واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: استمرار در عرصه ماركت هنري
بازار فروش آثار هنري هنرمندان ايراني و خاورميانه از يك ماه و اندي پيش كه براي چندمينبار فعاليت خود را آغاز كرد.ابتدا حراج ساتبي (كمي پيش از كريستي)، كريستي( 9 آبان) و حراج بونامز(4 آذر) در دبي آثار هنري مدرن و معاصر هنرمندان منطقه خاورميانه را چكش زدند. دومين حراج بونامز در منطقه خاورميانه در هتل ميريج دبي برگزار شد و طي آن مجموعهاي از آثار بهترين هنرمندان ايراني به فروش رسيد. در اين حراج آثار نقاشي، مجسمه، عكس و كلاژ هنرمندان ايران، عرب، پاكستان و هند ارائه شده بود. بيش از 50 درصد اين آثار به هنرمندان ايراني اختصاص داشت. در دومين حراج بونامز حدود 60اثر از 54 هنرمند ايراني ارائه شده بود كه 44 اثر از هنرمندان ايراني به فروش رسيد. بالاترين رقم فروش اين حراج با مبلغ 276 هزار دلار در اختيار حسين زندهرودي قرار گرفت. اثر ديگري از اين هنرمند نيز به همراه اثري از فرهاد مشيري با عنوان «فرشته» هر كدام به مبلغ 264 هزار دلار فروخته شد و مشتركاً در جايگاه دوم بالاترين رقم فروش اين حراج ايستادند. همچنين يكي از آثار آيدينآغداشلو نيز به قيمت 132 هزار دلار فروخته شد. اين حراجها در حالي برگزار شدند كه جهان دستخوش يك سري تحولات و دگرگونيهاي جدي در زمينه اقتصادي است. مطلبي كه از نظر ميگذرانيد نگاهي كوتاه بر تحولات موجود دارد.بالاترين رقم فروش اين حراج با مبلغ 276 هزار دلار در اختيار حسين زندهرودي قرار گرفت. مدتي است كه به علت بروز بحران اقتصادي در غرب،بازار حراجيهاي هنري در جهان و به خصوص در كشورهاي عربي دچار ركود شده است؛ به طوري كه در آخرين حراج كريستي در دبي بسياري از آثار از قيمت پايه كمتر فروش رفتند.اين افت شديد در اقتصاد هنري كه عدهاي آن را سودآورتر از نفت ميدانستند، زنگخطري بود تا دستاندركاران و هنرمندان پيشرو متوجه نكات مختلفي در سازوكار فروش محصولات هنري از طريق حراجيهاي فصلي بشوند. اولين نكته ارتباط اقتصاد هنر در منطقه خاورميانه با اقتصاد جهاني است كه اين نكته مثبتي در جهاني شدن هنر ايراني محسوب ميشود. اما ورود به ماركت جهاني پيش نيازها و سازوكارهاي مناسب خود را طلب ميكند. اولين امر، آگاهي از فعل و انفعالات اقتصادي در جهان است؛ به طوري كه بيشترين سود و كمترين ضرر نصيب سرمايهگذاران، فروشندگان و خريداران شود. از اينرو حمايت شركتهاي بيمه اقتصادي و ارتباط با آژانسهاي حقوقي در امر اقتصاد اجتنابناپذير است. مسئله دوم، درك خصلتها و رفتارهاي بازار جهاني است بهگونهاي كه بايد قبول كرد نوسانات و افت و خيز در اقتصاد جهاني امري عادي است و با داشتن يك استراتژي بلندمدت مديريتي ميتوان جايگاه خود را در بازار اقتصاد هنري تثبيت كرد. اثر ديگري از اين هنرمند نيز به همراه اثري از فرهاد مشيري با عنوان «فرشته» هر كدام به مبلغ 264 هزار دلار فروخته شد و مشتركاً در جايگاه دوم بالاترين رقم فروش اين حراج ايستادند. همچنين يكي از آثار آيدينآغداشلو نيز به قيمت 132 هزار دلار فروخته شد. نكته ديگر، داشتن چشماندازي بلندمدت (حداقل 20ساله) در اقتصاد هنري براي سودآوري است. چرا كه نميتوان فروش ميليوني در يك سال را با فروش نازل در سال بعد قياس كرد، بلكه ميانگين درآمد هر دوره پنج ساله ملاك سود و ضرر در ماركت جهاني است و به خاطر ويژگيهاي منحصر به فرد آثار هنري چه در زمينه توليد (يا خلق) و چه در عرصه خريد (تغيير مد و سليقه رايج) يك دوره 20ساله مبناي سوددهي در اقتصاد و حراجيهاي هنري قرار ميگيرد.
بنابراين هنرمندي كه قصد ورود به عرصه فروش آثار هنري از طريق برگزاري حراجيهاي معتبري مثل كريستي و ساتبي را دارد متوجه باشد كه در اين حراجيها نفس سودآوري رويكرد دوم محسوب ميشود. به عبارت ديگر، در درجه اول كشورهاي حاضر در حراجي به دنبال كسب اعتبار و شهرت و توجه جهانيان به وجود آثار هنري در كشورهايشان هستند كه به اين ترتيب ميتوانند مدعي شوند هنرمنداني در سطح جهاني دارند كه آثارشان در حد آثار هنرمندان غربي بوده و به همان اندازه خريد و فروش ميشود. با چنين سياستي است كه آمريكا در اوايل قرن بيستم بيشترين سرمايهگذاري را در ورود به حراجيهاي اروپايي انجام داد و اينك آثار «اندي وارهول» در كنار آثار «پابلوپيكاسو» خريد و فروش ميشود و سود اصلي در كسب درآمد نيست، بلكه در موضوع نهفته است كه مديران هنري و موزهداران آمريكا در يك برنامه بلندمدت جايگاه هنر آمريكا در جهان را تثبيت كرده و آن را سودآور كردهاند. براي ايرانيها رسيدن به چنين چشماندازي كه در يك دوره بلندمدت،هنر ايراني و به خصوص نقاشي آن در جهان مشهور و معروف شده و تضميني اقتصادي هم در بر داشته باشد، دور از دسترس نيست، چرا كه وجود هنرمندان صاحب سبك در ايران با سابقه چندين هزارساله فرهنگي پشتوانه قابل قبولي در يك رقابت جهاني در حراجيهاي هنري محسوب ميشود. ميماند مديريت هنري- اقتصادي و پرهيز از سودآوري يك جانبه كوتاه مدت در برنامهريزيها و داشتن يك استراتژي فرهنگي- اقتصادي و استمرار و تداوم در عرصه ماركت هنري.
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 489]