محبوبترینها
سررسید تبلیغاتی 1404 چگونه میتواند برندینگ کسبوکارتان را تقویت کند؟
چگونه با ثبت آگهی رایگان در سایت های نیازمندیها، کسب و کارتان را به دیگران معرفی کنید؟
بهترین لوله برای لوله کشی آب ساختمان
دانلود آهنگ های برتر ایرانی و خارجی 2024
ماندگاری بیشتر محصولات باغ شما با این روش ساده!
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
بارشهای سیلآسا در راه است! آیا خانه شما آماده است؟
قیمت انواع دستگاه تصفیه آب خانگی در ایران
نمایش جنگ دینامیت شو در تهران [از بیوگرافی میلاد صالح پور تا خرید بلیط]
9 روش جرم گیری ماشین لباسشویی سامسونگ برای از بین بردن بوی بد
ساندویچ پانل: بهترین گزینه برای ساخت و ساز سریع
صفحه اول
آرشیو مطالب
ورود/عضویت
هواشناسی
قیمت طلا سکه و ارز
قیمت خودرو
مطالب در سایت شما
تبادل لینک
ارتباط با ما
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
مطالب سایت سرگرمی سبک زندگی سینما و تلویزیون فرهنگ و هنر پزشکی و سلامت اجتماع و خانواده تصویری دین و اندیشه ورزش اقتصادی سیاسی حوادث علم و فناوری سایتهای دانلود گوناگون
آمار وبسایت
تعداد کل بازدیدها :
1853547566
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
واضح آرشیو وب فارسی:عصر ایران: گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالعههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: افراط در مهرورزي! «افراط در مهرورزي!» عنوان سرمقاله روزنامه آفتاب يزد است كه در آن ميخوانيد؛ سخنان سهشنبه شب محمود احمدينژاد در سيماي جمهوري اسلامي ايران، شباهت بسياري به گفتگوهاي يكطرفه قبلي داشت. او بار ديگر رقباي داخلي و منتقدان سياستهاي خود را مورد حمله قرار داد و از دستاوردهاي بزرگ آخرين سفر خارجي خويش سخن گفت. اين بار نيز مانند هميشه، مجري نجيب برنامه تقريبا نقشي شبيه ميليونها ايراني ديگر داشت و تنها تفاوت او با ساير بينندگان برنامه تلويزيوني، توفيق همجواري با رئيس دولت بود! بر همين اساس، پرداختن به انتقادهاي داخلي احمدينژاد يا پاسخ به اتهاماتي كه او به رقباي داخلي وارد كرد چندان ضروري به نظر نميرسد. اما نميتوان نسبت به برخي اظهار نظرهاي احمدينژاد در خصوص ساير كشورها، بيتفاوتي نشان داد.رئيس دولت كه تنها سه روز پس از سفر خود به برزيل با نامهرباني آن كشور نسبت به موضوع هستهاي ايران مواجه شده بود، تلاش كرد رفتار برزيل را دوستانه جلوه دهد. هفته گذشته در جلسه شوراي حكام، شش كشور شامل برزيل، تركيه، مصر، افغانستان، پاكستان و آفريقاي جنوبي، ترجيح دادند به قطعنامه ضد ايراني آمريكا و هم پيمانان آن كشور - از جمله چين و روسيه-راي ممتنع بدهند تا مبادا نام آنها در ليست دفاع كنندگان از «حق مسلم هستهاي» ايران ثبت شود و دلشكستگي آمريكا، اسرائيل، اروپا، چين و روسيه را به دنبال داشته باشد. البته برزيل حق دارد كه منافع خود را بر حقوق ايران ترجيح دهد اما چه دليلي وجود دارد كه رئيس دولت ايران به جاي گلايه از اين عدم همراهي، به كمك دولت برزيل بشتابد؟ احمدينژاد در همين راستا اظهار داشته است:«برزيل در قطعنامه اخير، راي ممتنع داد كه به معناي راي منفي است!» رئيس يك دولت كه بايستي برجستهترين ديپلمات كشور خود باشد راي ممتنع را معادل راي منفي بداند به تنهايي نيز سوال برانگيز است اما اين موضوع از زاويه نگاه احمدي نژاد به موضوع هستهاي و قطعنامههاي ضد ايراني نيز قابل تامل ميباشد. احمدي نژاد بارها اعلام كرده كه قطعنامههاي صادره عليه ايران در موضوع هستهاي را «ورق پاره»ي بيش نميداند. به عبارت ديگر از نظر احمدي نژاد، اين قطعنامهها تاثيري بر كشورمان ندارد و تنها نكته مهم در اين قطعنامهها، افشاي رفتار سياسي ساير كشورها با ايران است.با اين فرض رفتار برزيل زماني براي ايران ارزش داشت كه با راي منفي به قطعنامه ضد ايراني، مخالفت خويش با حق كشي هستهاي عليه ايران را آشكار سازد. به عبارت ديگر، برخلاف آنچه احمدينژاد گفته، راي برزيل به قطعنامه از آن جهت كه فاقد عنصر حمايت از حق ايران بود به راي مثبت نزديكتر است تا راي منفي! با توجه به اين نكته، آيا رئيس دولت ايران حق دارد نامهرباني ميزبان برزيلي خود را با مهرورزي افراطي پاسخ بگويد و او را در اين عدم همراهي با ايران - يا همراهي 50 درصدي با دشمنان ايران - تبرئه كند و حتي از او تشكر نمايد؟ راستي آيا رئيس دولت و همكاران او در داخل كشور نيز همين گونه ميانديشند و كساني كه در دوره انتخابات، بيطرف ماندند و حاضر نشدند از كانديداتوري او حمايت كنند را مانند حاميان شناسنامهدار احمدي نژاد، عزيز ميشمارند و از آنها تشكر ميكنند؟نكته ديگري كه در سخنان احمدي نژاد وجود داشت، اظهار نظر او نسبت به وزير خارجه فرانسه بود. وي در واكنش به اظهارات اخير كوشنر و تهديدهاي او عليه ايران گفته است:« خود فرانسويها هم به ما ميگويند كوشنر يك ذره تعادل در حرف زدن ندارد و نميداند چه بگويد. پيغامهايي كه به ما ميدهند اين گونه است كه رئيسجمهور فرانسه گرفتار وزير خارجه خود است.»اين اظهار نظر نيز اگر ناشي از مهرورزي افراطي نسبت به رئيس جمهور نامتعادل فرانسه نباشد ميتواند القا كننده كم اطلاعي تيم مشاوران رئيس دولت ايران باشد. احمدي نژاد به گونهاي از اسارت ساركوزي در دستان كوشنر سخن گفته است كه گويي رئيس جمهور فرانسه عطوفت ويژهاي به ايران دارد اما حريف وزير خارجه خويش نيست. اين در حالي است كه ساركوزي در سه سال گذشته، به نوعي در برابر ايران موضعگيري كرده كه شايد بتوان سخنان او را شديدترين اظهارات بر عليه دولت ايران- حتي نسبت به جرج بوش و هم پيمانان افراطي او در اروپا - دانست. رئيس جمهور فرانسه روز پنجم شهريور ماه 86، مسئله هستهاي ايران را جديترين بحران جهان دانست و در 18 شهريورماه 87 پيگيري برنامه هستهاي را «قمار خطرناك ايران» ناميد. سوم مهر ماه 88، همين رئيس جمهور اسير، در جمع سران كشورهاي بزرگ صنعتي در پيتزبورگ آمريكا - كه رئيس جمهور برزيل هم در آنجا حضور داشت - ادعا كرد: «ايران، جامعه جهاني را به ورطه خطرناكي ميكشاند... نميتوانيم به رهبران ايران اجازه دهيم در حالي كه به فعاليت هستهاي خود ادامه ميدهند، زمان بخرند.» البته ساركوزي مهرورزي ويژه نسبت به احمدي نژاد هم داشته است.او روز دوم بهمن ماه 87 اعلام كرد: «حاضر نيستم با كسي دست بدهم كه ميخواهد اسرائيل را از نقشه جهان محو كند.» علاقهمندي ساركوزي به اسرائيليها و آشكارسازي اين علاقه طي سالهاي اخير در حدي بود كه اسفند ماه 86، رئيس جمهور اسرائيل يك باغ زيتون در شمال تلآويو به ساركوزي هديه كرد. همه اين نشانهها ثابت ميكند كه مواضع ساركوزي بر ضد دولت ايران و برنامه هستهاي كشورمان، به خاطر اسارت در دستان وزير خارجه خود نيست و منابع اطلاعاتي رئيس دولت ايران در اين مورد، غيرقابل اعتماد است؛ مگر آنكه بپذيريم احمدي نژاد عليرغم اطلاع از همه اين مسائل، مايل است، با رئيس جمهور فرانسه نيز مهرورزي كند و رفتارهاي او عليه برنامه هستهاي ايران را ناديده بگيرد. اگر اين گونه است چرا حتي جزئي از اين مهرورزي، شامل منتقدان داخلي از جمله كساني كه اظهارنظرها و تصميمات هستهاي احمدي نژاد را دقيق نميدانند، نميشود؟رسالت:فرصت بازخواني يک پيام«فرصت بازخواني يک پيام»عنوان سرمقالهي روزنامهي رسالت به قلم حبيب الله عسکراولادي است كه در آن ميخوانيد؛ حضرت عبدالعظيم (ع) روايت مي کند، مولايم امام رضا (ع) براي من پيام فرستاد «سلام مرا به دوستانم برسان و به آنان بگو، راهي را براي نفوذ و تسلط شيطان برخود بازنگذارند، به آنان دستور بده در مسائل پو£ و بيهوده بحث و جدال را ترک نموده و سکوت انتخاب کنند، به آنان دستور بده به سوي هم روي آورند و معاشرت و رابطه با يکديگر برقرار نمايند زيرا اين عمل موجب تقرب نزد من است! اي عبدالعظيم دوستان و ياران من نبايد وقت خود را صرف مخالفت با همديگر نمايند»اختصاص شيخ مفيد صفحه241 در آستانه عيد سعيد غدير روز جلوس وحي نبي اعظم بر مسند ولايت و امامت هستيم. نسيم عطر ولايت را در اين روز با جان خودمان حس مي کنيم و اين حس با غدير انديشي و غديرشناسي آميخته شده و ما را به سوي وحدت و برادري با برادران و خواهران ايماني فرامي خواند .بازخواني پيامي که با مجاهدت حضرت عبدالعظيم حسني(ع) از امام رضا (ع) هشتمين پيشواي شيعيان داريم ما را به سرچشمه هاي وحدت و همگرايي وا مي دارد. ما بايد راههاي نفوذ شيطان براي اختلاف بين مسلمين به طور عام و شيعيان به طور خاص را ببنديم. روي مسائل پو£ و بيهوده بحث و جدال نکنيم. ما بايد گفتگو و تعامل را همچنان در دستور کار داشته باشيم. فرصت ها را غنيمت بشماريم و آن را صرف مخالفت با يکديگر نکنيم.ما ماموريت هاي بزرگي برعهده داريم. ما بايد کشور را بسازيم و پيشرفت و رفاه را براي مردم به ارمغان بياوريم.ما بايد کارآمدي دين در عصر حاضر را به اثبات برسانيم، ما بايد در بسط عدالت علوي براساس يک تئوري قرآني مبارزه جدي با فقر، فساد و تبعيض داشته باشيم.دشمنان انقلاب و نظام براي ما خوابها ديده اند. غفلت از شرارت آنها ، دنيا و آخرت ما را به آتش مي کشد. ما نبايد هر روز شاهد همگرايي و وحدت کفار و مشرکين باشيم و در عوض درون ما تخم بدبيني ، نفاق و اختلاف رشد کند به گونه اي که امنيت ملي و اقتدار نظام به مخاطره بيفتد.5 ماه است انتخابات دهم رياست جمهوري پايان يافته است . دولت با تنفيذ رهبري و مراسم تحليف در محضر قرآن کريم و حضور رئيس قوه قضائيه و نمايندگان ملت و راي اعتماد و قابل قبول نمايندگان ملت به وزرا کار خود را شروع کرده است، نبايد عده اي همچنان برطبل بي مهري با دولت بکوبند، اين با هيچ منطق الهي و انساني قابل توجيه نيست.اينکه ما در درون هجمه و نبرد نرم دشمن هر روز شاهد يورش به عمود خيمه انقلاب يعني ولايت فقيه باشيم و عده اي از روي بي بصيرتي و غفلت با اين هجمه همراهي کنند چه توجيهي دارد؟اينکه عده اي به بهانه هاي بي اساس و کودکانه از دفاع از ولايت پرهيز کنند و يا سکوت کنند چه توجيهي دارد؟نظام و انقلاب صاحب دارد و ما اکنون در دهه چهارم حيات پرافتخار آن زندگي مي کنيم . آن نيروي غيبي که طي سه دهه گذشته انقلاب را حفظ کرد ، همچنان انقلاب را حفظ خواهد کرد. اين فراز و فرودها بهانه اي است که ما در جبهه حق به وظايف خود عمل کنيم و براي آ خرت خود ذخيره اي برداريم . والا انقلاب و نظام هيچ گاه به کساني که احساس پشيماني و فرسودگي مي کنند نيازي نداشته و نخواهد داشت.5 ماه است از انتخابات مي گذرد، دشمنان نظام مي خواهند از يک انتخابات مردمي و اصيل و با مشارکت85 درصدي مردم، يک «جنبش سبز» مصادره کنند و در آن آرمانها و شعارهاي امام و انقلاب را تخطئه کنند.از اين شرارت بالاتر آن است که در روز روشن در دانشگاهي همايش بگذارند و رسما از ظهور دين سبز سخن بگويند و از جدال «دين سبز» و «دين سياه» سخن به ميان آورند و در عين حال اعلام کنند.- جنبش سبز جنبشي ديني نيست- اگر جنبش سبز بخواهد بين ديندار و غيرديندار تفاوت قائل شود موفق نمي شود- دين سبز ديني است که ديندار و غيرديني را جدا نمي کند- دين سبز دين کثرت گرايي است و با تحولات جهاني همسو است- اينکه دين درجنبش سبز چه جايگاهي دارد مهم نيست(1)آيا ما از اين صداها نبايد احساس خطر کنيم؟آيا نبايد جامعه را به سمتي هدايت کنيم که برادري مان محفوظ بماند و از دين نبوي وعلوي صيانت کنيم؟آموزه هاي غدير و ايام غدير فرصتي است که به اين تکليف الهي بينديشيم و از جدال و مراء با برادران ايماني پرهيز کنيم.بازخواني پيام امام رضا (ع) به برادران و خواهران ايماني را مي توانيم در روز غدير، روز اخوت و برادري ايمانيان بدانيم و وحدت و همگرايي را در بين جامعه اسلامي مان باز توليد کنيم .ان شاءالله پي نوشت1 - همايش «سبزها و دين» - دانشکده علوم اجتماعي دانشگاه تهران رجوع شود به سايت نوروز - ايلنا و ...ابتكار:آيا وحدتي هست که شکرش رابگوئيم؟«آيا وحدتي هست که شکرش رابگوئيم؟»عنوان سرمقالهي روزنامهي ابتكار است كه در آن ميخوانيد؛اگر لزومي به حضور هاشمي بود، چرا وي اينقدر دير دعوت شد؟ گرچه مي توانست دقايقي حضور بهم رساند. رئيس جمهور پرکار نيز چرا علاقه اي براي حضور در روز مجلس ندارد؟بزرگداشت روز مجلس در حالي در مجلس شوراي اسلامي برگزار شد که غيبت دو مسئول ارشد نظام جمهوري اسلامي ايران به طرز زننده اي در آن خودنمايي مي کرد.گرچه افکار عمومي کم کم ديگر عدم حضور محمود احمدي نژاد در جلسات مجمع تشخيص و از سويي ديگر عدم حضور هاشمي رفسنجاني در برخي ديگر از مراسم عادي شده است.اما نکته تلخ ماجرا آنجاست که اين دو نفر چگونه عواقب تلخ و ناگوار رفتار فردگرايانه خود را بر ذائقه ملت ايران درک نمي کنند؟دفتر هاشمي رفسنجاني مدعي شده است که مجلس شوراي اسلامي، تنها يک روز قبل از برگزاري مراسم وي را دعوت کرده است و وي از قبل برنامه هايش را تنظيم کرده است; با وجود اينکه از شخصي چون هاشمي، از استوانه هاي انقلاب و سابقون اين نظام، انتظار مي رفت تنها دقايقي هرچند کوتاه در اين جلسه حضور پيدا کند، اما مسئولان اين جلسه هم بايد پاسخ گوي رفتار خود باشند؟اگر بنا بر وحدت و شکر آن را به جاي آوردن بود، چرا نبايد رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام و رئيس مجلس خبرگان رهبري در آن جاي داشته باشد؟ و اگر لزومي بر حضور ايشان بود، چرا اينقدر دير به مراسم دعوت مي شود؟ و آيا شخصيت بزرگي چون هاشمي رفسنجاني نمي داند که عدم حضور او حتي براي چند لحظه کوتاه چه تاثير بدي بر افکار عمومي و دلسوزان انقلاب ميگذارد؟از سوي ديگر، محمود احمدي نژاد نيز برنامه فشرده کاري و سفر اصفهان و خستگي ناشي از سفر قبلي را بهانه کرد و به اين اجلاس نرفت، البته به نظر مي رسد جنس عدم حضور احمدي نژاد در اين جلسه با جنس عدم حضور هاشمي تفاوت داشته باشد، وي سال گذشته نيز در اين جلسه شرکت نکرد.رئيس جمهوري که در مدتي کوتاه، چند کشور در قاره هاي مختلف را درمي نوردد و رسانه هاي حامي اش مدام از پرکاري وي روايت مي کنند; آيا واقعا نمي توانست تنها چند دقيقه در اين جلسه حضور بهم رساند؟غور و تفکر در دلايل عدم حضور اينان، هرچقدر هم از قبل اعلام کرده باشند، بي فايده است و بايد پذيرفت که عدم حضور آنان غيرقابل قبول است.احمدي نژاد از «دلايل خاص» براي عدم حضور در مجمع تشخيص مصلحت نظام خبر داد; اما اين چه «دلايل خاص»ي است که حضور در نهاد بالادستي سياست گذاري نظام و تعيين شده از سوي رهبر انقلاب را توجيه مي کند؟محمود احمدي نژاد بايد بداند که «رئيس جمهور اسلامي ايران» است و اکبر هاشمي رفسنجاني نيز مي داند که «رئيس مجمع تشخيص مصلحت نظام» و «رئيس مجلس خبرگان رهبري» است، اما آيا اين دو مي دانند که اين داستان عدم حضورها و توجيهات براي مردم و دلسوزان نظام ديگر واقعا خسته کننده شده است؟البته عدم حضورهاي احمدي نژاد قدمت اش طولاني تر از غيبت هاي چندماهه هاشمي است.اما از شخصيت پرسابقه اي چون هاشمي رفستجاني نيز انتظار به حق بيشتري مي رود.«شکرانه اتحاد» ديروز، تابلو تمام نماي وضعيت امروز جامعه ما است، آيا وحدتي هست که شکرش را بگوئيم؟مردم سالاري: يک نکته در بازداشت و آزادي 5 ملوان انگليسي«يک نکته در بازداشت و آزادي 5 ملوان انگليسي»عنوان يادداشت روز روزنامهي مردم سالاري به قلم پژمان موسوي است كه در آن ميخوانيد؛در حالي که روز گذشته روزنامه دولتي ايران بالحني فاتحانه در صفحه اول خود گزارشي از بازداشت 5 ملوان انگليسي متجاوز به آب هاي ايران در خلج فارس با عنوان «ورود انگليسي ها مشکوک است» را تهيه کرده بود، به فاصله چند ساعت اعلا م شد که ايران اين 5 ملوان را آزاد کرده و به تمامي گمانه زني ها در اين خصوص پايان داده است. با مروري بر رخدادهاي مشابه به ويژه قضيه بازداشت دو سال پيش و جنجال برانگيز 15 ملوان انگليسي در آب هاي خليج فارس و آزادي تامل برانگيز آنها که با بدرقه احمدي نژاد هم همراه شد، اين سوال به ذهن مي رسد که با توجه به حساسيت هاي موجود، اگر ورود اين 5 ملوان به واقع مشکوک بود، پس چرا به اين سرعت آزاد شدند و اگر هم نبود،پس چگونه روزنامه رسمي دولت بدون بررسي همه جانبه و کارشناسانه از مقامات مسوول، اين چنين بي پرده و شفاف، با جنجال آفريني ورود اين 5 ملوان انگليسي به ايران را مشکوک خوانده است؟مگر غير از اين است که رسانه رسمي دولت مي بايست به مراتب بيش از ساير رسانه ها در عدم بزرگ نمايي و جنجال آفريني، در اخباري اين چنين وسواس به خرج داده و با احتياط بيشتري به موضع گيري رسمي در مواردي چون موضوع بازداشت اين 5 ملوان بپردازد؟ آيا انتشار اين موضع گيري نشان از هيجان مقطعي برخي دولتگرايان ندارد؟از سوي ديگر مواردي چون بازداشت اين 5 ملوان، از نظر ديپلماتيک بسيار حساس بوده و نمي توان به راحتي به بزرگنمايي و جنجال آفريني در اين خصوص پرداخت چرا که بي شک اين امر بي اعتمادي جامعه جهاني را به ايران به ارمغان خواهد آورد و به طور قطع اين وضعيتي نيست که هيچ ديپلمات و مقام مسوولي به دنبال آن باشد. نکته جالب اين است که روزنامه ايران در شماره ديروز خود با طعنه اي به برنده جايزه صلح نوبل، مي نويسد:«اين فرد که به فرار مالياتي متهم است، از اين موضوع براي تخريب چهره جمهوري اسلا مي بهره برده و در سخناني با انگليسي ها همدردي کرد و خواستار آزادي آنها شد» اگر به واقع درخواست آزادي اين ملوان ها جنبه تخريبي بر عليه ايران داشته است پس چرا ايران آنها را آزاد کرد؟ آن هم به فاصله چند ساعت پس از انتشار آن؟ همه اين موارد نشان مي دهد که روزنامه رسمي دولت مي بايست با دقت بيشتري به اطلا ع رساني در اين خصوص پرداخته و تحليل گرايان تحت نظر خود را از موضع گيري عجولا نه بر عليه آن چه که هنوز صحت و سقم آن اثبات نشده است، بر حذر دارد زيرا اگر چنين نباشد، نه اعتمادي در جامعه جهاني باقي خواهد ماند و نه تعاملي... يادمان باشد که با توجه به ضرورت رعايت منافع ملي، اين جنجال آفريني ها به هيچ روي به نفع کشور نمي باشد.كيهان:نسبت ولايت و حكومت«نسبت ولايت و حكومت»عنوان يادداشت روز روزنامهي كيهان به قلم حميد اميدي است كه در آن ميخوانيد؛1- كم كم صداي آشناي غدير به گوش مي رسد و رايحه دلنواز و شميم روح افزاي ولايت نزديك مي شود... زائران خانه خدا در غدير جمع شده اند تا چراغي براي هدايت ابدي و رهايي از ظلمات دنيا برايشان روشن شود. انسانهاي خاكي گوش تاگوش نشسته اند و گوش ها را به حرير صداي محمد(ص) سپرده اند... دست ابوتراب با دست پيامبر بلند شده و اميد سرافرازي و سعادت دنيا و عقبي در دل مؤمنان زنده مي شود... علي(ع) به معراج دستان نبي(ص) مي رود؛ «اي مردم هر كه من مولاي اويم، اين علي مولاي اوست»... غدير يكپارچه اشك و خشم مي شود. اشك در چشمان مؤمنان و خشم در چشم دنياپرستان. شوق در دل متقين و آشوب در دل مترفين... همه ديدند و شنيدند. دوست و دشمن به تبريك آمدند. حتي سنگ ريزه هاي خم نيز به صدا درآمدند... اما شماري از آنان چه زود از آنچه به چشم ديدند و به گوش شنيدند به طمع دنيا گذشتند و عينيت «حق و عدالت» را تنها گذاشتند! جيفه دنيا با عقل و دين آدم چه كارها كه نمي كند.2- غدير حكايت يك سرزمين و يك «واقعه» نيست، غدير يك «تفكر» است. نشانه رمزي است كه از تداوم هدايت انبياء الهي خبر مي دهد. غدير «چشمه»اي است كه تا پايان هستي مي جوشد، «كوثر»ي است كه جاري است و تمام نمي شود تا پايان عالم و مرگ آفتاب!واقعه غديرخم جرياني است برخاسته از يك داده وحياني و انديشه اي پيامبرانه كه ريشه در «هدايت» الهي براي بشر دارد. پيامبر عظيم الشان اسلام در طول دوران رسالت خود از هر فرصتي براي بيان جايگاه حضرت علي(ع) به عنوان ادامه دهنده راه پيامبران بهره مي گرفت و غدير اوج معرفي پيامبر(ص) در سال آخر عمرشريف آن حضرت بود.حالا ديگر دوران رسالت رو به پايان بود و احكام الهي و شريعت محمدي(ص) در بين امت اسلام بيان شده و تنها يك حرف براي تكميل رسالت باقي مانده بود كه در غدير بيان شد تا ملاك تشخيص حق و باطل مشخص و عيار عدالت و ظلم معلوم گردد.امام صادق(ع) در عظمت غدير مي فرمايند: «شيطان 4 بار ناله نوميدي سر داد؛ روزي كه از سوي خدا لعن شد، روزي كه از آسمان به زمين هبوط كرد، روزي كه پيامبر اسلام(ص) به نبوت مبعوث شد و روز غديرخم.»3- همه حكومت ها به الگو نياز دارند تا براساس آن رابطه بين حاكم و مردم تبيين شده و حكومت كار خود را به درستي انجام دهد. امام راحل(ره) بر اين عقيده استوار بود كه «غدير» الگوي «حكومت اسلامي» را معين كرده است؛ «روز غدير روزي است كه پيغمبر اكرم(ص) تكليف حكومت را معين فرمود و الگوي حكومت اسلامي را تا آخر تعيين فرمود كه حكومت اسلام، نمونه اش عبارت از يك همچو شخصيتي است كه در همه جهات مهذب، در همه جهات معجزه است. و البته پيغمبر اكرم اين را مي دانستند كه به تمام معنا كسي مثل حضرت امير(ع) نمي تواند باشد، لكن نمونه را كه بايد نزديك به يك همچو وصفي باشد، از حكومت ها تا آخر تعيين فرمودند.»حضرت امام(ره) كه روشنگر و مجدد اسلام ناب محمدي(ص) به شمار مي آيند، «ولايت» در حديث غديرخم را به معناي «حكومت اسلامي» مي دانستند. در مكتب امام اين حاكميت ديني منبعث از آموزه هاي اسلامي و مبتني بر شريعت الهي است كه مي تواند به اداره امور جامعه اسلامي پرداخته و موجب سعادت بشر شود.در جهان امروز آنهايي كه با تكيه بر انسان گرايي- به معناي غربي آن كه فقط تاكيد بر رفع نيازهاي مادي و غيرمعنوي بشر دارد- ايده حكومت غيرديني را ترويج كرده و مي كنند، انديشه سكولار خود را در برابر موج بازگشت بشر بسوي معنويت و وحدانيت - خصوصاً اسلام گرايي- شكست خورده مي بينند. هر چند به خاطر منافع خود حاضر به پذيرش اين شكست نيستند و هنوز بر انديشه هاي فرهنگ ليبرالي، اقتصاد ليبرالي، حكومت ليبرال و... كه همگي سر در آبشخور مادي گرايي و دوري از مبدأ هستي دارد، پافشاري مي كنند.كساني كه در برابر نظام اسلامي صف بندي كرده و در مقابل انقلاب ايستاده اند، جبهه جديدي از سكولاريست هاي نوپديد هستند كه هر چند در ظاهر شعارهاي غيرديني نمي دهند- كه البته اين چنين هم نبوده و صراحتا از واسپردن انديشه هاي امام(ره) و اسلام به موزه ها! سخن راندند- اما حقيقت تقابل آنان، ضديت با حكومت ديني است. جريان موسوم به اصلاح طلبي كه طي سالهاي زمامداري امور اجرايي كشور، از هيچ كوششي براي عبور از حاكميت ديني و ترويج فرهنگ ليبراليسم در حوزه هاي سياست، اقتصاد، فرهنگ و اجتماع فروگذار نكردند، سالهاي اخير نيز با بهره جويي از هزاران سايت اينترنتي و دهها روزنامه و نشريه اي كه در خدمت اشاعه انديشه سكولار آنان بوده، تلاش كردند تا جايي كه ممكن است بين مردم- به عنوان صاحبان اصلي و ولي نعمتان حاكميت- و حاكمان كشور جدايي بيندازند.اگر قدري هسته و ماهيت اغتشاشات بعد از انتخابات اخير را نيز بشكافيم، هدفي جز جدايي مردم از حاكميت و نشان دادن ضعف حكومت ديني در اداره امور جامعه، پيدا نمي كنيم.«حاكميت» و «ولايت» دو روي يك سكه و دو بيان از يك واقعيت واحد هستند. بدون تاييد حاكميت نمي توان صاحب ولايت شد و بدون ولايت هم نمي توان حاكميت الهي را شكل بخشيد. حضرت امام(ره) درباره كساني كه در مقابل انقلاب قد علم كرده و در همان حال داعيه «ولايت» نيز داشتند،مي فرمود؛ اينها ولايت كه هيچ، ديانت هم ندارند.اما، حكومت ديني كه در راس آن ولي فقيه قرار دارد، طي سالهايي كه در چارچوب نظام اسلامي حاكميت بر مردم را عهده دار است، آنچنان محكم و استوار ايستاده كه تهديداتي از اين دست ذره اي خلل در آن وارد نمي كند.4- تصور غلط ديگري وجود دارد و آن اينكه؛ برخي نهايت «ولايت» را در «معنويت» مي دانند، حال آنكه ولايت با امر دنياي مردم هم سروكار دارد. عدالت خواهي و عدالت گستري جزيي از آموزه هاي اصيل اسلامي است. در مسير معنويت، عدالت پروري هم لازم است.دشمنان حضرت علي(ع) از آن روي با آن بزرگوار دشمني مي كردند كه ايشان را سخت گير مي دانستند اما سخت گيري با چه كسي و براي چه؟! همان اميرالمؤمنيني كه بر رانت خواران و اشراف سخت مي گرفت و چراغ بيت المال را در نزد زياده طلبان خاموش مي كرد، بچه هاي يتيم كوفه را بر پشت خود سوار مي كرد و همراه آنان اشك مي ريخت. همان اميرالمؤمنيني كه فرمود؛ اگر به ناحق از بيت المال خشتي تهيه كرده و در ساختماني به كار برده باشيد، باز پس خواهم گرفت و در برابر امانت گرفتن گردنبند از بيت المال در برابر دختر خود روي درهم كشيد، هنگامي كه حراميان در گوشه اي از سرزمين تحت حاكميت وي خلخال از پاي يك دختر يهودي بيرون كرده و مي ربايند، با اندوه مي فرمايد؛ اگر كسي ازاين غصه بميرد قابل ملامت نيست.حكومت ديني و ولايي، حكومت عدالت گستري است. مسئولان كشور بايد به فرمايش امام راحل(ره) كه حاكميت اسلام را در ايران بنيان گذاشت، حكومت را از حاكميت علوي الگو برداري كنند. مسئولان خصوصا در دولت اصولگرا براي حصول اين مهم تلاش بسياري كرده و به حق كارهاي بنيادين و در خور تقديري هم صورت گرفته است، اما از فاصله اي كه تا رسيدن به مرزهاي حكومت علوي داريم، نبايد غفلت كنيم.بعد از انقلاب اسلامي همه دشمنان از هر راهي كه مي توانستند با صرف هزينه هاي هنگفت، براي مقابله با اسلام و سرنگوني حكومت ديني، تلاش كردند. امروز نيز نظام اسلامي مورد هجوم همه جانبه دشمنان داخلي و خارجي است. دشمن با صرف بودجه هاي كلان و نجومي كه به صورت علني و چند برابر آن كه به شكل پنهاني هزينه شده و اعلام نمي شود، براي براندازي پرچم اسلام در كشورمان بسيج شده است. «ولايت پذيري» شرط نجات كشور است.جمهوري اسلامي:تحليل سياسي هفته«تحليل سياسي هفته»عنوان سرمقالهي روزنامهي جمهوري اسلامي است كه در آن ميخوانيد؛هفته جاري با عيد آغاز شد و هفته آينده نيز به عيد بزرگتري متصل خواهد گرديد كه پيامبر اكرم (ص ) آنرا عيد الله الاكبر ناميده است.طليعه هفته با عيد سعيد قربان و معنويت پررمز و راز حج مقارن بود. حجاج ايراني بيت الله الحرام در اين هفته پس از انجام مناسك با كوله باري از تقوا و بندگي بازگشت به خانه و كاشانه خويش را آغاز كردند . صحنه پايان حج سال 1430 و ايام شعف انگيز بازگشت زائران خانه خدا به وطن ناخودآگاه يادآور صحنه به يادماندني و عزت آفرين واقعه غدير خم است كه پيامبر اكرم در محلي به همين نام پس از آخرين سفر حج خود كه به « حجه الوداع » معروف گشته و در بازگشت به مدينه هنگام جدا شدن حجاج و مراجعت به موطن هاي خويش پيام بزرگ اتمام نبوت اكمال دين و آغاز امامت را ابلاغ كرده و از زائران اين سفر تاريخي پيمان گرفتند كه پيام غدير و تعيين ولايت اميرمومنان حضرت علي (ع ) را به ديگران و آنان هم به آيندگان منتقل كنند. به همين مناسبت ملت ولايتمدار ايران و تابعيين واقعي رسول الله (ص ) در اين هفته همزمان با گراميداشت عيدسعيد قربان خود را براي برپايي عيد خجسته و بزرگ غدير آماده مي كند و از اين فرصت براي بهره مندي از شجره طيبه امامت استفاده مي برد.هفته جاري همچنين به مناسبت سالروز ميلاد خجسته دهمين خورشيد فروزان هدايت و مظهر پارسايي و شكيبايي حضرت امام هادي عليه السلام از شكوه خاصي برخوردار بود. اين امام همام در دوراني به امامت رسيدند كه افراد منحرف و حكام جور دين را با افكار و عقايد بي بنياد درهم آميخته و فضايي از شك و ترديد در ميان مسلمانان خلق كرده بودند. در چنين شرايطي امام هادي عليه السلام براي صيانت از اسلام به پا خاسته و با روشهاي روشنگرانه از دين خدا حراست كردند. ايشان شيرازه از هم پاشيده دين را با تربيت علماي آگاه و بصير و نصب فقهاي مسئوليت شناس در ساير بلاد براي انجام وظايف خطير دوران غيبت آخرين ذخيره الهي حضرت بقيه الله الاعظم (عج ) آماده كردند.اين هفته مناسبت روز مجلس را نيز به همراه داشت . دهم آذر سالروز شهادت آيت الله سيد حسن مدرس به عنوان روز مجلس نامگذاري شده كه به حق مي توان اين شهيد والامقام را قهرمان مجلس از صدر مشروطه تاكنون لقب داد. امروز بيش از هفتاد سال از شهادت آن روحاني مجاهد و سياستمدار كم نظير كه آميزه اي دقيق و عميق از آميختگي دين و سياست بود ويكه و تنها در مقابل استبداد و استعمار ايستاد و از راي مردم دفاع كرد مي گذرد; كسي كه طرح استيضاح رضاخان را در مجلس به تصويب رساند و مخالفتش با استبداد داخلي او را تا شهادت پيش برد تا سرانجام پس از 10 سال تبعيد در كاشمر در سن 67 سالگي هنگام نماز به شهادت رسيد .شهيد مدرس در تاريخ ايران به عنوان سمبل استقلال اسلامخواهي و مردمگرايي شناخته شده و لذا مجلس شوراي اسلامي روز شهادت اين اسوه حق مداري را به عنوان روز مجلس نامگذاري كرده است . به همين مناسبت امسال نيز به رسم تشريفات مراسمي در مجلس برگزار و ياد مدرس گرامي داشته شد ولي شايسته بود نمايندگان مردم به لحاظ كيفي خود و مجلس را با مدرس و مجلسي كه به فرموده امام راحل بايد در راس امور بوده و ادامه دهنده خط مدرس در استيفاي حقوق مردم باشد مقايسه كنند و اين فاصله را به سرعت جبران نمايند. پس لازم است از يكسو الگوهاي رفتاري رادمرداني همچون شهيد مدرس با شعار عدالت خواهي استقلال آزادگي و مردم داري به دور از قدرت طلبي و عافيت جويي سرلوحه عملكرد نمايندگان قرار گيرد و از سوي ديگر به گونه اي عمل كنند كه با حفظ جايگاه مجلس كه بايد در راس امور باشد و قرار گرفتن در جريان امور مانع انجام تخلفاتي شوند كه امروز به صورت رويه و با توجيه « باز گذاشتن دست مجريان براي انجام امور » انجام مي شود. متاسفانه بايد پذيرفت كه نمايندگان مردم در انجام وظيفه نظارتي خود بدرستي عمل نكرده و برخلاف اراده مردم و مجلس مسائلي در كشور روي مي دهد كه نه تنها مردم بلكه نمايندگان آنها نيز دور زده شده و نامحرم تلقي مي شوند.در هفته جاري دستگيري 5 تبعه انگليسي در آبهاي ساحلي ايران كه به ادعاي لندن قايقراناني بودند كه از بحرين به امارات مي رفتند خبرساز شد. اين انگليسي ها دومين گروه از ملوانان انگليسي هستند كه در سالهاي اخير پس از ورود به آبهاي ايران و بعد از علني شدن خبر بازداشت شان مثل 15 ملوان قبلي آزاد شدند . تكرار اين نحوه برخورد با مسائل كه براي افكار عمومي حائز اهميت است و سئوالات بي پاسخ متعددي كه فرصت پاسخگويي نمي يابد همچنان در اذهان موج مي زند و گويا اين بار هم مسئولان قصد دارند با سكوت از كنار آن گذر كنند.در موضوعات خارجي مسئله افغانستان و اعزام نيروهاي تازه توسط آمريكا به اين كشور ادامه جنايات رژيم صهيونيستي عليه فلسطيني ها و مسائل پيرامون انتخابات عراق مهمترين رويدادهاي خبري هفته جاري بودند. دولت باراك اوباما رئيس جمهور آمريكا پس از هفته ها بحث و بررسي سرانجام روز گذشته اعزام 30 هزار نيروي جديد به افغانستان را در قالب استراتژي اوباما در افغانستان اعلام كرد . وي همزمان با صدور دستور اعزام 30 هزار نيروي جديد به افغانستان از كشورهاي عضو ناتو نيز خواست نسبت به اعزام پنج تا هفت هزار نيروي تازه نفس به افغانستان اقدام نمايند.اعزام نيروي بيشتر توسط آمريكا به افغانستان درحالي صورت مي گيرد كه باراك اوباما در شعارهاي انتخاباتي اش خروج مرحله به مرحله نظاميان آمريكايي از افغانستان و عراق را وعده داده بود و اعلام اعزام نيروهاي تازه نفس به افغانستان كاملا با سخنان انتخاباتي وي مغايرت دارد. استراتژي جديد و عدول اوباما از اظهارات گذشته اش بيانگر آن است كه شرايط در افغانستان بحراني است و نه تنها هيچ گونه گشايشي در اوضاع پيدا نشده بلكه وضع روز به روز بدتر مي شود.به اذعان مقامات ارشد نظامي و سياسي دولت آمريكا شرايط در افغانستان به سرعت به وضعيت قبل از لشكركشي واشنگتن به اين كشور در سال 1380 نزديك مي شود و هم اكنون بخش قابل ملاحظه اي از افغانستان از كنترل دولت مركزي و نظاميان ناتو مستقر در اين كشور خارج و در اختيار گروه هاي شورشي افغاني است . افغانستان لقمه اي گلوگير براي آمريكا و متحدين غربي آن كشور تبديل شده و سياست گذاران واشنگتن و ناتو در مورد چگونگي برخورد با بحران افغانستان مستاصل مانده اند. اوباما گرچه ماه پيش نظرات تحليل گران را كه معتقدند افغانستان به ويتنام ديگري براي آمريكا تبديل شده است رد كرد ولي دلايل و شواهد موجود نظر كارشناسان را مورد تاييد قرار مي دهد.شمار تلفات نيروهاي آمريكايي در افغانستان از 800 نفر فراتر رفته است و ماه گذشته به عنوان پرتلفات ترين ماه براي ارتش آمريكا در افغانستان از زمان حمله به اين كشور اعلام شد. اين درحالي است كه از تحقق وعده هاي پرطمطراق آمريكا در افغانستان نيز كه اعلام كرده بود اين كشور را به كشوري نمونه در منطقه تبديل خواهد كرد خبري نيست و مردم افغانستان همچنان متحمل شرايط سخت اقتصادي و امنيتي هستند و اميدي براي بهبود اوضاع ندارند.نكته مهم اين است كه استراتژي جديد آمريكا نيز دردي از مشكلات آمريكا در افغانستان را دوا نخواهد كرد چرا كه اين سياست پيشتر نيز آزمايش شده و شكست آن محرز گرديده است واقعيتي كه برخي مقامات پنتاگون بلافاصله پس از اعلام استراتژي جديد افغانستان توسط اوباما به آن اذعان كردند.ادامه جنايات صهيونيستها و تداوم سياستهاي توسعه طلبانه اين رژيم ديگر موضوع خبري خارجي طي هفته جاري بود. ارتش رژيم صهيونيستي در طول هفته گذشته حملات تازه اي را عليه فلسطيني ها صورت داد. اين درحالي بود كه سردمداران اين رژيم در توطئه اي تازه و با قصد احياي روند سازش اعلام كردند كه توقف احداث شهرك هاي يهودي نشين به طور موقت را پذيرفته اند. بنيامين نتانياهو نخست وزير رژيم صهيونيستي از توقف ده ماهه در شهرك سازي خبر داد و همزمان ديگر مقامات و رسانه هاي اين رژيم نيز با مانور بر اين روي موضوع چنين وانمود كردند كه اين رژيم در مسير صلح قرار گرفته و موقعيتي جديد ايجاد كرده است كه فلسطيني ها و ديگر اعراب بايد فرصت را غنيمت شمرده به پاي ميز مذاكره باز گردند. به دلايل آشكار و روشن ادعاي صلح طلبي جديد رژيم صهيونيستي نيز دروغ فريبكارانه و دامي است كه براي كشاندن فلسطيني ها به ويژه جناح ميانه رو و سازش طلب گسترده شده است . ايهود باراك وزير جنگ رژيم صهيونيستي با شجاعانه خواندن اقدام نتانياهو مدعي شد چنين تصميمي در زمان دولت هاي پيشين رژيم صهيونيستي نيز گرفته نشده بود! اين درحالي است كه در طرح نتانياهو بيت المقدس در قلب بحران فلسطين قرار دارد از توقف شهرك سازي مستثني شده است .از سوي ديگر كابينه نتانياهو مركب از ائتلاف افراطيون صهيونيست است و قطعا نتانياهو اقدامي در جهت امتياز دادن به اعراب و فلسطيني ها اتخاذ نخواهد كرد چرا كه اين امر به متلاشي شدن كابينه وي منجر خواهد شد. از اينرو طرح جديد رژيم صهيونيستي نمايشي و ترفندي است تا به وسيله آن هم جناح سازشكار فلسطيني را كه اخيرا به شدت از روند سازش سرخورده شده ترغيب به بازگشت به ميز مذاكره نمايد و هم اينكه رضايت آمريكا را كه اخيرا بر سر موضوع توقف شهرك سازي حساسيت نشان مي دهد جلب شود.با اينحال اين ترفند نيز از هم اكنون محكوم به شكست است چرا كه فلسطيني ها هرگز اعتمادي به طرح ها و صلح طلبي اين رژيم ندارند و مضافا اينكه خواست فلسطيني ها توقف شهرك سازي حتي به صورت دائمي نيست بلكه آنها خواستار آزادي كامل و بدون قيد و شرط سرزمين اشغال شده و استرداد حقوق پايمال شده شان مي باشند.موضوع انتخابات عراق و مسائل جديد پيش آمده پيرامون آن ديگر رخداد خبري خارجي هفته جاري بود. درحاليكه طبق زمان مقرر حدود دو ماه به برگزاري انتخابات سراسري عراق باقيمانده است اقدام هفته گذشته طارق الهاشمي معاون رئيس جمهوري عراق در وتوي قانون انتخابات صحنه سياسي عراق را با شوك مواجه كرد. پس از اين اقدام الهاشمي هفته جاري مجلس عراق قانون انتخابات را مورد بازبيني قرار داد و بندهايي را اصلاح كرد ولي خواسته الهاشمي را لحاظ نكرد. وي به عنوان نماينده اهل سنت يكي از دو معاون جلال طالباني است و مطابق قانون اساسي بايستي قانون انتخابات را امضا كنند. پس از اقدام اخير مجلس الهاشمي بار ديگر تهديد كرد كه قانون بازبيني شده را نيز وتو خواهد كرد. اين درحالي است كه هفته جاري منابع پارلماني عراق اعلام كردند به جزئيات جديدي دست يافته اند كه آمريكا پشت قضيه وتوي قانون انتخابات قرار دارد. به گزارش يك سايت خبري عراق برخي منابع پارلماني از قول مسئولان آمريكايي به اين سايت گفته اند كه واشنگتن از تصميم طارق الهاشمي درخصوص وتوي قانون انتخابات آگاه بوده است .بنابه اظهار اين منابع كريستوفر هيل سفير آمريكا در عراق به الهاشمي گفته است كه آمريكا مخالفت وي را درك مي كند. در واقع آمريكا با اين موضع گيري به طارق الهاشمي براي رد قانون انتخابات چراغ سبز نشان داده است .واقعيت اين است كه پشت پرده ماجراي اخير و اقدام طارق الهاشمي موضوع باز گرداندن عناصر بعث به حكومت قرار دارد و اين مسئله اي است كه آمريكا و گروههاي رقيب شيعيان عراق از مدتها قبل به دنبال آن بوده اند. اكنون عراق شرايط حساسي را پشت سر مي گذارد و هر تحول جديد در زمينه انتخابات آتي مي تواند تاثيري حياتي در آينده اين كشور در پي داشته باشد. تحولات در روزهاي آينده كه اين كشور به برگزاري انتخابات نزديكتر مي شود مي تواند بسيار حائز اهميت باشد.دنياي اقتصاد:نوسانات فصلي بورس تهران«نوسانات فصلي بورس تهران»عنوان سرمقالهي روزنامهي دنياي اقتصاد به قلم عليرضا كديور است كه در آن ميخوانيد؛هرچند مطالعه روند حركت شاخص در بورسهاي پيشرفته دنيا، فصلي بودن تغييرات را رد ميكند، اما روند حركت شاخصها در بورس تهران كه از بسياري جنبهها فاصله زيادي با بورسهاي مترقي دارد،عكس اين موضوع را نشان ميدهد. در واقع بررسي روند تغييرات شاخص بازده نقدي و قيمت (به عنوان نشانگر ميانگين بازدهي سرمايهگذاري در بورس تهران) طي 11 سال گذشته (از زمان ايجاد شاخص مزبور) نشان ميدهد كه بورس تهران از يك الگوي رفتاري فصلي تبعيت ميكند، به گونهاي كه طي مدت يادشده در تمام سالها، ميانگين بازدهي بورس تهران در نيمه اول سال از نيمه دوم همان سال بيشتر بوده است.به بيان ديگر، جدا از اتفاقات رخ داده طي مدت ياد شده و فارغ از مثبت و منفي بودن تاثير اخبار اقتصادي، سياسي و اجتماعي تاثيرگذار، بورس تهران طي 11 سال رفتار متحدالشكلي از خود بروز داده است. همچنين مطالعه روند شاخص بورس نشان ميدهد كه غير از سال 84، ميانگين بازدهي در نيمه اول كليه سالها مثبت بوده، در حالي كه بورس تهران در نيمه دوم سالهاي 83، 84 و 87 بازدهي منفي را براي سرمايهگذاران ثبت كرده است. نكته قابل توجه اينكه، اين روند در سال جاري (1388) نيز در حال تكرار شدن است، به نحوي كه هرچند سرمايهگذاران در نيمه اول امسال ميانگين بازدهي خيرهكننده 44درصدي را كسب كردهاند، اما در نيمه دوم سال تاكنون (اواسط آذر ماه) بازدهي بورس در سطح نازل 8/3درصد توقف كرده است.از سوي ديگر بررسي روند تغيير شاخصهاي بورس تهران در فصول مختلف سال نيز نتايج جالبي دربر دارد، به طوري كه غير از سال 84 (سال برگزاري انتخابات هشتم رياستجمهوري)، بازدهي بورس در فصول تابستان (غير از سال 80 و 87) بيش از بهار هر سال رقم خورده است؛ روندي كه بيش از پيش مؤيد فصلي بودن روند نوسان قيمتها در بورس تهران است.اما در بررسي علل رخداد چنين وضعيتي، انگشت اتهام بيش از هر چيز به ساختار معاملات سهام در بورس تهران و نازل بودن سطح تحليلگري در ميان فعالان بازار متمايل ميشود. در واقع به تجربه ثابت شده كه سهامداران حاضر در بورس تهران با تاخير زياد نسبت به اطلاعات رسمي كه از سوي شركتها منتشر ميشود، واكنش نشان ميدهند. اين واكنش ديرهنگام در مواجهه با محدوديتهاي معاملاتي حاكم بر بورس (از جمله محدوديت نوسان روزانه، حجم مبنا، گره معاملاتي و...) كه در اكثر موارد داراي ناكارآيي فراواني هستند، منجر به واكنش هيجاني (Over reaction) فعالان بازار ميشود. واكنشي كه در اكثر موارد در پي حبابيشدن قيمت سهام، با كوچكترين خبر اقتصادي، سياسي و اجتماعي منفي حتي غيرمرتبط با بورس، به صورت معكوس در جهت تخليه حباب شكل گرفته، روند نزولي در پيش ميگيرد.از سوي ديگر، به دليل ساختار محدوديتهاي حاكم بر بورس تهران، تصحيح قيمتها در جهت منفي نسبت به تصحيح در جهت مثبت از سرعت كمتري برخوردار است؛ وضعيتي كه باعث ميشود دورههاي رونق هيجانيتر و در زمان كوتاهتر و دورههاي ركود، فرسايشي و در زمان طولانيتر طي شود. به بيان ديگر، فرسايشي شدن روند افت قيمتها در فصول پاييز و زمستان (نيمه دوم سال) و واكنش ديرهنگام سهامداران به پيشبيني سودآوري شركتها در ابتداي سال مالي، سبب ميشود سهامداران از اواسط بهار تا اواخر تابستان در يك رالي هيجاني، شاهد رشد شتابان قيمت سهام شركتها باشند؛ صعودي كه شتاب آن تا حدي تابع اخبار مثبت يا منفي حاكم بر بورس طي دوره صعود است.در اين ميان به نظر ميرسد بورس در سال 88 نيز با وجود رشد قيمت برخي مواد خام در نيمه دوم سال، در حال تكرار روند نوسان فصلي خود طي 11 سال گذشته است؛ روندي كه هر چند در بطن خود، حاكي از وجود مشكلات اساسي در ساختار اجرايي بورس تهران است، اما در عين حال ميتواند نويدبخش نيمسال اولي پربار در سال 89 باشد؛ نيمسالي كه كسب سود از آن در گرو شناسايي فرصتهاي مناسب بورس در حال حاضر است.حيات نو:سياست، امنيت، فرهنگ«سياست، امنيت، فرهنگ»عنوان يادداشت روز روزنامهي حيات نو به قلم مصطفى ايزدي است كه در آن ميخوانيد؛شرايط لازم و کافى براى قانع کردن مخاطب آن هم وقتى که مخاطب از اهالى فکر و انديشه با روحيهاى پرسشگر باشد، اين نيست که سخنران يا سوال شونده، داراى پست و مقام بوده يا خود را به جامه ارباب انديشه درآورده باشد. کسى که براى تبيين ديدگاههاى خود وارد يک جمع دانشجويى مىشود، بايد بداند که وزن او چقدر است تا در مقابل سيل پرسشهاى دانشجويى آن هم از نوع سياسى که پاسخهاى متقن و حساب شده مىطلبد، به مشکل دچار نشود و از عهده اقناع مخاطب برآيد.امروزه در ميان جوانان ايران زمين، به ويژه در ميان دانشجويان آرمانخواه و آزادىطلب دانشگاهها و حتى حوزههاى علميه، صدها و بلکه هزاران پرسش مطرح است که بايد از اولياى امور بپرسند و پاسخهاى درست بشنوند. در غير اين صورت، کسانى که براى پاسخگويى به مجامع آنان دعوت مىشوند، به راههايى مىروند که انتهايش بنبست است و راه فرارى ندارند.رحسب آنچه رسانه ها گزارش کردند، در هفته جارى وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامي، در پاسخ به پرسش دانشجويان پيرامون زندانيان سياسي، گفته است که ما در کشورمان زندانى سياسى نداريم و کسانى که در رابطه با انتخابات رياست جمهورى دستگير و زندانى شدهاند، زندانى امنيتى هستند. (نقل به مضمون)مدتهاست بعضى از مقامهاى کشورى و لشگرى در ايران به لغتنامه تبديل شدهاند و براى خودشان فهرستى از کلمات بسيار معمولى و بامفهومى دارند که سالهاست در ادبيات سياسى ايران رايج است. اما اشکال کار در اين است که آقايان فکر مىکنند قاموس ذهنى آنان بايد براى همه عالم و آدم شناخته شده باشد و براى ديگران نيز کلمات و معانى آنها پذيرفته آيد.درست مثل کلمه «انتقاد» که در قاموس برخى مسئولان، معنى تخريب مىدهد و کلمه «اعتراض» که معنى «اغتشاش» مىدهد و «خط امام» که معنى پيروى از بيگانگان دارد!!اما در مورد افاضات وزير سابق ارشاد و سردبير اسبق کيهان نکاتى قابل يادآورى است:1- دوستان دانشجوى ما در اردبيل در يک اشتباه ناخواسته، وزير سابق فرهنگ و ارشاد اسلامى را به جاى وزير کشور فرض کردهاند، لذا يک سوال کاملا سياسى که هيچ يک از حروف «فرهنگ» در آن نيست از وزيرى که تاکنون يک وزارتخانه را بيشتر طى نکرده و آن هم وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامى است، پرسيدهاند. البته احتمالا اگر پرسش مربوط به زندانيان سياسى را از وزير اسبق کشور، مرحوم کردان مىکردند، وى نيز به دليل اينکه سابقه خدمت در سازمان صدا و سيما را داشت، پاسخ مشابهى مىداد. بعيد نمىدانم که اگر اين پرسش را از دادستان سابق تهران بپرسند، خواهد گفت که من چون ديگر در مسئوليت سابقم نيستم، نمىتوانم به سوالات فرهنگى شما پاسخ دهم!2- فرض کنيم که آقاى صفار هرندى که در بين دانشجويان اردبيلي، زندانيان سياسى را زندانيان امنيتى معرفى کرده است. به دليل فعاليتهاى سياسي، نظامى و روزنامهنگارى گذشتهاش، چندان هم با الفاظ سياسى بيگانه نباشد و چهار سال خدمت بسيار مؤثر و تعيين کننده و سرنوشت ساز به سينما و تئاتر و موسيقى و نقاشى و مجسمهسازى و مطبوعات و کتاب و کاغذ و دفتر و ... در قاموس وى تغييرى حاصل نکرده باشد. در اين صورت منتظر هستيم که ايشان به چند پرسش ما که ادامه پرسش دوستان دانشجويمان در اردبيل مىباشد، پاسخ دهند.اول: آيا معنى کلمه «سياسي» به کلمه «امنيتي» تمايل پيدا کرده يا کلمه «امنيتي» به سياسي؟دوم: آيا در تمام دنيا زندانيانى را که در رابطه با مسائل سياسى نگه مىدارند، زندانيان امنيتى مىخوانند و يا فقط در کشور ما چنين است؟سوم: آيا روزنامهنگارانى که فقط انتقاد کردهاند و به قول شما از خط قرمزها عبور کردهاند، نيز زندانى سياسىاند يا زندانى امنيتي؟چهارم: آيا همه کلمات سياسي، امنيتى شدهاند يا جايى در ادبيات امروز ما براى کلمه سياسى باقى مانده است؟پنجم: آيا مىتوان کلمات امنيت
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: عصر ایران]
[مشاهده در: www.asriran.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 420]
صفحات پیشنهادی
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: هدفمند كردن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم: هدفمند كردن ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران ... گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت «تقابل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند برخي از آنها در زير ميآيد. رسالت «تقابل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامه هاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداخته اند كه برخي از آنها در زير ميآيد. اعتماد ملي « در رثاي ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشو و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم «ابزارسازي در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشو و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. جام جم «ابزارسازي در ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالهها و يادداشتهاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالهها و يادداشتهاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: حل مشكل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح-روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: حل مشكل ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح امروز روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پر داختهاند كه برخي از آنها در زير ميآيد. آفتاب يزد: اين ...
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
گزيده سرمقاله روزنامههاي صبح روزنامههاي صبح امروز ايران در سرمقالههاي خود به مهمترين مسائل روز كشور و جهان پرداختهاند كه برخي از آنها در زير مي آيد. جام جم: درِ باغ شهادت.
-
گوناگون
پربازدیدترینها