واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: پاداش انفاق ديني و علمي
در ميان انفاقها و بخششهاي در راه خدا، كم ارزشترين آنها انفاق مالي است. با اين حال خداوند انفاق يك درهم در راه خويش را مانند دانهاي ميخواند كه با كِشته شدن، به هفت خوشه و هر خوشه به صد دانه تبديل ميشود: "مثل الّذين ينفقون أموالهم في سبيل الله كمثل حبّة أنبتت سبع سنابل في كلّ سنبلة مائة حبّةٍ".(1) سپس اين هفتصد را دو برابر ميكند كه: "والله يضاعف لمن يشاء"(2) و با بيان وسعت فضل و گسترهي علم خدا، راه را براي هزاران برابر ديگر نيز، باز ميگذارد: "والله واسع عليمٌ."(3)اگر پايينترين مرتبه انفاق از چنين پاداشي برخوردار است، پاداش خدمات ديني و علمي چگونه خواهد بود؟ آنان كه بذر محبت خدا را در زمينه دلهاي آماده ميافشانند و با زلال حكمتِ بر آمده از اخلاصشان آبياري ميكنند و گُمگشتگان را به مقصد و مقصود، آشناتر ميسازند، آيا از هر كلمه طيبهاي كه توسط آنان در دلها كِشته ميشود، چندين برابر بركت نميرويد؟ مسلّماً اين انفاق كنندگان فراتر از انفاق مالي بهره ميبرند و پاداشهاي ملكوتي آنان وصف ناپذير است.در حالات رسول خدا(صلي الله عليه و آله و سلم) آمده است كه به هنگام گفتگو، همه چهره خويش را به سوي شنونده ميكرد و نيم رخ، با كسي سخن نميگفت. در شرح اين حديث نيز آمده است كه شيوه پيامبر خدا در اين باره همان سنّت الهي است كه خداي سبحان خود را با همه كمالات، نشان ميدهد و دو نوع تبعيض را هرگز روا نميدارد: نه با بعض اسمهايش ظهور ميكند و نه از ميان انسانها با بعضي سخن ميگويد. هم ظهورش همه جايي است و هم گفتگويش همگاني. اگر پايينترين مرتبه انفاق از چنين پاداشي برخوردار است، پاداش خدمات ديني و علمي چگونه خواهد بود؟ آنان كه بذر محبت خدا را در زمينه دلهاي آماده ميافشانند و با زلال حكمتِ بر آمده از اخلاصشان آبياري ميكنند و گُمگشتگان را به مقصد و مقصود، آشناتر ميسازند، آيا از هر كلمه طيبهاي كه توسط آنان در دلها كِشته ميشود، چندين برابر بركت نميرويد؟ مسلّماً اين انفاق كنندگان فراتر از انفاق مالي بهره ميبرند و پاداشهاي ملكوتي آنان وصف ناپذير است.اگر كسي شايستگي خويش را از ميان برد و به اين همه زيبايي، پشت كرد، هم از آن جلوه هر جايي به دور افتاده است و هم از آن سخن همگاني محروم شده است و به فرموده قرآن كريم، نه خدا با او سخن ميگويد و نه به سوي او نگاه ميكند و نه از آلودگي گناهانش پاك ميسازد: "ولا يكلّمهم الله ولا ينظر إليهم يوم القيمة ولا يزكّيهم."(4) گرچه ظاهر آيه راجع به قيامت است ولي از نفي اين توجهات در آخرت معلوم ميشود كه چنين فيض ويژهاي در دنيا بهره آنان نشده بود؛ زيرا آخرت، محصول كوشش و كشش دنيا است. اگر در دنيا تكلّم خاص و نظر مخصوص الهي بهره كسي شود، چنين شخصي در قيامت مخاطب خاص و منظور ويژه خدا قرار ميگيرد. پس خداوند، گروهي را با نگاهِ تشريفي و عنايي نمينگرد. اما هر كس را نگريست، تمام چهره با او روبرو ميشود.صاحبان انفاق ديني و علمي از چنين پاداشي بهرهمند خواهند شد كه صد هزار ديده ملكوتي در جانشان گشوده ميشود و اين پاداش بزرگ، شهود حق را ميسّر و مقام بلند خلافت الهي را براي آنان حاصل ميكند و اين مرتبتي است كه از حيث عظمت، با زمين و آسمان هم سنجيدني نيست. اولين شرط اين مقام، تطهير اعضا و جوارح و اوج آن نيز نماز است. از اين رو بزرگاني چون مرحوم سيد حيدر گفتهاند كه به هنگام نماز آن اندازه فيض الهي، نصيب انسان ميشود كه با عمر نوح نيز نميتوان گوشهاي از آن را بر شمرد. هر كس به جايي رسيده است از بركت نماز توفيق يافته است؛ زيرا نماز، مناجات با پروردگار است، كه: "المصلّي يناجى ربّه"(5) و آنچه در نجواي با خدا و خلوت با او به دست ميآيد در هيچ حال ديگر به دست آمدني نيست.اين راهي است كه اهل بيت(عليهم السلام) به خوبي پيموده و ما را نيز بر آن آگاه ساختهاند. از جمله امام علي بن موسي الرضا(عليه آلاف التحية والثنا) با تشريح علت وضو به حكمتِ بخشهاي گوناگون آن از شستن صورت و دست و مسح سر و پا پرداخته و نقشِ هر بخش را در تحقق ارتباط عارفانه مُصلّي با خدا، تبيين ميفرمايند.(6)اولين شرط اين مقام، تطهير اعضا و جوارح و اوج آن نيز نماز است. از اين رو بزرگاني چون مرحوم سيد حيدر گفتهاند كه به هنگام نماز آن اندازه فيض الهي، نصيب انسان ميشود كه با عمر نوح نيز نميتوان گوشهاي از آن را بر شمرد. هر كس به جايي رسيده است از بركت نماز توفيق يافته است؛ زيرا نماز، مناجات با پروردگار است، كه: "المصلّي يناجى ربّه" و آنچه در نجواي با خدا و خلوت با او به دست ميآيد در هيچ حال ديگر به دست آمدني نيست.پس ميتوان گفت كه خداوند براساس: "يا أَيـُّها الذين امنوا إِذا قمتم إِلي الصّلوة فاغسلوا وجوهكم و أَيديكم إِلي المرافق وامسحوا برؤُسِكم و أَرجُلَكم إِلي الكَعْبين..."(7)؛ ابتدا اعضا و جوارح نمازگزار را شستشو داده و سپس او را با اين اعضاي پاك به حضور خود ميخواند و فرمان ميدهد كه با من سخن بگو و از من بخواه. آري در وراي ظاهرِ اين سر و دست و پا نيز حقايقي و وظايفي وجود دارد. از اين رو خداي سبحان در جايي از همه اعضا و جوارح انسان به عنوان مسئول، ياد ميكند، كه: "إنّ السّمع والبصر و الفؤاد كلّ أُولئك كان عنه مسئولاً"(8) و در مواردي نيز به شهادت اعضا و جوارح انسان بر عليه او در قيامت، اشاره ميكند و ميفرمايد: "اليوم نختم علي أفواههم و تكلّمنا أيديهم و تشهد أرجلهم بما كانوا يكسبون."(9) مضمون اينگونه آيات، هشداري است براي لزوم تطهير اعضا و جوارح از آلودگيِ گناه. پس از اين مرحلهها، فرمود كه اكنون به ركوع و سجود و عبادت پروردگارتان بپردازيد: "يا أيّها الذّين امنوا اركعوا واسجدوا واعبدوا ربّكم وافعلوا الخير لعلّكم تفلحون."(10) در چنين حالي انسان در مييابد كه هر كار خوب او لااقل ده برابر پاداش دارد، كه: "من جاء بالحسنة فله عشر أمثالها."(11) پيش از اين اگر شوق به راز و نياز با خدا و كسب علم، محدود بود، اكنون با دريافت آن پاداش، چندين برابر شده است؛ زيرا خداي سبحان با همه اسما براي وي ظهور كرده است و او نيز خدا را با همه اسما ميخواند. پينوشتها:1- سوره بقره، آيه 261.2- همان.3- همان.4- سوره آل عمران، آيه 77.5- بحارالانوار، ج 68، ص 216، ح 17.6- وسائل الشيعه، ج1، باب 14 از ابواب وضو، حديث 15. 7- سوره مائده، آيه 6.8- سوره اسراء، آيه 36.9- سوره يس، آيه 65.10- سوره حج، آيه 77.11- سوره انعام، آيه 160.برگرفته از كتاب تفسير موضوعي،ج 14،آيةالله جوادي آملي.سايت تبيان، فراوري: هدهدي
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 387]