واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: افراط در مهرورزي! احمدي نژاد به گونهاي از اسارت ساركوزي در دستان كوشنر سخن گفته است كه گويي رئيس جمهور فرانسه عطوفت ويژهاي به ايران دارد اما حريف وزير خارجه خويش نيست. روزنامه آفتاب یزد در سرمقاله امروز خود تحت عنوان «افراط در مهرورزي!» نوشت: سخنان سهشنبه شب محمود احمدينژاد در سيماي جمهوري اسلامي ايران، شباهت بسياري به گفتگوهاي يكطرفه قبلي داشت. او بار ديگر رقباي داخلي و منتقدان سياستهاي خود را مورد حمله قرار داد و از دستاوردهاي بزرگ آخرين سفر خارجي خويش سخن گفت. اين بار نيز مانند هميشه، مجري نجيب برنامه تقريبا نقشي شبيه ميليونها ايراني ديگر داشت و تنها تفاوت او با ساير بينندگان برنامه تلويزيوني، توفيق همجواري با رئيس دولت بود! بر همين اساس، پرداختن به انتقادهاي داخلي احمدينژاد يا پاسخ به اتهاماتي كه او به رقباي داخلي وارد كرد چندان ضروري به نظر نميرسد. اما نميتوان نسبت به برخي اظهار نظرهاي احمدينژاد در خصوص ساير كشورها، بيتفاوتي نشان داد.رئيس دولت كه تنها سه روز پس از سفر خود به برزيل با نامهرباني آن كشور نسبت به موضوع هستهاي ايران مواجه شده بود، تلاش كرد رفتار برزيل را دوستانه جلوه دهد. هفته گذشته در جلسه شوراي حكام، شش كشور شامل برزيل، تركيه، مصر، افغانستان، پاكستان و آفريقاي جنوبي، ترجيح دادند به قطعنامه ضد ايراني آمريكا و هم پيمانان آن كشور - از جمله چين و روسيه-راي ممتنع بدهند تا مبادا نام آنها در ليست دفاع كنندگان از «حق مسلم هستهاي» ايران ثبت شود و دلشكستگي آمريكا، اسرائيل، اروپا، چين و روسيه را به دنبال داشته باشد. البته برزيل حق دارد كه منافع خود را بر حقوق ايران ترجيح دهد اما چه دليلي وجود دارد كه رئيس دولت ايران به جاي گلايه از اين عدم همراهي، به كمك دولت برزيل بشتابد؟ احمدينژاد در همين راستا اظهار داشته است:«برزيل در قطعنامه اخير، راي ممتنع داد كه به معناي راي منفي است!» رئيس يك دولت كه بايستي برجستهترين ديپلمات كشور خود باشد راي ممتنع را معادل راي منفي بداند به تنهايي نيز سوال برانگيز است اما اين موضوع از زاويه نگاه احمدي نژاد به موضوع هستهاي و قطعنامههاي ضد ايراني نيز قابل تامل ميباشد. احمدي نژاد بارها اعلام كرده كه قطعنامههاي صادره عليه ايران در موضوع هستهاي را «ورق پاره»ي بيش نميداند. به عبارت ديگر از نظر احمدي نژاد، اين قطعنامهها تاثيري بر كشورمان ندارد و تنها نكته مهم در اين قطعنامهها، افشاي رفتار سياسي ساير كشورها با ايران است.با اين فرض رفتار برزيل زماني براي ايران ارزش داشت كه با راي منفي به قطعنامه ضد ايراني، مخالفت خويش با حق كشي هستهاي عليه ايران را آشكار سازد. به عبارت ديگر، برخلاف آنچه احمدينژاد گفته، راي برزيل به قطعنامه از آن جهت كه فاقد عنصر حمايت از حق ايران بود به راي مثبت نزديكتر است تا راي منفي! با توجه به اين نكته، آيا رئيس دولت ايران حق دارد نامهرباني ميزبان برزيلي خود را با مهرورزي افراطي پاسخ بگويد و او را در اين عدم همراهي با ايران - يا همراهي 50 درصدي با دشمنان ايران - تبرئه كند و حتي از او تشكر نمايد؟ راستي آيا رئيس دولت و همكاران او در داخل كشور نيز همين گونه ميانديشند و كساني كه در دوره انتخابات، بيطرف ماندند و حاضر نشدند از كانديداتوري او حمايت كنند را مانند حاميان شناسنامهدار احمدي نژاد، عزيز ميشمارند و از آنها تشكر ميكنند؟نكته ديگري كه در سخنان احمدي نژاد وجود داشت، اظهار نظر او نسبت به وزير خارجه فرانسه بود. وي در واكنش به اظهارات اخير كوشنر و تهديدهاي او عليه ايران گفته است:« خود فرانسويها هم به ما ميگويند كوشنر يك ذره تعادل در حرف زدن ندارد و نميداند چه بگويد. پيغامهايي كه به ما ميدهند اين گونه است كه رئيسجمهور فرانسه گرفتار وزير خارجه خود است.»اين اظهار نظر نيز اگر ناشي از مهرورزي افراطي نسبت به رئيس جمهور نامتعادل فرانسه نباشد ميتواند القا كننده كم اطلاعي تيم مشاوران رئيس دولت ايران باشد. احمدي نژاد به گونهاي از اسارت ساركوزي در دستان كوشنر سخن گفته است كه گويي رئيس جمهور فرانسه عطوفت ويژهاي به ايران دارد اما حريف وزير خارجه خويش نيست. اين در حالي است كه ساركوزي در سه سال گذشته، به نوعي در برابر ايران موضعگيري كرده كه شايد بتوان سخنان او را شديدترين اظهارات بر عليه دولت ايران- حتي نسبت به جرج بوش و هم پيمانان افراطي او در اروپا - دانست. رئيس جمهور فرانسه روز پنجم شهريور ماه 86، مسئله هستهاي ايران را جديترين بحران جهان دانست و در 18 شهريورماه 87 پيگيري برنامه هستهاي را «قمار خطرناك ايران» ناميد. سوم مهر ماه 88، همين رئيس جمهور اسير، در جمع سران كشورهاي بزرگ صنعتي در پيتزبورگ آمريكا - كه رئيس جمهور برزيل هم در آنجا حضور داشت - ادعا كرد: «ايران، جامعه جهاني را به ورطه خطرناكي ميكشاند... نميتوانيم به رهبران ايران اجازه دهيم در حالي كه به فعاليت هستهاي خود ادامه ميدهند، زمان بخرند.» البته ساركوزي مهرورزي ويژه نسبت به احمدي نژاد هم داشته است.او روز دوم بهمن ماه 87 اعلام كرد: «حاضر نيستم با كسي دست بدهم كه ميخواهد اسرائيل را از نقشه جهان محو كند.» علاقهمندي ساركوزي به اسرائيليها و آشكارسازي اين علاقه طي سالهاي اخير در حدي بود كه اسفند ماه 86، رئيس جمهور اسرائيل يك باغ زيتون در شمال تلآويو به ساركوزي هديه كرد. همه اين نشانهها ثابت ميكند كه مواضع ساركوزي بر ضد دولت ايران و برنامه هستهاي كشورمان، به خاطر اسارت در دستان وزير خارجه خود نيست و منابع اطلاعاتي رئيس دولت ايران در اين مورد، غيرقابل اعتماد است؛ مگر آنكه بپذيريم احمدي نژاد عليرغم اطلاع از همه اين مسائل، مايل است، با رئيس جمهور فرانسه نيز مهرورزي كند و رفتارهاي او عليه برنامه هستهاي ايران را ناديده بگيرد. اگر اين گونه است چرا حتي جزئي از اين مهرورزي، شامل منتقدان داخلي از جمله كساني كه اظهارنظرها و تصميمات هستهاي احمدي نژاد را دقيق نميدانند، نميشود؟
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 257]