارا بس است، دستگاه قضايي از اين پس بايد با فتنه‌‌گران برخورد كند، اين يك درخواست ملي است.كيهان: اين 10 روز«اين 10 روز» عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي كيهان به قلم مهدي محمدي است كه در آن مي‌خوانيد؛ تحولات رخ داده در فاصله 10 روزه 16 تا 27 آذر 88، يك نماي فشرده اما بسيار دقيق از سرنوشت و آينده جريان فتنه در ايران به دست مي دهد. روز 16 آذر به گفته سران فتنه بنا بود جبران آبروريزي 13 آبان باشد -و به همين دليل آنرا ايستگاه آخر خواندند- اما خود به آبرو ريزي بزرگتري تبديل شد. جامعه دانشگاهي كه اصلاح طلبان ساده دلانه آن را ملك طلق خود مي دانستند، در آن روز خود را تقريبا به طور كامل از پروژه هاي جريان فتنه كنار كشيد.مهم تر از آن، طبقه متوسط شهري در تهران هم هيچ انگيزه اي براي پيوستن به آشوبگراني كه در يكي دو دانشگاه تهران تجمع كرده بودند از خود نشان نداد در حالي كه سران فتنه تصور مي كردند قادر خواهند بود از طريق كاتاليزوري به نام دانشگاه، شبكه هاي اجتماعي ساخته شده توسط سرويس هاي اطلاعاتي غربي در ميان طبقه متوسط را هم فعال كرده و يك آشوب شهري جديد در تهران بوجود بياورند.ميرحسين موسوي -كه اين روزها ديگر در حال نزديك شدن به پايان كار است- در بيانيه روز 15 آذر خود، گويي حدس زده باشد كه احتمال بي اعتنايي مردم به فراخوان فتنه گران در 16 آذر وجود دارد، روزهاي 17 و 18 آذر را هم به عنوان جايگزيني براي آن مشخص كرده بود. اين دو روز احتمالا بايد جزو سخت ترين روزهاي بعد از انتخابات براي فتنه گران بوده باشد. اهانت به امام توسط هوادارن موسوي در روز 16 آذر موجي از خشم و اعتراض انقلابي درون و بيرون دانشگاه عليه سران فتنه بوجود آورد كه اثرات آن اكنون كل معادلات سياسي كشور را جابجا كرده است.بر مبناي برخي شواهد، اتاق فكر جريان فتنه كه در لندن و واشينگتن مرتبا تشكيل جلسه مي دهد، تصور مي كرد جسارت به امام درون دانشگاه با شكستن خط قرمزهاي 30 ساله نظام، عرصه هاي جديدي براي فعاليت پيش روي سبزها در ايران خواهد گشود و به همين دليل هم بود كه تصاوير اين اهانت را با ولع از شبكه هاي خبري خود پخش مي كرد. اما دقيقا به اين دليل كه سرويس هاي غربي مثل دوستان داخلي شان، هيچ محاسبه درستي از ميزان ارادت مردم ايران به امام و خلف او نداشتند، اين به اصطلاح «پروژه» تبديل به موجي بزرگ شد و به جانب طراحان آن بازگشت.مردم ايران اكنون يك هفته است كه در اعتراض به اين اهانت بزرگ از پاي ننشسته اند. ديروز و در آخرين پرده از اين خشم مقدس، مردم مومن در سراسر ايران خواستار محاكمه و مجازات سران فتنه شدند در حالي كه هيچ نشاني از فتنه گران نه در خيابان هاي تهران و نه در هيچ شهر ديگري از شهرهاي كشور نبود. فرداي روز 16 آذر نوشتيم كه سوت پايان در ايستگاه آخر به صدا درآمده است، حالا پس از 10 روز مي توان گفت كه همه چيز تمام شده و دانشگاه كه بنا بود فتنه سبز را احيا كند، آن را يكباره و به سرعت دفن كرده است.كل ماجراهاي پس از انتخابات رياست جمهوري، از خرداد ماه به اين سو را به يك معنا، از منظر تغييرات نمودار سرمايه اجتماعي اصلاح طلبان مي توان بازسازي كرد. پيش از انتخابات مهم ترين عاملي كه سران جريان اصلاحات را به سمت راديكاليسم سوق داد و باعث شد در يك ماه آخر كليت نظام را به جاي دولت آماج حملات خود قرار دهند، اين بود كه تصور مي كردند يك لشگر بزرگ از طبقه متوسط شهري در تهران و سراسر كشور پشت آنها ايستاده است.اين براي اصلاح طلبان كه در دو سال آخر حضور در دولت (1384-1382) حسرت جمع شدن فقط چند صد نفر در حمايت از خود را مي خوردند، يك صحنه رويايي بود. فراخواني اين سرمايه اجتماعي به خيابان و به راه اندازي آشوب هاي شهري از بيش از دو ماه قبل از انتخابات علاوه بر اينكه تمريني بود براي آشوب هاي بعد از انتخابات، عمدتا به اين دليل انجام شد كه اصلاح طلبان مي خواستند گزينه «تسليم يا آشوب» را پيش روي نظام بگذارند و از آن بخواهند كه از ميان آنها يكي را انتخاب كند.برخي از سران اين جريان -كه امروز ارتباطات آنها با طراحان كودتاهاي مخملي در خارج از ايران محرز شده است- همان مقطع مي گفتند كه چه ببازند و چه ببرند به حضور خياباني نياز دارند.اگر انتخابات را بردند با كشاندن مردم به خيابان قادر خواهند بود امتيازهاي بزرگ از نظام مطالبه كنند و بلافاصله سراغ ايجاد تغيير شكل در ساختار نظام به آن روشي كه در جزوه تاملات راهبردي حزب مشاركت شرح داده شده بروند. و اگر انتخابات را باختند، با طرح مسئله تقلب، سرمايه راي خود را به سرمايه آشوب تبديل كنند و نظام را وادار سازند كه يا در مقابل خواست غيرقانوني آنها تسليم شود يا ريسك فرو رفتن كشور در گرداب آشوب هايي مزمن و طولاني مدت را بپذيرد.اين سناريو پس از انتخابات مو به مو اجرا شد اما در حين اجرا به مشكلاتي برخورد كه پيش تر پيش بيني نشده بود. در يك تحليل بسيار فشرده سرمايه اجتماعي جريان اصلاح طلب پس از انتخابات دچار 5 بحران اساسي شد كه در نتيجه اين بحران ها اولا سرمايه اجتماعي موجود در سبد راي اين جريان به شدت كاهش يافت، ثانيا درصد بسيار كوچكي از سرمايه راي موسوي به عنوان سرمايه آشوب وارد خيابان شد و ثالثا سرمايه آشوب اين جريان نيز به سرعت از حالت خود جوش وخود انگيخته خارج شد و به سمت وضعيت هاي سازمان يافته ميل كرد. نتيجه اين حركت از وضعيت خود جوش به سمت وضعيت سازمان يافته اين بود كه شبكه هاي ساخته شده توسط سرويس هاي اطلاعاتي دشمن كه از حيث تعداد بسيار كم شمار ولي از جهت الگوي رفتار به شدت راديكال هستند، تحركات خياباني اين جريان را تحت سلطه خود درآوردند و ماجرا به اهانتي شبيه آنچه در 16 آذر ديديم ختم شد.بحران هاي تغيير دهنده وضعيت سرمايه اجتماعي اصلاح طلبان در ميان طبقه متوسط شهري را مي توان به اين شكل خلاصه كرد.1-طبقه متوسط جامعه ايران خيلي زود و بلكه در همان يكي دو ماه بعد از انتخابات فهميد كه موسوي در مورد انقلابي، خط امامي و قانونگرا بودن خود دروغ مي گويد و اساسا اعتقادي به اين مفاهيم ندارد. اين وضعيت بحراني را بوجودآورد كه بايد آن را «بحران ايدئولوژي و اعتبار» ناميد.2- اين بخش از جامعه ايراني در زماني بين 4 تا 5 ماه دريافت كه كل داستان تقلب در انتخابات رياست جمهوري هم دروغي بيش نيست و نظام راي موسوي را چنان كه بوده خوانده است. اين وضعيت بوجود آورنده پديده اي است كه مي توان آن را «بحران آگاهي» خواند.3- آن بخش از سرمايه راي موسوي در تهران كه چند باري حضور در خيابان را تجربه كرده بود به سرعت دريافت نظام مستحكم تر از آن است كه بتوان با اين روش ها از آن امتيازي گرفت و اين درك و دريافت وضعيتي را بوجود آورد كه مي توان آن را «بحران نتيجه» خواند به اين معنا كه ديگر كمتر كسي باقي مانده بود كه به نتيجه بخش بودن اين حركات اميدي داشته باشد.4- پس از گرايش تحركات خياباني به سمت آشوب، برخورد قاطع نظام با آشوبگران در چند مرحله، به بروز «بحران اراده» در ميان آنها منجر شد 5- و نهايتا پس از چند ماه فتنه گري با تمام توان، حاميان جريان فتنه درون حكومت به ناتواني خود در تاثيرگذاري بر اراده سطوح بالاي نظام پي بردند و همين باعث شد برخي از آنها منفعل شوند و برخي ديگر نغمه آشتي و سازش سر دهند. بوجود آمدن اين وضعيت در بين حاميان حكومتي جريان فتنه، در ميان آشوبگران كف خيابان كه همواره به نزاع درون حكومت دل بسته و از آن تغذيه مي كردند، بحراني بوجود آورد كه بايد آن را «بحران تكيه گاه» ناميد. از اين 5 بحران دو بحران اول بيشتر روي سرمايه راي اصلاح طلبان اثر كرده و علاوه بر ايجاد ريزش در آن، مانع تبديل شدن آن به سرمايه آشوب شده است و 3 بحران بعدي هم در تضعيف جنبه خودانگيخته سرمايه آشوب فتنه گران و همچنين مرگ بخش سازمان يافته آن موثر بوده است.نتيجه اين تحليل به عيني ترين شكل ممكن خود را در روز جمعه نشان داد. پس از 16 آذر و زماني كه مردم تهران و ديگر شهرهاي بزرگ از كنار همه جزع و فزع فتنه گران بي تفاوت گذشتند اين نگراني در بين سران فتنه بوجود آمد كه ته مانده هاي سرمايه اجتماعي آنها هم در حال از دست رفتن است و جز مشتي آشوبگر كسي براي آنها نمانده است. در حالي كه خروش انقلابي مردم در 10 روز گذشته هر روز بيشتر از روز قبل اين موضوع را مسجل مي كرد، علامت بزرگ «دفن شدن فتنه سبز اموي» روز جمعه پديدار شد. در حالي كه اصلاح طلبان پس از 22 خرداد همواره تلاش كرده اند از هر فرصتي و از جمله فرصت تجمعات انقلابي مورد حمايت نظام براي حضور در خيابان و عرض اندام استفاده كنند، در تظاهرات روز جمعه هيچ نشاني از آشوبگران ديده نشد و براي اولين بار از 22 خرداد 88 سران فتنه به اين نتيجه رسيدند كه مطلقا نبايد ريسك دعوت از هوادارانشان براي ايجاد تجمع موازي در كنار تظاهرات مردمي عليه اهانت كنندگان به امام را بپذيرند.اگرچه مجمع روحانيون مبارز به عنوان اتاق فكر داخلي جريان فتنه به همراه موسوي ادعا كرده اند كه در صدد دريافت مجوز براي برگزاري يك راه پيمايي مستقل هستند ولي ناگفته پيداست كه اين چيزي بيش از يك توجيه خنك و خنده دار نيست. احتمالا همه چيز به اين بر مي گردد كه فتنه گران پيام روزهاي 16 تا 27 آذر را تا حدودي دريافت كرده و فهميده اند كه ديگر كسي از مردم پاي كار آنها نيست و الا در چند ماه گذشته ديده ايم تا زماني كه مي دانستند هنوز كسي به حمايت از آنها به خيابان خواهد آمد، هرگز به فكر مجوز گرفتن و تجمع مستقل برپا كردن نيفتادند!بزرگي مي گفت اين هنوز آغاز معجزات محرم است. منتظر بسي بيش از اينها بايد بود.مردم سالاري: بي فايده بودن راه حل هاي سياسي براي تعارض‌هاي اجتماعي«بي فايده بودن راه حل هاي سياسي براي تعارض هاي اجتماعي»عنوان يادداشت روز روزنامه‌ي مردم سالاري به قلم ميرزا بابا مطهري نژاد كه در آن مي‌خوانيد؛مسائل پيش آمده بعد از انتخابات 22 خرداد دردو هفته گذشته و در آستانه ماه محرم دوباره التهابات اجتماعي را تشديد کرد و در حرف و عمل اتفاقات غير قابل انتظاري را رقم زد که در عرصه رسانه ها به ويژه رسانه ملي و رسانه هاي مجازي ديديد و ديديم.نگارنده از ابتداي اين حوادث، نگاهي اجتماعي به مسائل داشت و بر همين اساس در همه نوشته ها و گفته ها، اتخاذ رويکردي اجتماعي براي حل مسائل را توصيه کرده است. در اين جا هم باز بر همان باور و معتقد است اتفاقات دو هفته گذشته جنس سياسي ندارند. شايد هم اکنون که اين سطور را مي خوانيد با لبخندي بر لب برساده انگاري او مهر تاييد بزنيد، اشکالي ندارد، چنين فکر کن، اما حوصله کن و بقيه مطلب را تعقيب کن.به نظر شما يک تفکر سياسي در آستانه محرم، راه حل دستگيري و زندان و محاکمه فعالا ن سياسي درون نظام که چند ماه قبل در رقابت انتخاباتي از فيلتر تعيين صلا حيت شوراي نگهبان گذشته اند و سي سال در ارکان نظام خدمت کرده اند را صادر مي کند؟ مگر نقطه شروع حادثه محرم چنين رويکردي نبود؟ مگر بني اميه به دليل خودداري امام حسين (ع) از بيعت و تاکيد روي اصول به جنگ و کشتن و اسارت امام حسين و خاندان او فرمان نداد؟ يک تفکر سياسي در چنين ايامي که مي تواند مشابهت معنا را القا کند امکان ندارد اين راه حل را براي عناصري که خواستار اجراي تمام و کمال قانون اساسي و حفظ نظام جمهوري اسلا مي هستند صادر کند.پس بپذيريد که مساله صبغه سياسي ندارد. يک تعارض اجتماعي است و حل آن به اتخاذ رويکرد اجتماعي نياز دارد.تعارض هاي اجتماعي ساختاري پيچيده و باز دارند و به همين علت به سرعت در معرض بر هم خوردگي تعادل هستند و البته براي فعالا ن سياسي و تحليلگران اجتماعي مساله ساز مي شوند، چون وجود تعارض در جامعه پديده ها را غير قابل پيش بيني مي کند.يک عنصر سياسي مي داند با برچسب زدن، سخنراني و شعار نمي تواند يک تفکر و يک انديشه را از  صحنه به در کند، همانطور که در مورد واقعه عاشورا چنين نشد، پس آنکه مي خواهد با سخنراني هاي هيجاني در بين طرفداران اجتماعي خود يک عنصر سياسي را از صحنه به در کند، ماهيتاً سياسي نيست، گر چه بر يک مسند سياسي هم تکيه زده باشد.اگر با همين توضيح مختصر پذيرفتيد که جنس حوادث اجتماعي استو ما با يک تعارض پيچيده اجتماعي مواجه هستيم و بايد با رويکرد اجتماعي مسائل را حل کنيم، اجازه دهيد در اين مورد قدري عميق تر شويم. در همين راستا و در ظرف سر مقاله که بايد کوتاه هم باشد دو نکته را اشاره مي کنم.1- تعارض چرا بوجود  مي آيد؟2- چرا تعارض بوجود  آمده در کشور ما حل نمي شود؟در مورد اولتعارض وضعيتي است که در جريان آن در مي يابيد که فرد يا گروهي که با او رابطه متقابل  داريد، موجب ناکامي شما مي شود يا اين که به تامين نيازها، خواسته ها و مسائل مورد علاقه شما بي اعتناست.  براي حل تعارض بهترين روش، روش ارتباطي است و بدترين روش، روش حذفي است. در روش هاي ارتباطي و ارتباط جسورانه، مذاکره، ميانجيگري و دعوي قضائي با ساز و کارهاي مشخص که جاي بحث آن اينجا نيست بايد پيش گرفته شود.در مورد سوال دومتعارض هاي اجتماعي به دو دسته «درون قواعدي» و «درباره قواعد» تقسيم مي شوند. اگر طرفين تعارض قواعد ساختاري نهادي که تعارض در آن بروز کرده است را رعايت کنند، اين تعارض درون قواعدي است. مثال بارز آن تعارض فعلي جامعه ما است، علي رغم آنکه  يک طرف اجراي تمام  و کمال قانون اساسي را طلب مي کند اما با آنکه طرف ديگر منکر قانون اساسي نيست ولي قواعد ساختاري درون قانون اساسي را فراهم نمي کند. مثلا مجوز راهپيمايي وفق يک اصل مسلم قانون اساسي را  نمي دهد يا امکان استفاده از رسانه ملي يا يک رسانه آزاد و مستقل در چارچوب قواعد را  فراهم نمي کند. بنابراين تعارض نه تنها حل نمي شود، بلکه هر روز ابعاد وسيعتري به خود مي گيرد. اما اگر يکي از طرفين تعارض سعي کند قواعد بازي را به نفع خود تغيير دهد، در اين حالت تعارض «درباره قواعد بازي» ظهور مي کند و اين وجه تعارض اگر حل نشود از حالت پنهان به حالت آشکار تبديل مي شود و مي تواند به تضاد و خشونت و شکاف عميق اجتماعي بينجامد و بسترهاي مشکلات و شکاف هاي اقتصادي، فرهنگي و در نهايت سياسي را هم به وجود آورد.  تعارض موجود در جامعه ما متاسفانه از نوع هر دو وجه است، هم «درون قاعده» است و هم «درباره قواعد»، براي حل آن بايد به هر دو وجه توجه داشت و اگر چنين توجهي سامان پيدا کند، قطعا تعارض ها تقليل و در مسير حل شدن قرار مي گيرند. براي حل تعارض هاي اجتماعي امروز کشور، بايد رويکردي اجتماعي را برگزينيم، نگاه سياسي صرف، تهديد و ارعاب و دستگيري، و نظامي، امنيتي کردن فضا راه حل مشکل تعارض امروز ما نيست. آيا هنوز هم فکر مي کنيد نگارنده ساده انگار است؟ و ساده لوحانه سخن مي گويد؟ شما آزاد هستيد چنين فکر کنيد، اما در تفکر خود تاريخ، واقعيت ها و سرمايه بزرگي به نام انقلاب اسلامي و انديشه هاي تاريخ ساز قرن امام خميني(ره) و رهنمودهاي مقام معظم رهبري را نيز در نظر بگيريد.رسالت: تحکيم وحدت ملي«تحکيم وحدت ملي»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي رسالت به قلم محمد کاظم انبارلويي است كه در آن مي‌خوانيد؛تصويري که ديروز امت بزرگ ايران اسلامي در سراسر کشور پس از برگزاري نماز جمعه از خود ارائه داد تصوير يکپارچه، متحد و منسجم بود. رويدادهاي تلخ در برخي دانشگاه ها به مناسبت16 آذر قلب ملت ايران را جريحه دار کرد و باعث شد نه تنها نماز جمعه اين هفته بلکه نماز جمعه هفته قبل هم شاهد ابراز احساسات پاک و بي شائبه مردم نسبت به ساحت مقدس امام خميني(ره) و نيز مقام معظم رهبري و آرمان هاي انقلاب باشد.تصويري که ديروز امت بزرگ ايران اسلامي در سراسر کشور پس از برگزاري نماز جمعه  از خود ارائه داد تصوير يکپارچه، متحد و منسجم بود. رويدادهاي تلخ در برخي دانشگاه ها به مناسبت16  آذر قلب ملت ايران را جريحه دار کرد و باعث شد نه تنها نماز جمعه اين هفته بلکه نماز جمعه هفته قبل هم شاهد ابراز احساسات پاک و بي شائبه مردم نسبت به ساحت مقدس امام خميني(ره) و نيز مقام معظم رهبري و آرمان هاي انقلاب باشد.پيام سياسي مردم در راهپيمايي ميليوني و سراسري چه بود؟مردم به خيابان ها آمده بودند تا بگويند امام(ره) در قلب ما جاي دارد تا اين قلب کار مي کند امام زنده است و در جامعه ما حضور دارد. مردم به خيابان ها آمده بودند تا از مقام معظم رهبري به دليل مديريت هوشمندانه «نبرد نرم» و دفع حمله دشمن تشکر کنند.مردم به خيابان ها آمده بودند تا به سران فتنه آخرين هشدار را بدهند و به مسئولان قضائي بگويند صبر ما به سر آمده است. چرا قانون را در برابر کساني که به معارضه و محاربه با نظام آمده اند اجرا نمي کنيد؟مردم به خيابان ها آمده بودند تا از راي خود به نظام در مشارکت85  درصدي و راي خود به دولت قانوني دفاع کنند و به سران فتنه بگويند چرا راي ملت را بر نمي تابيد و راه تفرقه و نفاق پيش گرفته ايد؟مردم به خيابان ها آمده بودند تا به آمريکا و انگليس و رژيم صهيونيستي بگويند دست شما را خوانده ايم. دست از فريب و نيرنگ و دروغ پراکني برداريد و از مداخله درامور داخلي ايران بپرهيزيد.مردم آمده بودند تا بگويند پاي استقلال کشور ايستاده اند و اجازه نمي دهند قدرت هاي استکباري با ترفندهاي رسانه اي در کشور، دولت سر کار بياورند و اگر نتوانستند اوضاع را به هم بريزند تا مسئولان نظام را تسليم کنند.مردم آمده بودند تا بگويند ما پاي جمهوري اسلامي نه يک کلمه زياد و نه يک کلمه کم ايستاده ايم. پاسخ تفاله هاي آمريکا که مي گويند «جمهوري ايراني» را خودمان مي دهيم.مردم آمده بودند براي پاسداشت آزادي و کرامت انساني در ايران. بر کساني که با همپيمان شدن با بدتر از منافقين مي خواهند حقوق الهي ملت را ضايع کنند و از دشمن تنديس مقابله با حقوق ملت را دريافت کنند، نفرين بفرستند.مردم آمده بودند تا به انقلابيون پشيمان و فرسوده بگويند فصل خزان عمر شما به سر آمده است. بزودي به ديار حق خواهيد شتافت. فرداي قيامت چه پاسخي براي خدا داريد؟جواب امام(ره) را چه خواهيد داد؟ با امت او چه کرديد؟ چه بر سر ميراث امام(ره) آورديد؟ تا دير نشده به صفوف ملت برگرديد تا در آن دنيا با امام و اولياي خدا محشور شويد.ين چه عقلانيتي است که مي خواهيد همراه بوش و بلر و نتانياهو و گوردن براون به صحراي محشر بياييد؟!ايام، ايام وحدت حوزه و دانشگاه است. حوزه و دانشگاه امسال خوش درخشيدند. دست به دست هم و بازو به بازوي هم «نبرد نرم» دشمن عليه ملت را به روز سياه نشاندند.برخي مي گويند بين نخبگان و نظام گسست وجود دارد. نمي خواهم بگويم درجه اتقان و صحت اين سخن چقدر است، اما فقط مي توانم بگويم پيروزي احمدي نژاد در انتخابات دور دهم رياست جمهوري علي رغم تبهکاري هاي باند نفاق در داخل و همراهي ارتش رسانه اي غرب با اين باند، محصول پيوند وثيق بين نخبگان و نظام است.درست است برخي يا از روي جهل يا از روي غفلت به بيراهه مي روند و برخي هم عمدا در اردوگاه غرب بدون خجلت وحيايي براي کارتل ها و تراست  هاي سرمايه داري غرب سربازي مي کنند،اما اکثريت قريب به اتفاق نخبگان بويژه در حوزه و دانشگاه جايگاه خود را در کنار رهبري مظلوم انقلاب و ملت بيدار حفظ کرده اند.27 آذر سال58  دستي تبهکار از تبار خوارج از آستين به در آمد و آيت الله شهيد مفتح را در دانشگاه الهيات دانشگاه تهران غرق به خون کرد.ما اين روز را روز وحدت حوزه و دانشگاه نام نهاديم و از آن زمان تاکنون راه زيادي آمده ايم. يک قدري دور و بر خود را نگاه کنيم، ببينيم چقدر راه آمده ايم و اکنون کجا هستيم؟اکنون هزاران دانشجو در حوزه ها تحصيل مي کنند. همچنين هزاران طلبه در دانشگاه دستي در علوم جديد دارند. برخي دانشگاه ها توامان علوم جديد و قديم را در کنار هم به طالبان علم ارائه مي دهند.سرو صداهايي که گاهي در دانشگاه شنيده مي شود - که تيغ روي مردم و انقلاب و اسلام مي کشند- شايد يک درصد محافل علمي و حوزوي و دانشگاهي ما را هم در بر نگيرد. اين سرو صداها مال کساني است که به دنبال علم و تحقيق نيستند. اينها سر در آخور دشمن دارند و مي خواهند ملت را همچنان عقب نگه دارند. اينها به سرويس هاي جاسوسي دشمن خدمت مي کنند. آن سرويس ها هم متقابلا چيزي جلوي اينها براي سد جوع مي اندازند.ملت ما امروز با پيشگامان علم و ادب در حوزه و دانشگاه قله هاي پيشرفت را يکي پس از ديگري فتح مي کنند. اين اقليت ناچيز چون متشکل و سازمانيافته عمل مي کنند و مستظهر به بوق هاي استکباري هستند سر و صدا هم دارند. اما واقعيت چيز ديگري است. واقعيت اين است که هيچ گاه در هيچ دوره اي از ادوار تاريخي ايران، تحصيل علم و علم اندوزي همگاني نشده بود. گسترش و توسعه حوزه ها و دانشگاه ها واقعا حيرت انگيز است. اينهايي که زير سقف حوزه ها و دانشگاه ها هر روز براي کسب علم ازخانه بيرون مي  روند فرزندان آگاه و با هوش و متعهد همين ملت هستند.همين ها بودند که در راهپيمايي با شکوه ديروز در کنار ملت حضور داشتند و از حيثيت و موجوديت انقلاب و نظام دفاع کردند. اکنون گفتمان مسلط در حوزه و دانشگاه گفتمان پيشرفت، خدمت و عدالت است. اصلي ترين دغدغه دانشمندان ما چه در علوم تجربي، چه در علوم انساني و چه در علوم رياضي و فني اين است که هر روز يک گام مملکت را جلو ببرند و به مردم خدمت کنند و در راه بسط عدالت در جامعه اسلامي مان تلاش کنند. گفتمان پيشرفت، خدمت و عدالت تئوري اصلي  و عملياتي وحدت حوزه و دانشگاه است. دشمن اين راز را کشف کرده  و براي همين تمام توان و استعداد خود را براي پديداري يک گفتمان جديد که گفتمان پيشرفت را در حاشيه قرار دهد به کار گرفته است.بي مهري به نظام، حاشا کردن راي مردم، همراهي با بوق هاي اجنبي و مشغول کردن مردم و مسئولان پس از انتخابات دهم بخشي از اين پروژه است. بايد هوشيار باشيم اين عقبه را با مهارت و هنري که نخبگان در پيوند با مردم از خود نشان مي دهند با کمترين هزينه طي کنيم.ابتكار: تاملي در سخنراني و مداحي ايام محرم«تاملي در سخنراني و مداحي ايام محرم»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي ابتكار به قلم محمد لطفي زاده است كه در آن مي‌خوانيد؛باز اين چه شورش است که در خلق عالم است / باز اين چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است. بار ديگر ماه محرم آمد و يک سال سپري شد تا دوباره تکيه هاي عزاداري حضرت امام حسين عليه السلام برپا شود و انبوهي از عاشقان اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام در اين مراسم حضور يابند و ابراز ارادت نمايند.مجالس سوگواري سيدالشهدا» عليه السلام معمولا از دو بخش عمده تشکيل مي شود.سخنراني خطيب و مداحي مداح. اگر با من هم عقيده باشيد که هدف از برگزاري اينگونه مجالس ضمن ابراز ارادت به ساحت مقدس ائمه اطهار عليهم السلام دستيابي به معرفت و سيري عميق در اهداف آنان است سهم عمده اي را براي خطيب اين مراسم قائل مي شويد.البته هر فردي که در اين مراسم شرکت مي کند لزوما به ميزان ديگري از اين درياي بيکران بهره مند نمي شود و چه بسا بعضي هم صرفا اسير ظواهر و تعداد شاخه هاي علم و بزرگي کتل و پرچم شده و از معرفت محروم مي مانند.معرفت بار گراني است به هر کس ندهند / پر طاووس که زيباست به کرکس ندهنديکي از نکاتي که در اين زمينه مهم به نظر مي رسد محتواي سخنراني ها است. در برخي مراسم و طي ده شب سخنران معززي يک جمله از يک حديث شريف را انتخاب مي کند و آن را تفسير مي کند. بعضي هم به داستان گويي و تعريف انواع و اقسام خواب ها مي پردازند. عده اي آنقدر حاشيه مي روند که از اصل مطلب باز مي مانند و بعضي هم آنچنان پربار و مفيد و در عين حال هنرمندانه و با بهره مندي از فن خطابه و مخاطب شناسي سخن مي گويند که مردم را مشتاقانه پاي منبر خويش نگه مي دارند.پرواضح است که آرزويمان زياد شدن روز به روز مجالسي است که سخنران آنها از دسته آخر باشد.بخاطر دارم در مراسمي سال گذشته پيرمردي که کنارم نشسته بود از من پرسيد اين تاسوعا که مي گويند يعني چه؟ فرد ديگري هم دو سال قبل از من پرسيد مگر حضرت ابالفضل عليه السلام در روز تاسوعا شهيد نشده اند؟! به ايشان فلسفه نامگذاري تاسوعا را توضيح دادم و همچنين عرض کردم که قمر بني هاشم عليه السلام در روز عاشورا به شهادت رسيده اند. از اين دست سوالات در بين شرکت کنندگان در مراسم بسيار است.اين سوالات و نظاير آن وظيفه خطيب اينگونه مراسم را سنگين تر مي کند.شايسته است سخنرانان مراسم مختلف در ماه محرم ضمن تبيين اهداف قيام امام حسين عليه السلام و ذکر مصايبي که بر ايشان و اولاد و ياران باوفايشان گذشت تمام هنر خود را بکار گيرند و منبر را يک آموزشگاه بدانند.در صورتي که زمان مراسم به نفع سخنران تغيير يابد و سخنران مراسم هم از اين زمان به بهترين وجه براي روشنگري و آموزش مفاهيم اصيل به مردم استفاده کند منفعت بيشتري نصيب مردم مي شود. گاهي هم سخنرانان با بکاربردن واژه هاي عربي و جملات طولاني به زبان عربي بدون توضيح ترجمه فارسي آن وقت مراسم را سپري و مردم را خسته مي کنند که لازم است تا حد ممکن از اين کار پرهيز نمايند.آنچه مردم معمولا و البته نه در همه مجالس نظاره مي کنند و جنبه خوبي ندارد آن است که با پايان سخنراني، سخنران از منبر پايين آمده و با همراهي چند نفر از در خارج مي شود و مداح با چند نفر همراه از در وارد مي شود و انگار شيفت عوض شده است! اين رفتار در ذهن مردم اين تلقي را بوجود مي آورد که نه مداح، سخنران را قبول دارد که پاي منبر وي بنشيند و نه سخنران مداح را! اميد که چنين اتفاقي را کمتر شاهد باشيم.مداحي هم از جمله بهترين و پرارج ترين اعمال است. ذکر مصايب ائمه اطهار عليهم السلام با توجه به اسناد معتبر و روايات متقن اجر زيادي به همراه دارد و يقينا سبب رستگاري در روز قيامت خواهد شد.مداحي را نبايد يک شغل دانست که اگر به يک شغل تبديل شود و حتي سخنراني هم به صورت شغل درآيد آفاتي در پي خواهد داشت. نخستين آفت آن تنزل وجهه فرهنگي و آموزشي و دورشدن از هدف سخنراني و مداحي است!هر سال با فرارسيدن ماه محرم دغدغه اصحاب فقه و دين درباره اشعار و روايات مورد استفاده در مداحي هم تازه مي شود. شايسته است مداحان عزيز به چند نکته مهم توجه نمايند. الف -مداحي افتخار بزرگي است که بايد آن را قدر دانست. ثواب و پاداشي که در روايات متقن به مداحان وعده داده شده حقيقتا موجب غبطه سايرين است. لذا اين جايگاه بسيار بزرگ و بالا است و نبايد آن را دست کم گرفت. ب -يکي از آفات مهم و خطرناک مداحي آن است که ناخواسته و خداي ناکرده سبب وهن اهل بيت عليهم السلام شويم. بايد توجه کرد که در مکالمات روزمره با اشخاص مختلف بسياري از القاب و عناوين را بکار نمي بريم و خيلي مواقع هم از بکاربردن آنها در مورد شخصيت هاي سياسي يا اجتماعي کشورمان پرهيز مي کنيم. حال اگر اين القاب را با توجيه ذکر مصيبت به ائمه اطهار عليهم السلام نسبت دهيم به خطا رفته ايم. شايسته است در ذکر نام حماسه سازان دشت کربلا رعايت احترام را واجب بدانيم و از بکار بردن عناويني که موجب وهن آنان است جدا پرهيز نماييم. ج -غلو و اغراق هم از جمله ديگر آفات است. فراموش نکنيم که بالا بردن غلوگونه مقام ائمه اطهار عليهم السلام -که صدالبته در جاي خود مقامي رفيع دارند -و همسان دانستن اين مقام با عرش الهي و يا همرديف قرار دادن شان و منزلت و جايگاه معصومين عليهم السلام و امام معصوم با حضرت عباس عليهم السلام يا زينب کبري سلام الله عليها کاري اشتباه است. د -استفاده از نواهايي که به ذهن مخاطب، آهنگ خاصي را متبادر مي سازد از جمله ديگر مسائلي است که بايد براي حفظ حرمت ساحت اهل بيت عصمت و طهارت عليهم السلام از آن پرهيز شود. ه -نقل داستانهاي فاقد سند متقن تاريخي يا روايي و لزوم مطالعه عميق مداحان عزيز هم شايسته است مورد توجه قرار گيرد. يادم هست در مراسم اربعين چند سال قبل يکي از مداحان پا به سن گذاشته و قديمي مشهور بازار تهران هنگامي که صداي اذان بلند شد، وقتي که متوجه بهم خوردن دسته عزاداري و قصد برخي مردم براي اقامه نماز شد گفت: (نماز را هميشه مي شود خواند ولي اربعين يک روز در سال است!). گرچه در ميان هر قشر چه خطيب و چه مداح مانند همه اقشار ديگر جامعه، افرادي دچار خطا مي شوند، اميد که هيچگاه شاهد چنين اشتباهاتي نباشيم و يادمان باشد پيام بزرگ عاشورا به همه قرون و اعصار، امر به معروف و نهي از منکر و جلوه درخشان آن يعني نماز است.اميرمومنان و مولاي متقيان در کارزار جنگ آسمان را مي نگريست و وقتي از ايشان سبب اين کار سوال شد فرمود: مواظبم وقت نماز نگذرد. خلف صالح و فرزند معصومش حسين بن علي عليهما السلام هم اين پيام را با اقامه نماز ظهر عاشورا به بشريت ابلاغ نمود. لذا شايسته است با پيروي از ايشان به فکر حفظ ستون دين باشيم.در پايان هم نکته مهمي را با هم مرور مي کنيم و آن اينکه اگر مراسم عزاداري سبب مزاحمت براي مردم باشد کار شايسته اي صورت نگرفته است.راه افتادن دسته هاي عزاداري در خيابان گرچه موجب تبليغ شعائر ديني است اما بايد توجه داشت که با صداي آن نبايد موجب مزاحمت براي ديگران شد و يا سبب ايجاد ترافيک سنگين گشت. قرباني کردن دام جلوي دسته عزاداري هم ضمن يادآوري مخاطرات شديد بهداشتي براي هموطنان عزيز سبب مزاحمت و امري ناپسند است که اميدواريم اين امر تنها در مراکز معتبر و مجاز عرضه بهداشتي دام زنده و زير نظر سازمان دامپزشکي کشور انجام شود.با آرزوي قبولي ابراز ارادت همه عاشقان حضرات معصومين عليهم السلام بويژه سرور شهيدان حضرت اباعبدالله الحسين عليهم السلام.سلام خدا بر امام حسين. سلام خدا بر امام سجاد. سلام خدا بر فرزندان امام حسين. سلام خدا بر ياران و اصحاب باوفاي امام حسين و لعنت خدا بر ظالمين و قاتلين ايشان.سياست روز: فرقه سبز، سيره و آرمانهاي حضرت امام خميني(ره)«فرقه سبز، سيره و آرمانهاي حضرت امام خميني(ره)»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي سياست روز به قلم علي يوسف پور است كه در آن مي‌خوانيد؛1 در 22 بهمن 1357 که انقلاب اسلامي به پيروزي رسيد مناخيم بگين نخست‌وزير وقت رژيم صهيونيستي در اولين اظهارنظر خويش اعلام کرد که با پيروزي اين انقلاب زلزله بزرگي در خاورميانه اتفاق افتاده است که کيان رژيم ما را به خطر انداخته. بعد از سي سال که از پيروزي انقلاب اسلامي مي‌گذرد پيامدهاي اين زلزله کيان استکبار جهان را به خطر انداخته است طوريكه صف‌بندي هدايت خواهان جهاني چه مسلمانان، چه مسيحي و چه پيروان اديان ديگر به محوريت جمهوري اسلامي در مقابل اردوگاه استکبار جهاني شکل گرفته است.2 امام خميني بنيانگزار و رهبر اين انقلاب ، داراي سيره حکومتي و آرمان‌هايي بزرگ بودند که باعث ايجاد تحول عظيم سياسي فرهنگي و اجتماعي در جهان امروز گرديد ايشان آينده را هم پيش‌بيني کردند که در قرن آينده اسلام اين قدرت‌ها را به خاک مذلت مي‌نشاند همان طور كه مي‌بينيم ابرقدرت شرق شوروي فرو پاشيد و آمريکا نيز در شرايط سقوط واقع شده است.3 سيره حضرت امام خميني درباره تمكين از قانون اساسي بسيار راه گشا است ؛ همراهان حضرت امام خميني نقل مي‌نمايند زماني که ايشان در ترکيه يا فرانسه بودند تاکيد داشتند که قوانين آن کشورها رعايت شود و خلاف آن قوانين کاري انجام نپذيرد.مورد ديگر زماني بود که بني‌صدر جانشين فرمانده کل قوا بود شهيد صياد شيرازي که در آن زمان يکي از فرماندهان محور کردستان بودن و رشادت‌ها و فداکاريهاي بسيار زيادي را انجام دادند از يک فرمان نظامي تخطي کردند و بني‌صدر ايشان را از آن سمت برکنار و به ستاد کل ارتش معرفي کرد خود شهيد صياد شيرازي در کتاب خاطراتش نقل مي‌کند که هر چه بزرگان آن زمان از جمله شهيد بهشتي واسطه شدند که ايشان را به نيروي زميني ارتش برگردانيد حضرت امام نپذيرفتند و اصرار داشتند که دستور نظامي بايستي اجرا شود تازه اين يک دستور بود و يک قانون نبود.4 آرمان‌هاي اصلي امام راحل استقلال، آزادي، جمهوري اسلامي، مبارزه با استکبار جهاني و در راس آنها آمريکا و حمايت از مظلومين جهان بخصوص ملت فلسطين است اكنون عملکرد رهبران فرقه سبز و هواداران آنها دروقايع اخير چگونه بوده است جمهوري اسلامي ثمره تلاش يک هزار ساله بزرگان و مجاهدان و ثمره خون شهداست . واقعيت اين است كه استکبار جهاني از جمهوري اسلامي وحشت دارد نه جمهوري‌هاي ديگر در حالي كه مي‌بينيم شعار هواداران فرقه سبز جمهوري ايراني است آمريکا که در دويست سال گذشته مرتکب کشتار 8 ميليون انسان بي‌گناه در سراسر جهان بوده و ‌اکنون هم مشغول کشتار انسان‌هاي بي‌گناه در فلسطين، عراق، افغانستان، پاکستان و ديگر نقاط جهان مي‌باشد و منابع کشورهاي جهان سوم توسط استکبار جهان غارت مي‌كند چه دلسوزي براي ايران مي‌تواند بكند حال امروز چه مي‌شود كه مرگ بر روسيه جايگزين مرگ بر آمريکا مي‌شود.پشتيباني از فلسطين از ابتداي تشکيل رژيم غاصب صهيونيستي توسط مراجع تقليد زمان و آيت‌الله کاشاني انجام شده و در اين سالها هميشه ادامه داشته است طوريكه يکي اعتراضات اصلي حضرت امام خميني به رژيم پهلوي، همکاري با رژيم اشغالگر فلسطين بوده است و پشتيباني حضرت امام از ملت فلسطين و اين فرمايش ايشان که اسرائيل بايد از صحنه روزگار محو شود بر كسي پوشيده نيست ضمن اينكه پيشنهاد روز قدس براي پشتيباني مسلمانان جهان از فلسطيني‌ها از ابتکارات حضرت امام بوده است آن وقت چگونه هواداران فرقه سبز و رهبران آنان در روز قدس ضمن روزه‌خواري شعار حمايت از رژيم صهيونيستي مي‌دهند و غزه و لبنان را حذف مي‌نمايند.سران فرقه سبز سعي در انکار توهين به حضرت امام خميني و پاره کردن عکس معظم‌له را دارند و صدا و سيما را متهم به سياسي کاري مي‌کنند سوال بزرگ اينجاست که اگر شما مدعي خط امام هستيد پايمال کردن آرمان‌هاي حضرت امام خميني که خيلي مهمتر از پاره‌كردن عکس ايشان بوده و در شش ماه گذشته مورد تهاجم واقع شده است چرا اعتراض نکرديد با اين حال هنوز هم فرصت براي بازگشت وجود دارد.اكنون هم اظهارات مقام معظم رهبري بايد فصل‌الخطاب باشد سران قوه مجريه، قضاييه، مقننه ، تمام گروه‌ها و احزاب سياسي که نظام جمهوري اسلامي را قبول دارند بايد در چهارچوب آرمان‌هاي حضرت امام و توصيه‌هاي رهبري حرکت کنند.بدون ترديد حضرت آيت‌الله العظمي خامنه‌اي در زمان حيات حضرت امام خميني بيشترين و بزرگترين تائيدات ايشان را داشتند و در تمام اين سالها ايشان بهترين رهرو معظم‌له بودند. اي سران فرقه سبز شما را چه مي‌شود.آيا قدرت‌طلبي و رسيدن به مناصب چشم عقل شما را کور کرده است که با استکبار جهاني و ضد انقلاب خارج‌نشين هم موضع شده‌ايد بدانيد و آگاه باشيد که اين گردنه را نيروهاي انقلاب به رهبري مقام معظم رهبري طي خواهند کرد وجريان انقلاب قدرتمندتر از گذشته و توفنده‌تر از هر زماني در مقابل موانع و مشکلات مي‌باشد اگرچه انقلاب ريزش‌هايي هم داشته است. اما رويش‌هاي آن صدها برابر مي‌باشد و نسل سوم انقلاب آگاه‌تر و مصمم‌تر از نسل‌هاي اول و دوم در پاي آرمان‌هاي حضرت امام خميني ايستاده است.وطن امروز: «جمهوري ايراني» چيست؟«جمهوري ايراني چيست؟»عنوان سرمقاله‌ي روزنامه‌ي وطن امروز به قلم سيدعابدين نورالديني است كه در آن مي‌خوانيد؛برخي رفتارهاي گروه‌هاي سياسي، سال‌ها در اذهان باقي مي‌ماند و مردم در تحليل‌هايشان از سياست‌هاي اين گروه‌ها اين رفتارها را لحاظ مي‌کنند. در حوادث پس از انتخابات شاهد بوديم، آنان که تا ديروز منويات سياسي خود را در خفا مطرح مي‌کردند، آشکارا و با شتابي عجيب به طرح اين سياست‌ها در «روز روشن» ‌پرداختند. تفسير برآمده از تدقيق در اين رفتارها مطمئنا تا سال‌ها مي‌تواند موضوع و عنوان بسياري از تحقيقات و پژوهش‌ها باشد اما بي‌شک طرح آنها در بازه زماني کنوني، موجب آگاهي از عمق اهداف عاملان آن است و اين موضوع براي عقيم ماندن اين اهداف بسيار کارساز است. در اين مقال کوتاه به اجمال شعار «استقلال، آزادي، جمهوري ايراني» بررسي مي‌شود. البته واکاوي دقيق اين شعار که نشانگر گوشه‌اي از گرايشات فکري طراحان آن است نيازمند مجال و مقالي گسترده‌تر است.توصيف مختصات «جمهوري ايراني» نيازمند شرح نقطه مقابل آن- البته از نگاه مخالفان- يعني «جمهوري اسلامي» است. براي شرح مختصر مختصات «جمهوري اسلامي»، اين پرسش ضروري است که «ويژگي‌هاي نظام سياسي و ساختار حکومتي مطلوب اسلام چيست؟» اسلام به واسطه برخورداري از کلام وحي و وصلت با متون الهي مکلف به ارائه رهنمود است. به ديگر عبارت، تکليف اسلام، ترسيم خطوط و جهت‌دهي حرکت زندگي است.اهرم اثربخش اين تکليف، ساختار نظام‌بخش جامعه هدف است که از آن تعبير به «حکومت» مي‌شود. در واقع اسلام در راستاي اداي دين به بشريت، شيوه حکومت‌داري مطلوب را ارائه مي‌دهد تا ذيل آن، کنش‌هاي همه‌جانبه جامعه را متأثر از خود کند. طبعا در اين مسير، نظام برآمده از آموزه‌هاي اسلامي- اسلام شيعي- موردنظر اسلام است. لذا «نظام اسلامي»، مورد نظر اسلام است. البته ذيل نظام اسلامي مي‌توان شيوه‌هاي مختلف اجرا را تصوير کرد اما فصل مشترک همه اين شيوه‌هاي حکومت‌داري نظام اسلامي، پذيرش اسلاميت است.اين فصل مشترک اما نفي‌کننده تغييرات فرعي و ايجاد ذائقه‌هاي جديد نيست ولي همانگونه که گفته شد محور و رکن اساسي، حفظ و تثبيت مجاري اسلامي نظام حکومتي مطلوب اسلام است. «جمهوري اسلامي» که نظام اسلامي موردنظر امام خميني(ره) است نيز واجد چنين شرايطي است. امام خميني(ره) در توصيف اين شيوه حکومت اسلامي مي‌فرمايند: «حکومت جمهوري اسلامي موردنظر ما از رويه پيامبر(ص) و امام علي(ع) الهام خواهد گرفت و متکي به آراي عمومي ملت است و نيز شکل حکومت، با مراجعه به آراي ملت تعيين مي‌گردد».اين بيان امام(ره) تعريف کلان جمهوريت و اسلاميت نظام مطلوب ايشان است. الهام‌بخشي از رويه حکومت‌داري نبوت و ولايت که ضرورت مشروعيت الهي حاکم و ضرورت اسلامي بودن قوانين را در چارچوب «اسلاميت» نظام تامين مي‌کند و «اراده مردم» که بنيان اساسي تشکيل ساختار و ملاک کارآمدي حکومت است، در «جمهوريت» اين نظام متبلور مي‌شود. از سوي ديگر دامنه فراخ اجتهاد شيعي موجب مي‌شود فرآيند «به روزرساني» شکل حکومت – و نه پايه و اساس آن- با توجه به مقتضيات زماني صورت بگيرد.بر اين اساس، نظام جمهوري اسلامي که امام خميني(ره) مبتکر آن بوده و در 12 فروردين‌ماه 1358 با راي مثبت 2/98 درصد مردم ايران تثبيت شد، يک نظام اسلامي مدرن است که در آن هر 2 رکن اساسي حکومت يعني «مشروعيت الهي» و «مقبوليت جمهور» ملحوظ است. در 30 سال گذشته آنچه به وضوح نمايان گشت، ارتباط بنيادين اين ارکان اساسي است که توانست همه نظريه‌هاي حکومت‌داري غرب را به چالش بكشاند و به واسطه همين چالش‌هاست که گفتمان‌هاي دچار خطر، «اسلاميت» جمهوري اسلامي را مورد هجمه قرار داده‌اند، اگرچه ره به جايي نبرده‌اند.اما «جمهوري ايراني» !آن دسته از حاميان ميرحسين موسوي که شعار «جمهوري ايراني» را سردادند و بويژه طراحان اصلي آن، تاکنون تعريف درستي از اين شعار نداده‌اند اما آنچه نيازي به توضيح ندارد اينکه اين شعار در مقابل رکن «اسلاميت»‌ جمهوري‌اسلامي مطرح شده است. با اين وجود به نظر مي‌رسد همه کساني که اين شعار را مطرح کرده‌اند، درک درستي از آن نداشته‌اند.در واقع جمهوريت را مي‌توان فصل مشترک بيشتر نظام‌هاي فعلي دنيا دانست که قسم‌هاي مختلف آن در قالب حکومت‌ها در حال اجراست. اما مراد از اين «ايرانيت»‌در جمهوري ايراني چيست؟ ايرانيت داراي چه مختصات و واجد چه ويژگي‌هايي است که در کنار جمهوريت، يک نظام حکومتي جديد پديد مي‌آورد؟ به نظر مي‌رسد آنان پاسخي منطقي و درست در اين‌باره ندارند، چرا که اساساً جمهوريت و ايرانيت در کاربرد سياسي و حکومتي خود، واژگاني قابل تفکيک و داراي مفاهيم جداگانه نيست. در نظامات سياسي، تمايلات و ذائقه‌هاي مختلف مردم در «جمهوريت» نمودار مي‌شود و در واقع جمهوريت بيانگر نقش اراده مردمي ايرانيان در تصميمات حکومتي است.در چنين شرايطي پس مراد حاميان موسوي از «ايرانيت» اين جمهوري چيست؟ قطعا آنان پاسخ قابل‌ قبولي به اين پرسش ندارند، چراکه اساسا اين روز‌ها رفتار و منش آنان جز در مسير تقابل با «جمهوري‌اسلامي» و آرا و انديشه‌هاي امام خميني‌(ره)، قابل تعريف نيست.در واقع مراد آنها از «جمهوري ايراني»، «جمهوري نه‌اسلامي» است.بي‌پشتوانگي عقلي را مي‌توان در اکثريت قريب به اتفاق تحرکات حاميان موسوي مشاهده کرد. آنان اساساً جز مخالفت با «جمهوري اسلامي» و «ولايت فقيه» تفکر و انديشه جديدي ندارند.اتفاقات ناخوشايند روز‌هاي قدس،‌13 آبان و ‌16آذر نشانگر همين واقعيت است.آنان در چارچوب «جمهوري اسلامي» سخن جديدي ندارند. اين جماعت اندک، اينک هر آنچه مي‌خواهند به سهولت در مسير اهداف مخالفان خارجي جمهوري اسلامي قرار مي‌گيرد.ميرحسين موسوي که اين روزها بيانيه‌هايش به مثابه «تقلا براي عدم پراکندگي» همين جماعت اندک است نيز آيا تاکنون سخن جديدي که نشان از يک پشتوانه فکري عميق باشد، بر زبان رانده است؟همه چيز مشخص است و ماجرا چندان پيچيده نيست. بهتر آن است كه دوستداران «انقلاب و ولايت» به دنبال بنيان‌هاي فکري اين مخالفان جمهوري اسلامي نباشند، چرا که اساساً اختلاف بر سر چيز ديگري است؛ دين اسلام براي ما ايرانيان «فصل‌الخطاب» است يا خير؟جمهوري اسلامي: درس امروز نهضت عاشورا«درس امروز نهضت عاشورا» عنوان سرمقاله‌ روزنامه‌ جمهوري اسلامي سات كه در آن مي‌خوانيد؛ محرم سرمايه عظيمي است كه خداي متعال در اختيار بندگان خود قرار دا�




این صفحه را در گوگل محبوب کنید

[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 419]

bt

اضافه شدن مطلب/حذف مطلب







-


گوناگون

پربازدیدترینها
طراحی وب>


صفحه اول | تمام مطالب | RSS | ارتباط با ما
1390© تمامی حقوق این سایت متعلق به سایت واضح می باشد.
این سایت در ستاد ساماندهی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی ثبت شده است و پیرو قوانین جمهوری اسلامی ایران می باشد. لطفا در صورت برخورد با مطالب و صفحات خلاف قوانین در سایت آن را به ما اطلاع دهید
پایگاه خبری واضح کاری از شرکت طراحی سایت اینتن