واضح آرشیو وب فارسی:تبیان: مظلوميت تاريخي شيعه با "مختارنامه" زنده ميشود
"مختارنامه" پس از "گرگها"، "رعنا"، "امام علي (ع)"، "مسافري از ري" و "معصوميت از دست رفته" ششمين کار تلويزيوني داود ميرباقري است و زندگي مختار رهبر قيام شيعيان به خونخواهي شهداي کربلا را روايت ميکند. به گزارش خبرنگار مهر، "مختارنامه" از آخرين روزهاي زندگي امام حسن (ع) در جواني مختار آغاز ميشود و با مرور وقايع منتهي به صلح و شهادت امام حسن (ع)، مرگ معاويه، دوران خلافت يزيد، قيام عاشورا، شهادت امام حسين (ع) و يارانش در کربلا و نهضت توابين، قيام مختار و تشکيل دولت شيعه و سرکوبي قيام و شهادت مختار و يارانش را تصوير ميکند.اما پشت صحنه توليد مجموعه "مختارنامه" تصويري ديگر از قيام مختار در برابر ديدگان قرار ميدهد. براي کسي که شاهد توليد اين مجموعه است، مختار ثقفي به جاي اينکه در کوفه قيام کند، قصد دارد در منطقه احمدآباد مستوفي در جنوب غربي تهران به مبارزه برخيزد و يادآور خون شهيدان کربلا و پيروان سيد الشهدا (ع) باشد.مختار ميرباقري در قرن 21 ظهور ميکند تا روايتي را که سال 63 هجري قمري در کهکشانها حک شد، بار ديگر از پنجرهاي بديع به شيعيان نشان دهد. مختار ميخواهد غمي را به تصوير بکشد که از سنگينترين غمهاي ديوار به ديوار دل همه شيعيان است و به دنيا نشان دهد که هنوز دل شيعيان براي امام حسين (ع) ميتپد. "مختارنامه" از آخرين روزهاي زندگي امام حسن (ع) در جواني مختار آغاز ميشود و با مرور وقايع منتهي به صلح و شهادت امام حسن (ع)، مرگ معاويه، دوران خلافت يزيد، قيام عاشورا، شهادت امام حسين (ع) و يارانش در کربلا و نهضت توابين، قيام مختار و تشکيل دولت شيعه و سرکوبي قيام و شهادت مختار و يارانش را تصوير ميکند.بايد ساعت 13 به احمدآباد مستوفي برسم تا شاهد بخشي از زندگي مختار همراه با ديگر خبرنگاران و عزتالله ضرغامي رئيس صدا و سيما باشم. در دلم غوغايي است، غوغايي که خودم دليلش را نميدانم، در اين افکار غوطهورم که تابلويي سفيدرنگ در سمت چپ راه ورود به احمدآباد نشان ميدهد. سکوت جاده را به سيطره درآورده و شهرکي از دور خودنمايي ميکند.
وقتي نزديک در ورودي ميرسم، افرادي را ميبينم که کاورهاي خاکستري به تن دارند. کنار آنها آمبولانس و خودرو آتشنشاني هم قرار دارد. بعد از چند سئوال و جواب متوجه ميشوم نه تنها خودم، ديگر خبرنگاران و ضرغامي هم قرار است براي اولين بار شاهد قيام مختار در شهرکي باشم که در احمدآباد مستوفي بنا شده و رئيس جمهوري هم قرار است از اين مجموعه بازديد کند.رئيس جمهوري بعد از بازديد از مجموعه "کارآگاه علوي 2" در سال گذشته دومين بار براي بازديد آمده است. بعد از چند دقيقه وارد ميشوم. پيادهروي روي سنگفرش شهرک لذتبخش است و به قدم زدن در دالانهاي تاريخ ميماند. ابتدا به کوفه ميروم. زمان به عقب برگشته و همه چيز رنگ و بوي گذشته را ميدهد. اصلاًً به نظر نميرسد اين محوطه مکاني در زمان حال است.شهر کوفه چنان خلوت و ساکت است که حتي تيک تاک عقربههاي ساعت را هم ميشنوم. از کوچه پسکوچههاي کوفه رد ميشوم. در خانههاي کاهگلي به روي ميهمانان باز است، بدون اينکه خبري از ميزبان باشد. تا اينکه صداهايي از دور به گوشم ميرسد، آهنگ صداها گرچه آهسته است، ولي به وضوع شنيده مي شود.از يک ميدانگاه کوچک عبور ميکنم. صداها از کاخ دارالعماره ميآيد. جلوي کاخ شلوغ است و خبرنگاران صدا و سيما دوربين به دست منتظرند. کنار آنها هم هنروراني همراه اسبها ايستادهاند. کنار در چوبي بزرگ کاخ افرادي ايستادهاند و اين يعني بدون اجازه نميتوان وارد کاخ شد. گرچه تعريف کاخ را شنيدهام، اما نميتوانم وارد شوم.بعد از چند دقيقه ضرغامي هم به جمع خبرنگاران ملحق ميشود و همراه ميرباقري کارگردان "مختارنامه" از قسمتهاي مختلف شهر مکه بازديد ميکنند. ميرباقري براي او درباره روند توليد اين مجموعه صحبت ميکند. در حين صحبت او رضا کيانيان که نقش يک اشرافي را بازي ميکند، جلو ميآيد. کيانيان با ريشهاي سفيد، شکم بزرگ و لباس اشرافي خيلي تغيير کرده است.
ضرغامي با کيانيان دست ميدهد و در حالي که ميخندد ميگويد: بدون تعارف بايد بگويم آقاي کيانيان همه نقشهاي خود را خيلي خوب بازي ميکند و مطمئنام در اين مجموعه هم همچون نقشهاي قبلي به خوبي ميدرخشد. بعد از چند دقيقه ضرغامي با قدرداني از همه عوامل تاکيد ميکند که "اميدوارم انجام اين کار ذخيره آخرتتان باشد."بعد از چند دقيقه خبر ورود رئيس جمهوري داده ميشود و رئيس صدا و سيما به استقبال ميرود. همراه دکتر احمدينژاد و ضرغامي از کوچه پسکوچههاي شهر کوفه رد ميشويم تا سري هم به کعبه و مسجدالحرام بزنيم. دور تا دور کعبه خاکريز بلندي است. از خاکريز پايين ميروم.حاجيان زيادي را ميبينم که لباسهاي سفيد احرام به تن دارند. وارد ميشوم. حاجيان زيادي در حال طواف هستند. صداي حاجيان که بلند ميگويند لبيک اللهم لبيک، لبيک لاشريک لک لبيک، ان الحمد و النعمة لک والملک... شنيده ميشود، احساس ميکنم خودم نيز محرم شدهام و همآواي آنها ميشوم.کات.ميرباقري با گفتن اين کلمه ضبط سکانس را قطع ميکند و رو به دستيارش ميگويد هنروران را جمع کند تا دوباره صحنه ضبط شود، اما همين که چشم هنروران به رئيس جمهوري ميافتد برايش دست تکان ميدهند. هر يک از آنها دنبال کاغذي ميگردند تا درخواستشان را روي آن بنويسند و به او بدهند. حاجيان احاطهاش ميکنند و درخواستهايشان را ميگويند.مختار ثقفي به جاي اينکه در کوفه قيام کند، قصد دارد در منطقه احمدآباد مستوفي در جنوب غربي تهران به مبارزه برخيزد و يادآور خون شهيدان کربلا و پيروان سيد الشهدا (ع) باشد.در اين بين ميرباقري نيز توضيحاتي درباره مجموعه "مختارنامه" به احمدينژاد ميدهد. بعد از بازديد بخشهاي مختلف راهي کاخ دارالعماره ميشويم. ورودي کاخ به شکل گنبدي و طاق هشتي است. نماي بيروني کاخ خيلي خاص است و کتبيههايي به خط کوفي روي ديوارهاي کاخ خودنمايي ميکند.
از سوي ديگر دو طرف کاخ با درختچههاي کوچک تزئين شده و جلوهاي اسرارآميز به کاخ داده است. از لنگه در چوبي بزرگي که با نقوش مختلف طراحي شده عبور ميکنم و داخل محوطه اصلي کاخ ميشوم. داخل کاخ به صورت دالان است و حوضهايي تو در تو در آن قرار دارد. روي ديوار هم بيدقهايي است که با خط کوفي کلماتي بر آنها نوشته شده است.انتهاي کاخ به اتاقي بزرگ با صندليهاي قرمزرنگ ميرسد. بعد از چند دقيقه مراسم آغاز ميشود و رضا رويگري آياتي از قرآن تلاوت ميکند و به ترتيب ضرغامي، حسن اسلاميمهر رئيس سيمافيلم، داود ميرباقري و رئيس جمهوري سخنراني ميکنند. در اين مراسم احمدينژاد از آمادگي دولت براي فراهم کردن شهرک سينمايي خبر ميدهد و مراسم به پايان ميرسد.زماني که لوکيشن "مختارنامه" در احمدآباد مستوفي را ترک ميکنم، کارنامه ميرباقري و تلاش او براي ثبت بخشهايي از تاريخ اين سرزمين که با فرهنگ شيعه عجين شده اين انتظار را به وجود ميآورد که "مختارنامه" در ادامه همان مسير باشد. اميد که اين مجموعه تصويرگر ناگفتههايي درباره واقعه عاشورا و تاثير آن بر تاريخ شيعه باشد.مطالب مرتبط :گزارش تصويري پشت صحنه مختارنامه
این صفحه را در گوگل محبوب کنید
[ارسال شده از: تبیان]
[مشاهده در: www.tebyan.net]
[تعداد بازديد از اين مطلب: 317]