واضح آرشیو وب فارسی:پرشین وی:
مسئله «كنترل موالید» در نوشتههاى فیلسوفان اجتماعى از دیرباز مورد توجه بوده است، اما به سبب تغییرات ناشى از انقلاب علمى و صنعتى در مغرب زمین و همزمان با رشد بىسابقه جمعیت در اثر كاهش مرگ و میر و نیز گسترش وسایل ضدباردارى، این موضوع وارد مرحله جدیدى شد و با طرح جدّى آن در قرن بیستم، كشورهاى گوناگون جهان به تدریج، سیاستهاى كنترل جمعیت، به ویژه سیاست تنظیم خانواده، را به اجرا درآوردند. این سیاستها، كه در حال حاضر علاوه بر كشورهاى پیشرفته، از سوى 85 درصد كشورهاى در حال توسعه نیز رسما پذیرفته شده یا مورد موافقت عملى قرار گرفتهاند، در جلوگیرى از رشد فزاینده جمعیت جهانى بسیار تأثیرگذار بودهاند. اجراى سیاستهاى «تنظیم خانواده» در ایران، در دهههاى اخیر باعث گردیده كه میانگین فرزندان یك زن از 6 نفر در سالهاى دهه 1340 به 3 نفر در سال 1375 كاهش یابد. در بعد ذهنى و ارزشى نیز تغییرات عمدهاى در نگرش ایرانیان به این مسئله روى داده است كه در واقع، موفقیت سیاستهاى مزبور را باید مرهون این تغییرات بدانیم. برخى پژوهشهاى جدید نشان دادهاند كه امروزه تنها 9 درصد مردم ایران به داشتن بیش از چهار فرزند رأى موافق مىدهند؛ 5/67 درصد دو فرزندى و 14 درصد سه فرزندى را ترجیح مىدهند و 3 درصد نیز گرایش به بىفرزندى دارند. گاه در توجیه برنامه تنظیم خانواده و كنترل موالید، به جاى تأكید بر اصل «ضرورت»، بر ارزشهایى مانند آسایش و رفاه تكیه مىشود و جملاتى مانند «فرزند كمتر، آسایش بیشتر ، زندگى بهتر» این جهتگیرى را منعكس مىنمایند در رابطه با تأثیر مذهب بر تنظیم خانواده، به نظر مىرسد دوگانگى بدوى آموزههاى حدیثى و فقهى نسبت به موضوع یادشده، این قابلیت را به اندیشه مذهبى داده است كه گاه در خدمت سیاستهاى افزایش جمعیت و گاه در خدمت سیاستهاى كاهش جمعیت به كار گرفته شود؛ از یك سو، احادیث فراوانى در تشویق ازدیاد نسل در متون دینى وارد شدهاند كه خط مشىهاى نیمهرسمى اواخر دهه 1350 و اوایل دهه 1360 در جهت تكثیر نسل، پشتوانه ارزشى خود را از این احادیث كسب كرده بودند. براى مثال، به حدیث معروفى استناد مىشد كه طبق آن، پیامبر گرامى صلىاللهعلیهوآله فرمودند: «ازدواج كنید و نفوس را افزایش دهید؛ زیرا من در روز رستاخیر، در برابر دیگر امّتها به عدد امّت خویش مباهات مىكنم.» از سوى دیگر، اصل «ضرورت»، كه از اصول مسلّم فقه پویاى شیعه است، توجیه شرعى لازم براى به كارگیرى روشهاى سالم و بىخطر كنترل موالید را فراهم مىكند كه در دهه 1370 استناد به این اصل، در توجیه سیاستهاى تنظیم خانواده مشهود بود. اما نكتهاى كه حایز اهمیت مىباشد این است كه گاه در توجیه برنامه تنظیم خانواده و كنترل موالید، به جاى تأكید بر اصل «ضرورت»، بر ارزشهایى مانند آسایش و رفاه تكیه مىشود و جملاتى مانند «فرزند كمتر، آسایش بیشتر ، زندگى بهتر» این جهتگیرى را منعكس مىنمایند. جالب توجه است كه گاهى همین جهتگیرى با آموزههاى دینى پیوند داده مىشوند و براى مثال، به روایتى استناد مىگردد كه بر حسب آن، كمى عائله (كوچك بودن حجم خانواده) یكى از دو گشایش به شمار آمده است. ولى باید توجه داشت كه اولاً، اینگونه تعابیر روایى دلالتى بر معناى مورد نظر ندارند و ثانیا، ترویج ارزشهاى آسایشطلبانه این خطر را در پى دارد كه اگر به دلایل پیشبینى نشده، اوضاع و شرایط اجتماعى تغییر یابند و این تغییر، اتخاذ سیاستهایى را در جهت افزایش موالید اقتضا كند، مردمى كه با ارزشهاى مزبور جامعهپذیر شدهاند، به آسانى تن به سیاستهاى جدید ندهند كه این امر مىتواند به مشكل سیر نزولى جمعیت و مشكلات ناشى از آن منجر گردد. منبع: فصلنامه شیعه شناسی
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: پرشین وی]
[مشاهده در: www.persianv.com]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 308]